علیرضا پناهیان

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خط امام» ثبت شده است

در حرم مطهری رضوی در جمع مسئولان بسیج دانشگاه‌ها

به دلیل رشد ولایتمداری، سرعت زمانۀ ما در روشن شدن حقّ بسیار زیاد است/ به کسانی که می‌گفتند: «ما اسلحه نداریم که جنگ را ادامه دهیم!» باید مقاومت غزّه را نشان داد/ استمرار و توسعۀ ولایتمداری در تعامل سازندۀ مؤمنین با یکدیگر است/ چرا بعضی حزب‌اللهی‌ها زیاد رفیق ندارند و هم‌افزایی نمی‌کنند؟/ فروتنی نسبت به مؤمنین، ویژگی مهم قوم مقدمه‌ساز ظهور است

پناهیان: تفاوت بسیار مهم فضای کنونی نسبت به گذشتۀ تاریخ اسلام، رشد ولایتمداری در میان مومنان است. در صدر اسلام، ولیّ خدا بوده است ولی ولایتمدارانی که پای امر او بایستند نبوده‌اند. ولایتمداری در زمان ما تازه یک‌مقداری رخ نشان داده است؛ همین مقداری که الان می‌بینید و البته هنوز کامل نیست. حالا ببیند اگر این ولایتمداری کامل شود چه خواهد شد! توسعۀ ولایت‌مداری در چیست؟ مسألۀ ولایتمداری فقط در ارادت نسبت به مقام معظم رهبری خلاصه نمی‌شود. هر یک از شما باید ببیند که نسبت به مؤمنین ضعیفی که رفیق شما هستند یا در اطراف شما هستند، چگونه برخورد می‌کند؟ این استمرار ولایتمداری است. ارتباط خوب مومنین با یکدیگر حتی با ضعفای از مؤمنین دلیل صداقت انسان در ولایتمداری است. این تعامل و رابطۀ خوب در بین ولایتمداران، نور و معنویت فوق‌العاده‌ای ایجاد می‌کند و تشعشعات این نور و معنویت، همۀ عالم را تحت تأثیر قرار خواهد داد.

حجت الاسلام علیرضا پناهیان در نخستین دوره کشوری همایش «خط امام» ویژه مسئولان بسیج دانشجویی دانشگاه‌های سراسر کشور که در صحن دارالهدایه حرم مطهر رضوی برگزار شد سخنرانی کرد. در ادامه گزارش مشروح این سخنرانی را می‌خوانید:

پس از انقلاب اسلامی به وضوح می‌بینیم که تغییری در روند حرکت تاریخ به‌وجود آمده است/ این تغییر را باید عمیقاً درک کنیم

  • اگر کسی ایمان و اعتقاد مستحکمی نداشته باشد، وقتی تاریخ اسلام را مطالعه کند و غربت اولیاء خدا و مظلومیت‌ها و محرومیت‌های مؤمنین را ببیند، تقریباً از نصرت و پیروزی اسلام ناامید می‌شود و به پیروزی جبهۀ حق صرفاً به عنوان یک آرمان نگاه خواهد کرد. منتها پس از انقلاب اسلامی، به وضوح می‌بینیم که تغییری در روند حرکت تاریخ به‌وجود آمده است، تغییری که روز به روز بیشتر می‌شود. این تغییر را باید عمیقاً درک کنیم و الّا از زمان عقب خواهیم بود.
  • خصوصاً در این دهۀ اخیر، نسبت به دو دهۀ اول انقلاب، تفاوت‌های فاحشی به‌وجود آمده است. و این تفاوت‌ها عمدتاً در این است که دیگر غربت‌ها و مظلومیت‌های مؤمنین زیاد طول نمی‌کشد، حقّ زیاد پشت پرده نمی‌ماند و چهرۀ نفاق به سهولت و سرعت برملا می‌شود و حقانیت سخنان حق به آسانی به اثبات می‌رسد. حقایقی که یک‌زمانی حتی تصور نمی‌شد قابل «درک» باشند، چه رسد به اینکه قابل «اثبات» باشند، در اوج وضوح و روشنایی قرار میگیرند و به سهولت به اثبات می‌رسند. شما با یک مقایسۀ سادۀ تاریخی به این نتیجه خواهید رسید.
  • یک نمونه از این تفاوت را با این مقایسۀ ساده می‌توان فهمید: ما در جنگ و دفاع مقدس، از میان ارزشمندترین انسان‌های این مملکت، حدود 250 هزار کشته دادیم ولی در کلّ جهان، شاید یک تظاهرات هم به نفع ما برگزار نشد. اما الان برای حدود دو هزار شهید در غزه، تقریباً در تمام نقاط جهان تظاهرات برگزار می‌شود. ببینید اوضاع چقدر نسبت به آن موقع، متفاوت شده است! البته مظلومیت مردم غزه از جهاتی بیشتر است ولی اصل مظلومیت همان است و چه بسا از جهاتی ما مظلوم‌تر بودیم.

امروز حقانیت سخنان حقّ در زمان کوتاهتری به اثبات می‌رسد و نفاق زیاد پشت پرده باقی نمی‌ماند 

  • امروز می‌بینیم که حقانیت سخنان حقّ در زمان کوتاهتری به اثبات می‌رسد و نفاق زیاد پشت پرده باقی نمی‌ماند. یکی از شخصیت‌های با سابقۀ انقلابی که بعد از امام(ره) حاضر نشد از ولایت فقیه تبعیت کند، در جریان دادگاهی که در ارتباط با روزنامۀ او تشکیل شده بود، رسماً گفت: فلسطینی‌ها خودشان می‌خواهند با اسرائیلی‌ها صلح کنند ولی ما در این میان کاسۀ داغ‌تر از آش شده‌ایم و می‌گوییم اسرائیل باید از بین برود؟! آن موقع این صحبت خیلی خطرناک به نظر می‌رسید، ولی پس از مدت کوتاهی ماجرای انتفاضۀ فلسطین و کشتار مردم مظلوم فلسطین شروع شد و در نتیجه زمینۀ ترویج چنین سخنان فریبنده‌ای به طور کلی از بین رفت.
  • کمی قبل از آن هم یک جریان سیاسی در کشور لزوم ارتباط با صدام را مطرح کرده و گفتند: امروز که صدام در مقابل آمریکا ایستاده است مثل خالد بن ولید است و ما باید علیه آمریکا با صدام همدست شویم! این جریان سیاسی در روزنامه‌های خودشان در تقابل با مقام معظم رهبری که موافق همدستی با صدام نبودند، می‌گفتند: امام(ره) از دنیا رفت و مبارزه با آمریکا هم از بین رفت! اما چیزی نگذشت که در جریان قتل‌عام قیام مردم عراق(معروف به انتفاضۀ شعبانیه) توسط صدام، وابستگی تامّ و تمام صدام به آمریکا مشخص شد. و لذا این گروه هم دیگر از شرم نمی‌توانستند سر بلند کند و سخن خود را تکرار کند.
  • چندی پیش برخی جریان‌های سیاسی که راه حل مشکلات را نزدیک شدن به غرب و به طور مشخص آمریکا می‌دانستند، با فاصلۀ چند ماه، الان با دیدن چنین فجایع بزرگی که در غزه در حال رخ دادن است و حمایت‌های صریح غرب و آمریکا از اسرائیل، دیگر روی آن را ندارند که حرف‌های خود را تکرار کنند و کسی جرأت نمی‌کند تمایل خود به سازش با غرب و امریکا را همچون گذشته اظهار نماید.

سرعت زمانۀ ما در روشن شدن و اثبات حقّ، بسیار زیاد است / به کسانی که می‌گفتند: «ما اسلحه نداریم که جنگ را ادامه دهیم!» باید مقاومت غزّه را نشان داد

  • شرایط به گونه‌ای شده که خداوند در مدت زمان کوتاهی حقانیت حق را روشن می‌کند. گویا در شرایط کنونی خداوند دیگر ضرورتی برای صبرهای طولانی نمی‌بیند. و ما در پی هر غربتی منتظریم به سرعت حق آشکار شود و غربت حق برطرف گردد. ما واقعاً داریم در جهان متفاوتی زندگی می‌کنیم.
  • امروز با واقعیت‌های مختلفی که در کمال عظمت دارند خود را به ما نشان می‌دهند حقانیت اموری که در سال‌های قبل پنهان بوده نیز روشن می‌شود. مثلاً امروز به آن کسانی که می‌گفتند: «ما اسلحه نداریم که جنگ را ادامه بدهیم!» می‌توان مقاومت غزّه را نشان داد تا مسأله کاملاً روشن شود. نیاز به توضیح و تفسیر هم نیست. کافی است جنگ 33 روزه حزب الله لبنان را نشان دهیم. اگرچه این همۀ مقاومت‌ها نتیجۀ درس‌هایی است که مسلمانان از مقاومت ایران اسلامی در برابر زورگویان گرفته‌اند.

در مقام کار فرهنگی  از سرعت زمانه عقب هستیم/ اگر ندانیم الان آخرالزمان هست یا نه ولی می‌بینیم که فتنه‌ها موجب رسوایی نفاق می‌شود

  • سرعت زمانۀ ما در روشن شدن و اثبات حقّ، بسیار زیاد است ولی ما در مقام کار فرهنگی از سرعت زمانه به شدت عقب هستیم و به آن نمی‌رسیم. نمی‌توانیم تحولات سریع زمانۀ خود را تحلیل کنیم یا از روند چیرگی حقّ بر باطل تقدیر کنیم. یعنی باز هم بسیاری از اتفاقات از کنار ما عبور می‌کنند و نمی‌توانیم حتی یک جمله دربارۀ آن بگوییم.
  • همین سال گذشته، آمار برخی از فعالیت‌های تکفیری‌ها (در انحراف و جذب کردن افراد به سمت خودشان) خیلی‌ها را نگران کرده بود و می‌گفتند: وقتی یک جریانی بتواند هزاران عامل انتحاری درست کند که خیلی راحت حاضرند دیگر مسلمان‌ها را بکُشند، این خیلی خطرناک است. خیلی‌ها واقعاً نگران این بودند که تکفیری‌ها چقدر می‌توانند گمراهی ایجاد کنند. اما در همین ماجرای اخیر غزه، موضع‌گیری تکفیری‌ها در قبال مسألۀ فلسطین باعث شد که امکان فریب آنها به شدت کاهش پیدا کند و قافیه را ببازند و آبروی خود را به کلی از دست بدهند. هرچند قبل از این هم با احکام مسخره‌ای مثل جهاد نکاح، و اخیراً با حرام خواندن نماز عید فطر، به کلّی آبروی خودشان را برده‌اند. این‌ها لااقل برای فریب دادن مردم هم نمی‌توانند آبروی خودشان را حفظ کنند.
  • سرعت تحولات زمانه، بسیار بالا رفته و همۀ جریانهای باطل خیلی زود آبروی خود را از دست می‌دهند. در این‌جا انسان به یاد این حدیث شریف پیامبر(ص) می‌افتد که فرمود: «در آخرالزمان از فتنه‌ کراهت نداشته باشید که منافقین را نابود و رسوا می‌کند؛ لا تَکرَهُوا الفِتنَهَ فِی آخِرالزَّمانِ فَاِنَّها تُبیرُ المُنافِقِینَ»(کنزالعمال/٣١١٧٠) هر فتنه‌ای در صدر اسلام یا بعد از آن رخ می‌داد، چه بسا تا قرن‌ها باعث غربت اسلام و مؤمنین می‌شد ولی در آخرالزمان هر فتنه‌ای ایجاد می‌شود به سرعت موجب از بین رفتن نفاق می‌شود. اگر ما ندانیم الان آخرالزمان هست یا نه ولی میبینیم که فتنه‌ها موجب رسوایی نفاق می‌شود.
  • مقام معظم رهبری در سخنان خودشان مهمترین گراها و سرنخ‌ها را به ما داد‌ه‌اند. ولی گویی ما با این همه امکانات و مهمات در جبهۀ فرهنگی، نیروی کافی نداریم که دشمن را بزنیم! یکی از این سرنخ‌ها و آدرس‌ها همین بود که اخیراً مقام معظم رهبری در صحبت با دانشجویان فرمودند: «ببینید! دشمن ما این است؛ ببینید چطور دارند از جنایت‌کارهای عالم حمایت می‌کند... ما باید تکلیف خود را با این دشمن روشن کنیم.» (امروز دنیاى استکبار و در رأس آنها آمریکا از این فاجعه‌‌آفرینى، از این جنایت، از این خشونت غیر قابل توصیف حمایت می‌کنند، دفاع می‌کنند...امروز منطق لیبرال‌‌دموکراسى - این منطق و نظام فکرى که امروز کشورهاى غربى بر اساس آن دارند هدایت و اداره می‌شوند - از کمترین ارزش اخلاقى برخوردار نیست. هیچ ارزش اخلاقى در آن وجود ندارد، احساس انسانیت در آن وجود ندارد؛ در واقع دارند خودشان را رسوا می‌کنند، دارند خودشان را در مقابل نگاه قضاوتگرِ امروز ملتهاى دنیا و فرداى تاریخ، رسوا می‌کنند. ما این را به‌‌عنوان یک تجربۀ مهم باید براى خودمان حفظ کنیم و آمریکا را بشناسیم. آمریکا این است، نظام لیبرال‌‌دموکراسى این است. این در عمل ما، در قضاوت ما، در برخورد ما، اثر خواهد گذاشت و باید اثر بگذارد... در تحلیل‌‌هایمان، در قضاوتهایمان، در عملکردمان بفهمیم با چه کسى طرفیم و اینهایى که در مقابل ما قرار می‌گیرند چه کسانى هستند؛ تَهِ فکرشان چیست؛ ما باید تکلیف خودمان را مشخص بکنیم...؛ بیانات 1/5/93)
  • این گِرا و آدرسی که مقام معظم رهبری به ما می‌دهند آن‌قدر باید برای ما مهم باشد که بتوانیم بسیاری از مشکلات فکری فرهنگی و سیاسی جهان اسلام و جامعۀ خودمان را با آن حل کنیم؛ و از این نقطه به دشمن ضربه بزنیم. چون در این صورت دیگر هیچ نوعی از گرایش به غرب، نمی‌تواند سر بلند کند و در کلّ جهان هم هیچ کسی روی سخنان آمریکا حساب نخواهد کرد.

فتنه‌های امروز، نفاق در فضای کفر و نفاق در جهان اسلام و نفاق در جامعۀ ما را نابود می‌کند

  • امروز داریم می‌بینیم که فتنه‌ها دارد منافقین را نابود می‌کند؛ هم نفاق در فضای کفر و هم نفاق در فضای اسلام را نابود می‌کند. یعنی هم نفاق امریکایی‌ها تحت عنوان دموکراسی و حقوق بشر را نابود می‌کند و هم انواع نفاق در جهان اسلام را، و هم نفاق در جامعۀ ما را. امروزه حتی برخی از فتنه‌ها قبل از شروع شدن و شکل گرفتن، از بین می‌روند. و اگر هم هر فتنه‌ای آغاز شود، زمان زیادی طول نمی‌کشد که از بین می‌رود. به عنوان نمونه آیا با این رسوایی آمریکا در زمینۀ حقوق بشر در حمایت از کشتار غزه، در جهان کسی هست که سخنان آمریکا علیه حقوق بشر در ایران را بپذیرد؟!
  • این سرعتی است که خداوند به تاریخ داده است. با این حساب، دیگر جای نگرانی و حزن و اندوه برای طولانی شدن دوران آشکار شدن حق وجود ندارد. مقام معظم رهبری در سالهای اخیر بارها در سخنان خودشان به وعدۀ نصرت الهی اشاره و تصریح کرده‌اند و به این آیه قرآن اشاره فرموده‌اند: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدامَکُمْ»(محمد/7)

الان افکار عمومی مردم منطقه و دنیا آمادۀ شنیدن حق است؛ از این فرصت استفاده کنید

  • یک نمونۀ دیگر نیز همین محکوم کردن جنایات غزّه توسط شاه عربستان سعودی است، البته با تأخیر بسیار زیاد! (فارس-13930510000450 و انتخاب- 174599) این مسأله هم خبر از رسوایی و نابودی اینها دارد؛ اینهایی که مفتی‌های‌شان همین چند روز قبل می‌گفتند اولویت ما اسرائیل نیست و تظاهرات علیه اسرائیل حرام است، حالا به فاصلۀ چند روز به قدری مفتضح شده‌اند که مجبور شده‌اند برای جلوگیری از بی‌آبرویی بیشتر چنین بیانیه‌ای بدهند. اینها دارند به زباله‌دانی تاریخ می‌پیوندند.
  • متاسفانه ما از این فضا عقب هستیم و نمی‌توانیم از آن بهره‌برداری کنیم. بیایید به فعالیت بپردازیم و از این سرزمین حاصل خیز استفاده کنیم. اگر 24 ساعته هم در این زمینه کار کنیم، باز هم وقت کم می‌آوریم. الان افکار عمومی مردم اروپا، آمریکا، آمریکای لاتین، و همین منطقۀ خودمان آمادۀ شنیدن سخنان حق شماست. باید از این فرصت استفاده کنید. وقت این رسیده که در چند پاراگراف کلّ فلسفۀ انقلاب اسلامی را برای تمام مردم جهان بگویید. الان وقت آن است که دفاع مقدس را به مردم جهان معرفی کنید؛ چون الان می‌فهمند و می‌پذیرند.

چرا سرعت اثبات حقّ و رسوایی منافقین بالا رفته است؟

  • فضای تاریخ واقعاً عوض شده است و شاید یکی از معانی «پیچ تاریخی» همین باشد. یعنی دیگر تاریخ مثل گذشته‌ها به نفع ظالمان، تا مدتهای طولانی ورق نخواهد خورد. اما سؤال این است که چرا فضا این‌طور شده است؟ چرا سرعت اثبات حقانیت و روشن شدن حقّ و منکوب شدن باطل و رسوایی منافقین بالا رفته است؟
  • در پاسخ به این سؤال نمی‌توانیم به همین سادگی بگوییم: خداوند تصمیم گرفته است روش خود را تغییر دهد! چون خداوند با یک‌سری قواعد کار می‌کند و جهان را طبق یک سنت‌هایی اداره می‌کند. همچنین در پاسخ به این سؤال نمی‌توانیم صرفاً خوب بودن رهبران خودمان را مطرح کنیم، چون در تاریخ اسلام، غربت و مظلومیت رهبران بزرگی مثل امیرالمؤمنین(ع) و اباعبدالله(ع) را دیده‌ایم و الان رهبران ما خودشان را شاگردان مکتب امیرالمؤمنین(ع) و اباعبدالله(ع) می‌دانند.
  • قطعاً یک اتفاقی در عالم افتاده است که این سرعت بالا رفته است؛ کانون مرکزی این اتفاق «ولایتمداری» است. ولایتمداری مردمی که مقاومتشان هم مرهون این ولایتمداری بود که درس‌آموز ملت‌ها شدند.

تفاوت فضای امروز با گذشتۀ تاریخ، رشد ولایتمداری است

  • تفاوت بسیار مهم فضای کنونی نسبت به گذشتۀ تاریخ اسلام، رشد ولایتمداری در میان مومنان است. در صدر اسلام، ولیّ خدا بوده است ولی ولایتمدارانی که پای امر او بایستند نبوده‌اند. ولایتمداری در زمان ما تازه یک‌مقداری رخ نشان داده است؛ همین‌مقداری که الان می‌بینید و البته هنوز کامل نیست. حالا ببیند اگر این ولایتمداری کامل شود چه خواهد شد! «باش تا صبح دولتش بدمد؛ کاین هنوز از نتایج سحر است»
  • قرآن، نماز، روزه و سایر بخش‌های دین، از قبل هم بوده است و این تفاوت ناشی از این بخش‌های دین نیست. این موضوعِ ولایتمداری است که توانسته است این‌قدر در تاریخ جهان تغییر و تحول ایجاد کند. و شما می‌دانید که امامت اصل و اساس اسلام است(امام رضا(ع): إِنَّ الْإِمَامَةَ أُسُّ الْإِسْلَامِ النَّامِی وَ فَرْعُهُ السَّامِی؛ کافی/1/200)
  • ولایتمداریِ یک قوم و حرمت‌گزاری برای امر ولایت آثار و برکات بیشماری در جهان به جای می‌گذارد، و محدود به همان منطقه باقی نمی‌ماند. اگر فتنۀ 88 را از زاویۀ ولایتمداری نگاه کنید، می‌بینید که نه‌تنها شعار توهین به اصل ولایت فقیه و شخص ولایت فقیه در این مملکت نگرفت، بلکه یک خروشی در این مملکت در جهت تثبیت ولایتمداری ایجاد کرد و این نور ولایتمداری باعث شد که نصرت خدا به دنبال بیاید. شما یک فتنه‌ای که علیه نظام ولایی بود را پشت سر گذاشتید، خدا تمام جهان را به نفع شما تغییر داد؛ یعنی آثار و برکاتش فقط در همین منطقۀ خودمان هم باقی نماند. ولایتمدارانی که در همین یک‌سال اخیر در منطقه ظهور کرده‌اند را نگاه کنید. تقریباً در تمام خاورمیانه در یک‌سال اخیر، آمار ولایتمداران نسبت به سال‌های گذشته چند برابر شده است. این ولایتمداران هم با یک احترام خاصی از مقام ولایت سخن می‌گویند، ببینید نور این ولایتمداری در جهان چه خواهد کرد! این یک واقعیت در عالم است هرچند در محاسبات بعضی‌ها نمی‌آید.

توسعۀ ولایتمداری در چیست؟/ ولایتمداری در تبعیت از ولیّ زمان خلاصه نمی‌شود؛ رکن دوم ولایتمداری «ارتباط ولایتمداران با یکدیگر» است

  • سؤال این است که الان ما در قبال این مسأله باید چکار کنیم؟ طبیعتاً باید این ولایتمداری را توسعه دهیم، اما توسعۀ ولایتمداری در چیست؟ ولایتمداری در تبعیت از ولیّ زمان خلاصه نمی‌شود؛ البته رکن اول ولایتمداری تبعیت توام با بصیرت و اقبال دل‌ها نسبت به جایگاه ولیّ زمان و اقناع اندیشه‌هاست. اما رکن دوم ولایتمداری «ارتباط ولایتمداران و مؤمنین با یکدیگر» است. کمااینکه خداوند می‌فرماید: «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ»(فتح/29) در این‌جا «رُحَماءُ بَیْنَهُمْ» به همین مسأله اشاره دارد.
  • شخصی نزد امام محمد باقر(ع) آمد و گفت: شما قیام کنید؛ ما تعداد زیادی هستیم که آماده‌ایم از شما تبعیت کنیم. حضرت فرمودند: آیا این‌گونه هست که یکی از شما بدون اجازه به سراغ کیف پول(جیب) برادر دینی‌اش برود و به مقدار نیازش پول بردارد؟ عرض کرد: خیر. حضرت فرمود: یاران قائم ما این‌گونه هستند که به سراغ کیف پول برادرشان می‌روند و به مقدار نیاز از آن برمی‌دارند و برادرشان هم مانع نمی‌شود(قِیلَ لِأَبِی جَعْفَرٍ ع: إِنَّ أَصْحَابَنَا بِالْکُوفَةِ لَجَمَاعَةٌ کَثِیرَةٌ فَلَوْ أَمَرْتَهُمْ لَأَطَاعُوکَ وَ اتَّبَعُوکَ قَالَ: یَجِی‏ءُ أَحَدُکُمْ إِلَى کِیسِ أَخِیهِ فَیَأْخُذُ مِنْهُ حَاجَتَهُ؟ فَقَالَ: لَا... إِذَا قَامَ الْقَائِمُ جَاءَتِ الْمُزَامَلَةُ وَ أَتَى الرَّجُلُ إِلَى کِیسِ أَخِیهِ فَیَأْخُذُ حَاجَتَهُ فَلَا یَمْنَعُهُ‏؛ اختصاص شیخ مفید/ص24) یعنی ممکن است شما از امام خودتان تبعیت کنید ولی رابطۀ شما با همدیگر هنوز در حدّ مطلوب و ایده‌آل نیست. شما ببینید آیا ما به این‌جا رسیده‌ایم که انتظار داریم امام زمان(ع) تشریف بیاورد؟!

نحوۀ برخورد شما با سایر مؤمنین، در واقع استمرار ولایتمداری شماست/ ارتباط خوب مؤمنین با یکدیگر حتی با ضعفای از مومنین دلیل صداقت در ولایتمداری است

  • این ارتباط مؤمنین با یکدیگر در کجا باید درست شود؟ طبیعتاً باید در میدان کار و تلاش و فعالیت درست شود. اگر همۀ شما بیکار باشید و فعالیت نکنید، هیچ‌وقت با هم اختلاف پیدا نخواهید کرد! مهم این است که در جریان کار و فعالیت، خودتان را بسنجید و آفت‌ها و آسیب‌ها، خودشان را نشان دهند.
  • مسألۀ ولایتمداری فقط در ارادت نسبت به مقام معظم رهبری خلاصه نمی‌شود. هر یک از شما باید ببیند که نسبت به مؤمنین ضعیفی که رفیق شما هستند یا در اطراف شما هستند، چگونه برخورد می‌کند؟ این استمرار ولایتمداری است. ارتباط خوب مومنین با یکدیگر حتی با ضعفای از مؤمنین دلیل صداقت انسان در ولایتمداری است.

فروتنی نسبت به مؤمنین، ویژگی مهم قوم مقدمه‌ساز ظهور است

  • خداوند می‌فرماید: «ای مؤمنین! اگر پای دین خودتان خوب نایستید، خداوند یک قوم دیگری را خواهد آورد که آنها را دوست دارد و آنها نیز خدا را دوست دارند، آنها نسبت به سایر مؤمنین فروتن هستند و...؛ یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْکافِرینَ یُجاهِدُونَ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ وَ لا یَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ»(مائده/54) این آیه دربارۀ مؤمنینی است که مژدۀ ظهور آنها در آخرالزمان داده شده است. پیامبر(ص) فرمود که این آیه دربارۀ یاران صاحب‌الزمان(ع) نازل شده است و وقتی از پیامبر(ص) پرسیدند آنها از کدام قوم هستند ایشان به ایرانی‌ها(قوم سلمان فارسی) اشاره فرمود(نزلت فی القائم و أصحابه الذین‏ یُجاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ لا یَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ... سئل عن هذه الایة فضرب بیده على عاتق‏ سلمان‏ فقال هذا و ذووه؛ تفسیر نورالثقلین/1/641)
  • در این آیه، بعد از اینکه ویژگی محبت بین خدا و این قوم را بیان فرموده، بلافاصله ویژگی بعدی این قوم را بیان می‌فرماید و آن ویژگی این است که «نسبت به دیگر مؤمنین فروتن هستند» و بعد از آن، ویژگی‌های بعدی این قوم را بیان می‌فرماید. جالب این‌جاست که آیۀ بعد از این آیه نیز آیۀ ولایت امیرالمؤمنین(ع) است(إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ ءَامَنُواْ الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَوةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکَوةَ وَ هُمْ رَاکِعُون؛ مائده/55) و در آیه بعد هم می‌فرماید: «سرانجام غلبه با حزب خداست؛ فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَلِبُون»(مائده/56)

چرا بعضی حزب‌اللهی‌ها زیاد رفیق ندارند و هم‌افزایی نمی‌کنند؟/ تعامل خوب و سازندۀ مؤمنین با یکدیگر استمرار ولایتمداری است

  • چرا بعضی حزب‌اللهی‌ها زیاد رفیق ندارند؟ بعضی‌ها آن‌قدر گوشت‌تلخ هستند که نمی‌شود به آنها نزدیک شد! بعضیها ساز خودشان را می‌زنند و با همدیگر هم‌افزایی نمی‌کنند. به تیم‌های همدیگر کمک نمی‌کنند، به رونق گرفتن بیشترِ هیات‌های همدیگر کمک نمی‌کنند. مثلاً گروهی که دعای ندبه می‌گیرند، به گروهی که دعای توسل می‌گیرند کمک نمی‌کنند. یا مثلاً کسانی که در زمینۀ قرآن کار می‌کنند به کسانی که در زمینۀ مهدویت کار می‌کنند، کمک نمی‌کنند.
  • وجود این هم‌افزایی و این تعامل خوب و سازنده در بین مؤمنین، ادامه و استمرار ولایتمداری است. اگر کسی اهل تعامل بسیار خوب و سازنده با مؤمنین بود، این نشانۀ ولایتمداری اوست. کما اینکه امروز آن‌قدر حقّ واضح و آشکار شده است که اگر کسی مرگ بر اسرائیل بگوید، دیگر هنر نکرده است. کسی هم که به فقط به ولیّ ارادت داشته باشد، دیگر هنر نکرده است؛ باید دید آیا اهل تعامل خوب با ولایتمداران و دیگر مردمان هست یا نه؟

رابطۀ سازندۀ بین ولایتمداران نور و معنویت فوق‌العاده‌ای ایجاد می‌کند که همۀ عالم را تحت تأثیر قرار می‌دهد

  • استمرار ولایت‌پذیری و ولایتمداری در تعامل و رابطۀ خوب در بین ولایتمداران است. این رابطه، نور و معنویت فوق‌العاده‌ای ایجاد می‌کند و تشعشعات این نور و معنویت، همۀ عالم را تحت تأثیر قرار خواهد داد.
  • خداوند در آیۀ آخر سورۀ آل‌عمران می‌فرماید: «ای مؤمنین، صبر کنید(تک‌تک شما باید صابر باشید) و با هم صبر و مقاومت کنید، و هم‌افزایی کنید؛ یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا»(آل‌عمران/200) ما فکر می‌کنیم اگر تک تک مردم صابر باشند، یک جامعۀ صابر خواهیم داشت در حالی که این کافی نیست، بلکه علاوه بر اینکه هر یک از ما باید صابر باشیم، باید «با هم صبر کنیم». یعنی زندگی فردیِ خوب فایده ندارد، زندگی جمعیِ خوب لازم است.
  • در این آیه «رابطوا» یعنی هم‌افزایی کنید. بالاخره خداوند به هر کسی یک‌ توانایی‌ها و استعداد‌هایی داده است که مؤمنین باید این‌ها را به‌اشتراک بگذارند، یعنی نیروهای خودشان را روی هم جمع کنند. البته این نیاز به از خودگذشتگی دارد، چون در این میان امتیازات شخصی شما حذف می‌شود و ممکن است شما دیده نشوید. اگر یک حزب‌اللهی‌ در این جهت تلاش نکند که عُرضه‌‌های خودش را در کارهای دیگران پنهان کند، حتماً دچار خودخواهی و کار ناخالص خواهد شد.
  • یکی از اتفاقاتی که در جبهه‌های دفاع مقدس افتاده بود، ارتباط رزمندگان با همدیگر بود. بعید می‌دانم کسی توانسته باشد رفاقت و محبت شدید بین رزمندگان را برای دیگران ترسیم کند. البته در دفاع مقدس این محبت و ارتباط قوی بین هم‌رزمان طبیعی بود ولی ما الان هم باید بین خودمان همان فضا را ایجاد کنیم. این محبت شدید بین مؤمنین باید خودش را در ارتباط‌ها و در اتحادها نشان دهد. همین رفاقت‌ها شعاعی از نور را ایجاد می‌کند و دیگران را هم جلب می‌کند. این رفاقت‌ها، تواضع‌آفرین است و نشأت‌گرفته از بذر تواضع است و اگر نباشد، غرور و کبر و خودپسندی در چهره‌ها دیده خواهد شد.
  • ولایتمداری اصحاب امام حسین(ع) در کربلا، در ارادتمند آنها به امام حسین(ع) خلاصه نمی‌شد. بلکه نقطۀ لطیف ولایتمداری آنها در این تجلی پیدا می‌کرد که اجازه ندهند حتی یکی از بچه‌های امام حسین(ع) و بنی‌هاشم قبل از شهادت آنها به میدان برود...
۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۵/۱۴
مجید شهشهانی

در نشست سالانه انجمن اسلامی مستقل

مهمترین اشتباه تمام سیاسیونی که ریزش کردند، بی‌توجهی به مقدرات الهی بوده است/ به دلیل عوامل تقدیری الهی امکان انحراف از خط امام به شدت کاهش پیدا کرده/ امروز نتیجۀ سازش با دشمن، ورود تروریست‌ها به کشور است/ از گویندۀ «ما در حال تمرین دموکراسی هستیم» بپرسید «آیا هنوز از دموکراسی غربی دفاع می‌کنید؟!»/ آیا مردم فرانسه و آمریکا رأی داده‌اند که این‌قدر جنایت بشود؟!

حجت الاسلام علیرضا پناهیان با حضور در چهاردهمین نشست سالانه اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان دانشگاه‌های سراسر کشور که در دانشگاه تربیت مدرس برگزار شد، به سخنرانی پرداخت. پناهیان با اشاره به اهمیت امور تکوینی و تشریعی در سرنوشت انسان، ضمن برشمردن برخی از نتایج بی‌توجهی به مقدرات الهی در برنامه‌ریزی و محاسبات سیاسی، به تبیین نقش مقدرات الهی در پیشبرد جبهۀ حق پرداخت و به نمونه‌هایی اشاره کرد. در ادامه فرازهایی از سخنان ایشان را می‌خوانید:

 

دریافت در قالب PDF در ابعاد A4

دریافت در قالب PDF در ابعاد A5

 

دانلود (10 مگابایت)

 

امور تکوینی و امور تشریعی دو امر از جانب خداوند هستند که در سرنوشت انسان و جامعه مؤثرند

  • ما در زندگی با دو نوع امر الهی مواجه هستیم که در سرنوشت ما مؤثرهستند؛ 1- امور تکوینی الهی و 2- امور تشریعی خداوند
  • امور تکوینی در کنار امور تشریعی دو امری هستند که از جانب پروردگار متعال وجود یک انسان و یک جامعه را احاطه می‌کنند. یعنی همانطور که امور تشریعی و دستورات الهی، خواست پروردگار عالم هستند و در سرنوشت و حیات بشر تعیین‌کننده هستند، امور تکوینی و تقدیری نیز همین طور هستند.
  • دستوراتی که خداوند به ما می‌دهد دو نوع است، یکی دستورات عمومی که برای همۀ ما یکسان است و دیگری دستورات اختصاصی که با توجه به ویژگی‌های شخصیتیِ هر کسی، مخصوص هر فردی است. مثلاً دستور عمومی همۀ ما نماز است ولی دستور اختصاصی یک جوان، مثلاً ممکن است این باشد که اگر مادرش راضی نباشد حتی به خاطر درس یا کار هم نباید مسافرت کند.
  • دستورات «عمومی» و «اختصاصی» جزء امور تشریعی خداوند هستند ولی این امور تشریعی در شرایطی به ما می‌رسد که امور تکوینی و تقدیری خدا نیز از قبل برای ما معیّن شده است. مثلاً گاهی شرایط و مقدرات ما به‌گونه‌ای رقم می‌خورد که اجرای دستورات الهی که در شرایط عادی برای ما راحت به نظر می‌رسید، ناگهان برای ما خیلی سخت می‌شود. به عنوان مثال یک خانم یا آقایی، ممکن است همسری نصیبش شود که خیلی بداخلاق است لذا صبر کردن یا مدارا کردن با او خیلی سخت می‌شود ولی همان خدایی که مقدر کرده این همسر نصیبِ او شود، همان خدا دستور به صبر و مدارا داده است.

مهمترین اشتباه تمام سیاسیونی که ریزش کردند، بی‌توجهی به مقدرات الهی بوده است / جوامع بشری، اسیر دو نوع اوامر الهی هستند؛ تشریعی و تکوینی

  • بر اساس روایات ما، اگر کسی از عوامل تشریعی فرار کند و مثلاً در جایی که لازم بوده مبارزه با نفس کند، این کار را انجام ندهد و دچار معصیت شود، عوامل تکوینی و تقدیری خداوند او را تحت فشار قرار خواهد داد و او مجبور به مبارزه با نفس خواهد شد، بدون اینکه اجری داشته باشد.(مثلا: رسول خدا(ص): مَنْ مَنَعَ مَالَهُ مِنَ الْأَخْیَارِ اخْتِیَاراً صَرَفَ اللَّهُ مَالَهُ إِلَى الْأَشْرَارِ اضْطِرَاراً؛جامع الاخبار/178 و امام صادق(ع): مَا مِنْ عَبْدٍ یَمْنَعُ دِرْهَماً فِی حَقِّهِ إِلَّا أَنْفَقَ اثْنَیْنِ فِی غَیْرِ حَقِّهِ؛ کافی/3/504) انسان‌ها در اینکه امر خدا را اجرا کنند، تا حدی از آزادی برخوردار هستند. انسان‌ها در اینکه بتوانند شرایط اجرای امر خدا را فراهم کنند، آزادی مطلق ندارند و تا حدّی تأثیرگذار هستند.
  • انسا‌ن‌ها و جوامع بشری، اسیر دو نوع اوامر الهی هستند؛ هم عوامل تشریعی و هم عوامل تکوینی. اگر کسی به عنوان یک نیروی مذهبی و معتقد که برای اوضاع سیاسی کشور خود برنامه‌ریزی می‌کند، فقط بخواهد روی عوامل تشریعی حساب باز کند، دچار اشتباه شده است چون عوامل تکوینی و تقدیری را نادیده گرفته است.
  • در شرایط سیاسی جامعه نیز این دو نوع عوامل تکوینی و تشریعی در کنار همدیگر تأثیر دارند. در طول این سال‌ها ثابت شده که حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری در مقام رهبری و مدیریت کلان جامعه به هر دو نوع عوامل تکوینی و تشریعی توجه دارند. یعنی هم به مقدرات الهی نگاه می‌کنند و هم به اوامر الهی توجه دارند؛ و همین مسأله است که حضرت امام(ره) را در برقراری این انقلاب و استقرار نظام جمهوری اسلامی موفق کرده و رهبری معظم را از همۀ مراحل حساس و خطرناک عبور داده است.
  • هر شخص یا جریان سیاسی که در این انقلاب دچار اشتباه و بعد دچار ریزش شده است، مهمترین بخش اشتباهش درنظر نگرفتن عوامل تقدیری و تکوینی الهی بوده است. ممکن است کسانی که انحراف سیاسی پیدا کردند یک جاهایی امر خدا را اطاعت نکرده باشند، ولی در امور سیاسی، عدم اطاعت از امر خدا بدتر از بی‌توجهی به مقدرات الهی نیست.

در محاسبۀ رفتار سیاسیونی که غلط می‌اندیشند و غلط رفتار می‌کنند باید تقدیرات الهی را هم در نظر گرفت

  • بعضی از سیاسیون بوده‌اند که سخنانی گفته‌اند و کارهایی کرده‌اند که رأی مردم را به طرف خودشان کشیده‌ و تأثیری بر جامعه گذاشته‌اند تا به نتیجۀ مورد نظر خود برسند. یعنی تصمیمی که گرفته‌اند غلط بوده و خلاف امر خدا بوده است، چون به سیاست و قدرت نگرش غیرالهی داشته‌اند و انگیزۀ سالمی نداشته‌اند. تا اینجا زیاد مهم نیست، مهم این است که آنها درنظر نگرفته‌اند که در کدام شرایط تکوینی و تقدیری می‌خواهند این اهداف شوم خود را محقق کنند. یعنی تصور کرده‌اند به راحتی می‌توانند نافرمانی خدا را بکنند و موفق هم بشوند! آنها به این نکته توجه ندارند که شرایط تکوینی و تقدیری که در دست آنها نیست، و لذا اوضاع-بر اساس خواست و تقدیر الهی- به‌گونه‌ای پیش می‌رود که زیر پای انواع و اقسام جریان‌های انحراف‌یافته را خالی می‌کند و پیش‌فرض‌ها و پیش‌بینی‌هایی که بر اساس آن برنامه‌ریزی و اقدام کرده‌اند را به نفع حق تغییر می‌دهد. یعنی خداوند به دست مقدرات خودش کاری می‌کند که این منحرفین سیاسی به زمین بخورند.
  • در محاسبۀ رفتار سیاسیونی که غلط می‌اندیشند و غلط رفتار می‌کنند باید تقدیرات الهی را هم در نظر گرفت و البته در رفتارهای سیاسیون و افراد خوب هم باید این تقدیرات را در نظر گرفت. لذا مقام معظم رهبری بارها تصریح می‌فرمایند باید به درِ خانۀ خدا برویم و به نصرت الهی امید داشته باشیم. و بارها این آیه را فرموده‌اند که: «إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ» (محمد/7) چون مقدرات عالم دست خداست. البته باید محاسبات خود را انجام دهیم، ولی در این محاسبات، غیر از ضرورت اطاعت امر خدا، ضرورت عملی شدن عوامل تکوینی و تقدیری خدا را هم در نظر بگیریم.

عوامل تقدیری خداوند بسیاری از مسائل را به نفع جبهۀ حق حل کرده است

  • گذشت زمان و عوامل تقدیری خداوند بسیاری از مسائل را خود به خود به نفع جبهۀ حق حل کرده است. به عنوان مثال، یک آقای روحانی‌ای که بعد از حضرت امام(ره) غیرولایی عمل می‌کرد و غیرولایی سخن می‌گفت، در جریان یک دادگاهی، گفت: «چرا ما در مخالفت با اسرائیل، کاسۀ از آش داغ‌تر شده‌ایم و از خودِ فلسطینی‌ها جلوتر زده‌ایم؟! آنها خودشان دارند با اسرائیل کنار می‌آیند ولی ما می‌گوییم اسرائیل باید از بین برود؟!» این سخن در آن مقطع زمانی خیلی تأثیر بدی در جامعه داشت و این جریان فکری حتی به سمتی می‌رفت که شعار مرگ بر آمریکا را تبدیل به درود بر آمریکا کند! اما وقتی جلوتر آمدیم جریان انتفاضه در فلسطین آغاز شد و دور تازه‌ای از جنایت‌های اسرائیل شروع شد و اسرائیل آن‌قدر خودش را بی‌آبرو کرد که دیگر آن شخصی که در جلسۀ عمومی دادگاه این سخن را گفت شاید دیگر در جلسۀ خصوصی هم جرأت نکند همان سخن را بگوید. در حالی که آن آدم تغییری نکرده است بلکه عوامل تقدیری و مقدرات الهی طوری رقم خورده که این واقعیت را به همۀ مردم نشان داد که در مبارزۀ با استکبار چگونه باید عمل کرد.

امروز عوامل تقدیری باعث شده کسی مثل گذشته نتواند از دموکراسی، جامعۀ مدنی و تمدن غربی دفاع کند

  • به عنوان یک مثال دیگر می‌توانیم به طرفداری کردن عده‌ای از شعارهای جامعۀ مدنی و دموکراسی غربی اشاره کنیم که در کشور ما با افتخار از سوی بعضی‌ها صورت می‌گرفت. به حدّی که در آن دوره، مفاهیم دینی در مقابل آن مفاهیم غربی تحقیر می‌شدند و حتی کار را به توهین به مفاهیم دینی می‌کشاندند. گرچه در آن مقطع زمانی تا حدّی بحث با آنها به صورت علمی دنبال شد، ولی امروز گذشت زمان باعث شده که دیگر کسی به آن صراحت نتواند از تمدن و تفکر غربی دفاع کند. چون الان جنایت‌هایی که دموکراسی غربی در جهان انجام داده است به حدّی آشکار است که دیگر کسی رویش نمی‌شود، از دموکراسی غربی دفاع کند. البته آن آدم‌ها اصلاح نشده‌اند بلکه اوضاع زمانه به‌گونه‌ای شده است که دیگر نمی‌شود آن سخنان غلط را به زبان جاری کرد و این نصرت خداوند است که شرایط را طوری تغییر داده است که دیگر نشود آن اشتباه را تکرار کرد.

ما الان نگران سازش با غرب نیستیم، چون الان دشمن ما به مراتب وحشی‌تر و رسواتر از قبل شده/کسی نمی‌تواند با این دشمن سازش کند/کمک عوامل تقدیری برای تحقق عوامل تشریعی

  • به عنوان مثالی دیگر، همین الان بعضی‌ها نگران سازش با غرب هستند و می‌پرسند: قضیۀ سازش با غرب چه می‌شود؟ در پاسخ می‌گوییم: ما الان برای بحث سازش با غرب نگرانی نداریم، چون الان دشمن ما به مراتب وحشی‌تر از 30سال، 20سال و بلکه 10 سال قبل شده است. الان دشمن ما آن‌قدر رسواتر دارد عمل می‌کند که دیگر کسی در خواب هم نمی‌تواند ببیند که با این دشمن به شدّت پست‌فطرت و جنایتکار سازش کند.

امروز؛ سازش با دشمن، منجر به ورود تروریست‌ها به کشور می‌شود/ امروز لازمۀ سازش با دشمن، تقاضای تسلیم زنان و کودکان لبنانی به تروریست‌ها است

  • البته الان امکان سازش با دشمن هم وجود ندارد، چون الان سازش با دشمن، در یک دومینوی بسیار کوتاه به اینجا منجر می‌شود که تروریست‌هایی که در سوریه جنایت می‌کنند را به کشور خودمان راه بدهیم؛ الان سازش با دشمن معنایش این است. البته یک زمانی بود که اگر می‌خواستیم با دشمن سازش کنیم، برای امیتاز دادن به دشمن، مثلا باید به حزب الله لبنان پیشنهاد می‌کردیم کمی از مواضع خود کوتاه بیاید. آن موقع برخی جرأت می‌کردند این تقاضا را بکنند، کما اینکه بعضی‌ها می‌رفتند و می‌گفتند! ولی الان اگر بخواهیم در مقابل دشمن کوتاه بیاییم و سازش کنیم، باید از حزب الله بخواهیم به تروریست‌ها اجازه بدهد که بیایند و سر آنها را ببُرند، کودکانشان را اعدام کنند و هر جنایتی را انجام دهند! امروز چه کسی می‌تواند از حزب الله لبنان چنین تقاضایی داشته باشد و از آنها بخواهد در مقابل تروریست‌های جنایتکار، ذلیل و دست‌بسته باشند؟!!
  • شرایط امروز دیگر مانند شرایط گذشته نیست که امکان آن درجۀ کم از سازش (که شاید قبلاً امکان داشت، هرچند غلط بود) قابل تحقق باشد. امروز شرایط عوض شده است و این یعنی عوامل تقدیری و تکوینی الهی به میدان آمده‌اند و تمرّد از عوامل تشریعی خدا دیگر اثر چندانی در عالم ندارد. این است که رسول خدا(ص) می‌فرماید: «از فتنه‌های آخرالزمان اکراه نداشته باشید، چون این فتنه‌ها منافقین را رسوا می‌کند؛ لا تَکرَهُوا الفِتنَةَ فی آخِرِ الزمانِ فإنّها تُبِیرُ المُنافِقینَ»(میزان الحکمه/حدیث15748) و امام صادق(ع) می‌فرماید: «تمنا کنید فتنه را، چون فتنه موجب نابودى ستمگران و پاک شدن زمین از لوث وجود فاسقان می‌شود؛ تَمَنَّوُا الْفِتْنَةَ، فَفِیهَا هَلَاکُ الْجَبَابِرَةِ، وَ طَهَارَةُ الْأَرْضِ مِنَ الْفَسَقَة«(امالی طوسی/ص700)

بعضی‌ها که ادعای انقلابی‌گری داشتند، می‌گفتند «ما نباید خودمان را خرج سوریه کنیم»!/آیا آنها امروز که نتیجۀ فتنه‌های سوریه را می‌بینند شرمنده نمی‌شوند؟!

  • بعضی‌ها که ادعای حزب‌اللهی‌گری و مبارزه با استکبار هم داشتند در آغازِ مشکلاتی که در سوریه پدید آمده بود، می‌گفتند «ما نباید خودمان را خرج سوریه کنیم»! آنها عمق فاجعه و نهایت دومینویی که دشمن در سوریه آغاز کرده بود را نمی‌دیدند. لذا آنها در مناسبات سیاسی خودشان، اصلاً به حمایت از خط مقاومت که جبهۀ اصلی آن در سوریه گشوده شده، بها ندادند. آیا الان که آنها دارند نتیجۀ فتنه‌های سوریه و جنایت‌هایی که در سوریه انجام می‌شود را می‌بینند، شرمنده نمی‌شوند و روی‌شان می‌شود بگویند ما دوسال پیش چنین موضعی داشتیم؟! اینها عوامل تقدیری و تکوینی الهی هستند که شرایط را به نفع عوامل تشریعی تغییر می‌دهند و روز به روز ما با این صحنه‌ها بیشتر مواجه خواهیم شد.

امکان انحراف از خط امام به شدت کاهش پیدا کرده / نگرانی ما به شدّت نسبت به قبل کاهش پیدا کرده

  • باید ببینیم امروز با چه شرایطی در داخل و خارج کشور مواجه هستیم یا خواهیم شد؟ این شرایط تماماً به نفع خط حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری و رهنمودهای ایشان است به حدّی که امکان انحراف از این خط را به شدّت کاهش داده است. لذا ما یک آرامشی پیدا می‌کنیم و در مواجهه با انواع جریانات سیاسی که احیاناً بخواهند خطایی بکنند، (چه در قدرت باشند یا نباشند) با یک طمأنینه‌ای عمل خواهیم کرد و نگرانی ما به شدّت نسبت به قبل کاهش پیدا می‌کند. البته الان هم مثل گذشته امکان خیانت وجود دارد و ما هم باید مراقب باشیم ولی جای نگرانی کمتر از گذشته است.

سؤال اول: آیا الان که شرایط به نفع حق پیش می‌رود اگر ما تلاشی نکنیم اشکالی ندارد؟/ پاسخ: چرا باید اجازه دهیم در کنار ما ظلم رخ دهد؟/خانم‌های اسیر در زندانهای بحرین چه تفاوتی با دختران ما دارند؟ /سخن آیت الله بهجت(ره)

  • در اینجا دو سؤال مطرح می‌شود: سوال اول این است؛ حالا که شرایط دارد به نفع حق پیش می‌رود اگر ما تلاشی نکنیم اشکالی ندارد؟ آیا تکیه به نصرت الهی که خداوند متعال دارد در تنظیم شرایط عالم، ایجاد می‌کند ما را در انجام وظیف سُست نمی‌کند؟ چرا، ما در قبال مظلومین عالم، مسئولیت داریم. ما برای قدرتمند شدن و انگیزه‌مند شدن و سخت‌کوشی در انجام وظایف الهی و تأثیرگذاری بیشتر در امور جامعه و جهان، به سرهای بریده‌ای باید فکر کنیم که در خط مقدم مقاومت دارند مظلومانه از بدن‌ها جدا می‌شوند.
  • کسانی که همه روزه در جریان حملات تروریستی در عراق کشته می‌شوند و جوان‌هایی که در سوریه دارند از ناموس خودشان دفاع می‌کنند چه فرقی با جوانان ما دارند؟ خانم‌هایی که در بحرین در زندان‌ها اسیر هستند با خانم‌های ما و دختران ما چه تفاوتی دارند؟ چرا باید اجازه دهیم در کنار ما ظلم رخ دهد؟ چرا نباید مشکلات کشور خود را به‌گونه‌ای حل کنیم که از اقتدار ملی خودمان برای رفع ظلم در عالم استفاده کنیم؟ ضمن اینکه این دشمن به چیزی کمتر از «نوکری مطلق» راضی نخواهد شد. این سخنی است که آقای بهجت(ره) می‌فرمودند.( دشمنان خارجی، به هیچ حدّی از نوکری، قانع نیستند؛ بلکه نوکر مطلق می‌خواهند.... بنابراین، با دشمنان، مطلقاً نمی‌توان سازش کرد؛) زمزم عرفان(یادداشتهای آقای ری‌شهری از سخنان آیت الله بهجت)، ص291)

ما نگران پیروزی دشمن نیستیم بلکه از شدّت مظلومیت دوستان انقلاب در جهان ناراحت هستیم

  • ما نگران پیروزی دشمن نیستیم-زیرا دشمن در حال نابودی است- بلکه از شدّت مظلومیت دوستان انقلاب در جهان ناراحت هستیم. یعنی بحث این نیست که ما بلند شویم از انقلاب دفاع کنیم تا مبادا انقلاب ما از بین برود، چون انقلاب ما دیگر از بین‌رفتنی نیست، ولی ما شب و روز باید تلاش کنیم تا بتوانیم اوضاع جامعه را بهبود ببخشیم و هیبت جمهوری اسلامی در منطقه صدبرابر شود. باید تلاش کنیم این مظلومینی که دارند سربریده می‌شوند و نوامیسی که دارد به آنها تجاوز می‌شود فقط به این اتهام که در خط مقدم مقاومت قرار دارند و فقط به اتهام اینکه دارند راه امام را طی می‌کنند، نجات پیدا کنند.

مظلومیت مردم سوریه را به جامعۀ دانشگاهی خودتان منعکس کنید/ حوادث، بطلان سخن منتظری و حقانیت امام را روشن کرد

  • امروز شما دانشجویان و تشکل‌های دانشجویی امکانات بسیار خوبی برای خدمت کردن در اختیار دارید که یک درصد آن هم در دهه‌های اول و دوم در اختیار دانشجویان قرار نداشته است. باید از این امکانات در دفاع از حق استفاده کنید و اگر این کار را انجام دهید، احدی از سیاسیون موجود در کشور از هر گروهی که باشند، نمی‌توانند یک سخن باطل را در میان جامعه رواج دهند.
  • به عنوان نمونه، در متن مظلومیت مردم سوریه وارد شوید، و آن را به جامعۀ دانشگاهی خودتان منعکس کنید. جامعۀ دانشجویی اعم از دانشجویان شیعه و سنی، زن و مرد، انقلابی و غیرانقلابی وقتی با این صحنه‌ها مواجه می‌شوند چه قضاوتی خواهند داشت و چه موضِعی خواهند گرفت؟ این کار برای شما دانشجویان هزینۀ چندانی ندارد. یک زمانی اگر یک دانشجو می‌خواست از انقلاب دفاع کند باید به جبهه می‌رفت و قطعه‌قطعه می‌شد و یا با مظلومیت بسیار زیاد کار می‌کرد. در برخی دوران‌های دفاع مقدس دانشجویان انقلابی در دانشگاه مجبور بودند در مقابل کسانی که می‌گفتند «چرا باید جوانان ما بیهوده کشته شوند؟!» از حقانیت جنگ و دفاع مقدس دفاع کنند. ولی آیا الان کسی می‌تواند چنین سؤالی را مطرح کند؟
  • شما فکر می‌کنید، آقای منتظری در آن مصاحبۀ خود چه گفته بودند که امام آرزوی مرگ کردند؟(صحیفۀ امام/ج21/ص330) امام(ره) سعۀ صدر بالایی داشت و اگر کسی یک اشتباهی می‌کرد خیلی با او مدارا می‌کردند و در ارتباط با بسیاری از خیانت‌ها و جنایت‌های افراد مختلف از جمله بنی‌صدر، با آرامش و سعۀ صدر برخورد می‌کردند. اما چرا در مقابل سخنان آقای منتظری، آرزوی مرگ کردند؟ مگر سخنان او چقدر اهمیت داشت که امام به خاطرش آرزوی مرگ کردند و در انتهای نامۀ خود به منتظری گفتند: «از خدا مى‏خواهم که به پدر پیر مردم عزیز ایران صبر و تحمل عطا فرماید و او را بخشیده و از این دنیا ببرد تا طعم تلخ خیانت دوستان را بیش از این نچشد.»(صحیفۀ امام/ج21/ص332)
  • حتماً سخنان آقای منتظری، در آن زمان به قدری خطرناک بود که امام(ره) برای اینکه زشتی این حرف را نشان دهد تنها چاره را در این می‌بیند که آروزی مرگ کند. در حالی که آن سخنان، امروز آن‌قدر سخیف است که حتی نیاز ندارد کسی به آن جواب دهد، چون شرایط عوض شده و اتفاقات و حوادث موجب شده حقانیت مسیر ما و خط امام خیلی بهتر از گذشته دیده شود؛ اینها کمک‌های تقدیری خداست. اگر آن موقع کسی می‌خواست در مقابل سخن آقای منتظری بایستد و بطلان آن حرف را برای مردم جابیاندازد و حقانیت موضع امام را برای مردم توضیح دهد، خیلی سخت بود.

امروز تنها مشکلی که داریم، کم‌کاری ما در نشان دادن حقّ است / امثال اوباما چیزی بیش از یک عده عروسک‌های خیمه‌شب‌بازی دروغگو نیستند

  • امروز تنها مشکلی که داریم، کم‌کاری ما در نشان دادن حقّ است. امروز حقّ و حقیقت نمایشگاه‌های بزرگی در اطراف جامعۀ ما ایجاد کرده است، این نمایشگاه‌ها را باید ببینیم. مثلاً در چند روز اخیر، آقای اوباما دربارۀ سوریه سخنانی گفته است. آن‌‌قدر سخنان او برای یک انسان منصف و کمی هوشمند، سخیف است که شکّی باقی نمی‌گذارد که این‌ها چیزی بیش از یک عده عروسک‌های خیمه‌شب‌بازیِ دروغگو نیستند و اصلاً نمی‌شود به آنها حتی به چشم یک عنصر سیاسی نگاه کرد. در پشت پرده یک کسانی هستند که تصمیم می‌گیرند و اینها فقط باید جلوی دوربین‌ها نقش‌ بازی کنند و تمام استعدادهای عالَم را در خدمت قدرت‌های پشت پرده قرار دهند. فقط کافی است سخنان یک هفتۀ اخیر وزیر خارجه و رئیس جمهور آمریکا را ملاحظه کنید و به مردم نشان دهید؛ تا شخصیت سیاسی آنها برای همه مشخص شود. اینها نه تنها نمی‌توانند به عنوان رهبران دنیا مطرح باشند بلکه به عنوان انسان‌های متعادل هم نمی‌توانند مطرح شوند و اگر هم متعادل باشند چون مأمورِ قدرت‌های پشت پرده هستند این‌همه در رفتار و گفتارشان تناقض دیده می‌شود.
  • مثلاً یکی از کارهای سخیف و خنده‌دار غربی‌ها که دیگر هیچ آدم عاقلی فریب آن را نمی‌خورد این است که به تروریست‌ها بمب شیمیایی می‌دهد تا علیه مردم سوریه استفاده کنند و بعد دولت سوریه را متهم به استفاده از بمب شیمیایی می‌کند! این یعنی دیگر باطل نمی‌تواند مانند گذشته به راه خود ادامه دهد و چاره‌ای غیر از این دلقک‌بازی‌ها و کارهای سخیف ندارد و این نصرت الهی برای جبهۀ حق و یکی از مقدمات ظهور است. اینها نمونه‌هایی از حق‌ّ‌هایی است که در مقابل چشمان ما قرار دارد ولی متاسفانه ما در برخورداری از این‌همه حقّ، درست استفاده نمی‌کنیم و نمی‌توانیم با بهره‌گیری از آن، ظلم و مظلومیت را از عالم برطرف کنیم.

از گویندۀ «ما در حال تمرین دموکراسی هستیم» بپرسید «آیا هنوز از دموکراسی غربی دفاع می‌کنید؟!»/ آیا مردم فرانسه و آمریکا رأی داده‌اند که این‌قدر جنایت بشود؟!

  • در شرایط سیاسی جامعۀ ما نیز اتفاق‌هایی افتاده است که می‌توانیم از این اتفاق‌ها بهترین‌ استفاده را برای رشد جامعه انجام دهیم و اگر ضربه بخوریم تنها برای این است که از این امکانات خودمان برای رشد جامعه استفاده نکرده‌ایم. شما دانشجویان، راحت می‌توانید از طریق یک سایت، یک نشریۀ سادۀ دانشجویی، به سراغ افرادی بروید که در سال‌های گذشته دیدگاه‌های نادرستی داشتند؛ باید کلمات قبلی آنها را برایشان بازگو کنید و بپرسید امروز نظرتان راجع به سخنان چهار، یا هشت سال پیش خودتان چیست؟ مثلاً از آن آقایی که می‌گفت «ما داریم به سوی دموکراسی حرکت می‌کنیم» و «ما در حال تمرین دموکراسی هستیم» بپرسید: الان نظرتان راجع به سخنان ده سال پیش خودتان چیست؟ آیا هنوز هم از آن دفاع می‌کنید؟ آیا این دموکراسی در کشورهای غربی جواب داده است؟ این جنایت‌هایی که امروز در جهان شاهدش هستیم، نتیجۀ این دموکراسی نیست؟ این کشور فرانسه و آمریکا که این‌قدر جنایت می‌کنند، آیا مردم فرانسه و آمریکا رأی داده‌اند که این‌قدر جنایت بشود؟ آیا کسانی که در رأس قدرت هستند، نمایندگان واقعی مردم آن کشورها هستند؟ شما که داشتید مملکت ما را هم به آن سمت می‌بردید حالا امروز راه حل شما چیست؟
  • خداوند متعال رشد حقیقیِ جامعه را می‌خواهد نه اینکه یک موجی به سمت دین و دیانت و حزب‌اللهی‌گری و انقلابی‌گری راه بیافتد و بخواهیم با همین موج، کار را تمام کنیم و به نتیجه برسیم. خدا خودش موج را به هم می‌زند تا درست پیش برویم نه اینکه سوار بر امواج گذرا بخواهیم پیش برویم. مسأله باید برای تک ‌تک مردم و تک تک خواص و نخبگان جابیفتد.

سؤال دوم: وقتی شرایط به نفع حق پیش می‌رود، آیا آدم‌های بد به آدم‌های خوب تبدیل خواهند شد؟!/ حداقل باید مخالفین جبهۀ حق به مرز سکوت و تسلیم برسند

  • سؤال دوم این است که وقتی شرایط به نفع حق پیش می‌رود، آیا آدم‌های بد به آدم‌های خوب تبدیل خواهند شد؟! آدم‌هایی که نگرش فاسدی دارند و عقل و درایت دینی ندارند، آیا با تغییر شرایط بیرونی، درست خواهند شد؟ نه، این‌طور نیست. کسانی که در قلبشان مرض وجود دارد، خدا مرض آنها را افزوده خواهد کرد. «فی‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً» (بقره/10)
  • وقتی شرایط به نفع حق پیش می‌رود، یک انسان سیاسی‌ای که مثلاً می‌خواهد در عرصۀ سیاست جامعه را به سمت باطل ببرد، در مقابل حق، تسلیم می‌شود و مجبور به سکوت خواهد شد و البته ممکن است کینه به دل بگیرد و خیانت‌های بزرگتری بکند. در جریان انقلاب، کم نبودند کسانی که یک زمانی سیاسی و در خط انقلاب بودند ولی بعداً دست به ترور زدند و آدم‌کشی راه انداختند. چون شرایط و مقدرات به نفع حق جلو رفت و آنها هم که اصلاح نشده بودند، دیدند راه دیگری جز آدم‌کشی ندارند. لذا باید مراقبت خودمان را از این حیث هم افزایش دهیم. چون فضای تسلط هیمنۀ حق، همه را مؤمن نمی‌کند، کسانی که مؤمن نیستند، در ظاهر تسلیم حق می‌شوند و حتی ممکن است در دلشان به راه حق و به مؤمنین ناسزا بگویند، ولی چاره‌ای جز سکوت ندارند. ما حداقل باید کسانی که مخالف جبهۀ حق هستند را به مرز سکوت و تسلیم برسانیم. البته ممکن است گروهی از آنها کینه‌توزانه به خیانت‌هایی دست بزنند، و معلوم است کسی که دنبال خیانت‌های عجیب و غریب بیفتد یقیناً گور خود را می‌کند و زودتر از موعدی که تصور می‌کند خدا به او مهلت خواهد داد، مهلتش به پایان می‌رسد.
  • کار دیگری که در این شرایط باید انجام دهیم این است که مواظب باشیم خودمان به عنوان نیروهای مذهبی و حزب‌اللهی، به شعارها و به راهمان خیانت نکنیم. این یک نگرانی است و البته هر کسی هم در میان ما به عنوان مدعی راه امام و رهبری، این خیانت را انجام دهد، خدا او را بدتر به زمین خواهد زد. و کسانی بوده‌اند که این خیانت را مرتکب شده‌اند و خدا هم عزت آنها را گرفته است.

دریافت در قالب PDF در ابعاد A4

دریافت در قالب PDF در ابعاد A5

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۶/۱۲
مجید شهشهانی