علیرضا پناهیان

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مقاومت» ثبت شده است

در حرم مطهری رضوی در جمع مسئولان بسیج دانشگاه‌ها

به دلیل رشد ولایتمداری، سرعت زمانۀ ما در روشن شدن حقّ بسیار زیاد است/ به کسانی که می‌گفتند: «ما اسلحه نداریم که جنگ را ادامه دهیم!» باید مقاومت غزّه را نشان داد/ استمرار و توسعۀ ولایتمداری در تعامل سازندۀ مؤمنین با یکدیگر است/ چرا بعضی حزب‌اللهی‌ها زیاد رفیق ندارند و هم‌افزایی نمی‌کنند؟/ فروتنی نسبت به مؤمنین، ویژگی مهم قوم مقدمه‌ساز ظهور است

پناهیان: تفاوت بسیار مهم فضای کنونی نسبت به گذشتۀ تاریخ اسلام، رشد ولایتمداری در میان مومنان است. در صدر اسلام، ولیّ خدا بوده است ولی ولایتمدارانی که پای امر او بایستند نبوده‌اند. ولایتمداری در زمان ما تازه یک‌مقداری رخ نشان داده است؛ همین مقداری که الان می‌بینید و البته هنوز کامل نیست. حالا ببیند اگر این ولایتمداری کامل شود چه خواهد شد! توسعۀ ولایت‌مداری در چیست؟ مسألۀ ولایتمداری فقط در ارادت نسبت به مقام معظم رهبری خلاصه نمی‌شود. هر یک از شما باید ببیند که نسبت به مؤمنین ضعیفی که رفیق شما هستند یا در اطراف شما هستند، چگونه برخورد می‌کند؟ این استمرار ولایتمداری است. ارتباط خوب مومنین با یکدیگر حتی با ضعفای از مؤمنین دلیل صداقت انسان در ولایتمداری است. این تعامل و رابطۀ خوب در بین ولایتمداران، نور و معنویت فوق‌العاده‌ای ایجاد می‌کند و تشعشعات این نور و معنویت، همۀ عالم را تحت تأثیر قرار خواهد داد.

حجت الاسلام علیرضا پناهیان در نخستین دوره کشوری همایش «خط امام» ویژه مسئولان بسیج دانشجویی دانشگاه‌های سراسر کشور که در صحن دارالهدایه حرم مطهر رضوی برگزار شد سخنرانی کرد. در ادامه گزارش مشروح این سخنرانی را می‌خوانید:

پس از انقلاب اسلامی به وضوح می‌بینیم که تغییری در روند حرکت تاریخ به‌وجود آمده است/ این تغییر را باید عمیقاً درک کنیم

  • اگر کسی ایمان و اعتقاد مستحکمی نداشته باشد، وقتی تاریخ اسلام را مطالعه کند و غربت اولیاء خدا و مظلومیت‌ها و محرومیت‌های مؤمنین را ببیند، تقریباً از نصرت و پیروزی اسلام ناامید می‌شود و به پیروزی جبهۀ حق صرفاً به عنوان یک آرمان نگاه خواهد کرد. منتها پس از انقلاب اسلامی، به وضوح می‌بینیم که تغییری در روند حرکت تاریخ به‌وجود آمده است، تغییری که روز به روز بیشتر می‌شود. این تغییر را باید عمیقاً درک کنیم و الّا از زمان عقب خواهیم بود.
  • خصوصاً در این دهۀ اخیر، نسبت به دو دهۀ اول انقلاب، تفاوت‌های فاحشی به‌وجود آمده است. و این تفاوت‌ها عمدتاً در این است که دیگر غربت‌ها و مظلومیت‌های مؤمنین زیاد طول نمی‌کشد، حقّ زیاد پشت پرده نمی‌ماند و چهرۀ نفاق به سهولت و سرعت برملا می‌شود و حقانیت سخنان حق به آسانی به اثبات می‌رسد. حقایقی که یک‌زمانی حتی تصور نمی‌شد قابل «درک» باشند، چه رسد به اینکه قابل «اثبات» باشند، در اوج وضوح و روشنایی قرار میگیرند و به سهولت به اثبات می‌رسند. شما با یک مقایسۀ سادۀ تاریخی به این نتیجه خواهید رسید.
  • یک نمونه از این تفاوت را با این مقایسۀ ساده می‌توان فهمید: ما در جنگ و دفاع مقدس، از میان ارزشمندترین انسان‌های این مملکت، حدود 250 هزار کشته دادیم ولی در کلّ جهان، شاید یک تظاهرات هم به نفع ما برگزار نشد. اما الان برای حدود دو هزار شهید در غزه، تقریباً در تمام نقاط جهان تظاهرات برگزار می‌شود. ببینید اوضاع چقدر نسبت به آن موقع، متفاوت شده است! البته مظلومیت مردم غزه از جهاتی بیشتر است ولی اصل مظلومیت همان است و چه بسا از جهاتی ما مظلوم‌تر بودیم.

امروز حقانیت سخنان حقّ در زمان کوتاهتری به اثبات می‌رسد و نفاق زیاد پشت پرده باقی نمی‌ماند 

  • امروز می‌بینیم که حقانیت سخنان حقّ در زمان کوتاهتری به اثبات می‌رسد و نفاق زیاد پشت پرده باقی نمی‌ماند. یکی از شخصیت‌های با سابقۀ انقلابی که بعد از امام(ره) حاضر نشد از ولایت فقیه تبعیت کند، در جریان دادگاهی که در ارتباط با روزنامۀ او تشکیل شده بود، رسماً گفت: فلسطینی‌ها خودشان می‌خواهند با اسرائیلی‌ها صلح کنند ولی ما در این میان کاسۀ داغ‌تر از آش شده‌ایم و می‌گوییم اسرائیل باید از بین برود؟! آن موقع این صحبت خیلی خطرناک به نظر می‌رسید، ولی پس از مدت کوتاهی ماجرای انتفاضۀ فلسطین و کشتار مردم مظلوم فلسطین شروع شد و در نتیجه زمینۀ ترویج چنین سخنان فریبنده‌ای به طور کلی از بین رفت.
  • کمی قبل از آن هم یک جریان سیاسی در کشور لزوم ارتباط با صدام را مطرح کرده و گفتند: امروز که صدام در مقابل آمریکا ایستاده است مثل خالد بن ولید است و ما باید علیه آمریکا با صدام همدست شویم! این جریان سیاسی در روزنامه‌های خودشان در تقابل با مقام معظم رهبری که موافق همدستی با صدام نبودند، می‌گفتند: امام(ره) از دنیا رفت و مبارزه با آمریکا هم از بین رفت! اما چیزی نگذشت که در جریان قتل‌عام قیام مردم عراق(معروف به انتفاضۀ شعبانیه) توسط صدام، وابستگی تامّ و تمام صدام به آمریکا مشخص شد. و لذا این گروه هم دیگر از شرم نمی‌توانستند سر بلند کند و سخن خود را تکرار کند.
  • چندی پیش برخی جریان‌های سیاسی که راه حل مشکلات را نزدیک شدن به غرب و به طور مشخص آمریکا می‌دانستند، با فاصلۀ چند ماه، الان با دیدن چنین فجایع بزرگی که در غزه در حال رخ دادن است و حمایت‌های صریح غرب و آمریکا از اسرائیل، دیگر روی آن را ندارند که حرف‌های خود را تکرار کنند و کسی جرأت نمی‌کند تمایل خود به سازش با غرب و امریکا را همچون گذشته اظهار نماید.

سرعت زمانۀ ما در روشن شدن و اثبات حقّ، بسیار زیاد است / به کسانی که می‌گفتند: «ما اسلحه نداریم که جنگ را ادامه دهیم!» باید مقاومت غزّه را نشان داد

  • شرایط به گونه‌ای شده که خداوند در مدت زمان کوتاهی حقانیت حق را روشن می‌کند. گویا در شرایط کنونی خداوند دیگر ضرورتی برای صبرهای طولانی نمی‌بیند. و ما در پی هر غربتی منتظریم به سرعت حق آشکار شود و غربت حق برطرف گردد. ما واقعاً داریم در جهان متفاوتی زندگی می‌کنیم.
  • امروز با واقعیت‌های مختلفی که در کمال عظمت دارند خود را به ما نشان می‌دهند حقانیت اموری که در سال‌های قبل پنهان بوده نیز روشن می‌شود. مثلاً امروز به آن کسانی که می‌گفتند: «ما اسلحه نداریم که جنگ را ادامه بدهیم!» می‌توان مقاومت غزّه را نشان داد تا مسأله کاملاً روشن شود. نیاز به توضیح و تفسیر هم نیست. کافی است جنگ 33 روزه حزب الله لبنان را نشان دهیم. اگرچه این همۀ مقاومت‌ها نتیجۀ درس‌هایی است که مسلمانان از مقاومت ایران اسلامی در برابر زورگویان گرفته‌اند.

در مقام کار فرهنگی  از سرعت زمانه عقب هستیم/ اگر ندانیم الان آخرالزمان هست یا نه ولی می‌بینیم که فتنه‌ها موجب رسوایی نفاق می‌شود

  • سرعت زمانۀ ما در روشن شدن و اثبات حقّ، بسیار زیاد است ولی ما در مقام کار فرهنگی از سرعت زمانه به شدت عقب هستیم و به آن نمی‌رسیم. نمی‌توانیم تحولات سریع زمانۀ خود را تحلیل کنیم یا از روند چیرگی حقّ بر باطل تقدیر کنیم. یعنی باز هم بسیاری از اتفاقات از کنار ما عبور می‌کنند و نمی‌توانیم حتی یک جمله دربارۀ آن بگوییم.
  • همین سال گذشته، آمار برخی از فعالیت‌های تکفیری‌ها (در انحراف و جذب کردن افراد به سمت خودشان) خیلی‌ها را نگران کرده بود و می‌گفتند: وقتی یک جریانی بتواند هزاران عامل انتحاری درست کند که خیلی راحت حاضرند دیگر مسلمان‌ها را بکُشند، این خیلی خطرناک است. خیلی‌ها واقعاً نگران این بودند که تکفیری‌ها چقدر می‌توانند گمراهی ایجاد کنند. اما در همین ماجرای اخیر غزه، موضع‌گیری تکفیری‌ها در قبال مسألۀ فلسطین باعث شد که امکان فریب آنها به شدت کاهش پیدا کند و قافیه را ببازند و آبروی خود را به کلی از دست بدهند. هرچند قبل از این هم با احکام مسخره‌ای مثل جهاد نکاح، و اخیراً با حرام خواندن نماز عید فطر، به کلّی آبروی خودشان را برده‌اند. این‌ها لااقل برای فریب دادن مردم هم نمی‌توانند آبروی خودشان را حفظ کنند.
  • سرعت تحولات زمانه، بسیار بالا رفته و همۀ جریانهای باطل خیلی زود آبروی خود را از دست می‌دهند. در این‌جا انسان به یاد این حدیث شریف پیامبر(ص) می‌افتد که فرمود: «در آخرالزمان از فتنه‌ کراهت نداشته باشید که منافقین را نابود و رسوا می‌کند؛ لا تَکرَهُوا الفِتنَهَ فِی آخِرالزَّمانِ فَاِنَّها تُبیرُ المُنافِقِینَ»(کنزالعمال/٣١١٧٠) هر فتنه‌ای در صدر اسلام یا بعد از آن رخ می‌داد، چه بسا تا قرن‌ها باعث غربت اسلام و مؤمنین می‌شد ولی در آخرالزمان هر فتنه‌ای ایجاد می‌شود به سرعت موجب از بین رفتن نفاق می‌شود. اگر ما ندانیم الان آخرالزمان هست یا نه ولی میبینیم که فتنه‌ها موجب رسوایی نفاق می‌شود.
  • مقام معظم رهبری در سخنان خودشان مهمترین گراها و سرنخ‌ها را به ما داد‌ه‌اند. ولی گویی ما با این همه امکانات و مهمات در جبهۀ فرهنگی، نیروی کافی نداریم که دشمن را بزنیم! یکی از این سرنخ‌ها و آدرس‌ها همین بود که اخیراً مقام معظم رهبری در صحبت با دانشجویان فرمودند: «ببینید! دشمن ما این است؛ ببینید چطور دارند از جنایت‌کارهای عالم حمایت می‌کند... ما باید تکلیف خود را با این دشمن روشن کنیم.» (امروز دنیاى استکبار و در رأس آنها آمریکا از این فاجعه‌‌آفرینى، از این جنایت، از این خشونت غیر قابل توصیف حمایت می‌کنند، دفاع می‌کنند...امروز منطق لیبرال‌‌دموکراسى - این منطق و نظام فکرى که امروز کشورهاى غربى بر اساس آن دارند هدایت و اداره می‌شوند - از کمترین ارزش اخلاقى برخوردار نیست. هیچ ارزش اخلاقى در آن وجود ندارد، احساس انسانیت در آن وجود ندارد؛ در واقع دارند خودشان را رسوا می‌کنند، دارند خودشان را در مقابل نگاه قضاوتگرِ امروز ملتهاى دنیا و فرداى تاریخ، رسوا می‌کنند. ما این را به‌‌عنوان یک تجربۀ مهم باید براى خودمان حفظ کنیم و آمریکا را بشناسیم. آمریکا این است، نظام لیبرال‌‌دموکراسى این است. این در عمل ما، در قضاوت ما، در برخورد ما، اثر خواهد گذاشت و باید اثر بگذارد... در تحلیل‌‌هایمان، در قضاوتهایمان، در عملکردمان بفهمیم با چه کسى طرفیم و اینهایى که در مقابل ما قرار می‌گیرند چه کسانى هستند؛ تَهِ فکرشان چیست؛ ما باید تکلیف خودمان را مشخص بکنیم...؛ بیانات 1/5/93)
  • این گِرا و آدرسی که مقام معظم رهبری به ما می‌دهند آن‌قدر باید برای ما مهم باشد که بتوانیم بسیاری از مشکلات فکری فرهنگی و سیاسی جهان اسلام و جامعۀ خودمان را با آن حل کنیم؛ و از این نقطه به دشمن ضربه بزنیم. چون در این صورت دیگر هیچ نوعی از گرایش به غرب، نمی‌تواند سر بلند کند و در کلّ جهان هم هیچ کسی روی سخنان آمریکا حساب نخواهد کرد.

فتنه‌های امروز، نفاق در فضای کفر و نفاق در جهان اسلام و نفاق در جامعۀ ما را نابود می‌کند

  • امروز داریم می‌بینیم که فتنه‌ها دارد منافقین را نابود می‌کند؛ هم نفاق در فضای کفر و هم نفاق در فضای اسلام را نابود می‌کند. یعنی هم نفاق امریکایی‌ها تحت عنوان دموکراسی و حقوق بشر را نابود می‌کند و هم انواع نفاق در جهان اسلام را، و هم نفاق در جامعۀ ما را. امروزه حتی برخی از فتنه‌ها قبل از شروع شدن و شکل گرفتن، از بین می‌روند. و اگر هم هر فتنه‌ای آغاز شود، زمان زیادی طول نمی‌کشد که از بین می‌رود. به عنوان نمونه آیا با این رسوایی آمریکا در زمینۀ حقوق بشر در حمایت از کشتار غزه، در جهان کسی هست که سخنان آمریکا علیه حقوق بشر در ایران را بپذیرد؟!
  • این سرعتی است که خداوند به تاریخ داده است. با این حساب، دیگر جای نگرانی و حزن و اندوه برای طولانی شدن دوران آشکار شدن حق وجود ندارد. مقام معظم رهبری در سالهای اخیر بارها در سخنان خودشان به وعدۀ نصرت الهی اشاره و تصریح کرده‌اند و به این آیه قرآن اشاره فرموده‌اند: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدامَکُمْ»(محمد/7)

الان افکار عمومی مردم منطقه و دنیا آمادۀ شنیدن حق است؛ از این فرصت استفاده کنید

  • یک نمونۀ دیگر نیز همین محکوم کردن جنایات غزّه توسط شاه عربستان سعودی است، البته با تأخیر بسیار زیاد! (فارس-13930510000450 و انتخاب- 174599) این مسأله هم خبر از رسوایی و نابودی اینها دارد؛ اینهایی که مفتی‌های‌شان همین چند روز قبل می‌گفتند اولویت ما اسرائیل نیست و تظاهرات علیه اسرائیل حرام است، حالا به فاصلۀ چند روز به قدری مفتضح شده‌اند که مجبور شده‌اند برای جلوگیری از بی‌آبرویی بیشتر چنین بیانیه‌ای بدهند. اینها دارند به زباله‌دانی تاریخ می‌پیوندند.
  • متاسفانه ما از این فضا عقب هستیم و نمی‌توانیم از آن بهره‌برداری کنیم. بیایید به فعالیت بپردازیم و از این سرزمین حاصل خیز استفاده کنیم. اگر 24 ساعته هم در این زمینه کار کنیم، باز هم وقت کم می‌آوریم. الان افکار عمومی مردم اروپا، آمریکا، آمریکای لاتین، و همین منطقۀ خودمان آمادۀ شنیدن سخنان حق شماست. باید از این فرصت استفاده کنید. وقت این رسیده که در چند پاراگراف کلّ فلسفۀ انقلاب اسلامی را برای تمام مردم جهان بگویید. الان وقت آن است که دفاع مقدس را به مردم جهان معرفی کنید؛ چون الان می‌فهمند و می‌پذیرند.

چرا سرعت اثبات حقّ و رسوایی منافقین بالا رفته است؟

  • فضای تاریخ واقعاً عوض شده است و شاید یکی از معانی «پیچ تاریخی» همین باشد. یعنی دیگر تاریخ مثل گذشته‌ها به نفع ظالمان، تا مدتهای طولانی ورق نخواهد خورد. اما سؤال این است که چرا فضا این‌طور شده است؟ چرا سرعت اثبات حقانیت و روشن شدن حقّ و منکوب شدن باطل و رسوایی منافقین بالا رفته است؟
  • در پاسخ به این سؤال نمی‌توانیم به همین سادگی بگوییم: خداوند تصمیم گرفته است روش خود را تغییر دهد! چون خداوند با یک‌سری قواعد کار می‌کند و جهان را طبق یک سنت‌هایی اداره می‌کند. همچنین در پاسخ به این سؤال نمی‌توانیم صرفاً خوب بودن رهبران خودمان را مطرح کنیم، چون در تاریخ اسلام، غربت و مظلومیت رهبران بزرگی مثل امیرالمؤمنین(ع) و اباعبدالله(ع) را دیده‌ایم و الان رهبران ما خودشان را شاگردان مکتب امیرالمؤمنین(ع) و اباعبدالله(ع) می‌دانند.
  • قطعاً یک اتفاقی در عالم افتاده است که این سرعت بالا رفته است؛ کانون مرکزی این اتفاق «ولایتمداری» است. ولایتمداری مردمی که مقاومتشان هم مرهون این ولایتمداری بود که درس‌آموز ملت‌ها شدند.

تفاوت فضای امروز با گذشتۀ تاریخ، رشد ولایتمداری است

  • تفاوت بسیار مهم فضای کنونی نسبت به گذشتۀ تاریخ اسلام، رشد ولایتمداری در میان مومنان است. در صدر اسلام، ولیّ خدا بوده است ولی ولایتمدارانی که پای امر او بایستند نبوده‌اند. ولایتمداری در زمان ما تازه یک‌مقداری رخ نشان داده است؛ همین‌مقداری که الان می‌بینید و البته هنوز کامل نیست. حالا ببیند اگر این ولایتمداری کامل شود چه خواهد شد! «باش تا صبح دولتش بدمد؛ کاین هنوز از نتایج سحر است»
  • قرآن، نماز، روزه و سایر بخش‌های دین، از قبل هم بوده است و این تفاوت ناشی از این بخش‌های دین نیست. این موضوعِ ولایتمداری است که توانسته است این‌قدر در تاریخ جهان تغییر و تحول ایجاد کند. و شما می‌دانید که امامت اصل و اساس اسلام است(امام رضا(ع): إِنَّ الْإِمَامَةَ أُسُّ الْإِسْلَامِ النَّامِی وَ فَرْعُهُ السَّامِی؛ کافی/1/200)
  • ولایتمداریِ یک قوم و حرمت‌گزاری برای امر ولایت آثار و برکات بیشماری در جهان به جای می‌گذارد، و محدود به همان منطقه باقی نمی‌ماند. اگر فتنۀ 88 را از زاویۀ ولایتمداری نگاه کنید، می‌بینید که نه‌تنها شعار توهین به اصل ولایت فقیه و شخص ولایت فقیه در این مملکت نگرفت، بلکه یک خروشی در این مملکت در جهت تثبیت ولایتمداری ایجاد کرد و این نور ولایتمداری باعث شد که نصرت خدا به دنبال بیاید. شما یک فتنه‌ای که علیه نظام ولایی بود را پشت سر گذاشتید، خدا تمام جهان را به نفع شما تغییر داد؛ یعنی آثار و برکاتش فقط در همین منطقۀ خودمان هم باقی نماند. ولایتمدارانی که در همین یک‌سال اخیر در منطقه ظهور کرده‌اند را نگاه کنید. تقریباً در تمام خاورمیانه در یک‌سال اخیر، آمار ولایتمداران نسبت به سال‌های گذشته چند برابر شده است. این ولایتمداران هم با یک احترام خاصی از مقام ولایت سخن می‌گویند، ببینید نور این ولایتمداری در جهان چه خواهد کرد! این یک واقعیت در عالم است هرچند در محاسبات بعضی‌ها نمی‌آید.

توسعۀ ولایتمداری در چیست؟/ ولایتمداری در تبعیت از ولیّ زمان خلاصه نمی‌شود؛ رکن دوم ولایتمداری «ارتباط ولایتمداران با یکدیگر» است

  • سؤال این است که الان ما در قبال این مسأله باید چکار کنیم؟ طبیعتاً باید این ولایتمداری را توسعه دهیم، اما توسعۀ ولایتمداری در چیست؟ ولایتمداری در تبعیت از ولیّ زمان خلاصه نمی‌شود؛ البته رکن اول ولایتمداری تبعیت توام با بصیرت و اقبال دل‌ها نسبت به جایگاه ولیّ زمان و اقناع اندیشه‌هاست. اما رکن دوم ولایتمداری «ارتباط ولایتمداران و مؤمنین با یکدیگر» است. کمااینکه خداوند می‌فرماید: «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ»(فتح/29) در این‌جا «رُحَماءُ بَیْنَهُمْ» به همین مسأله اشاره دارد.
  • شخصی نزد امام محمد باقر(ع) آمد و گفت: شما قیام کنید؛ ما تعداد زیادی هستیم که آماده‌ایم از شما تبعیت کنیم. حضرت فرمودند: آیا این‌گونه هست که یکی از شما بدون اجازه به سراغ کیف پول(جیب) برادر دینی‌اش برود و به مقدار نیازش پول بردارد؟ عرض کرد: خیر. حضرت فرمود: یاران قائم ما این‌گونه هستند که به سراغ کیف پول برادرشان می‌روند و به مقدار نیاز از آن برمی‌دارند و برادرشان هم مانع نمی‌شود(قِیلَ لِأَبِی جَعْفَرٍ ع: إِنَّ أَصْحَابَنَا بِالْکُوفَةِ لَجَمَاعَةٌ کَثِیرَةٌ فَلَوْ أَمَرْتَهُمْ لَأَطَاعُوکَ وَ اتَّبَعُوکَ قَالَ: یَجِی‏ءُ أَحَدُکُمْ إِلَى کِیسِ أَخِیهِ فَیَأْخُذُ مِنْهُ حَاجَتَهُ؟ فَقَالَ: لَا... إِذَا قَامَ الْقَائِمُ جَاءَتِ الْمُزَامَلَةُ وَ أَتَى الرَّجُلُ إِلَى کِیسِ أَخِیهِ فَیَأْخُذُ حَاجَتَهُ فَلَا یَمْنَعُهُ‏؛ اختصاص شیخ مفید/ص24) یعنی ممکن است شما از امام خودتان تبعیت کنید ولی رابطۀ شما با همدیگر هنوز در حدّ مطلوب و ایده‌آل نیست. شما ببینید آیا ما به این‌جا رسیده‌ایم که انتظار داریم امام زمان(ع) تشریف بیاورد؟!

نحوۀ برخورد شما با سایر مؤمنین، در واقع استمرار ولایتمداری شماست/ ارتباط خوب مؤمنین با یکدیگر حتی با ضعفای از مومنین دلیل صداقت در ولایتمداری است

  • این ارتباط مؤمنین با یکدیگر در کجا باید درست شود؟ طبیعتاً باید در میدان کار و تلاش و فعالیت درست شود. اگر همۀ شما بیکار باشید و فعالیت نکنید، هیچ‌وقت با هم اختلاف پیدا نخواهید کرد! مهم این است که در جریان کار و فعالیت، خودتان را بسنجید و آفت‌ها و آسیب‌ها، خودشان را نشان دهند.
  • مسألۀ ولایتمداری فقط در ارادت نسبت به مقام معظم رهبری خلاصه نمی‌شود. هر یک از شما باید ببیند که نسبت به مؤمنین ضعیفی که رفیق شما هستند یا در اطراف شما هستند، چگونه برخورد می‌کند؟ این استمرار ولایتمداری است. ارتباط خوب مومنین با یکدیگر حتی با ضعفای از مؤمنین دلیل صداقت انسان در ولایتمداری است.

فروتنی نسبت به مؤمنین، ویژگی مهم قوم مقدمه‌ساز ظهور است

  • خداوند می‌فرماید: «ای مؤمنین! اگر پای دین خودتان خوب نایستید، خداوند یک قوم دیگری را خواهد آورد که آنها را دوست دارد و آنها نیز خدا را دوست دارند، آنها نسبت به سایر مؤمنین فروتن هستند و...؛ یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْکافِرینَ یُجاهِدُونَ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ وَ لا یَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ»(مائده/54) این آیه دربارۀ مؤمنینی است که مژدۀ ظهور آنها در آخرالزمان داده شده است. پیامبر(ص) فرمود که این آیه دربارۀ یاران صاحب‌الزمان(ع) نازل شده است و وقتی از پیامبر(ص) پرسیدند آنها از کدام قوم هستند ایشان به ایرانی‌ها(قوم سلمان فارسی) اشاره فرمود(نزلت فی القائم و أصحابه الذین‏ یُجاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ لا یَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ... سئل عن هذه الایة فضرب بیده على عاتق‏ سلمان‏ فقال هذا و ذووه؛ تفسیر نورالثقلین/1/641)
  • در این آیه، بعد از اینکه ویژگی محبت بین خدا و این قوم را بیان فرموده، بلافاصله ویژگی بعدی این قوم را بیان می‌فرماید و آن ویژگی این است که «نسبت به دیگر مؤمنین فروتن هستند» و بعد از آن، ویژگی‌های بعدی این قوم را بیان می‌فرماید. جالب این‌جاست که آیۀ بعد از این آیه نیز آیۀ ولایت امیرالمؤمنین(ع) است(إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ ءَامَنُواْ الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَوةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکَوةَ وَ هُمْ رَاکِعُون؛ مائده/55) و در آیه بعد هم می‌فرماید: «سرانجام غلبه با حزب خداست؛ فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَلِبُون»(مائده/56)

چرا بعضی حزب‌اللهی‌ها زیاد رفیق ندارند و هم‌افزایی نمی‌کنند؟/ تعامل خوب و سازندۀ مؤمنین با یکدیگر استمرار ولایتمداری است

  • چرا بعضی حزب‌اللهی‌ها زیاد رفیق ندارند؟ بعضی‌ها آن‌قدر گوشت‌تلخ هستند که نمی‌شود به آنها نزدیک شد! بعضیها ساز خودشان را می‌زنند و با همدیگر هم‌افزایی نمی‌کنند. به تیم‌های همدیگر کمک نمی‌کنند، به رونق گرفتن بیشترِ هیات‌های همدیگر کمک نمی‌کنند. مثلاً گروهی که دعای ندبه می‌گیرند، به گروهی که دعای توسل می‌گیرند کمک نمی‌کنند. یا مثلاً کسانی که در زمینۀ قرآن کار می‌کنند به کسانی که در زمینۀ مهدویت کار می‌کنند، کمک نمی‌کنند.
  • وجود این هم‌افزایی و این تعامل خوب و سازنده در بین مؤمنین، ادامه و استمرار ولایتمداری است. اگر کسی اهل تعامل بسیار خوب و سازنده با مؤمنین بود، این نشانۀ ولایتمداری اوست. کما اینکه امروز آن‌قدر حقّ واضح و آشکار شده است که اگر کسی مرگ بر اسرائیل بگوید، دیگر هنر نکرده است. کسی هم که به فقط به ولیّ ارادت داشته باشد، دیگر هنر نکرده است؛ باید دید آیا اهل تعامل خوب با ولایتمداران و دیگر مردمان هست یا نه؟

رابطۀ سازندۀ بین ولایتمداران نور و معنویت فوق‌العاده‌ای ایجاد می‌کند که همۀ عالم را تحت تأثیر قرار می‌دهد

  • استمرار ولایت‌پذیری و ولایتمداری در تعامل و رابطۀ خوب در بین ولایتمداران است. این رابطه، نور و معنویت فوق‌العاده‌ای ایجاد می‌کند و تشعشعات این نور و معنویت، همۀ عالم را تحت تأثیر قرار خواهد داد.
  • خداوند در آیۀ آخر سورۀ آل‌عمران می‌فرماید: «ای مؤمنین، صبر کنید(تک‌تک شما باید صابر باشید) و با هم صبر و مقاومت کنید، و هم‌افزایی کنید؛ یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا»(آل‌عمران/200) ما فکر می‌کنیم اگر تک تک مردم صابر باشند، یک جامعۀ صابر خواهیم داشت در حالی که این کافی نیست، بلکه علاوه بر اینکه هر یک از ما باید صابر باشیم، باید «با هم صبر کنیم». یعنی زندگی فردیِ خوب فایده ندارد، زندگی جمعیِ خوب لازم است.
  • در این آیه «رابطوا» یعنی هم‌افزایی کنید. بالاخره خداوند به هر کسی یک‌ توانایی‌ها و استعداد‌هایی داده است که مؤمنین باید این‌ها را به‌اشتراک بگذارند، یعنی نیروهای خودشان را روی هم جمع کنند. البته این نیاز به از خودگذشتگی دارد، چون در این میان امتیازات شخصی شما حذف می‌شود و ممکن است شما دیده نشوید. اگر یک حزب‌اللهی‌ در این جهت تلاش نکند که عُرضه‌‌های خودش را در کارهای دیگران پنهان کند، حتماً دچار خودخواهی و کار ناخالص خواهد شد.
  • یکی از اتفاقاتی که در جبهه‌های دفاع مقدس افتاده بود، ارتباط رزمندگان با همدیگر بود. بعید می‌دانم کسی توانسته باشد رفاقت و محبت شدید بین رزمندگان را برای دیگران ترسیم کند. البته در دفاع مقدس این محبت و ارتباط قوی بین هم‌رزمان طبیعی بود ولی ما الان هم باید بین خودمان همان فضا را ایجاد کنیم. این محبت شدید بین مؤمنین باید خودش را در ارتباط‌ها و در اتحادها نشان دهد. همین رفاقت‌ها شعاعی از نور را ایجاد می‌کند و دیگران را هم جلب می‌کند. این رفاقت‌ها، تواضع‌آفرین است و نشأت‌گرفته از بذر تواضع است و اگر نباشد، غرور و کبر و خودپسندی در چهره‌ها دیده خواهد شد.
  • ولایتمداری اصحاب امام حسین(ع) در کربلا، در ارادتمند آنها به امام حسین(ع) خلاصه نمی‌شد. بلکه نقطۀ لطیف ولایتمداری آنها در این تجلی پیدا می‌کرد که اجازه ندهند حتی یکی از بچه‌های امام حسین(ع) و بنی‌هاشم قبل از شهادت آنها به میدان برود...
۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۵/۱۴
مجید شهشهانی

همایش «دلاوریم»(2)/پیامک خبری

پناهیان:همانهایی که از «تروریست‌های جنایتکار و بی‌رحم به زنان و دختران» حمایت می‌کنند، از رواج بی‌حجابی هم حمایت می‌کنند تا مقاومت را در هم بشکنند

فرازهای کوتاهی از سخنرانی حجت الاسلام پناهیان در همایش «دلاوریم»(2):

  • چرا نظام سلطه این‌قدر با حجاب مشکل دارد؟ چرا از محجبه‌ها کینه دارد؟/ وقتی حجاب در میان یک جامعه موجب متانت رفتارها شود، خود به خود به جریان مقاومت کمک می‌کند/ هرزگی در هر جامعه‌ای موجب کاهش مقاومت می‌شود/ همان کسانی که از تروریست‌های جنایتکار حمایت می‌کنند از رواج بی‌حجابی هم حمایت می‌کنند تا مقاومت را در هم بشکنند

  • آنهایی که به سادگی از تروریست‌هایی حمایت می‌کنند که با افراطی‌گری در امور دینی، از طرفی زن‌ها را بی‌گناه سر می‌بُرند و از طرفی به بدترین رفتارهای خشونت‌آمیز -که آدم شرم دارد اسمش را برزبان جاری کند- دست می‌زنند، از یک سو به این تروریست‌ها حمایت و کمک‌های مالی می‌کنند و از سوی دیگر، از جریان‌هایی مانند بی‌حجابی حمایت می‌کنند و می‌خواهند این مسأله را در یک جامعۀ مقاوم رواج دهند، برای اینکه مقاومت را در هم بشکنند.

  • اگر کسی مقابل دوربین حجاب خود را بردارد هیچ اتفاق تازه‌ای در جهان نیفتاده؛ غیر محجبه در عالم زیاد است!/ مثل دیگران شدن هنر نیست، حجاب حرف تازه در جهان امروز است/ملتی که جوانانش بیش از تحصیل علم مشغول مسائلی شوند که انسانها را در حدّ غریزه نگه دارد، این ملت ضعیف میشود

  • ما در جامعۀ خودمان آن‌قدر مشکل حجاب نداریم که نظامهای لیبرال غربی با حجاب مشکل دارند/ چرا آنها اینقدر از حجاب در کشورشان میترسند که برای اخراج یک دختربچۀ محجبه از مدرسۀ دولتی که به میل خودش و براساس قانون اساسی کشورش روسری سرکرده، قانون میگذرانند/ حجاب بنیاد تمدن غرب را زیر سؤال برده و در معرض خطر قرار داده

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۳/۰۵
بیان معنوی

در همایش «دلاوریم» عنوان شد(2)

پناهیان: چرا نظام سلطه این‌قدر با حجاب مشکل دارد و از محجبه‌ها کینه دارد؟/ هرزگی در هر جامعه‌ای موجب کاهش مقاومت می‌شود/ همان کسانی که از تروریست‌های جنایتکار حمایت می‌کنند از رواج بی‌حجابی هم حمایت می‌کنند تا مقاومت را در هم بشکنند/اگر کسی مقابل دوربین حجاب خود را بردارد هیچ اتفاق تازه‌ای در جهان نیفتاده؛ غیر محجبه در عالم زیاد است!/مثل دیگران شدن هنرنیست، حجاب حرف تازه در جهان امروز است

حجت‌الاسلام علیرضا پناهیان در همایش «دلاوریم» که در محل لانه جاسوسی سابق آمریکا برگزار شد، سخنرانی کرد. بخش اول مشروح این سخنرانی قبلا با عناوین زیر منتشر شد:

  • «لیبرال‌های» به‌ظاهر مدعی آزادی و «تروریست‌های» افراطی هردو مخالف خط مقاومتند
  • شعار مقاومت در جهت تقویت رزمندگان خط مقدم مقاومت در مذاکرات است نه تضعیف آنها
  • مأموریت مذاکره‌کنندگان شبیه مأموریت رزمندگانی است که خرمشهر را آزاد کردند و هر نوع شعار مقاومت به نفع آنهاست
  • بیماردلانی که با شعار مقاومت مخالفند دنبال فروش مملکت با قیمت ارزان و ناچیز به بیگانگان هستند/ مذاکره را هم نوعی مبارزه در جهت مقاومت می‌دانیم
  • افراطیون کسانی هستند که با جریان مقاومت مخالفت می‌کنند
  • بعضی‌ها حتی از خشم و عصبانیت دشمن هم می‌ترسند/ مقام معظم رهبری این جملۀ شهید بهشتی را احیا فرمود: آمریکا از ما عصبانی باش و از این عصبانیت بمیر!
  • نظام سلطه خواست جریان مقاومت لبنان را در هم بشکند، ولی موجب شد جریان مقاومت در سوریه هم شکل بگیرد/ مسئولین مملکتی به خط مقاومت بیشتر بها دهند

در ادامه، قسمت دوم از مشروح این سخنرانی را می‌خوانید:

چرا نظام سلطه این‌قدر با حجاب مشکل دارد؟/ وقتی حجاب در میان یک جامعه موجب متانت رفتارها شود، خود به خود به جریان مقاومت کمک می‌کند/ هرزگی در هر جامعه‌ای موجب کاهش مقاومت می‌شود

دربارۀ مسائل فرهنگی هم نکته‌ای را خدمت سروران خودم عرض کنم. چرا موضوعاتی مثل حجاب، توسط دشمنان ما این‌همه مورد حمله قرار می‌گیرد؟ چرا جریان سلطه از وجود پدیدۀ متین و انسانی و ارزشمندی مثل حجاب این‌قدر واهمه دارد؟ برای اینکه آنها می‌دانند وقتی حجاب در میان یک جامعه موجب متانت رفتارها می‌شود، خود به خود به جریان مقاومت کمک می‌کند. هرزگی در هر جامعه‌ای موجب کاهش مقاومت می‌شود. این را همۀ مردم عالم می‌دانند. در میان کلمات حضرت امام(ره) و دیگر بزرگان هم می‌توانید این را به سهولت ببینید.

چرا باید رؤسای نظام سلطه و به‌طور مشخص صهیونیست‌ها و رؤسای آنها بیایند و صریحاً از جوان‌های ما دعوت کنند که شما به هرزگی بپردازید؟ چرا آنها با حجاب در جامعۀ ما این‌قدر مشکل دارند؟ چرا نسبت به محجبه‌ها این‌قدر کینه دارند؟ برای اینکه آنها در نهایت می‌‌خواهند خط مقاومت را بشکنند و الا آنها برای ما غصۀ فرهنگی نمی‌خورند.

موضوع حجاب بیشتر از اینکه برای ما یک موضوع کلیدی باشد برای نظام سلطه یک موضوع کلیدی قرار گرفته است که اساساً بنیاد تمدن غرب را زیر سؤال برده و در معرض خطر قرار داده است. ما در جامعۀ خودمان آن‌قدر مشکل حجاب نداریم که نظام لیبرالی و سلطه‌طلب جاری در کشورهای غربی با حجاب مشکل دارند. آنها می‌روند قانون می‌گذارند که یک دختربچۀ محجبه‌ای را که به میل خودش و بر اساس قانون اساسی آن کشورها، یک متر روسری روی سر خودش گذاشته است از مدرسۀ دولتی اخراجش کنند. چرا آنها این‌قدر از حجاب در کشور خودشان ترس دارند در حالی که بنا بر مبانی خودشان تصریح کرده‌اند که پوشش آزاد است؟

اگر کسی به هندوستان برود و آنجا زندگی کند و ده‌ها متر -کمتر یا بیشتر- پارچه به سر خودش ببندد و هر جوری لباس بپوشد، کسی با او کاری ندارد اما اگر این پارچه تبدیل به یک پوششی شود که اسلام به تعابیر مختلف به آن تصریح کرده یا اشاره کرده است، یک‌دفعه‌ای می‌بینند که بنیاد نظام سلطه دارد به خطر می‌افتد.

اگر کسی مقابل دوربین حجاب خود را بردارد هیچ اتفاق تازه‌ای در جهان نیفتاده؛ غیر محجبه در عالم زیاد است!/ مثل دیگران شدن هنر نیست، حجاب حرف تازه در جهان امروز است

بعد در مقابل این جریان جهانی‌ای که ایجاد شده و خیلی از خانم‌های غیر محجبه، می‌آیند و محجبه می‌شوند و اساساً به‌خاطر ارزش انسانی حجاب، دین اسلام را انتخاب می‌کنند، نظام سلطه هم می‌آید و یک جریان مضحکی در مقابل آن درست می‌کنند که بدل بزنند یا به قول بچه‌های رزمنده، پاتک بزنند. و خیلی دل‌خوش هستند به اینکه چند نفر دارای حجاب پیدا کنند که حاضر باشند مقابل دوربین‌ها حجاب خودشان را بردارند!

اگر کسی مقابل دوربینی، حجاب خودش را برداشت، چه اتفاقی در جهان افتاده است؟ هیچ اتفاق تازه‌ای نیست، غیر محجبه در عالم زیاد است و اینها هیچ اثری هم در عالم نگذاشته‌اند. این حجاب است که در عالم اثر دارد. این حجاب است که امروز برای بشریت حرف نو شده است. اگر کسی غیر محجبه بشود، تازه می‌شود یکی مثل دیگری، یکی مثل همه، و مثل دیگری بودن که هنر نیست. هیچ خاصیتی در جهان ایجاد نمی‌کند. آن‌قدر این وضعیت در جهان بوده و به‌واسطۀ این فرهنگ بی‌حجابی و برهنگی این‌همه به مردم و خصوصاً نسبت به بانوان محترم در همۀ جهان ستم شده است.

همان کسانی که از تروریست‌های جنایتکار حمایت می‌کنند از رواج بی‌حجابی هم حمایت می‌کنند تا مقاومت را در هم بشکنند

چرا اینها دارند هرزگی را ترویج می‌دهند؟ این سؤالی است که هر کسی می‌تواند به سادگی برای خودش مطرح کند. آنهایی که به سادگی از تروریست‌هایی حمایت می‌کنند که با افراطی‌گری در امور دینی، از طرفی زن‌ها را بی‌گناه سر می‌بُرند و از طرفی به بدترین رفتارهای خشونت‌آمیز -که آدم شرم دارد اسمش را برزبان جاری کند- دست می‌زنند، از یک سو به این تروریست‌ها حمایت و کمک‌های مالی می‌کنند و از سوی دیگر، از جریان‌هایی مثل بی‌حجابی حمایت می‌کنند و می‌خواهند این مسأله را در یک جامعۀ مقاوم رواج دهند. برای چه؟ برای اینکه مقاومت را در هم بشکنند.

آنها تجربۀ تاریخی در آندلس و جاهای دیگر را دارند. و اصلاً اگر این تجربۀ تاریخی هم نباشد، هر کسی فکر کند متوجه می‌شود ملتی که جوان‌هایش به گونه‌ای افراطی با موسیقی ارتباط برقرار کنند و به آن آلوده شوند ، این ملت طبیعتاً ضعیف خواهد شد. ملتی که جوان‌هایش بیشتر از اینکه مشغول تحصیل علم باشند، مشغول روابط و مسائلی بشوند که انسان‌ها را در حدّ غریزه نگه می‌دارد، خُب این ملت ضعیف می‌شود. اینها کاملاً مسائل معلومی است. دشمنی آنها با این ملت است، نه حتی با این نظام. دشمنی آنها با اسلام است نه با این کشور، و وقتی که می‌بینند این نظام و این کشور اسلام را احیا کرده، می‌بینند چاره‌ای ندارند غیر از اینکه با این نظام مقابله کنند. خُب در عرصۀ اقتصادی به تحریمهای ظالمانه اقدام می‌کنند. در عرصۀ سیاسی رُعب ایجاد می‌کنند که ان‌شاء الله کسی در مملکت ما نیست که از رُعب آنها هراس کند. و در عرصۀ فرهنگی هم دنبال ترویج ابتذال هستند.

بنده تصور نمی‌کنم درک این معانی کار دشواری باشد. همۀ اینها برای این است که ملتی مقاوم درست نشود. که وقتی تقریباً همۀ جهان دست به دست هم دادند تا یک شهر را از این ملت بگیرند، این ملت این شهر استراتژیک را که دشمن محال می‌دانست رزمندگان ما بتوانند پس بگیرند، همراه با گرفتن شانزده هزار اسیر از دست نظام سلطه آزاد کرد.

در عرصۀ فرهنگ و اقتصاد و سیاست اولین هدفمان باید مقاومت در مقابل جریان استکبار باشد

ما در عرصۀ فرهنگ اولین هدفمان باید مقاومت در مقابل جریان استکبار باشد. در عرصۀ اقتصاد هم بیشترین هدفمان باید مقاومت در مقابل جریان استکبار باشد و در عرصۀ سیاست هم طبیعتاً همین‌طور. همان‌طور که در عرصۀ نظامی موفق شدیم در دل دشمن رُعب ایجاد کنیم، در عرصه‌های دیگر هم باید بتوانیم این کار را انجام دهیم و ان‌شاء الله این کار را خواهیم کرد. مسلماً با حضور خانواده‌های شهدا که جدای از هر جریان و اسم و رسمی و جدای از هر گرایش دل‌دادۀ به خط مقاومت هستند، خط مقاومت در این کشور هیچ‌وقت بی‌فروغ یا حتی کم‌فروغ نخواهد شد.

خدایا، به حق امام موسی‌بن جعفر(ع) آن حضرت را که در زندان‌ها علیه ظلم و ستم زمانۀ خودش مقاومت کرد، امشب دعاگوی ما و شفیع ما و همۀ شهیدانی که خانوادۀ آنها در این مجلس حضور دارند، قرار بده. خدایا این جریان مقاومت را با همین سیر صعودی‌ای که در مسیر خودش دارد هرچه سریعتر به ظهور آقا امام زمان(ع) متصل بفرما. وعده‌های نصرت که به مؤمنان داده‌ای که اگر مقاومت کنند، نصرت تو فراخواهد رسید، این وعده‌ها را بیش از پیش برای مردم مقاوم ما محقق بگردان. همۀ کسانی کهدر منطقه و جهان به خط مقاومت کمک می‌کنند مؤید و منصور بدار و همۀ کسانی که علیه مقاومت بشریت قدمی بر می‌دارد، قدم‌هایشان را بشکن و قلم‌هایی که علیه مقاومت قلم می‌زنند خودت سبب رسوایی آن قلم‌ها را فراهم بگردان.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۳/۰۵
بیان معنوی

در همایش «دلاوریم» عنوان شد(1)

پناهیان: «لیبرال‌های» به‌ظاهر مدعی آزادی و «تروریست‌های» افراطی هردو مخالف خط مقاومتند/ شعار مقاومت در جهت تقویت رزمندگان خط مقدم مقاومت در مذاکرات است نه تضعیف آنها/بیماردلانی که با شعار مقاومت مخالفند، دنبال فروش مملکت به بیگانگان هستند/ بعضی‌ها حتی از خشم و عصبانیت دشمن هم می‌ترسند

پناهیان: من یادم نمی‌آید در دروان دفاع مقدس، کسی گفته باشد که وقتی شما شعار مقاومت می‌دهید کسانی که در خط مقدم مقاومت دارند نبرد و مبارزه می‌کنند، تضعیف می‌شوند! هر شعار مقاومتی، نه‌تنها در ایران اسلامی، در هر کجا سر داده می‌شود، در جهت تقویت کسانی است که در خط مقدم مقاومت دارند نبرد می‌کنند. چه آنهایی که مظلومانه در سوریه و لبنان به شهادت می‌رسند و مقاومت را به پیروزی می‌رسانند، چه آنهایی که در پای میز مذاکره و در خط مقدم مبارزات سیاسی به نحو دیگری دارند مقاومت می‌کنند. طبیعتاً وقتی چنین جلساتی برای تقویت جریان مقاومت تشکیل می‌شود، شبیه همۀ مجالسی است که در دوران دفاع مقدس تشکیل می‌شد و مردم پشت جبهه، شعارهای مقاومت سر می‌دادند و رزمنده‌ها از آن شعار مقاومت که مردم سر می‌دادند نیرو می‌گرفتند.

اهم عناوین مطرح شده در این سخنرانی:

  • «لیبرال‌های» به‌ظاهر مدعی آزادی و «تروریست‌های» افراطی هردو مخالف خط مقاومتند
  • شعار مقاومت در جهت تقویت رزمندگان خط مقدم مقاومت در مذاکرات است نه تضعیف آنها
  • مأموریت مذاکره‌کنندگان شبیه مأموریت رزمندگانی است که خرمشهر را آزاد کردند و هر نوع شعار مقاومت به نفع آنهاست
  • بیماردلانی که با شعار مقاومت مخالفند دنبال فروش مملکت با قیمت ارزان و ناچیز به بیگانگان هستند/ مذاکره را هم نوعی مبارزه در جهت مقاومت می‌دانیم
  • افراطیون کسانی هستند که با جریان مقاومت مخالفت می‌کنند
  • بعضی‌ها حتی از خشم و عصبانیت دشمن هم می‌ترسند/ مقام معظم رهبری این جملۀ شهید بهشتی را احیا فرمود: آمریکا از ما عصبانی باش و از این عصبانیت بمیر!
  • نظام سلطه خواست جریان مقاومت لبنان را در هم بشکند، ولی موجب شد جریان مقاومت در سوریه هم شکل بگیرد/ مسئولین مملکتی به خط مقاومت بیشتر بها دهند

حجت‌الاسلام علیرضا پناهیان در همایش «دلاوریم» که در محل لانه جاسوسی سابق آمریکا برگزار شد، سخنرانی کرد. در ادامه قسمت اول از مشروح این سخنرانی را می‌خوانید:

مسیر مقاومت همان مسیر اسلام نابی است که حضرت امام(ره) ترسیم کردند

از روز اولی که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید، همان‌طور که پیش‌بینی می‌شد این ملت حرکت خود را در مسیر مقاومت ادامه داد؛ مقاومت در مقابل نظام سلطه که با همۀ فریب‌ها و با همۀ امکانات به دنبال خشکاندن ریشۀ این ملت و به دنبال نابود کردن مسیر مقاومت بود. علی‌رغم تمایل شدید دشمنان مقاومت، امروز مقاومت در منطقه به اوج پیروزی‌های خود رسیده و تبدیل به یک قدرت برتر شده است. فرقی نمی‌کند که جریان مقاومت در چه کشوری تجلی پیدا کند اما مسیر مقاومت همان مسیر اسلام نابی است که حضرت امام(ره) ترسیم کردند.

کسانی که مخالف خط مقاومت هستند، امروز در منطقه و جهان افرادی هستند که چهره‌های شناخته‌شده‌ای دارند؛ صهیونیست‌ها، نظام سلطه، تفکر و فرهنگ لیبرالی، سازمان‌های تروریستی، گروه‌های تکفیری و افراطی، اینها همه در کنار همدیگر با خط مقاومت مخالفت دارند.

«لیبرال‌های» به‌ظاهر مدعی آزادی و «تروریست‌های» افراطی هردو مخالف خط مقاومتند/امام لیبرال‌ها را در کنار منافقان نام می‌برد

این مقاومت چه خصوصیتی دارد که از یک‌طرف لیبرال‌های به‌ظاهر مدعی آزادی و صلح و آرامش، مخالف خط مقاومت هستند و از طرف دیگر، افراطی‌ها و تروریست‌ها نیز مخالف خط مقاومت هستند؟ آدم یاد کلمات حضرت امام(ره) در سال آخر عمر شریف‌شان می‌افتد که همیشه لیبرال‌ها را کنار منافقین تروریست قرار می‌دادند.

امروز افراطیون، مسلح شده‌اند و دارند مقابل خط مقاومت عمل می‌کنند. طبیعی است، ملتی که این مقاومت را شروع کرده، این آمادگی را داشته باشد که در راه مقاومت شهدای بسیاری تقدیم کند؛ شهدایی که سود کردند و جان خودشان را با خدا معامله کردند و جاودانه شدند. و باز، طبیعی است که راه این شهدا هیچ‌وقت پایان نپذیرد و ادامه داشته باشد. طبیعتاً خانواده‌های شهدا همیشه در خط مقدم خط مقاومت حضور دارند. امروز اساساً روز مقاومت است؛ روز فتح خرمشهر.

ما در سال 61 جریانی را شاهد بودیم که دیدیم خط مقاومت چگونه در مقابل حیرت و بُهتی که جهانیان پیدا کرده بودند، موجب آزادی خرمشهر شد. باید در آن فضا می‌بودید و می‌دیدید که چگونه همۀ عالم با هم دست‌ به‌یکی کرده بودند و با انواع اسلحه‌ها به یک ملت مظلوم یورش آورده بودند ولی خط مقاومت در آن روز توانست مقابل جریان استکبار بایستد.

همۀ رزمندگان و شهدای بزرگوار می‌دانستند که صدام یک مهره بیشتر نیست و طرف اصلی‌شان نظام سلطه است. این را می‌توانید در وصیتنامه‌های شهدا به سهولت ببینید. رزمندگان ما هیچ‌وقت احساس نکردند که دارند با مردم عراق می‌جنگند. حتی هیچ‌وقت احساس نکردند که با رژیم بعثی می‌جنگند. همیشه احساس‌شان این بود که با نظام سلطه می‌جنگند و نبرد با نظام سلطه هنوز هم ادامه دارند.

این جلسات که برای تقویت جریان مقاومت تشکیل می‌شود شبیه جلساتی است که در دوران دفاع مقدس برای پشیبانی از رزمندگان تشکیل می‌شد

طبیعتاً وقتی چنین جلساتی برای تقویت جریان مقاومت تشکیل می‌شود، شبیه همۀ مجالسی است که در دوران دفاع مقدس تشکیل می‌شد و مردم پشت جبهه، شعارهای مقاومت سر می‌دادند و رزمنده‌ها از آن شعار مقاومت که مردم سر می‌دادند نیرو می‌گرفتند. «جنگ‌ جنگ تا پیروزی می‌گفتند» و همۀ رهنمودهای حضرت امام(ره) را تبدیل به شعارهایی می‌کردند و با مشت گره کرده مطرح می‌کردند و با این شعارها در پشت جبهه، در نماز جمعه‌ها و در مجالس دیگر، رزمنده‌ها را پشتیبانی می‌کردند.

شعار مقاومت در جهت تقویت رزمندگان خط مقدم مقاومت در مذاکرات است نه تضعیف آنها

من یادم نمی‌آید در دروان دفاع مقدس، کسی گفته باشد که وقتی شما شعار مقاومت می‌دهید کسانی که در خط مقدم مقاومت دارند نبرد و مبارزه می‌کنند، تضعیف می‌شوند! منتها اخیراً فضای رسانه‌ای یک‌مقدار فضای آلوده‌ای شده است. متاسفانه وقتی در میان مردم، دانشجویان، خانواده‌های شهدا، حرکتی صورت می‌گیرد که شعارهای مقاومت را در میان مردم تقویت کند، گفته می‌شود که شعار مقاومت در جهت تضعیف رزمندگان خط مقدم مقاومت است! ولی این یک تصور باطل است.

هر شعار مقاومتی، نه‌تنها در ایران اسلامی، در هر کجا سر داده می‌شود، در جهت تقویت کسانی است که در خط مقدم مقاومت دارند نبرد می‌کنند. چه آنهایی که مظلومانه در سوریه و لبنان به شهادت می‌رسند و مقاومت را به پیروزی می‌رسانند، چه آنهایی که در پای میز مذاکره و در خط مقدم مبارزات سیاسی به نحو دیگری دارند مقاومت می‌کنند.

مأموریت مذاکره‌کنندگان شبیه مأموریت رزمندگانی است که خرمشهر را آزاد کردند و هر نوع شعار مقاومت به نفع آنهاست

وزیر محترم خارجۀ ما یا دیگر دیپلمات‌هایی که در پای میز مذاکره دارند مقابل جریان نظام سلطه، مقاومت می‌کنند، مگر راهی جز راه رزمندگان می‌روند؟ مگر آنها به دنبال چیزی جز منافع ملی هستند؟ مگر رییس جمهور محترم که از مذاکره برای به چرخش افتادن چرخ کارخانه‌ها صحبت می‌کرد، چیزی جز منافع ملت را در نظر داشت؟ مگر رزمندگانی که در خرمشهر مقاومت کردند و اساساً جریان مقاومت، در طول این‌ سال‌ها و در کل منطقه، چیزی جز منافع ملی، یا ملت‌ها را دنبال می‌کند؟ هر نوع شعار مقاومتی برای کسانی که در خط مقدم مبارزه دارند مقاومت می‌کنند مسلماً پشیبانی‌کننده و تقویت‌کننده است. ما مأموریت مذاکره‌کنندگان را چیزی شبیه مأموریت رزمندگانی می‌دانیم که خرمشهر را آزاد کردند و طبیعتاً هر نوع شعار مقاومت را به نفع آنها می‌دانیم.

در دوران دفاع مقدس هم برخی می‌گفتند که جنگ مخالف منافع ملی است!

بله، در زمان دفاع مقدس هم کسانی بودند که ناله‌های ضعیفی سر می‌دادند که «جنگ مخالف منافع ملی است!» یعنی مقاومت و دفاع کردن از این آب و خاک، مخالفت منافع ملی است! این صداها امروزه در گلو خفه شده‌اند و دیگر کسی رویش نمی‌شود بگوید که ما در زمان جنگ می‌گفتیم نباید مقاومت کنیم! این سخنان آن‌قدر باطل بودند که کسی حاضر نیست به افتخار از آن سخنان یاد کند و بگوید که من آن زمان مخالف مقاومت بودم! چون مقاومت آبرو و افتخار خودش را تأمین کرد و با پیروزی‌ها در این وضعیت جهانی و وضعیت منطقه‌ای توانست عزت و امنیت این جامعه را فراهم کند.

مقاومت همیشه در جهت تأمین منافع ملی است؛ فرقی نمی‌کند این مقاومت پای میز مذاکره باشد یا در عرصۀ اقتصاد و جنگ/ هر نوع شعار مقاومت، تقویت‌کنندۀ مذاکره‌کنندگان است

پس مقاومت همیشه در جهت تأمین منافع ملی است و فرقی نمی‌کند کسی در عرصۀ سیاست، پشت میز مذاکره به مقاومت بپردازد یا در عرصۀ اقتصاد برای آبادانی این مملکت و مقاوم کردن اقتصاد این مملکت به مقاومت بپردازد. یا رزمنده‌ای در خط مقدم برای آزادسازی خرمشهر به مقاومت بپردازد. شعارهای مقاومت و همایش‌هایی که برای تقویت مقاومت هست، به نفع همۀ اینهاست. در جهت پشیبانی رزمندگان مقاومت در عرصه‌های مختلف است.

من حتی یادم هست که در دوران دفاع مقدس وقتی از سنگر صحبت می‌شد، از تنوعی که برای سنگرها وجود دارد نیز سخن گفته می‌شد. مثلاً می‌گفتند: سنگر مسجد، سنگر مدرسه، و سنگر دفاع مقدس در مرزها را حفظ کنید. یعنی از کلمۀ سنگر که مظهری برای مقاومت است، در عرصه‌های مختلف استفاده می‌شد. مقاومت محدود به یک روش نیست.

ما معتقدیم که مقاومت اولاً همیشه در جهت تأمین منافع ملت قدم بر می‌دارد و فایده‌اش به منافع ملی خواهد رسید. ثانیاً این مقاومت چهره‌های مختلفی دارد، هر نوع شعار مقاومت در این مملکت سر داده بشود تقویت‌کننده و پشیبانی‌کنندۀ مذاکره‌کنندگان است.

بیماردلانی که با شعار مقاومت مخالفند، دنبال فروش مملکت به بیگانگان هستند/ مذاکره را هم نوعی مبارزه در جهت مقاومت می‌دانیم

بیماردلانی که با شعار مقاومت مخالفت دارند و با همایش‌هایی که در جهت تقویت مقاومت است، مخالفت می‌کنند، آنها دنبال فروش مملکت با قیمت ارزان و ناچیز به بیگانگان هستند و دنبال نابود کردن منافع ملی هستند. این خیلی احمقانه‌ است که در مملکتی که این‌همه دشمن در اطراف او، آن را محاصره کرده و به هر وسیله‌ای می‌خواهد منافع این ملت را غارت کند، کسی با شعار مقاومت مخالفت کند!

ما مذاکره را هم نوعی مبارزه در جهت مقاومت می‌دانیم، که انجام می‌دهیم. کما اینکه از برخی عبارت‌های دیپلمات‌های مذاکره‌‌کننده در مذاکرات اخیر، همین استشمام می‌شود. وقتی که دیپلمات‌های ما در آنجا می‌گویند که ما نیامده‌ایم مملکت خودمان را در معرض حملۀ دشمنان قرار دهیم، و وقتی که دشمنان می‌خواهند دربارۀ سلاح‌های دفاعی این مملکت حرف بزنند به دشمنان می‌خندند، این یعنی تقویت خط مقاومت.

برخی می‌خواهند از فرصت مذاکره سوء استفاده کنند و مقاومت‌ها را در هم بشکنند/ این مذاکره هم جزئی از مقاومت است

به قول مقام معظم رهبری، اگر می‌توانیم با مذاکره شرّ یک دشمن شرور را کم کنیم، باید این کار را انجام دهیم. (قبل از این حرفها هم ما گفتیم که‌ نظام جمهوری اسلامی دربارۀ موضوعات خاصّی که مصلحت بداند، با این شیطان برای رفع شرّ او و برای حلّ مشکل، مذاکره می‌کند؛ بیانات در دیدار مردم قم؛ 19/10/92) پس این مذاکره هم جزئی از مقاومت است.

بعضی‌ها می‌خواهند از فرصت مذاکره سوء استفاده کنند و مقاومت‌ها را در هم بشکنند. اگر به بعضی‌ها رو بدهیم، می‌خواهند از فرصت مذاکره سوء استفاده کنند و مذاکره را به گونه‌ای تحلیل کنند که خلاف مسیر آزادسازی خرمشهر بشود. در حالی که مسیر مقاومت مسیر بسیار مستحکمی است.

برخی خط مقاومت را به یک حزب، گروه یا جریان خاص محدود می‌کنند تا بعداً بتوانند به آن لطمه بزنند /خط مقاومت محدود به یک جریان خاص نیست

نکتۀ دیگری که باید عرض کنم این است که هیچ‌وقت شعارهایی که برای مقاومت داده می‌شود محدود به یک جناح و جریان سیاسی نمی‌شود. این هم کار رذیلانه‌ای است که بعضی‌ها انجام می‌دهند و می‌خواهند خط مقاومت که خط پرشور شهداست را به یک حزب یا گروه یا جریان محدود کنند. وقتی این کارها بعضاً در رسانه‌های ما انجام می‌گیرد -رسانه‌هایی که تقوا و قول سدید را رعایت نمی‌کنند- انسان واقعاً متاسف می‌شود. مقاومت از دل این مردم جوشیده است. حضرت امام(ره) همیشه پیام مقاومت را به میان مردم فرستاده‌اند و مردم مقاومت کرده‌اند و مردم به شهادت رسیده‌اند و مردم هم خط مقاومت را ادامه خواهند داد. بعضی‌ها برای اینکه خط مقاومت را در هم بشکنند، آن را به یک حزب یا گروه یا جریان خاصی محدود می‌کنند تا بعداً بتوانند به آن لطمه بزنند. در حالی که به‌ هیچ‌وجه این‌گونه نیست.

افراطیون کسانی هستند که با جریان مقاومت مخالفت می‌کنند

حتماً مسئولین سیاسی، خودشان را با جریان عظیم مقاومتی که امروز در جهان علیه استکبار شکل گرفته، و در منطقه دارد خودش را با قوت و قدرت نشان می‌دهد، هماهنگ می‌دانند. و افراطیون کسانی هستند که با جریان مقاومت مخالفت می‌کنند. هم افراطیونی که به عنوان تکفیری یا هر عنوان دیگری به بدترین جنایت‌ها مشغول هستند و هم لیبرال‌هایی که در مخالفت با خط مقاومت، گام به گام با افراطیون همراهی دارند، اینها همه ناخرسند هستند از اینکه ملت ایران با قدرت پشت میز مذاکره بنشیند و گفتگو کند. شعار مقاومت و شعارهایی که می‌تواند جریان مقاومت را تقویت کند، شعار اساسی است.

بعضی‌ها حتی از خشم و عصبانیت دشمن هم می‌ترسند/ مقام معظم رهبری این جملۀ شهید بهشتی را احیا فرمود: آمریکا از ما عصبانی باش و از این عصبانیت بمیر!

در قرآن کریم خداوند می‌فرماید چرا مردم مدینه و کسانی که اطراف مدینه هستند حاضر نیستند در راه اسلام، سختی بکشند؟ بعد وقتی مصادیق سختی کشیدن را تشنگی، گرسنگی و صدمه خوردن در جهاد اعلام می‌فرماید، یکی از مصادیق سختی کشیدن را هم «غیظ کفار» اعلام می‌فرماید! (ما کانَ لِأَهْلِ الْمَدینَةِ وَ مَنْ حَوْلَهُمْ مِنَ الْأَعْرابِ أَنْ یَتَخَلَّفُوا عَنْ رَسُولِ اللَّهِ وَ لا یَرْغَبُوا بِأَنْفُسِهِمْ عَنْ نَفْسِهِ ذلِکَ بِأَنَّهُمْ لا یُصیبُهُمْ ظَمَأٌ وَ لا نَصَبٌ وَ لا مَخْمَصَةٌ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ وَ لا یَطَؤُنَ مَوْطِئاً یَغیظُ الْکُفَّارَ وَ لا یَنالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَیْلاً إِلاَّ کُتِبَ لَهُمْ بِهِ عَمَلٌ صالِحٌ إِنَّ اللَّهَ لایُضیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنینَ؛ توبه/120)

خداوند متعال به آنها می‌فرماید چرا جان خودتان را در دفاع از دین به کار نمی‌گیرید؟ خداوند یک روان‌شناسی‌ای از آدم‌های بزدل انجام می‌دهد و می‌فرماید اینها وقتی دشمن غیظ می‌کند، از غضب دشمن جا می‌خورند! چه آدم‌های ضعیفی هستند که وقتی دشمن غضب می‌کند عقب می‌نشینند و دوست دارند دشمن حتی نسبت به آنها غیظ هم نکند! آن کلام شهید بهشتی که مقام معظم رهبری به زیبایی آن را احیا فرمودند، چقدر جالب است که فرمود: «آمریکا از ما عصبانی باش و از این عصبانیت بمیر!» این یعنی مقابل غیظ و غضب دشمن نباید کوتاه آمد. و مسلماً غضب کسانی که در مسیر مقاومت هستند، اثر بیشتری دارد.

امیدوارم جریان مقاومتی که موجب آزادی خرمشهر شد، موجب آزادی جهان بشریت از نظام سلطه شود

امیدوارم جریان مقاومتی که موجب آزادی خرمشهر شد، موجب آزادی جهان بشریت از نظام سلطه شود. همان‌طور که می‌بینید جریان مقاومت دارد کار خودش را انجام می‌دهد و هر روز نظام سلطه در مقابل جریان مقاومت بیش از پیش ذلت خودش را نشان می‌دهد.

ما بعد از عملیات خرمشهر دیدیم که گروهی از رزمندگان به لبنان رفتند. از همان زمان این جریان مقاومت صادر شد، همراه با حاج احمد متوسلیان و دیگر عزیزان، که گروه اندکی هم بودند، و منجر به تشکیل هستۀ حزب الله لبنان شد. این جریان مقاومت به سرعت اثر خودش را در منطقه نشان داد. همین مقاومتی که امروز به اذعان دشمنان، بسیار قوی‌تر از گذشته شده است. همین مقاومت، بعد از فتح خرمشهر منتقل شد. بنده آن موقع با برخی از دوستان لبنانی گفتگو می‌کردم. من را می‌بردند و می‌گفتند که از خاطرات رزمندگان در عملیات بیت المقدس و خرمشهر برای ما بگو. من تعجب می‌کردم که آنها آزادسازی خرمشهر را چقدر موضوع مهمی برای خودشان می‌دانند. آنها در بیرون، درک می‌کردند که جنگ ما فقط جنگ با یک کشور نیست و برای آنها خیلی اهمیت داشت.

نظام سلطه خواست جریان مقاومت لبنان را در هم بشکند، ولی موجب شد جریان مقاومت در سوریه هم شکل بگیرد/ مسئولین مملکتی به خط مقاومت بیشتر بها دهند

الان ببینید، نظام سلطه خواست جریان مقاومت قوی شده در لبنان را در هم بشکند، ولی از آنجا که «عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد» موجب شد که جریان مقاومت در سوریه هم در اوج اقتدار شکل بگیرد. اگر بخواهم برکات مقاومت را بگویم، وقت کم می‌آوریم.

یکی از جاهایی که آنها می‌خواستند به مقاومت ضربه بزنند، بحث اختلاف مذهبی بود که می‌خواستند از آن سوء استفاده کنند و بین شیعه و سنی اختلاف بیندازند -چیزی که سالیان طولانی است، شاید بیش از صد سال است آنها دارند در این زمینه هزینه می‌کنند- اما نتیجه‌اش چه شد؟ نتیجه این شد که شما امروز می‌بینید که اتحاد شیعه و سنی در سوریه بیشتر شده است. بنده از خانواده‌های سوریه‌ای خبر دارم که قبلاً از جریان مقاومت دور بودند و با آن موافق نبودند ولی الان در کنار شیعیان و جریان مقاومت قرار گرفته‌اند و اصلاً بحث شیعه و سنی اصلاً برایشان مطرح نیست. یعنی آن خطی که می‌خواست از اختلاف مذهبی به عنوان یک فرصت برای شکستن مقاومت استفاده کند، آن‌قدر شکست خورده است که کار برعکس شده و الان اتحاد شیعه و سنی را به سهولت در منطقه می‌بینید.

البته گروه‌های تروریستی و افراطیون شیعه و سنی همه‌جا هستند و بالاخره استکبار یک کسانی را پیدا می‌کنند که آنها را جزء ایادی خودشان قرار دهند و علیه مقاومت عملیات تروریستی و تبلیغی انجام دهند. ان‌شاء الله خط مقاومت پُررهروتر و پرتوان‌تر از گذشته ادامه پیدا کند و مسئولین مملکتی هم در هر موقعیتی که هستند به این خط مقاومت بیشتر بها بدهند.

در عرصۀ فرهنگ و اقتصاد و سیاست اولین هدفمان باید مقاومت در مقابل جریان استکبار باشد

ما در عرصۀ فرهنگ اولین هدفمان باید مقاومت در مقابل جریان استکبار باشد. در عرصۀ اقتصاد هم بیشترین هدفمان باید مقاومت در مقابل جریان استکبار باشد و در عرصۀ سیاست هم طبیعتاً همین‌طور. همان‌طور که در عرصۀ نظامی موفق شدیم در دل دشمن رُعب ایجاد کنیم، در عرصه‌های دیگر هم باید بتوانیم این کار را انجام دهیم و ان‌شاء الله این کار را خواهیم کرد. مسلماً با حضور خانواده‌های شهدا که جدای از هر جریان و اسم و رسمی و جدای از هر گرایش دل‌دادۀ به خط مقاومت هستند، خط مقاومت در این کشور هیچ‌وقت بی‌فروغ یا حتی کم‌فروغ نخواهد شد.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۳/۰۴
بیان معنوی