گفتگوی تلویزیونی با موضوع «انتظار»
راهی جز «تمرین» برای احساس حضور در محضر حضرت سراغ ندارم/ خلاصۀ ویژگی منتظر: 1.ازخودگذشته 2.مردمدوست / نقیصۀ بزرگ ما در تبلیغ دین در آموزش و پرورش و ... و علت آن/ در نامۀ 31 اول پیغمبرشناسی داریم و بعد خداشناسی/ اگر دل انسان پای امام حسین(ع) متحول نشود آیا این انسان میتواند خداپرست شود؟!
شب گذشته حجت الاسلام علیرضا پناهیان با حضور در برنامه ضیافت شبکه تلویزیونی قرآن، در یک گفتگوی زندۀ تلویزیونی به پرسشهای مجری برنامه پیرامون مسئلۀ انتظار پاسخ گفت. گزیدههایی از این برنامه تلویزیونی را در ادامه میخوانید:
دانلود در قالب PDF در ابعاد A4
دانلود در قالب PDF در ابعاد A5
صوت گفتگو:
دانلود فیلم گفتگو:
بخش اول (15.6مگابایت)
بخش دوم (19.9 مگابایت)
بخش سوم (13 مگابایت)
همانطور که سخت است انسان خودش را همیشه در محضر خدا ببیند درک حضور امام زمان(ع) هم سخت است/باید تمرین و برنامه داشته باشیم
-
مجری: ما اعتقاد داریم که امام زمان(ع) در کنار ما زندگی میکنند و ساحت قدسی حضرت به وسعت همۀ زندگی و دنیای ماست، این ادب حضور را چطور باید رعایت کنیم و خودمان را پیش آن ساحت مقدس ببینیم؟
- همانطور که سخت است انسان همیشه خودش را در محضر خدا ببیند، معمولاً برای ما درک حضور حضرت ولی عصر(عج) نیز کار دشواری است. ولی باید تمرین کنیم و برنامه داشته باشیم. مثلاً یک زمانهایی را اختصاص بدهیم و با وضو، رو به قبله بنشنیم و با یک حالت معنوی خودمان را در محضر امام زمان(ع) ببینیم و به خواندن دعاهایی که در این زمینه وارد شده است، مانند دعای ندبه و دعای عهد بپردازیم. حتی در این شبهای ماه مبارک رمضان، خواندن دعای افتتاح که یکی از اصلیترین دعاهای شبهای ماه مبارک رمضان است در این زمینه خوب است و شاید یک سوم دعای افتتاح به وجود نازنین حضرت ولی عصر(عج) اختصاص پیدا کند. اگر خودمان را در چنین شرایطی قرار دهیم انگار در حرم امام رضا(ع) هستیم و میتوانیم خود را در محضر حضرت ببینیم.
احساس حضور را باید خودمان با تمرین و برنامههای مداوم ایجاد کنیم
- نباید انتظار داشته باشیم که یک معجزهای رخ بدهد و ما را به درِ خیمۀ حضرت ببرند، یا اینکه یک شبی رؤیای صادقهای از حضرت ببینیم، یا اینکه کسی که در ارتباط با حضرت است بیاید و با ما ارتباط برقرار کند. این احساس حضور را باید خودمان با تمرین و برنامههای مداوم برای خودمان ایجاد کنیم. اگر برنامۀ ما هفتهای یکبار یا روزی یکبار است، در آن ساعت مشخص متوجه حضرت بشویم. یا اگر در شبهای ماه مبارک رمضان است، هر شب که میخواهیم دعای افتتاح بخوانیم که تقریباً حدود نیم ساعت طول میکشد، در فرازهای پایانی این دعای شریف و ده دقیقۀ آخر این دعا، خودمان را در محضر حضرت ببینیم.
- این برنامۀ عملی و همین تلقین کردن، که حضرت امام(ره) میفرمودند: تلقین بسیار مؤثر است، میتواند لحظاتی ما را در محضر حضرت قرار دهد. (حضرت امام(ره): یکى از چیزهایى که براى ساختن انسان مفید است تلقین است. انسان خودش هم اگر بخواهد ساخته بشود، باید آن مسائلى که مربوط به ساختن خودش است تلقین کند به خودش، تکرار کند. یک مطلبى که تأثیر در نفس انسان باید بکند، با تلقینات و تکرارها بیشتر در نفس انسان نقش پیدا مىکند.( صحیفه امام، ج13، ص397)
در مناجات با پروردگار عالم، یکی از مهمترین مسائلی که از آن باید سخن بگوییم، سخن گفتن دربارۀ اولیاء خداست
- دعاهایی که ذکر انبیاء و اولیاء خدا در آن دعاها زیاد است و در آنها به سراغ اولیای خدا میرویم (مانند دعای سمات) یک آموزشی به ما میدهند و آن آموزش این است که در مناجات با پروردگار عالم، یکی از مهمترین مسائلی که از آن باید سخن بگوییم، سخن گفتن دربارۀ اولیاء خداست. در دعای ندبه هم شما دوباره همین مسأله را میبینید. دعای ندبه، از ذکر انبیاء الهی شروع میشود و تا ذکر اهلبیت(ع) ادامه پیدا میکند.
- اینکه ما در محضر اولیاء خدا باید مؤدب و با رعایت کمال احترام باشیم، این را خود ما باید برای خودمان ایجاد کنیم. باید این رعایت ادب و احترام را تمرین کنیم تا کمکم در همۀ زندگیمان توسعه پیدا کند. اگر ما نتوانیم در آن ساعتی که دعای عهد (یا دعای افتتاح در شبهای ماه مبارک) میخوانیم، اگر در آن چند لحظه نتوانیم خودمان را مؤدب کنیم، طبیعتاً خیلی سخت است در طول زندگی خودمان را در محضر حضرت ببینیم.
راهی جز تمرین برای درک و احساس حضور سراغ ندارم/ استغفار هم باید خود را در محضر حضرت باشد
- به ما یاد دادهاند هر روز صبح که از خواب بلند شدید با مولای خودتان تجدید عهد کنید و این یک تمرین برای آن احساس حضور است. بنده راهی جز این تمرین برای درک و احساس حضور ندارم، ضمن اینکه هر موقع ما استغفار میکنیم باز باید خودمان را در محضر حضرت ببینیم.
- در واقع استغفار ما از پرودگار عالم همیشه منوط به این است که از حضرت ولی عصر(عج) هم عذرخواهی کنیم. و همیشه منوط به این است که حضرت را شفیع قرار دهیم. یعنی این استغفار که ذکر دائمی ما باید باشد، و این حال توبه و انابه همیشه باید در رفت و برگشت در محضر حضرت بقیهالله الاعظم باشد.
سورۀ حجرات به ما تعلیم میدهد که چگونه به مولای خودمان احترام بگذاریم
- آیات قرآن در این زمینه راهنمای خوبی هستند. سورۀ حجرات را وقتی نگاه میکنیم میبینیم این سوره به ما تعلیم میدهد که چگونه به مولای خودمان احترام بگذاریم. لذا در روایتی میفرماید هر کس سوره حجرات را روزی یکبار بخواند نامش جزء زائرین پیامبر(ص) ثبت میشود.( مَنْ قَرَأَ سُورَةَ الْحُجُرَاتِ فِی کُلِّ لَیْلَةٍ أَوْ فِی کُلِّ یَوْمٍ کَانَ مِنْ زُوَّارِ مُحَمَّدٍ ص؛ ثواب الاعمال صدوق/115) چرا اینطور است؟ چون در این سوره آداب حضور در محضر پیامبر اکرم(ص) طی دو آیه بیان شده است. ببینید همین مسأله چقدر اثر دارد که اگر ما هر روز این رعایت آداب را در یک سورۀ قرآن تلاوت کنیم جزء زائرین حضرت محسوب میشویم. جدای از اجرهای فراوانی که برای تلاوت این سورۀ نورانی بیان شده است. پس برای درک حضور تمرین حضور لازم است.
خلاصۀ ویژگیهای یک منتظر: 1- خودش را دوست نداشته باشد 2- مردم را دوست داشته باشد
-
مجری: افتخار همۀ ما این است که منتظر ظهور حضرت هستیم و سعی میکنیم که برنامۀ زندگی ما و رفتار و سکنات ما به گونهای باشد که مورد رضای حضرت باشد، اما این باید یک نمودی داشته باشد یعنی چه ویژگیهایی باید در ما باشد ، در زندگی فردی و اجتماعی ما چه شاخصههایی باید باشد که به معنای واقعی در زمینۀ انتظار متفاوت با بقیه باشیم؟ ما که ادعا میکنیم شیعه و منتظر هستیم رفتارمان باید چگونه باشد؟
- ویژگیهای یک منتظر را شاید بتوان در دو کلمه جمع کرد: یکی اینکه خودش را دوست نداشته باشد و دیگر اینکه مردم را دوست داشته باشد. چون امام زمان(ع) از جنس محبت به خلق خدا و از جنس خدمت به مردم و از جنس دوست داشتن مردم است و اصلاً امامت یعنی همین. امام مانند مادر مهربانی نسبت به طفل شیرخوار خود است.(امام رضا(ع): الْأُمُّ الْبَرَّةُ بِالْوَلَدِ الصَّغِیر/کافی/1/200) لذا هر کسی نتواند آدمها را دوست داشته باشد او نمیتواند یک منتظر درست و حسابی باشد.
- یکی از یاران امام صادق(ع) از حضرت پرسید آیا مقام ما که یاران شما هستیم بالاتر است یا مقام یاران آخرین امام وقتی که ظهور میکند؟ (یعنی تصور کنید دو نفر در شرایط فردیِ مساوی هستند، یکی از آنها یار امام صادق(ع) باشد و دیگر یار امام زمان(ع) باشد) حضرت فرمودند مقام شما بالاتر است چون امام شما غریب است ولی امام آنها در اوج اقتدار به سر میبرد و این اجر غربت شما را ندارد. بعد آن شخص پرسید: پس چرا ما برای فرج دعا کنیم؟ ما که الان مقام بهتری داریم! حضرت به او فرمود: آیا نمیخواهید ظلم برطرف شود؟ آیا نمیخواهید همه با خدا آشنا شوند؟ این نگاه امام صادق(ع) به امر فرج از جنس محبت به خلق خداست. اصلاً انتظار همین است. (عَنْ عَمَّارٍ السَّابَاطِیِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع الْعِبَادَةُ مَعَ الْإِمَامِ مِنْکُمُ الْمُسْتَتِرِ فِی دَوْلَةِ الْبَاطِلِ أَفْضَلُ أَمِ الْعِبَادَةُ فِی ظُهُورِ الْحَقِّ وَ دَوْلَتِهِ مَعَ الْإِمَامِ الظَّاهِرِ مِنْکُم؟... فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ فَمَا نَتَمَنَّى إِذًا أَنْ نَکُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْإِمَامِ الْقَائِمِ فِی ظُهُورِ الْحَقِّ؟ ... ؛ کمال الدین و تمام النعمه/ج2/ص645)
الان مقاممان میتواند از یاران امام صادق(ع) و مؤمنین پای رکاب امام زمان(ع) بالاتر باشد
- الان که امام ما غریب است، الان که ما با اینهمه مظلومیت در اندازههای کلان داریم زندگی میکنیم، مقاممان میتواند فینفسه از آدمهای پای رکاب امام زمان(ع) بالاتر باشد؛ الان خداوند گناهان ما زودتر میبخشد، ثوابهای ما را بیشتر تحویل میگیرند. بالاخره امکانات دوران پس از ظهور آقا امام زمان(ع) الان وجود ندارد. ضمن اینکه مقاممان میتواند از یاران امام جعفر صادق(ع) یک پله بالاتر باشد، چون آنها امام خود را میدیدند ولی ما الان امام زمان خود را نمیبینیم. البته ما اگر بعد از ظهور حضرت در محضر ایشان قرار بگیریم، از این جهت که با سهلتر و با امکانات بیشتری دینداری میکنیم، یک مقدار مقاممان پایین میآید.
- الان شاید بعضیها بپرسند اگر الان که در دورۀ غیبت هستیم، و راحتتر گناهانمان بخشیده میشود و ثوابهای ما بیشتر تحویل گرفته میشود پس چرا باید برای فرج دعا کنیم؟ پاسخ این است که به خاطر نجات مظلومین عالم برای فرج دعا کنیم، امروز اینهمه در دنیا افراد مظلوم وجود دارد، اینهمه انسانهای محروم از معارف عالیِ معنوی در عالم هست؛ باید به فکر اینها باشیم.
یک منتظِر واقعی، غُصّۀ بقیۀ انسانها را میخورد و این مسأله در رفتار و در سبک زندگی او مشخص میشود
- یک منتظِر واقعی، غُصّۀ بقیۀ انسانها را میخورد و این مسأله در رفتار و در سبک زندگی او مشخص میشود، این مسأله در قضاوتش نسبت به دیگران مشخص میشود، دیگر به این سادگی نسبت به هر گنهکاری قضاوت نمیکند و او را به جهنم نمیفرستد و خودش را به بهشت نمیفرستد.
- امیرالمؤمنین(ع) در یکی از کلمات قصار نهج البلاغه که طولانیترین آنها محسوب میشود و خواندن آن به همۀ دوستان پیشنهاد میشود، ویژگیها و آسیبهایی را بر میشمرند که در بسیاری از افراد مذهبی دیده میشود. (لَا تَکُنْ مِمَّنْ یَرْجُو الْآخِرَةَ بِغَیْرِ عَمَل...؛ نهج البلاغه/حکمت 150) این افراد کسانی هستند که از سر بیاعتنایی به مردم دچار یک غرور دینی شدهاند و ویژگیهایی که در این کلام حضرت برشمرده میشود روحیات یک فرد منتظر نیست.
منتظر باید ویژگی مردمدوستی و تعلق خاطر داشتن نسبت به آدمها را داشته باشد/ اگر ما برای مردم سوریه، مصر، بحرین غصه میخوریم به خاطر همین ویژگی است/ / انقلابیگری ما هم از باب دوست داشتن مردم است / آدم خودخواه بوی انتظار را نخواهد داشت
- منتظر باید ویژگی مردمدوستی و تعلق خاطر داشتن نسبت به آدمها را داشته باشد. الان هم انقلابیگری ما باید بر اساس همین ویژگی باشد. اگر ما برای مردم سوریه، مصر، بحرین و حتی برای مردم مظلوم کشورهای اروپایی غصه میخوریم، به خاطر همین ویژگی مردم دوستی و تعلق خاطر به انسانهاست.انقلابیگری ما نیز از همین بابِ دوست داشتن مردم است. حالا شما فرض کنید یک کسی خودش را منتظر میداند ولی آدمِ سیاسیای نیست، یعنی برایش مهم نیست که قدرت دست چه کسانی است، آیا او واقعاً یک منتظر است؟!
- ویژگی دیگر منتظر این است که خودش را دوست ندارد و خودخواه نیست. یعنی اگر کسی بخواهد خودش را دوست داشته باشد بوی انتظار را نخواهد داشت. یعنی اگر خوبیهایی دارد، در اثر این خوبیها عُجب نداشته باشد، اگر میبیند دوستان، اطرافیان و اهلبیتش حق او را ضایع میکنند، راحت میبخشد. اینها حالات یک منتظر است.
- دیگران را دوست داشتن و خود را دوست نداشتن یا از خودگذشتگی، دو بال هستند که میتوانند منتظر را به پرواز در بیاورند.
نقیصۀ بزرگ ما در تبلیغ دین این است که معمولاً جایگاه امام را در «دینداری» و «خوب بودن»، جایگاه ضعیفی میپنداریم
-
مجری: گاهی ما در زندگی روزمره خودمان، به همه چیز حواسمان است، نمازمان را میخوانیم، ادعیه را میخوانیم، روزه را میگیریم اما دغدغۀ مورد پسند امام زمان(ع) بودن را نداریم، چه کار کنیم که این مسأله برای ما مهمتر بشود؟
- یک حقیقت خیلی مهمی را عرض کنم. ما متاسفانه در آموزش و پرورش، در تبلیغات عمومی، و در بسیاری از متون دینیای که در جهت تبلیغ تولید میکنیم، یک نقیصۀ بسیار بزرگ وجود دارد. آن نقیصۀ بزرگ هم این است که معمولاً جایگاه امام را در دین و دینداری و اخلاق و خوب بودن، جایگاه ضعیفی میپنداریم و جایگاه حقیقی امام را بیان نمیکنیم.
در قرآن کریم مسألۀ اطاعت از پیغمبر و امام درشتتر از اطاعت از خدا آمده است/در دینشناسی خودمان باید تجدید نظر کنیم
- در قرآن کریم، هر موقع خداوند از اطاعت خودش سخن گفته است در کنار اطاعت از خودش اطاعت از رسول را هم ذکر کرده است؛ یعنی به تعابیر مختلف هر جا بحث اطاعت از خدا بوده، اطاعت از رسول هم ذکر شده است جز یک مورد که به صورت کلیتری بیان شده است. حتی از این هم فراتر، در قرآن یازده مرتبه اطاعت از رسول ذکر شده است که در کنارش اطاعت از خدا ذکر نشده است، البته نه اینکه اطاعت از خدا را حذف کرده باشد. عبارت «فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطیعُونِ» یازده بار در قرآن آمده است، یعنی تقوای خدا را داشته باشید و از من اطاعت کنید. این عبارت از جانب انبیاء مختلف الهی ذکر شده است.
- بنابراین در قرآن کریم مسألۀ اطاعت از پیغمبر و اطاعت از امام در جانشینی پیغمبر درشتتر از اطاعت از خدا آمده است. ما اصلاً در دینشناسی خودمان باید تجدید نظر کنیم. حضور امام و پیغمبر در دین فوقالعاده برجستهتر از این آموزشهای عمومیای است که ما میدهیم و فوقالعاده برجستهتر از بسیاری از تبلیغات دینیای است که ما انجام میدهیم. اگر بحث اخلاقیای صورت بگیرد که در آن رعایت اخلاق و آداب نسبت به امام زمان(ع) مطرح نشود آن بحث ابتر است و یک بحث وارداتی است؛ اخلاق یونانی است که آوردهایم و آن را اسلامیزه کردهایم.
یک مقدار زیارت جامعۀ دین ما ضعیف است و امامشناسی ما عمیق نیست
- شما در سورۀ حجرات میبینید که در صدر اخلاقیات، اخلاق نسبت به پیامبر(ص) ذکر شده است، یعنی اول میگوید نسبت به پیامبر(ص) چگونه باید اخلاق را رعایت کنیم بعد نسبت به سایر مردم.
- اینکه ما اساساً بدانیم جایگاه پیغمبر و امام در دین ما کجاست خیلی مهم است. نه اینکه تصور کنیم دین یک چیزی است بین ما و خدا، ولی چون ایشان پیامبر ما بودهاند و زحمت کشیدهاند به ایشان احترام میگذاریم و وقتی نام ایشان ذکر شد عرض ارادتی میکنیم و صلواتی میفرستیم و عبور میکنیم. در حالی که پیامبر گرامی اسلام(ص) در نماز ما هم حضور دارد، درود بر پیامبر اکرم(ص) و شهادت به نبوت او در نماز ما حضور دارد. من فکر میکنم یک مقدار زیارت جامعۀ دین ما ضعیف است، یک مقدار امامشناسی ما عمیق نیست.
از آنجایی که علمای ما بیشتر با ملحدین درگیر بودهاند اصول عقاید ما هم شکل درگیری با ملحدین را پیدا کرده است
-
مجری: ایراد کار کجاست؟
- ایراد کار این است که ما خیلی از اوقات آمدهایم دین را برای کسانی که اساساً منکر خدا بودهاند، اثبات کنیم یا بیان کنیم، و این باعث شده است اصول عقاید ما شکل خاصی پیدا کرده است. به عبارت دیگر، از آنجایی که علمای ما بیشتر با ملحدین درگیر بودهاند اصول عقاید ما هم شکل درگیری با ملحدین را پیدا کرده است و لذا فکر میکنیم واقعاً مهمترین مسائل اعتقادی ما همین مسائلی هستند که در مواجهه با ملحدین بیان میشود.
در نامه 31 نهج البلاغه که اولین سند مکتوب آموزش دین به جوانان است، اول پیغمبرشناسی داریم و بعد خداشناسی
- شما اگر نامۀ سی و یکم نهج البلاغه که اولین سند مکتوب در آموزش دین به جوانان است را ببینید در این نامه اول پیغمبرشناسی داریم و بعد خداشناسی. چون اصلاً این پیغمبر آمده است و از خدا برای ما خبر آورده است؛ معنا ندارد ما این پیغمبر را فعلاً کنار بگذاریم!
- امیرالمؤمنین(ع) در این نامه میفرماید: این پیامبر بیشترین خبر را از خداوند برای تو آورده و هیچ کس مانند او از خدا برای تو خبر نیاورده است، او را راهنمای خودت انتخاب کن و از او راضی باش (وَ اعْلَمْ یَا بُنَیَّ أَنَّ أَحَداً لَمْ یُنْبِئْ عَنِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ کَمَا أَنْبَأَ عَنْهُ الرَّسُولُ ص [عَلَیْهِ نَبِیُّنَا ص] فَارْضَ بِهِ رَائِداً وَ إِلَى النَّجَاةِ قَائِداً؛ نهج البلاغه/نامه 31) و بعد دربارۀ خدا سخن میگوید. یعنی حضرت اول از پیامبر(ص) شروع میکند.
خود پیامبر(ص) هم وقتی دعوت را شروع کردند اول از خودشان شروع کردند
- خود پیامبر(ص) هم وقتی دعوت را شروع کردند اول از خودشان شروع کردند. ایشان در اولین سخنرانی دینی خود فرمودند: ای مردم! آیا به من اطمینان دارید؟ مردم گفتند بله! بعد فرمودند: اینقدر اطمینان دارید که اگر من بگویم پشت این تپه دشمن هست، شما بدون اینکه بروید برسی کنید به سخن من یقین داشته باشید و بروید اسلحۀ خود را بردارید؟ مردم گفتند بله. بعد حضرت فرمود: حالا من به شما میگویم خدایی هست، قیامتی هست و من پیامبر شما هستم. یعنی حضرت ابتدا از خودشان شروع کردند.
اگر دل انسان پای امام حسین(ع) متحول نشود آیا این انسان میتواند خداپرست شود؟!
- ما گاهی اوقات در مسیر تربیت میگوییم که از امام حسین(ع) شروع کنیم و بگوییم: یک چنین آقایی هست، شما نظرتان نسبت به ایشان چیست؟
- اگر دل انسان پای امام حسین(ع) متحول نشود شما باور میکنید این انسان خداپرست شود؟ باور میکنید که قلبی علاقمند به پیامبر اکرم(ص) و علی(ع) نشود بعد این قلب خداباور شود؟ ولیّ خدا مانند خودمان انسان بوده و در تاریخ وجود داشته و میتوانیم او را تصور کنیم و داستانهای او را بشنویم، حالا اگر کسی که به او ارادت نورزد آیا میتواند به خدا ارادت بورزد؟
معارف دینی ما -بر اساس قرآن کریم و زیارت جامعه- خیلی پیامبرمحور و اماممحور است
- ما اصلاً باید در معارف دینی خودمان تجدید نظر کنیم؛ معارف دینی ما بر اساس قرآن کریم و زیارت جامعه، خیلی پیامبرمحور و اماممحور است که البته امام هم جانشین پیامبر است. اگر این مسأله جابیفتد، وقتی میگوییم در ماه رمضان مهمان خدا هستیم خود به خود خواهیم گفت که مهمان خدا و امام زمان(ع) هستیم و در محضر امام زمان(ع) هستیم.
خدا با خصلت سنتگریزیای که به جوان داده او را وادار کرده که اگر دین میخواهد خودش باید برود و به دنبال آن بگردد
-
مجری: من پدر و مادرم مسلمان هستم در نتیجه خودم هم مسلمان هستم، یعنی وراثتی مسلمان هستم اما اگر نروم و راجع به دینم تحقیق کنم و به دین خودم معرفت پیدا کنم و بشناسم و بتوانم از دینم دفاع کنم، آیا در این صورت جایگاه من به عنوان مسلمان، همان جایگاه رفیعی که قرآن یاد کرده است خواهد بود یا اینکه در آن خللی وارد میشود؟
- مسلماً جوانها به دلیل سنتگریزیای که در آنها وجود دارد زیاد تسلیم پدر و مادرهای خود نمیشوند و این خصلت را خداوند قرار داده است برای اینکه هر کسی روی پای خودش بایستد.
- جوان اگر بررسی و مطالعه نکند و فطرت پاک خودش را هوشیار نکند و به بیداری فطرت نپردازد حتی ممکن است از رفتار متدینانۀ پدر و مادرش به عنوان امری که از مُد افتاده و برایش تکراری شده است بیزار شود. لذا جوانها همه باید روی پای خودشان بایستند و خدا هم با خصلت سنتگریزیای که به جوانها داده است آنها را وادار کرده است به اینکه اگر دین میخواهند، خودشان باید بروند و به دنبال آن بگردند. لذا معمولاً جوانها وقتی میروند با بررسی متدین میشوند از پدر و مادرهای خود محکمتر دیندار میشوند و محکمتر منتظر میشوند و ارادت بیشتری به اهلبیت(ع) پیدا میکنند
دانلود در قالب PDF در ابعاد A4
دانلود در قالب PDF در ابعاد A5