در گفتگو با تسنیم، پیرامون شعار سال فرهنگ و اقتصاد
رشد فرهنگ هم باید مثل اقتصاد باثبات باشد و تحت تأثیر فضای سیاسی قرار نگیرد
حجتالاسلام و المسلمین علیرضا پناهیان مشاور رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها در گفتگو با خبرگزاری تسنیم در آغاز سال جدید، در مورد اهمیت موضوع فرهنگ گفت: جدا از حساسیت ذاتی امر فرهنگ و عقبماندگیهایی که ما در بخش احساسی و فعالی فرهنگی داریم، که قبلاً هم تحت عنوان سبک زندگی مقام معظم رهبری به این آسیبها اشاره کرده بودند، بهمرور نظر خاصی میان مدیران جامعه به وجود آمده که گویی طی این سالها امر فرهنگ یک امر تخصصی دیده نمیشود و دستخوش سلیقههای سیاسیون و افکار برخی از افرادی که از اعتبار کافی فرهنگی برخوردار نیستند، قرار میگیرد.
فضای فرهنگ باید از فضای جریانهای سیاسی جدا شود
- باید فضای فرهنگ جامعه از فضای جریانهای سیاسی جدا شود و بهعنوان موضوعی تخصصی به آن نگاه شود. فضای فرهنگ باید استانداردهایی داشته باشد و مطالبهگری عموم مردم هم در ارتباط با فرهنگ و مسائل فرهنگی و ارتقای آن، افزایش یابد. همانطور که درباره مسائل پزشکی، علمی و موضوعات خاص فنی و مسائل نظامی هرکس نمیتواند اظهار نظر کند و جریانهای سیاسی نمیتوانند بهمیل خودشان آنها را تحت تأثیر قرار بدهند، مسئله فرهنگی نیز یک مسئله تخصصی شود.
- فکر میکنم که رهبر معظم انقلاب با این تأکیدی که بر مسئله فرهنگ داشتند، روی تثبیت روند رشد فرهنگی جامعه حساس هستند. این تثبیت همانطور که در اقتصاد باید انجام بگیرد تا اقتصاد ما راه روشنی را برای تعالی پیش گیرد، راهی که سیاسیون و جریانهای مختلف در این آمدوشدهای خود نتوانند آن را از نظر مبنایی و عملکردهای کلانی که باید داشته باشند، دستخوش تغییر قرار بدهند، بنابراین فرهنگ هم باید به چنین ثباتی برسد.
- متأسفانه در طول زمان بعد از انقلاب با اینکه انقلاب ما ذاتاً یک انقلاب فرهنگی است اما دولتها خیلی نتوانستند موجب یک ثبات فرهنگی شوند و تمام عملکردهای فرهنگی حداقل دولت را مستظهر به دانشی کنند که تخصصی و منطقی بودنش معلوم شود و جامعه از نظر فرهنگی دارای مسیر مشخصی باشد که نه تحت تأثیر تهاجم فرهنگی و نه تحت تأثیر تنبلیها و ضعفها، آسیب ببیند.
- چطور ما در رابطه با اقتصاد بهدنبال ثبات وضعیت هستیم که اقتصادمان بر اثر مشکلات جهانی از دشمنیها گرفته تا بحرانهای اقتصادی دیگر کشورها دستخوش تغییر نشود؟ فرهنگمان هم باید طوری باشد که بر اثر تهاجم فرهنگی هیچ آسیبی نبیند. بنده فکر میکنم که مقام معظم رهبری، هم دنبال تثبیت وضعیت اقتصادی و مقاومسازی آن و هم دنبال تثبیت وضعیت فرهنگی و مقاومسازی آن در مقابل تهاجمات فرهنگی دشمنان این جامعه بودند. خصوصاً در این زمان که دشمنان ما نه از نظر اقتصادی حرفی برای گفتن دارند و نه از نظر فرهنگی. در هر دو جهت اقتصاد و فرهنگ، اعتبار دشمن هم در جامعه خودش و هم در جامعه جهانی واقعاً زیر سؤال رفته است. ما هم فرصت زیادی برای تثبیت و مقاوم سازی اقتصاد و فرهنگ داشتیم که خیلی از اوقات از آن خیلی استفاده نکردیم. این مقاومسازی دیگر باید به هر قیمتی انجام بگیرد. فکر میکنم به این دلیل در این دو حوزه شعار را انتخاب کردند و در هر دو حوزه هم مدیران باید جهادی عمل کنند و نیاز به عزم ملی است.
استکبار جهانی هرگاه میخواهد استقلال کشوری را از بین ببرد، بر آزادی بیجا تأکید میکند/ آزادی بهمعنای حقیقی کلمه در کشور ما بیش از هر کشور دیگری است
- در پاسخ به نسبت بین «آزادی» و «ولنگاری»: بهنظر من این موضوع بسیار قدیمی است و یک درد کهنه است که مقام معظم رهبری به آن اشاره فرمودند. معلوم است که برای آزادی باید حدودی مشخص شود که منجر به نقض امنیت روانی و امنیت ملی نشود، موجب نابود شدن زیرساختهای فرهنگی جامعه نشود ولی بهدلیل اینکه نهادهای فرهنگی ما در تبیین این موضوع دچار ضعف بودند بعد از حداقل 35 سال هنوز رهبری معظم انقلاب مجبورند تذکر دهند و الّا این مسئله معلوم است که نمیشود با آزادی بیحدوحصر هیچ جامعهای را اداره کرد.
- در غرب هیچ آزادی بیحدوحصر وجود ندارد و اساساً آنقدری که ادعا میکنند، در جامعه غرب آزادی وجود ندارد، و آنها اسیر تحمیلهای علاقه و عقیده هستند ولی با ترفندهای خیلی ظریف.
- این موضوع که نباید از آزادی سوء استفاده کرد از روز اول انقلاب مطرح بود. زیرا استکبار جهانی هرکجا میخواهد استقلال ملتی را از بین ببرد، بر آزادی بیجا تأکید میکند. از اول انقلاب معلوم بود و از ابتدا هرزمان که عناصر یک گروهک تروریستی دستگیر میشدند، در آنطرف مرزها دشمنان ما ناله «وای آزادی» سر میدادند، از اول انقلاب وقتی هریک از روزنامهها و مجلههایی که مربوط به گروههای وابسته و تروریستها بوده تعطیل میشد در آنطرف برای «آزادی» سوگواری میکردند، این ترفند خیلی نخنما و پوسیدهای شده است.
- در داخل کشور ما آزادیهای فراوانی نسبت به همان کشورهای مدعی آزادی وجود دارد. مگر غربیها برای ملتهای جهان و حتی برای ملت خودشان با شعار دروغین آزادی چه به ارمغان آوردند که بخواهند آن را به ما هدیه کنند؟! الآن دیگر بیسوادترین آدمها هم میدانند که ادعای آزادی در غرب یک ادعای دروغ است.
- توصیه غربیها به کشورها برای رعایت آزادی و حقوق بشر یک توصیه فریبکارانه و محملی برای به استثمار کشیدن ملتها است. هیچ اندیشمندی کوچکترین اعتمادی به شعارهای آزادیطلبانه سیاستمداران غربی ندارد. تجربه سیوچند ساله انقلاب ما هم نشان داده که آزادی بهمعنای حقیقی کلمه در کشور ما بیش از هر کشور دیگری است و طبیعی است که این آزادی بهمعنای آزادی بیحدوحصر نیست، این آزادی نباید بهمعنای آزادی در فریب دادن و از بین بردن زیرساختهای فرهنگی تلقی شود و تا کوچکترین محدودیت بهجایی ایجاد میشود، هم عناصر سادهلوح و هم عناصر وابسته، فریاد «وای آزادی» سر میدهند.
منبع: تسنیم
۹۳/۰۲/۰۳