علیرضا پناهیان

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دعوت» ثبت شده است

در جلسه 28 تاریخ تحلیلی اسلام/ پیامک خبری

کسانی که به پیامبر اکرم(ص) ایمان می‌آوردند، بلافاصله به دعوت دیگران مشغول می‌شدند

فرازهای کوتاهی از سخنرانی حجت الاسلام پناهیان در جلسه 28 تاریخ تحلیلی اسلام:

  • در تاریخ اسلام صریحاً دیده می‌شود کسانی که به پیامبر اکرم ایمان می‌آوردند، بلافاصله به دعوت دیگران مشغول می‌شدند و به همان سادگی که خودشان به دین جذب شده بودند، موجب جذب دیگران هم می‌شدند. عملیات دعوت دیگران به دین، یک وظیفۀ عمومی است و همۀ ما باید انگیزه‌مند باشیم که به این دعوت بپردازیم.
  • عملیات دعوت ابتدایی را نباید زیاد عملیات پیچیده‌ای دانست. شبیه عملیات تلاوت است. اولین مرحلۀ دعوت در قرآن «یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ...» است. یعنی ابتدا آنها را در معرض آیات قرآن قرار بده، شاید با همین مشاهدۀ آیات، جذب شدند/آن دعوت ابتدایی که وظیفۀ همۀ ماست، کار سخت و پیچیده‌ای نیست؛ فقط کمی همت می‌خواهد.
  • «نباید بگوییم به ما نمی‌آید دیگران را دعوت کنیم!»اگر وارد این عرصه شوید، خواهید دید که خدا چگونه در نَفَس شما نور و در کلام شما تأثیر قرار می‌دهد./ گاهی اوقات یک دانشجو یا راننده با استدلال سادۀ خودش می‌تواند دلهای آماده‌ای را جذب کند که بسیاری از متخصصان دین ممکن است به دلیل عدم دسترسی و همزبانی به این توفیق نرسند.

گزیده این سخنرانی را از اینجا مشاهده نمایید.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۳/۱۲
بیان معنوی

هئیت شهدای گمنام/تاریخ تحلیلی اسلام-24

دعوت باید جزئی از زندگی جدی ما باشد و الا معلوم نیست که دین در ما اثر عمیق گذاشته باشد/ فامیل و آشنایان باید با دیدن ما یاد "دعوت‌کردن‌های ما به خوبی‌ها" بیفتند

موضوع سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین پناهیان، در جلسات هفتگی هیئت شهدای گمنام که شبهای جمعه در حسینیه قهرودیها واقع در خیابان فرهنگ برگزار می‌شود، تاریخ تحلیلی اسلام است. در ادامه گزیده‌ای از مباحث مطرح شده در بیست و چهارمین جلسه را می‌خوانید:

  • دعوت یک کار فراگیر است و فقط کار سخنرانان نیست. برای دعوت هم، نیاز نیست که اول خودمان به همۀ دین عمل کنیم و بعد دعوت کنیم. آقای بهجت می‌فرمود: اگر بخواهیم اول به همۀ دین عمل کنیم و بعد دیگران را دعوت کنیم که اصلاً دعوت تعطیل می‌شود!
  • طبق آیۀ 104 سورۀ آل عمران، دعوت حتی بر امر به معروف و نهی از منکر هم مقدم است. دعوت باید جزئی از زندگی جدی ما باشد و الا معلوم نیست که دین در ما اثر عمیق گذاشته باشد. دعوت باید جزء فرهنگ و سبک رفتار ما باشد به حدی که فامیل و همسایه و آشنایان، ما را «اهل دعوت» بدانند و وقتی ما را دیدند یاد "دعوت کردن های ما به خوبیها" بیفتند.
  • وقتی یک دعوت ساده انجام دهید و در طرف مقابل تأثیر بگذارد، تا وقتی که او به آن کار خوب عمل کند، ثوابش را برای شما هم می‌نویسند و سهم شما در آن کار خوب محفوظ است. اگر هم کسی دعوت شما را نپذیرد و غریب بمانید، ارزش و قیمت این غربت با هیچ‌چیزی قابل مقایسه نیست.
  • باید مهارت‌های لازم برای دعوت کردن را بلد باشیم. زیبا سخن گفتن، انتخاب جملات زیبا و استدلال‌های عمیق و استفادۀ به‌جا از فرصت‌ها و سخن گفتن بر اساس اقتضائات حال، از شرایط دعوت هستند.
  • دعوت به دین فقط با سخنرانی کردن نیست. خود اهل‌بیت(ع) کمتر سخنرانی می‌کردند و بیشتر در ضمن معاشرتشان با مردم، آنها را دعوت می‌کردند. برای فراگیر کردن دین در جامعه، هیچ چیزی به این اندازه تأثیر ندارد که در تعاملها و معاشرتهای خودمان، چند کلمه هم دعوت کنیم.
  • غربزدگی این فرهنگ را در جامعه و در جان آدمها جاری میکند که به همدیگر کاری نداشته باشید؛ اسمش را هم گذاشته‌اند فضولی نکردن! در حالی که این یعنی بی‌تفاوت بودن که نوعی خودخواهی است. اسلام نمی‌گوید در کار دیگران فضولی کنید، می‌گوید دیگران را دعوت کنید و بی‌تفاوت نباشید و این یعنی دلسوزی نسبت به دیگران.
  • اگر اهل دعوت بشویم، اجتماعی‌تر خواهیم شد و اجتماعی بودن برکات ویژه‌ای از نظر مادی و معنوی دارد و خیلی جلوی فساد روح ما را می‌گیرد. مثلاً خیلی از حسادت‌ها و هرزگی‌ها و صفات اخلاقی بد در وجود ما تضیف می‌شود یا از بین می‌رود. می‌توانید زندگی خودتان را با «دعوت» بیمه کنید.
  • طبق روایت، اگر خواستید کسی را دعوت کنید، از باب رِفق وارد شوید؛ «عَلَیْکَ بِالرِّفْقِ» اول ببینید چه چیزهایی را دوست دارد، چه چیزهایی را قبول دارد و چه چیزهایی را می‌فهمد؛ دعوت خود را از همان‌جاها شروع کنید.
  • اگر یک خانم بد‌حجاب دیدید، سالم‌ترین انگیزۀ بدحجابی را به او نسبت دهید. نگویید که این کار تو خیانت به خون شهداست! خیلی از بدحجابی‌ها به انگیزه فساد نیست، بلکه به‌ انگیزۀ زیبایی‌گرایی، حفظ عزت یا ترس از ضایع شدن است. اما حتی اگر درصد اندکی از بدحجابی‌ها با این انگیزه‌ها باشد، ولی شما باید همه را این‌جوری ببینید و از اینجا شروع کنید. برخی از بدحجاب‌ها می‌گویند: می‌خواهم خوب دیده بشوم و مرا تحسین کنند. حتی ممکن است زیاد گدای محبت دیگران هم نباشند ولی به آثار سوء این رفتار توجه ندارند. یا اینکه انگیزه‌‌شان حفظ عزت و جلوگیری از ضایع شدن باشد.
  • اگر بدحجابی کسی با انگیزۀ زیبایی‌گرایی بود، بگویید: درست است که زیباسازی هنر است، ولی دل‌شکستن هنر نمی‌باشد. آیا دل‌شکستن زیباست؟! نباید زیبایی را با زشتی قاطی کرد. الان تو دلِ خیلی از خانم‌ها و آقایان را می‌شکنی؛ آقایانی که می‌بینند و نمی‌توانند با تو زندگی کنند و خانم‌هایی که نمی‌توانند با تو رقابت کنند. ضمن اینکه ده سال دیگر خودت هم مثل او خواهی شد.
  • اگر بدحجابی کسی با انگیزۀ عزت بود، بگویید: الان بعضی‌ها به تو نگاه می‌کنند و می‌گویند: چقدر آدم سبکی است، اصلاً عزت ندارد و محتاج نگاه دیگران است. اینکه مغایر هدفی است که تو داشتی! اگر هم بعضی‌ها به خاطر حجاب خوب، تو را مسخره کنند برای این است که از عزت و بزرگواری تو حرصشان در آمده. آنها خودشان حقیر و هوسران هستند و می‌خواهند تو هم ذلیل باشی، اما وقتی می‌بینند عزیز هستی، کفرشان در می‌آید و استهزاء می‌کنند.   
۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۲/۰۶
بیان معنوی