علیرضا پناهیان

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حوزه یا دانشگاه؟» ثبت شده است

در افتتاحیه ششمین دوره حوزه دانشجویی دانشگاه صنعتی امیرکبیر

دوران مضطر بودن انسان به دین فرارسیده/ امروزه هر دانشجو باید یک نیم‌کارشناس دینی باشد/ دورۀ اینکه هرچیزی غیر از دین، قدرت برتر را تولید کند، گذشته است/ آمریکا اگر می‌توانست با علم و تکنولوژی منافعش را در منطقه تأمین کند، دست به دامن تکفیری‌ها نمی‌شد/ دین اگر قلابی هم باشد، قدرت خودش را نشان می‌دهد/ شهید دیالمه الگوی یک دانشجوی دین‌شناس و عالِم‌‌شناس

پناهیان: امروزه، معرفت دینی آگاهی اولیۀ مورد نیاز رهبران جهان است، و چون من و شما باید در رهبری جهان مشارکت داشته باشیم، لذا باید معرفت دینی داشته باشیم. دیگر هیچ دانشجویی نمی‌تواند در گوشۀ عافیت بنشیند و بگوید که علمای اسلام می‌روند تحقیق و بررسی می‌کنند و نتیجه‌اش را به ما می‌گویند! هر دانشجویی باید یک نیمچه کارشناس و متخصص دینی باشد تا بتواند بین علمای دینی، عالم خوب را از عالم بد تشخیص دهد.

 حجت الاسلام علیرضا پناهیان در مراسم افتتاحیه ششمین دوره حوزه علوم اسلامی دانشگاه امیرکبیر ضمن اشاره به اینکه امروز دیگر دوران نزاع  میان بی‌دینی و دین به پایان رسیده و تمام دعواها دارد بر سر دین صورت می‌گیرد، گفت: امروزه ضرورت و انگیزۀ کسب معارف دینی، کاملاً با یک دهۀ گذشته و قبل از آن متفاوت شده است. قبلاً ایمان و علاقۀ به دین و معرفت، عاملی می‌شد تا جوان‌ها گرایش پیدا کنند که از دین بیشتر بدانند. اما امروز شما وارد زمانی شده‌اید که کسب معارف دینی یک ضرورت حیاتی است. امروزه دین در حال تبدیل شدن به الفبای حیات بشر است. دین دارد جهان را اداره می‌کند و دین‌آگاهان دارند رهبران جهان می‌شوند.

در ادامه گزیده‌ای از مباحث مطرح شده در این سخنرانی را می‌خوانید:

دریافت در قالب PDF در ابعاد A4

دریافت در قالب PDF در ابعاد A5

امروزه کسب معارف دینی به یک ضرورت حیاتی تبدیل شده

  • امروزه ضرورت و انگیزۀ کسب معارف دینی، کاملاً با یک دهۀ گذشته و قبل از آن متفاوت شده است. قبلاً ایمان و علاقۀ به دین و معرفت، عاملی می‌شد تا جوان‌ها گرایش پیدا کنند که از دین بیشتر بدانند. اما امروز شما وارد زمانی شده‌اید که کسب معارف دینی یک ضرورت حیاتی است.
  • امروزه دین در حال تبدیل شدن به الفبای حیات بشر است. نمی‌دانم چه کسی این وضع را پیش آورده اما به هر حال دارد این‌گونه می‌شود. دین دارد جهان را اداره می‌کند و دین‌آگاهان دارند رهبران جهان می‌شوند.

دوران نزاع بی‌دینی و دین به پایان رسیده است/امروزه تمام دعواها دارد بر سر دین صورت می‌گیرد

  • امروزه تمام دعواها دارد بر سر دین صورت می‌گیرد. دیگر دعوای میان «بی‌دینی و الحاد» با «دین» در جهان وجود ندارد. حتی دعوایی شبیه اینکه کسی بخواهد با دین اسلام مبارزه کند نیز وجود ندارد.
  • زمانی که بوش فرمان جنگ صلیبی را صادر کرد، اما این فرمانش نگرفت و حتی یک اروپایی و آمریکایی را نیز به حرکت درنیاورد، در واقع دوران این دعوا به پایان رسیده بود. زمانی که بیداری‌های منطقه شکل گرفت؛ حتی در کشورهایی که دشمنان ما می‌خواستند به بهانۀ دین‌گرایی و نه ناسیونالیزم عربی تغییراتی را صورت دهند، همان زمان اعلام ورشکستگی مبارزۀ لائیسیته و هر نوع تفکر الحادی با دین، اعلام شده بود.

معرفت دینی، آگاهی اولیۀ مورد نیاز رهبران جهان است/ هر دانشجو باید یک نیم‌کارشناس دینی باشد تا بتواند عالِم خوب را از عالِم بد تشخیص دهد

  • معرفت دینی، آگاهی اولیۀ مورد نیاز رهبران جهان است، و چون من و شما باید در رهبری جهان مشارکت داشته باشیم، لذا باید معرفت دینی داشته باشیم. دیگر هیچ دانشجویی نمی‌تواند در گوشۀ عافیت بنشیند و بگوید که علمای اسلام می‌روند تحقیق و بررسی می‌کنند و نتیجه‌اش را به ما می‌گویند! هر دانشجویی باید یک نیمچه کارشناس و متخصص دینی باشد تا بتواند بین علمای دینی، عالم خوب را از عالم بد تشخیص دهد.

درگیری آخرالزمان، درگیری بر سر تفسیرهای غلط از دین است

  • درگیری آخرالزمان، درگیری بر سر تفسیرهای غلط از دین است؛ نه درگیری بر سر دفاع از دین در مقابل بی‌دینی. الان قدرت دین دارد خودش را نشان می‌دهد. امروزه در منطقه، دین‌هایی که غیر حق هستند، دارند قدرت خودشان را نشان می‌دهند. و دیدن این صحنه جالب خواهد بود که روشن‌فکران دین‌گریز و دین‌ستیز، دست به دامن دین و دینداران بشوند و از آنها خواهش کنند «برای اینکه این افراطیون تکفیری سر ما را نبُرند، یک حکم شرعی صادر کنید!». الان کم و بیش این‌قبیل صحنه‌های خنده‌دار دارد در منطقه دیده می‌شود. روشن‌فکر ضد دینی که اصلاً دین را مورد نیاز نمی‌دانست که این‌قدر به آن بپردازد و از اصطلاح «دین حداقلی» سخن می‌گفت، کم‌کم دارد به التماس می‌افتد و به پای کسانی که مقداری معرفت دینی دارند می‌افتد و از آنها می‌خواهد: «تو را به خدا با این معارف دینی خودتان از جان من و از حداقل‌های دارایی من محافظت کنید!»  
  • پیامبر اکرم(ص) فرموده بودند که در آخرالزمان قومی خواهند آمد که نماز و قرآن‌خواندنشان بیشتر از شما است، جوان و سبُک‌سر و متعصب و خیره‌سر هستند، و وقتی سخن می‌گویند بهترین سخنان را می‌گویند، اما عملشان وحشتناک است. (الإمامُ علیٌّ علیه السلام : سَمِعْتُ رسولَ اللّه ِ صلى الله علیه و آله یقولُ : یَخْرُجُ فی آخرِ الزّمانِ قَومٌ أحْداثُ الأسْنانِ ، سُفَهاءُ الأحْلامِ ، قَوْلُهُم مِن خَیرِ أقْوالِ أهْلِ البَرِیَّةِ ، صَلاتُهُم أکْثَرُ مِن صَلاتِکُم ، و قِراءتُهُم أکْثَرُ مِن قِراءتِکُم ، لا یُجاوِزُ إیمانُهُم تَراقِیَهُم ـ أو قالَ حَناجِرَهُم ـ یَمْرُقونَ مِن الدِّینِ کما یَمْرُقُ السَّهمُ مِن الرَّمِیَّةِ ، فاقْتُلوهُم؛ کشف الغمه/1/130؛ شرح نهج‌البلاغه ابن ابی‌الحدید/2/267؛ کنز العمّال/ ٣٠٩٤٩) جالب اینجاست که این روایت را اهل سنت نیز نقل کرده‌اند و یکی از علمای اهل سنت این روایت را به تکفیری‌ها تطبیق می‌دهد.
  • تکفیری‌ها یک حادثه نیستند، بلکه تبلور یک زمانه و شرایطی هستند که پیش آمده است. شرایطی که می‌گوید: دین اگر قلابی هم باشد، قدرت خودش را نشان می‌دهد. تازه ما می‌فهمیم که دین-حتی اگر قلابی باشد- چه قدرتی دارد، اما تا به حال از آن به خوبی برای دفاع از منافع انسان‌ها استفاده نکرده‌ایم، و خوب به آن نپرداخته‌ایم.

دورۀ اینکه هرچیزی غیر از دین، قدرت برتر را تولید کند، گذشته است / آمریکا اگر می‌توانست با علم و تکنولوژی منافعش را در منطقه تأمین کند، دست به دامن تکفیری‌ها نمی‌شد

  • دورۀ اینکه قدرت تنها به دست علم و تکنولوژی باشد گذشته است، آمریکا اگر می‌توانست با علم و تکنولوژی خودش، منافعش را در منطقه تأمین کند، دست به دامن تکفیری‌ها نمی‌شد. دورۀ اینکه هرچیزی غیر از دین، قدرت برتر را تولید کند، گذشته است. دورۀ اینکه علم و عقلانیت را مقابل دین بگذارند، گذشته است. و اصلاً خود علم و عقلانیت است که ما را به دین دعوت می‌کند. دورۀ اینکه کسانی با تجربیات اندک بشری شروع کنند و زندگی انسان‌ها را از دین، منحرف و غافل کنند گذشته است. دورۀ سرگرم شدن به چیزی غیر از دین هم گذشته است. دورۀ داستان‌های عشقی و داستان‌های پست و پلشت منفعت‌طلبانه یا غریزی حیوانی نیز گذشته است و دیگر جزء عدۀ قلیلی کسی با این مقوله‌ها سرگرم هم نمی‌شود.
  • از بس که بشریت را در تشنگی دین قرار داده‌اند و از بس که بشر را دچار هلاکت و فلاکت بی‌دینی قرار کرده‌اند، امروزه بسیاری از جوان‌هایی که جویا و تشنۀ معنویت بودند و از فرهنگ و تمدن غرب خسته شده‌اند، خیلی راحت دارند جذب مرام تکفیری‌ها می‌شوند که بعد هم به خودشان مهمات ببندند و بروند انسان‌های بی‌گناه را بکشند؛ فقط به عشق اینکه بوی دین به مشام‌شان رسیده است. و اگر از آنها بپرسید که چرا جذب مرام تکفیری‌ها شده‌اید، خواهند گفت: «به خاطر اینکه هیچ کس دیگری نیامده تا دین را به ما معرفی کند.»
  • اگر ما در معرفی و عرضه کردن دین حق به جهانیان کوتاهی کنیم و فرصت را از دست بدهیم، کسانی که امروز از رونق بازار دیانت و معنویت و تشنگی مردم جهان به دین حق، آگاه هستند، با دین قلابی خودشان تعداد بیشتری را گمراه و منحرف خواهند کرد. کما اینکه دارند هزار نفر هزار نفر از اینها را جذب می‌کنند که حاضرند بلیط یک‌طرفه بگیرند و بروند برای کشته شدن و کشتن کسانی که اصلاً آنها را نمی‌شناسند.

دوران مضطر بودن انسان به دین فرارسیده / کم‌کم همۀ انسان‌ها مجبور می‌شوند اسلام را بشناسند

  • امروزه دین در عالم حرف اول را می‌زند؛ هم در تولید قدرت، هم در هدایت قدرت و هم در ادارۀ حیات انسان‌ها، و این‌گونه می‌شود که ما مضطرّ «لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ»(فتح/28) می‌شویم که بیاید و آن دین حق بر همۀ دین‌های غیر حق پیروز شود. قبلاً فکر می‌کردیم که امام زمان(ع) می‌آید و دین حق را بر بی‌دینی غلبه می‌دهد، در حالی که امروز می‌بینیم که بی‌دینی مرده است و دورانش گذشته است. اگر کسی هنوز با بی‌دینی کردن، احساس شخصیت می‌کند او بازمانده‌های عصر گذشته است و حواسش نیست که دیگر دوران این مُد(بی‌دینی) گذشته است.
  • امروز دوران مضطر بودن انسان به دین فرارسیده است، و تو اگر بخواهی مواظب خودت باشی باید معارف دینی خودت را بالا ببری. بنده سال‌های قبل در جمع دانشجویانی که در جلسات درس حوزۀ علوم اسلامی دانشگاهیان شرکت می‌کردند، بیشتر تشویقی صحبت می‌کردم و می‌گفتم چقدر زیبا و باشکوه است که دانشجویان ما این‌قدر علاقه دارند که در کنار زندگی علمی و حرفه‌ای خودشان به آموختن معارف اسلامی بپردازند. اما امروز در جمع شما اصلاً تشویقی سخن نگفتم، بلکه عرض کردم که من و شما و همۀ ابناء بشر، مضطر به دین و معارف دینی هستیم. کم‌کم همۀ انسان‌ها مجبور می‌شوند اسلام را بشناسند.

یک جریان تکفیری‌ هم در درون شیعه شکل گرفته است و دارد یارگیری می‌کند

  • شرایط امروز منطقه را ببینید! اینها حوادثی نیستند که قابل عبور کردن باشند. این حادثه‌ای نیست که دو روزه پدید آمده باشد و دو روزه نیز از بین برود، بلکه یک فرآیندی را طی کرده تا به اینجا رسیده و از این مرحله عبور نخواهیم کرد مگر اینکه این درگیری به پیروزی دین حق منجر بشود؛ کدام دین حق؟ همان دین حقی که من و تو می‌شناسیم و در سینه‌های ما جاری است.
  • همان‌گونه که سلفی‌گریِ مدعی وجود دارد که از سنی‌گری سوء استفاده می‌کند، یک نوع سلفی‌گری دیگر نیز در این‌طرف درست می‌شود که از شیعه‌گری سوء استفاده می‌کند. به بیان دیگر، یک جریان تکفیری‌ هم در درون شیعه شکل گرفته و دارد یارگیری می‌کند. هیچ‌کدام‌شان هم به کمتر از قتل و لعن و نفرین راضی نیستند! و شما در این میان باید عالم خوب را از عالم بد تشخیص بدهید.
  • امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید در آخرالزمان فتنه‌ها زیر سر علما است.( ... مِنْهُمْ خَرَجَتِ الْفِتْنَةُ وَ إِلَیْهِمْ تَعُودُ؛ کافی/8/308)  امام رضا(ع) نیز در کلام شریفی می‌فرماید که در آخرالزمان سخت‌ترین چیز این است که شما عالم خوب را تشخیص دهید. (إِنَّ مِمَّنْ یَنْتَحِلُ مَوَدَّتَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ مَنْ هُوَ أَشَدُّ فِتْنَةً عَلَى شِیعَتِنَا مِنَ الدَّجَّالِ؛ وسائل‏الشیعة/16/170) در فتنه‌های سهمگین آخرالزمان، فقط با تکیه بر دین‌مان می‌توانیم خودمان و محرومان و مستضعفان عالم را نجات دهیم و لااقل گلیم خودمان را آب بیرون بکشیم.

امروز دوران این سؤال رسیده: کدام دین حق دارد جامعۀ بشری را اداره کند؟/ شهید دیالمه الگوی یک دانشجوی دین‌شناس و عالم‌‌شناس است

  • دوران پرسش‌هایی از این دست که «آیا دین می‌تواند جامعۀ بشری را اداره کند یا نه؟» دیگر گذشته است؛ امروز دوران این پرسش فرارسیده است: «کدام دین حق دارد جامعۀ بشری را اداره کند؟» و برای پاسخ دادن به این سؤال باید به خوبی دین را شناخت.
  • بنده کماکان الگوی جدیدی برای یک دانشجوی دین‌شناس و عالم‌ دینی شناس، پیدا نکرده‌ام، و همان الگویی را که بارها اعلام کرده‌ام در اینجا نیز برای شما معرفی می‌کنم؛ یعنی «شهید دیالمه». ایشان می‌توانست عالم خوب را از عالم بد تشخیص دهد و بین علمایی که مشهور بودند علمای خوب انقلابی را تفکیک می‌کرد و قدرت و فهم این کار را داشت، لذا خیلی محکم اعتراض می‌کرد که «چرا به فلان عالم، آیت‌الله می‌گویید؟! او معلوماتش در حد یک آیت‌الله نیست».
  • شهید دیالمه یک دانشجو بود و هنوز مدرک تحصیلی‌اش را هم نگرفته بود. امروز دانشجویانی که در چنین شرایطی هستند بعضاً هنوز خودشان را مسئول نمی‌دانند که مستقل باشند و روی پای خودشان بایستند و برای خودشان تصمیم بگیرند، چه رسد به اینکه برای جامعۀ خودشان تصمیم بگیرند. اما شهید دیالمه، دانشجویی بود که منِ طلبه به او افتخار می‌کنم و دوست دارم به او تأسی کنم. هنوز شیفتۀ سخنان او هستم و می‌گویم: «خدایا! وقتی به یک جوان این‌قدر فهم و بصیرت می‌دهی، چه غوغایی می‌کند!»
  • شهید دیالمه مدعی این هم نبود که طلبه یا عالم دینی است، بلکه با مطالعه و فهم خودش به اینجا رسیده بود. ولی نوارهای سخنرانی‌های او بعد از سی‌ سال، هنوز قابل استفاده است. به تعبیری می‌توان گفت او یک دانشجوی علوم اسلامی در حوزۀ دانشگاهیان بود، هرچند آن‌موقع هنوز چنین حوزه‌ای در دانشگاه‌ها تأسیس نشده بود.
  • امیدوارم شما در این فضا، نیروها و دانشجویان دانشمندی باشید که دست‌تان از معارف دینی پُر باشد و بتوانید با این معارف دینی، قدرت جامعۀ دینی خودتان را استحکام ببخشید و سلامت خودتان را تضمین کنید.

دریافت در قالب PDF در ابعاد A4

دریافت در قالب PDF در ابعاد A5

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۱۱/۱۴
مجید شهشهانی

در آیین افتتاحیه مدرسۀ علمیۀ شهید آیه الله اشرفی اصفهانی دار الحکمه مطرح شد:

ویژگی‌های متمایز مدرسۀ علمیۀ تازه تأسیس شهید آیه الله اشرفی اصفهانی

مدرسه علمیه شهید آیت الله اشرفی اصفهانی صبح پنجشنبه یازدهم مهرماه با حضور هیئت امنا طی آیینی افتتاح شد. به گزارش خبرنگار ما، حجت الاسلام و المسلمین صدیقی امام جمعه موقت تهران، حجت الاسلام و المسلمین ابوترابی نایب رئیس مجلس شورای اسلامی، حجت الاسلام و المسلمین محمدیان رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، حجت الاسلام و المسلمین حمید محمدی معاون قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، حجت الاسلام والمسلمین کبیریان معاون آموزش حوزه علمیۀ تهران، حجت الاسلام و المسلمین اشرفی اصفهانی تولیت مسجد جامع امیرالمؤمنین(ع)، و حجت الاسلام و المسلمین علیرضا پناهیان، اعضاء هیئت امناء مدرسه علمیه شهید آیه الله اشرفی اصفهانی "دارالحکمه" را تشکیل می دهند. در این مراسم که با حضور طلاب مدرسه، و خانواده های آنها برگزار شد، هر کدام از اعضاء هیئت امنای این مدرسۀ علمیه سخنان کوتاهی ایراد کردند که گزارشی از این سخنان را در ادامه می‌خوانید:

دریافت در قالب PDF در ابعاد A4

دریافت در قالب PDF در ابعاد A5

سخنان حجت الاسلام و المسلمین پناهیان/ ویژگی‌های متمایز مدرسه

1. اجرای اصل «تقدم تزکیه بر تعلیم»/ می‌خواهیم این مدرسه با کمترین مقررات اداره شود/به جای تشویق و تنبیه‌های فوری، تقوا عامل نظم باشد

  • در جهت معرفی وجوه تمایز حوزه چند کلمه به طور مختصر عرض می‌کنم که انشاءالله امیدواریم محقق بشود:
  • مطلب اول این است که ما در برنامه‌های این مدرسه سعی داریم موضوع تربیت و تزکیه را مورد اهتمام ویژه قرار دهیم و تقدم تزکیه بر تعلیم را به اجرا بگذاریم. مثلاً سعی خواهیم کرد مقررات مدرسه آن‌چیزی نباشد که طلاب را وادار به نظم می‌کند و آنها در جهت فعالیت علمی، کوشا می‌کند. بلکه می‌خواهیم این مدرسه با کمترین مقررات اداره شود. مثلاً یکی از مقرراتی که تغییر می‌دهیم شیوۀ حضور و غیاب است؛ چون مقرراتی مثل حضور و غیاب روزانه، و در نظر گرفتن تنبیه و تشویق های فوری، شخصیت فرد را به تشویق و تنبیه وابسته می‌کند و این با شخصیت تربیت‌یافتۀ دینی فاصله دارد. باید تقوا عامل نظم باشد خصوصاً در یک محیط حوزه‌ای. البته اگر کسی بی‌نظم باشد، خود را نشان خواهد داد و از همراهی با مدرسه باز خواهد ماند. 
  • اگر ما یک‌مقدار ریسک‌پذیر باشیم ولی در عوض به طلبه‌ها میدان بدهیم و سختگیری‌های خود را به نوع دیگری اعمال کنیم، فضای متفاوتی ایجاد خواهد شد.
  • انشاءالله ما بتوانیم در درازمدت و البته هماهنگ با مقررات حوزه، حتی نمره را هم حذف کنیم. یعنی اینطور نباشد که نمره و امتحان سر ترم عامل حقیقی تحصیل علم، ارزیابی علمی و یا مهمترین عامل درس خواندن قرار گیرد. چه بسا کسی با هوش و استعداد خود بتواند شب امتحان درسی را بخواند و نمرۀ خوبی بگیرد ولی عملیات تحصیل را به خوبی انجام نداده باشد؛ این فایده‌ای ندارد. اگر طلبه‌ای درس نخواند باید ابتدا علت روحی آن را جویا شد؛ همچنان‌که نباید کسی صرفاً با تکیه به استعداد ذهنی طلبۀ خوبی تلقی شود.

توجه به فوق برنامه‌هایی که معمولاً از آن غفلت می‌شود/ کوهنوردی هفتگی، طب سنتی، سرکشی و خدمت به محرومین و معلولین، ..

  • سعی می‌کنیم در فوق برنامه‌ها به مسائلی که معمولا از آن غفلت می‌شود بهتر توجه کنیم. انشاءالله ورزش صبحگاهی و کوهنوردی هفتگی برقرار خواهد بود، آموزش طب‌سنتی، خطاطی و قرائت هم خواهیم داشت. سرکشی و خدمت به محرومین و معلولین و مواردی از این‌قبیل را در برنامه‌های خود خواهیم داشت. اینها به خاطر این است که ما برای تربیت شخصیت طلبه‌ها اهمیت زیادی قائل هستیم چون اگر شخصیت طلبه خوب بار بیاید، خوب هم درس خواهد خواهند و از کمترین استعدادش بیشترین بهره را خواهد برد.

2. سعی شده تحصیل در ضمن تبلیغ باشد/کار تبلیغی برای رشد علمی طلبه‌ها خیلی مفید است 

  • دومین ویژگی مهمی که ما در این مدرسه به دنبالش هستیم، ویژگی تبلیغی است. یعنی ما سعی می‌کنیم که طلبه، مبلّغ بار بیاید و تحصیلش ضمن تبلیغش باشد. در این صورت، هم علمش را در جهت تبلیغ به کار می‌گیرد و هم تبلیغ او عامل رشد علمی‌اش خواهد بود. حضرت آیه الله حق‌شناس(ره) می‌گفتند: «حضرت امام(ره) به بنده فرمود: «کار تبلیغی شما برای رشد علمی شما خیلی مفید است» و این مسأله بعد از چند سال در عمل برای من به اثبات رسید و زودتر از هم‌دوره‌های خودم مجتهد شدم.»
  • البته باید مراقب باشیم که برخی از طلبه‌ها وقتی زبان‌شان به گفتگوی با مردم گرم شد، درس خواندن را فراموش نکنند و به سراغ کار تبلیغی سطحی نروند. ما تبلیغ را یک کار علمی بسیار عمیق می‌دانیم به حدی که معتقدیم برای تبلیغ نیاز به تولید علم داریم و توزیع علم کفایت نمی‌کند.
  • ما الان در حوزه‌های علمیه، «علم برای علم» تولید می‌کنیم، «علم برای عمل» تولید می‌کنیم ولی «علم برای ایجاد انگیزه و تقویت ایمان»، تولید نمی‌کنیم و این در بحث تبلیغ خیلی اهمیت دارد. مثلاً طلبه‌ها وقتی می‌خواهند جوانان را برای نماز خواندن انگیزه‌مند کنند باید از روانشناسی دینی مخاطب آگاه باشند، زیرا بدون شناخت مخاطب نمی‌شود کار تبلیغی موثر انجام داد. مخاطبان هم سطوح مختلفی دارند و سطح ایمانی مردم با یکدیگر فرق می‌کند و در سنین مختلفِ رشد، انگیزه‌های افراد متفاوت است.

قرار است رشتۀ تخصصی تبلیغ هم در این حوزه دائر شود

  • جدا از مدرسه علمیه که آموزش را از پایۀ اول شروع می‌کند بناست رشته تخصصی تبلیغ هم در این حوزه دائر شود که طلاب توانمند و علاقمند به تبلیغ که در «سطح دو» حوزه تحصیل می‌کنند، در کنار درس عمومی حوزه در این رشته هم مشغول به تحصیل شوند و از مهارت‌ها و علوم تبلیغی لازم برخوردار می‌گردند. رشتۀ تخصصی تبلیغ باید خیلی جدّی گرفته شود. امیدوارم اینجا پایگاهی برای تربیت مبلغان بشود.
  • البته تبلیغ به روشهای گوناگون باید انجام شود و سخنوری و نویسندگی تنها دو شیوه از روشهای مرسوم تبلیغ است؛ امیدواریم بتوانیم کارشناسانی در انواع زمینه‌های تبلیغی تربیت کنیم.

برخی از طرح‌های آینده / آغاز طلبگی از دورۀ دبستان!

  • ما معتقدیم بهتر است آموزش طلاب از دورۀ دبستان شروع شود. چون بچه باید در هفت سال اول دبستان، درست تربیت شود و رشد کند تا در چهارده سالگی از نتیجۀ آن استفاده شود. ولی متاسفانه ما از 14 سالگی به بعد شروع می‌کنیم به تربیت کردن! آغاز هفت‌سالگی آغاز آموزش بندگی کردن برای خداوند است. لذا انشاء الله قصد داریم که یک دورۀ دبستان هم داشته باشیم و برای آن داریم برنامه‌ریزی می‌کنیم. امیدواریم از سال آینده بتوانیم این کار را انجام دهیم.
  • خانواده‌هایی که دوست دارند فرزند آنها طلبه شود می‌توانند از همین مقطع دبستان شروع کنند. البته اگر فرزند آنها بزرگ شد و تصمیم نداشت طلبه شود اشکالی ندارد، چون می‌تواند با مدرک رسمی که دارد در هر رشته‌ای که خواست به تحصیل خودش در دبیرستان و دانشگاه ادامه دهد.

سخنان حجت الاسلام و المسلمین اشرفی اصفهانی/ امیدواریم طلاب مدرسه به اخلاق و رفتار شهید بزرگوار «آیت الله اشرفی اصفهانی» تأسی کنند

  • انشاء الله این حوزۀ علمیه‌ در شأن و منزلت نام شهید محراب، آیت الله اشرفی اصفهانی باشد، و جوانان عزیزی که الان می‌خواهند در کسوت روحانیت وارد شوند به زودی و ظرف چند سال آینده در این حوزه تبدیل به نیروهای دلباخته و عاشقی شوند که مانند خورشیدی از اینجا بدرخشند و کل تهران و ایران ما از حضور این عزیزان بهره بگیرد. ما امروز به طلاب پاک و متعهد، واقعاً نیاز داریم. انشاءالله از این حوزه انسان‌های پاک، متعهد، فاضل و دانشمندی به جامعه تحویل داده شود.
  • تقارن آغاز کار این مدرسه علمیه را با سالروز شهادت شهید محراب حضرت آیت الله اشرفی اصفهانی را به فال نیک می‌گیریم و امیدواریم طلاب محترم مدرسه به اخلاق و رفتار آن شهید بزرگوار تأسی فرمایند.
  • آن شهید بزرگوار 27 سال در مدرسۀ حجتیه درس می‌خواند و توان اینکه خانوادۀ خود را ببرد و در قم ساکن نماید نداشت و تنها گاهی به آنها سر می‌زد. زهد ایشان قبل و پس از انقلاب زبانزد بود و فرمایشات حضرت امام دربارۀ ایشان کم‌نظیر بود.
  • حضرت امام(ره) در پیامی به مناسبت شهادت آیت الله اشرفی اصفهانی(ره) فرمود: «... شهید عزیز محراب این جمعه ما از آن شخصیتهایى بود که اینجانب یکى از ارادتمندان این شخص والا مقام بوده و هستم. این وجود پربرکت متعهد را قریب شصت سال است مى‏شناختم. مرحوم شهید بزرگوار حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا عطاء اللَّه اشرفى را در این مدت طولانى به صفاى نفس و آرامش روح و اطمینان قلب و خالى از هواهاى نفسانى و تارک هوى‏ و مطیع امر مولا و جامع علم مفید و عمل صالح مى‏شناسم، و در عین حال مجاهد و متعهد و قوى النفس بود. او در جبهه دفاع از حق از جمله اشخاصى بود که مایه دلگرمى جوانان مجاهد بود و از مصادیق بارز «رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْه» بود. و رفتن او ثلمه بر اسلام وارد کرد و جامعه روحانیت را سوگوار نمود.»(صحیفۀ امام/17/50)

سخنان حجت الاسلام و المسلمین ابوترابی/ یکی از مهمترین و مؤثرترین گام‌ها در عرصۀ توسعۀ فرهنگی، علمی، سیاسی و اقتصادی کشور

  • از اقدام ارزشمند جناب حجت الاسلام والمسلمین پناهیان، که علاوه بر معرفت دینی از فهم و بصیرت بایسته‌ای در عرصۀ مسائل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی برخوردارند و با نگاه آمیخته به معرفت به این امر مهم -تأسیس این مدرسۀ علمیه- اقدام فرموده‌اند، به نوبۀ خودم تشکر می‌کنم. بدون تردید این گام را یکی از مهمترین و مؤثرترین گام‌ها در عرصۀ توسعۀ فرهنگی، علمی، سیاسی و اقتصادی کشور و دنیای اسلام می‌دانم.
  • آنچه که امروز مکتب اسلام از آن برخوردار است، دستاورد کار بزرگ علمای دین است که در مکتب قرآن و پیشوایان معصوم دین تربیت شدند. اگر شاگردان مکتب امام صادق(ع) و فقها نبودند امروز ما از معرفت ناب دینی بی‌بهره بودیم. انقلاب و تاریخ اسلام و ایران به دست این شخصیت‌ها رقم خورده است.
  • با توجه به این آیۀ شریفه :«فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَ لِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ»(توبه/122) باید از میان گرو‌ه‌های دنیای اسلام «طوائفی» برای فهم دین حرکت کنند نه «افرادِ محدودی»! یعنی اگر به این آیۀ شریفه بخواهد عمل شود با یک سیل خروشانی از نیروهای انسانی مشتاق و صالح برای فهم دین روبرو می‌شویم نه با تعداد انگشت‌شماری. این بیانگر این واقعیت است که اگر جامعه می‌خواهد هویت دینی داشته باشد باید طوائفی از فقها در آن جامعه حضور داشته باشند تا پشتوانۀ این حرکت باشند و اگر حضور نداشتند، همین مسائل فرهنگی امروز را می‌بینیم. ولی متاسفانه این آیه مورد غفلت واقع شده است.
  • امروز دنیای اسلام با چه نیازی در تربیت فقها و عالمان دینی روبرو است؟ نمایندۀ صلیب سرخ در عراق گفته بود: «اگر در اروپا دو نمونه مثل مرحوم ابوترابی را می‌داشتیم، می‌دیدید اروپا چه می‌شد و چه تحولی در آن ایجاد می‌شد!» یک عالم دینی چنین اثری دارد. با آنکه آقای ابوترابی در دوران اسارات از نظر وضع ظاهر و لباس با دیگر آزادگان هیچ فرقی نداشتند اما توانسته بودند چه تأثیر عمیقی در نمایندۀ صلیب سرخ بگذارند. این تاثیر تنها با رفتارشان بود که داشتند.

سخنان حجت الاسلام و المسلمین محمدیان/ شاید تنها شغلی که بیشترین احساس رضایت در آن وجود دارد، شغل طلبگی باشد

  • انشاءالله این آغاز مبارک حوزۀ دارالحکمه یا مدرسۀ علمیه شهید اشرفی اصفهانی با نگاه نافذ حضرت ولی‌عصر(عج) و دعای خیر آن حضرت یک افتتاح مبارکی باشد و بنیانش بر تقوا گذاشته شده باشد.
  • خداوند در بین انسان‌ها به یک عده‌ای توفیق داده است که با انسان‌ها سر و کار داشته باشند نه با خاک و سنگ و گیاه و حیوان. و کسانی که با انسان‌ها سر و کار دارند باز درجات متعددی دارند، یک عده در خدمت جسم و جنبۀ مادی انسان‌ها هستند البته هر کدام از این‌ها ارزش خود را دارند ولی خداوند به یک عده‌ای توفیق داده است که با جنبۀ روح اللهی انسان‌ها سر و کار داشته باشند که فرمود: «وَ نَفَخْتُ فیهِ مِنْ رُوحی‏»(حجر/29) اگر کسی توفیق خدمت به این جنبۀ الهی انسان‌ها را پیدا کند در بین مجموعۀ همۀ شغل‌هایی که در عالم وجود دارد و هر کدام در جای خود احترام دارد، حتماً جزء اشرف کارها محسوب می‌شود.
  • شاید تنها شغلی که بیشترین احساس رضایت در آن وجود دارد، شغل طلبگی باشد. بنده تا کنون یک لحظه پشیمان نشده‌ام از اینکه این راه را انتخاب کرده‌ام و هر بار که یادش افتاده‌ام خدا را شکر کرده‌ام که از روز اول این حسّ سربازی و خدمتگزاری برای امام زمان(ع) را دارم که جزء زیباترین حس‌ّ‌ها است. اینکه انسان احساس کند وارد یک مجموعه‌ای شده است که لااقل دیگران می‌گویند اینها سربازان امام زمان(ع) هستند. و این حسّ زیبا را با هیچ چیز دیگری نمی‌شود عوض کرد.
  • بنده موفقیت‌های آقای اشرفی اصفهانی را به ایشان تبریک گفتم، خصوصاً اینکه خداوند شخصیتی مثل آقای پناهیان را برای این حوزۀ علمیه به ایشان روزی کرده است. به طلبه‌های این حوزه هم تبریک عرض می‌کنم. سال‌های سال است که ما این برادر بزرگوار-آقای پناهیان- را می‌شناسیم، و با دغدغه‌ها و صفای ایشان و ذوق‌ها و ابتکارهایی که خداوند به ایشان روزی کرده است که اگر بی‌نظیر نباشد کم‌نظیر است، آشنا هستیم. تبریک عرض می‌کنیم که خداوند چنین نعمتی را به شما روزی کرده است و امیدواریم این حوزۀ علمیه «دارالحکمه» به برکت نام شهید بزرگی که برای این حوزه انتخاب شده است انوارش دل‌های مؤمنین را پر از نور کند و جامعۀ اسلامی‌مان بهرۀ فراوانی از اینجا ببرد.

سخنان حجت الاسلام و المسلمین محمدی/ ترویج عبودیت از طریق تحقیق دین، تبلیغ دین و تحقق دین امکان پذیر است و این رسالت حوزه است

  • مسیر طلبگی یعنی ترویج عبودیت از طریق تحقیق دین، تبلیغ دین و تحقق دین امکان پذیر است و این رسالت حوزه است. یعنی طلاب باید خود را آماده کنند تا با تحصیل خوب معارف دینی و تهذیب نفس به انجام این رسالت خطیر حوزه اقدام نمایند. امروزه شغل طلبگی هم تحقیق در دین است و هم تبلیغ دین و هم سعی در تحقق دین یعنی خدمت در نظام اسلامی.
  • مسیری که امروز در این حوزۀ دارالحکمه و این مدرسۀ علمیۀ آیت الله اشرفی اصفهانی، آغاز شده است به دلیل بهره‌مندی از مجموعه‌ای از توانمندی‌های علمی و اخلاقی و مدیریتی، فکر می‌کنم موجبات آغاز یک راه پرشکوه و عظیم را فراهم کرده است و انشاءالله مسیر بلندی را در پیشِ رو داشته باشیم و تمام ایده‌آل‌ها و آرمان‌هایی که بزرگان بیان کردند، با یک برنامه‌ریزی منسجم و اصولی توسط جوانان باانگیزه و بانشاط و هدفمند محقق شود. یقیناً این حوزه در چند سال آینده نه فقط در تهران، بلکه در ایران و جهان اسلام به عنوان یک حوزۀ نمونه خواهد درخشید.

دریافت در قالب PDF در ابعاد A4

دریافت در قالب PDF در ابعاد A5

۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۷/۱۳
مجید شهشهانی

پاسخ حجت الاسلام پناهیان به سوال «حوزه برویم یا دانشگاه؟»

در آغاز سال تحصیلی جدید، حجت‌الاسلام و المسلمین علیرضا پناهیان در جمع ورودی‌های جدید دانشگاه امام صادق(ع) و همچنین جمعی از ورودی‌های جدید حوزه‌های علمیه سخنرانی کرد.  در ادامه فرازهایی از سخنان ایشان در این دو جمع را می‌خوانید:

دریافت در قالب PDF در ابعاد A4

دریافت در قالب PDF در ابعاد A5

در کدام رشتۀ علمی تحصیل کنیم؟

  • جوانان زیادی از بنده سؤال می‌کنند که ما حوزه برویم یا دانشگاه؟ بنده معمولاً در جواب عرض می‌کنم: این سوال دقیقی نیست. بلکه صحیح‌تر آن است که ابتدا سؤال شود: «در کدام رشتۀ علمی تحصیل کنیم؟» آنگاه باید ببینیم رشتۀ تحصیلی یا موضوع علمی که می‌خواهیم انتخاب کنیم در حوزه بهتر ارائه می‌شود یا در دانشگاه. البته قبول دارم عوامل دیگری هم در انتخاب شغل و یا محیط تحصیلی موثر هستند. اما ابتدا از اینجا شروع کنیم بهتر است.

نیاز جامعه و استعداد ما؟ خدمت به «بُعد مادی و جسمانی» یا «بُعد روحی و معنوی» انسان‌ها؟

  • برای تعیین یک رشتۀ تحصیلی نیز باید عوامل مختلفی را در نظر گرفت از استعداد شخصی تا نیاز جامعه. مثلاً باید پرسید آیا به سراغ رشته‌هایی برویم که به زندگی مادی انسان‌ها خدمت می‌کند یا به سراغ رشته‌هایی برویم که به زندگی روحی و معنوی انسان‌ها خدمت می‌کند؟ نیاز جامعه و یا علاقه و استعداد ما در کدام زمینه بیشتر است؟ پرسش‌های دیگری هم می‌شود مطرح کرد مانند اینکه: به سراغ علوم تجربی برویم، یا به سراغ علوم غیرتجربی مثل فلسفه، یا علوم وحیانی؟
  • یعنی بهتر است قبل از اینکه بخواهید در مورد صورت شغل آیندۀ خود و یا اعتبار ظاهری و اجتماعی آن تصمیمی بگیرید، ابتدا اصل رشتۀ تحصیلی یا موضوع علمی که می‌خواهید فرابگیرید را برای خودتان مشخص کنید. البته اشکال ندارد که انسان از همان ابتدا، یک چشم‌اندازی دربارۀ ابعاد اجتماعی و اعتباری شغل آیندۀ خودش داشته باشد، ولی منطقی‌تر این است که انسان بررسی خود را از یک مبنای مهمتر شروع کند.
  • سوال خود را به این طریق هم می‌توانیم مطرح کنیم: آیا می‌خواهیم به بُعد مادی یا جسمانی انسان خدمت کنیم، یا به بُعد روحی یا معنوی او؟ چون وقتی شغلی را انتخاب می‌کنید طبیعتاً به یکی از دو بعد حیات انسان بیشتر مربوط خواهد بود. لذا باید ابتدا مشخص کنید به کدام یک از این دو بُعد وجود انسان می‌خواهید خدمت کنید؟ یعنی باید ببینید به کدام یک از دو بعد وجود انسان، بیشتر اهمیت می‌دهید، و یا خدمت در کدام زمینه بیشتر مورد نیاز است؟

امروز بیشتر به متخصصینی نیاز داریم که به ابعاد روحانی و معنوی انسان‌ها خدمت کنند

  • بنده تصور می‌کنم امروز در جامعۀ ما بیشتر به افراد متخصصی که بتوانند به ابعاد روحی و معنوی انسان‌ها خدمت کنند نیاز داریم. حالا چه در زندگی فردی و چه در زندگی اجتماعی؛ ما بیشتر به متخصصین علوم انسانی و وحیانی نیاز داریم. زیرا در زمینه‌های فنی، و آنچه مربوط به بخش مادی و جسمانی زندگی ماست بیشتر پیشرفت‌های زیادی کرده‌ایم و بعضاً در حال خودکفا شدن هستیم. اما نیازمندی‌های جامعه در ابعاد روحی و روانی بسیار بیشتر از آن است که فکر می‌کنیم.
  • اگر این نظر صحیح باشد، که البته دلائل زیادی می‌توان بر آن اقامه کرد، پس آدم‌های باهوش و مستعد فراوانی لازم است در زمینه‌های علوم انسانی به تحصیل بپردازند و به ابعاد روحانی انسان خدمت کنند. این یک نیاز منطقه‌ای و حتی جهانی است و محدود به کشور ما نیست. دیگران با آنکه پیشرفت‌هایی در این علوم داشته‌اند، بعضاً نیازمندتر از ما هم هستند.

بسیاری از استعدادهای مناسب برای «تحصیل در علوم انسانی» به دلیل «مشاوره» و «ملاحظات» نادرست به رشته‌های فنی و پزشکی هدایت شده‌اند

  • علاقۀ افراد هم مهم است ولی علاقه‌ها را می‌توان به این سمت سوق داد. با شنیدن توضیحات خوب در این باره بسیاری از جوانان به موضوعات علوم انسانی علاقه پیدا می‌کنند. نمونه‌های فراوانی را من دیده‌ام از دانشجویانی که در رشته‌های فنی تحصیل می‌کنند ولی پشیمانند که چرا به حوزه یا رشته‌های علوم انسانی نرفته‌اند.
  • استعداد هم لازم است ولی بنده فکر می‌کنم استعدادهای فراوانی هستند که از توانایی و تناسب بیشتری برای تحصیل در رشته‌های علوم انسانی برخوردار هستند ولی به دلائل مختلف از مشاوره‌های غلط و یا انگیزه‌های مادی و ملاحظات غلط اعتباری به سمت رشته‌های فنی و یا پزشکی هدایت شده‌اند. البته در رشته‌های فنی و پزشکی هم نیاز به دانشجویان خوب زیاد است ولی بنا نیست هرکسی با استعداد بود صرفاً چنین رشته‌هایی را انتخاب کند. در رشته‌های دیگر هم نیاز به استعدادهای برتر فراوان است.
  • انسان در همۀ زمینه‌ها می‌تواند به جامعه خدمت کند؛ ممکن است کسی علاقه داشته باشد به ابعاد جسمانی و فیزیولوژیک انسان خدمت کند؛ این اشکال ندارد اما به نظر من امروز اولویت ندارد. و خوب است جوانان با استعداد، از اول همۀ جوانب شغل آیندۀ خود را به‌خوبی بشناسند.

سه راه برای خدمت به ابعاد معنوی انسان: علوم تجربی، علوم فلسفی و علوم وحیانی؛ کدام راه بهتر است؟

  • شاید اگر جوانان به حال خود واگذاشته بشوند، و خوب برای آنها توضیح داده شود، اکثراً علاقه به تحصیل در علوم انسانی و یا وحیانی پیدا کنند. و اگر برخی حقائق دربارۀ اهمیت تحصیل در علوم دینی را بدانند که این اقبال بیشتر هم خواهد بود.
  • اگر بخواهید به ابعاد روحی و معنوی انسان و جوامع بشری خدمت کنید، سه راه در پیش روی شما قرار دارد: 1- به سراغ علوم تجربی مانند مدیریت، روانشناسی، علوم تربیتی، جامعه‌شناسی، علوم سیاسی بروید که روش تحقیق در این علوم غالبا تجربی است 2- به سراغ علوم فلسفی بروید و انواع فلسفه‌ها و فلسفه‌های مضاف را تحصیل کنید و فلسفه‌پرداز شوید و از این ناحیه بر زندگی انسان‌ها تأثیر بگذارید. 3- به سراغ علوم وحیانی بروید، فقه بخوانید و در معارف دینی عالم بشوید، و بعد در مسائل مختلف زندگی انسان که دین متعرض آنها شده است به گره گشایی و راهنمایی بپردازید.
  • از میان سه راه فوق، کدام‌یک بهتر است؟ پاسخ بنده این است که وقتی می‌خواهیم به روح انسان کمک کنیم، نباید بدون اجازۀ پروردگار عالم یعنی بدون آگاهی از معارف دینی این کار را انجام دهیم، چون ممکن است دچار اشتباهات زیاد بشویم. عالمانه‌تر آنست که اگر کسی بخواهد دربارۀ انسان نظر بدهد، از نگاه خالق این انسان خبر داشته باشد و بداند خدا  که انسان را آفریده دربارۀ مسائل او چه نظری دارد، و برمبنای آن آگاهی‌های خود را گسترش بدهد.
  • امروز توجه اندیشمندان منصف علوم انسانی به طور جدی به علوم ومعارف دینی جلب شده است. و با توجه به رغبت عموم انسان‌ها به معنویت و شکست خوردن بسیاری از اندیشه‌های تجربی و فلسفه‌های مادی گرایش به فهم دین تبدیل به یک ضرورت شده است. برای ما که در کنار این سرچشمه قرار داریم حیف است که بی‌نصیب بمانیم.
  • شما در آینده خواهید دید که در عموم مسائل رشته‌های علوم انسانی، فهم دین حرف اول را می‌زند. البته الان این‌طور نیست، ولی همین امروز هم اگر کسی بخواهد جامعه‌شناس یا روانشناس خوبی بشود، و بخواهد در هر یک از رشته‌های علوم انسانی بخواهد صاحب نظر بشود، واقعاً بدون فهم دین و بدون اطلاع از نظر پروردگار عالم دربارۀ انسان و حیات بشر نخواهد توانست به مقصود برسد.
  • پس اگر کسی به هر رشته‌ای از رشته‌های علوم انسانی علاقمند باشد، بهتر است ابتدا در فهم دین یعنی فقه به معنای عام کلمه، تبحر پیدا کند، و درک عمیقی از دین داشته باشد، و بعد در آن موضوعات کار کند.

«حوزۀ علوم اسلامی دانشگاهیان»؛ پاسخی به یک نیاز عمومی

  • خوشبختانه چندین سال است که جریانی به نام «حوزۀ علوم اسلامی دانشگاهیان» به همت نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگا‌ه‌ها در برخی دانشگاه‌های کشور به راه افتاده و به دانشجویان رشته‌های مختلف این فرصت را می‌دهد که در کنار تحصیل دروس دانشگاهی، از دروس حوزوی نیز بهره ببرند. دانشجویان زیادی در این دوره‌ها ثبت نام می‌کنند و در کنار دروس دانشگاهی خودشان، برخی از دروس حوزوی را می‌خوانند. (اگرچه معمولاً برخی از آنها پس از اتمام مقطع درسی خود در دانشگاه به سراغ طلبگی می‌روند.) یعنی اینها به این نتیجه رسیده‌اند که بدون فهم دین نمی‌توانند در این جامعه، درست زندگی کنند. این یک نیاز عمیق و عمومی شده است و خصوصاً کسانی که می‌خواهند در رشته‌های علوم انسانی کار کنند به فهم دین، بسیار نیاز دارند.

نیاز روحی انسان به «ارتباط با خدا» فقط با «فهم صحیح دین» تأمین می‌شود/ امروز به «فقیه خوب» خیلی بیشتر از «روانشناس خوب» نیاز داریم

  • جدا از موضوعات و مسائل علوم انسانی، که نیازمند شناخت دقیق معارف دینی است، یکی از نیازهای روحی انسان «ارتباط انسان با خدا» و تضمین حیات طیبه و سعادت حیات جاودانۀ اُخروی او است؛ و این فقط با فقه و فهم صحیح دین تأمین می‌شود. نیازهای معنوی انسان دیگر با علوم انسانی قابل تامین نیست.
  • اساساً برای اینکه بتوانیم به دین مردم خدمت کنیم، باید فقیه بشویم و دین را بفهمیم. و این مهمتر از آن است که برای موفقیت در سایر رشته‌های علوم انسانی به سراغ فقه برویم، چون ما امروز به «فقیه خوب» خیلی بیشتر از روانشناس خوب یا متخصصین سایر رشته‌های علوم انسانی نیاز داریم.

قصد «خدمت به دین» ارزشمندترین قصد برای تحصیل علم/قسم مشهور رسول خدا(ص) خطاب به امیرالمؤمنین(ع)

  • کسی که به کسب معرفت دینی اقدام می‌کند و در کنار آن به هر شیوه‌ای با مسائل زندگی بشر در علوم تجربی آشنا می‌شود، و به این شکل به دین مردم خدمت می‌کند باید بداند نزد پروردگار عالم چقدر عزیز می‌شود و چقدر به او عنایت می‌شود. بعضی‌ها می‌گویند: ما «می‌خواهیم طلبه شویم، یا می‌خواهیم به دانشگاه امام صادق(ع) برویم برای اینکه رشد معنوی داشته باشیم و «آدم» بشویم.» در حالی که اینها می‌توانند هدفی بالاتر از این داشته باشند و آن خدمت به دین است، چون کسی که به دین خدمت کند، خداوند عنایات بیشتری به او خواهد داشت و اصلاً حسابِ جداگانه‌ای برای او بازخواهد کرد.
  • کسی که به قصد خدمت به دین و هدایت انسان‌ها، به سراغ کسب معارف دینی برود، می‌تواند تغییرات ویژه در زندگی خود و عنایات الهی به خودش را لمس کند. چون خدمت به دین، ارزشمندترین خدمت است. لذت معنوی و روحیِ این شغل، شاید در هیچ شغل دیگری پیدا نشود. رسول خدا(ص) به امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: «به خدا سوگند، اگر خداوند کسى را به دست تو هدایت کند برایت بهتر است از آنچه آفتاب بر آن طلوع و غروب مى کند؛ وَ ایْمُ اللَّهِ لَأَنْ یَهْدِیَ اللَّهُ عَلَى یَدَیْکَ رَجُلًا خَیْرٌ لَکَ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَیْهِ الشَّمْسُ وَ غَرَبَتْ»(کافی/5/28)

انسان‌ها امروز بیش از هر چیزی به رهبران سالم نیاز دارند

  • اساساً نتیجۀ نهائی تحصیل علوم و معارف دینی، رهبری کردن دل‌ها و اندیشه‌ها به سوی خدا و رهاسازی آنها از اسارت و بندگی طاغوت و ابلیس است. کسی که معرفت دینی پیدا کرد، چه جامعه‌ای کوچک در اطراف خود و چه جامعه‌ای بزرگتر در پیرامون خود را رهبری خواهد کرد و در مقام مربی جامعه قرار می‌گیرد. انسان‌ها امروز بیش از هر چیزی به رهبران سالم نیاز دارند. امروز جوامع بشری بیش از پزشک و مهندس و بیش از هر شغل دیگری به رهبران اجتماعی نیاز دارند که بتوانند گروه‌های بزرگ انسانی را هدایت کنند.
  • امروز می‌توانید ببینید رهبران موثر و خوب در این منطقۀ حساس در جهان همه از عالمان دینی هستند. سه روحانی، مؤثرترین و مستقل‌ترین شخصیت‌های سیاسی هستند که پشت و پناه مردم خود هستند. رهبر عزیز انقلاب ما، حضرت آیت الله سیستانی و آقای سید حسن نصرالله. هماهنگی این دو بزرگوار با رهبر معظم انقلاب نیز برای همه مشخص است؛ این وضعیت تصادفی نبوده است و حزب یا جریان سیاسی خاصی هم چنین موقعیتی را پیش نیاورده است؛ این یک نیاز طبیعی است که منجر به چنین وضعیتی شده است.
  • کسی در طلبگی نباید نگران شیوۀ خدمت خود در آینده باشد؛ تنوع شغلی طلبگی برای انواع استعدادها متعدد است.

نیاز به عالمان دینی که به دین مردم خدمت کنند، نیاز اول حیاتی کشور است/این نیاز بدون حضور جوانان مستعد در حوزه تأمین نمی‌شود

  • نیاز به عالمان دینی که به دین مردم خدمت کنند، نیاز اول حیاتی کشور است و ما نمی‌‌توانیم این نیاز را به هیچ طریقی به جز حضور جوانان مستعد در حوزه‌های علمیه  تأمین کنیم. جوانانی که ابتدا حوزه‌های علمیه به آنها خدمت خواهند کرد و سپس آنان به خدمت و صیانت از حوزه‌های علمیه خواهند پرداخت.
  • نکتۀ مهم و قابل توجه این است که حوزه‌های علمیه برای انواع استعدادها شغل‌های متنوع و ارزشمند ارائه می‌کند. یعنی وقتی عالم دینی شدی بنا بر استعداد و توانایی‌های خاص خودت می‌توانی از تحصیل در انواع شاخه‌های علوم دینی تا انواع خدمات از قبیل تحقیق و پژوهشگری، تبلیغ و نویسندگی، تدریس و امامت جماعت، و انواع فعالیت‌های فرهنگی را در جامعه انجام دهی. کسی در طلبگی نباید نگران آیندۀ شغلی خودش باشد.

طلبگی به چیزی بیش از علاقه نیاز دارد

  • البته تحصیل معارف دینی لیاقت هم می‌خواهد. ما برای تحصیل علوم دینی، نیاز به انسان‌های شایسته و شریف داریم و خداوند هم خیلی در این زمینه سختگیر است. یعنی خداوند در پذیرش افراد لایق در این زمینه خیلی سختگیر است و هر کسی را نمی‌پذیرد. هر چند ممکن است کسانی باشند که نفوذی باشند و یا پس از حضور در حوزه ممکن است به دلائلی لیاقت خود را از دست بدهند، ولی غالباً هر کسی راه به چنین جایگاهی پیدا نمی‌کند.
  • گاهی انسان خود را لایق نمی‌بیند ولی علاقمند است در این راه قدم بگذارد. در این صورت باید با توسل به ائمۀ هدی(ع) و تضرع در خانۀ خدا لیاقت را طلب کند و متواضعانه و متوکلانه قدم در این راه بگذارد. هرچند اساساً کسی نمی‌تواند به طور قاطع خود را لایق چنین جایگاهی ببیند که عُجب به دنبال خواهد آورد، ولی نباید کسی خود را به این دلیل از ورود به سلک روحانیت محروم نماید. همین‌که حاضر باشد ضرورت‌ها را بپذیرد کافی است.
  • هر شغلی نیاز به علاقه هم دارد ولی در مورد طلبگی به چیزی بیش از علاقه نیاز هست؛ و انسان باید به راه و رسالت طلبگی معتقد و عاشق باشد تا توفیقات لازم را در این زمینه کسب نماید. 

دریافت در قالب PDF در ابعاد A4

دریافت در قالب PDF در ابعاد A5

۳۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۷/۱۰
مجید شهشهانی