سایت جدید بیان معنوی راه اندازی شد برای مشاهده کلیک کنید.

پرسش‌های شما، پاسخ‌های استاد

در مسیر مبارزه با نفس، اگر کسی گرفتار عقده بود، چه کار باید بکند؟

سوال رسیده در خصوص مباحث تنها مسیر از سرکار خانم م.

سلام خدمت شما.خداوند شما را بخاطر تمام زحماتی که میکشید برای تبلیغ زیبای دین محفوظ بدارد و درجه شما را در دنیا و آخرت بالا ببرد.

بنده با دقت سخنرانی های شما را پیگیری میکنم بخصوص بحث تنها مسیر را.سوالی برایم مطرح شده که خدمتتون عرض میکنم.

بنده برای مبارزه با نفس خیلی تلاش میکنم اما موفق نمیشوم یک مدت مراقبت میکنم و یکبار با یک عمل،همه زحماتم به هدر میرود.بنده یک مشکلی دارم و آن هم این است که ولع و تمایل زیادی نسبت به خوردنی ها دارم به طوریکه دیگران هم متوجه میل زیاد من به انواع خوردنی ها میشوند و نمیدانم چطوری با آن مبارزه کنم و فکر میکنم علت آن هم این باشد که در کودکی،مادرم از خیلی از خوردنی ها مرا منع میکرد و حس میکنم همین مانع شدن هایش باعث شده الآن حرص شدیدی نسبت به خوردنی ها ییداکنم.

یادمه در یک سخنرانی هایتان گفتید انسان باید عقده ای باشد که از تمایلات مادی سیر نشود ولی توضیح ندادید که اگر کسی عقده ای بود باید چه کند که این عقده را برطرف کند. مثلا من علاوه بر عقده ی خوردن،عقده توجه هم دارم یعنی چون توجه کافی از خانواده دریافت نکرده ام الآن همه اش در فکر این هستم که چه کنم موردتوجه دیگران باشم و هرکاری میکنم بلافاصله میروم در فکراینکه دیگران با انجام این کار من را تایید میکنند و وقتی این حس در امور مذهبی وارد میشود دچار ریا میشوم و مدتیه خیلی از این فکرها و این حالت خودم متنفرم ولی نمیدونم چکارکنم که عاشق خدا بشم و عشقش را به هیچ چیز ندم.

اگر در این مورد راهنماییم کنید خیلی خیلی از شما ممنون میشوم.

پاسخ استاد:

سلام علیکم
"این خیلی مهم نیست که ما در اثر چه ویژگی وراثتی یا اکتسابی، یا چه عقده یا مشکل روحی دچار یک هوای نفس مضمن شده ایم، این مهم است که فعلا تکلیف خود را در مبارزه با آن ببینیم و تمام سعی خود را برای از بین بردن آن به کار بگیریم و در این راه از عقلانیت، علم و عواطف خوب استفاده نماییم"

۰ ۹۳/۰۱/۰۹

بیان معنوی

پرسش های شما پاسخ های استاد

اگر کسی عقده ای بود چه کار باید بکند؟

پرسش ها و پاسخ ها

مسیر مبارزه با نفس

استاد پناهیان

تنها مسیر

پناهیان

۰۳ مرداد ۹۳ ، ۱۵:۵۱ یازهرا

سلام ممنون ازشماواستاد. سوالی داشتم که در مسیر مبارزه بانفس اگر همیشه بخواهیم بانفس مبارزه کنیم این باعث نمیشه که ازدینداری خسته بشویم؟وچه راهی وجودداره که این حالت پیش نیاد؟

۲۳ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۹:۱۹ فاطمه

سلام یه خواهش مهم دارم از استاد عزیزمون. اینکه تروخدا زودتر یه بحث مفصلی رو ترتیب بدهند در مورد فلسفه ولایت فقیه و رفع شبه ها و پرسشها واینکه چطور برای بقیه ولایت فقیه بودن ونایب امام زمان بودن اقای خامنه ای رو اثبات کنیم. تروخدا زودتر به استاد منتقل کنید که خیلی تو جامعه مورد نیاز هست.سوال خود من اینه که این نقش نایب امام قبل از امام خمینی به عهده کی بوده؟ممنون .یا علی

۰۱ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۸:۱۰ علیرضا.م

با سلام و خدا قوت.

من دانشجو روانشناسی ام سوالم درباره شغل آیندمه و 1 مسئله برام پیش اومده.میتونم اینجا مطرح کنم و پاسخم رو از استاد بگیرم؟لطفا راهنمایی کنید.ممنون از لطفتون

۰۱ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۰:۰۴ یوسفان

باسلام خدمت شما و درود بر استاد گرامی آقای پناهیان عزیز
سوالی داشتم استاد در مباحث مبارزه با هوای نفس فرمودند هر دو جبهه حق و باطل در حال مبارزه با هوای نفسند من متوجه نشدم پس چرا من که در راه قرب به خدا با دوری از گناه و هوس دارم روزی هفتاد بار جان میدم بخاطر گفتن نه به هوای نفسم باید این درد را بکشم ولی آنها در هوس رانی و لذت ها این درد را احساس نمیکنند این چه جور مبارزه با نفسه اینا که جون نمیدن مثله ما ... راحت جواب دلشون رو میدن با هرنوع گناه و لذتی ؟

۳۰ فروردين ۹۳ ، ۰۹:۲۱ زهرا

سلام می خواستم بپرسم کی انشاء الله منتظر جواب سوالاتمون باشیم؟سوال دیگم از استاد اینه که ایشون ریشه ی ناراحتی های روحی رو هوای نفس پنهان دونستن.جای دیگه هم فرمودند افسرد گی اصلا بیماری آدما نیست تاچه برسه عارفا.من قبول دارم آدم نیستم.همونطور که ایشون دستور دادن همیشه سعی می کنم پیش خدا به همه ی بدی های درونم اعتراف کنموهیچی رو از خودم و خدا پنهان نکنم.اما استاد ! چطوره که یه عده تقریبا از همون اول صفای باطن دارن و دچار این تلاطم ها و بیماری های روحی نیستن ایمان به قلبشون وارد می شه وفقط کافیه همت کنند وعمل کنند اما یه عده مثل من نه صفای باطن دارن که ایمان بیاد تو قلبشون نه عملشون اونا رو پاک می کنه که برسن به صفای باطن؟دچار وسواس وافسردگی وگرفتاری های دردناک روحی هستند.نه دنیا دارند ونه معلوم نیست آخرت داشته باشن .عاقلی به من گفت بیشتر ازواجب وترک حرام به خودت فشار نیار.من سوالم اینه امثال من که نه روحیه ی درستی داریم نه ایمان درستی البته سعی می کنیم که درمان بشیم ولی نتیجه که دست ما نیست ! در ذنیا داریم عذاب می کشیم . قلبا هم پاک نیستیم که حب اهل بیت در دلمون بیاد .تکلیف ما ها چیه؟به خدا ما هم دوست داریم مثل شهدا باشیم !ماهم دوست داریم عاشق اهل بیت باشیم.هیچ شک وشبهه ای وهیچ ناخشنودی در دلمون نسبت به خدا واهل بیت نداشته باشیم .این ایمان وداشته باشیم دیگه سختی های دنیا مهم نیستن ...! نمی دونم چرا درست نمی شم!

۲۷ فروردين ۹۳ ، ۱۹:۵۳ sadegh

سلام
ضمن تشکر از زحمات شما
فقط یک گلایه بابا همین هییت هم که ما باهاش انس داریم ساعت 9-8/45 بابا این چه وقتی خواهر های من که نمیتونن بیان حداقل یه طور باشه بشه اومدددددددددددددددد ... یکم خواهشا زمانش رو تغییر بدین.
درپناه خدا

۲۶ فروردين ۹۳ ، ۱۵:۲۵ احسان

یسم الله الرحمن الرحیم.سلام.بنده هم بحث تنها مسیر رو به دقت دنبال کردم.چندتا سوال اساسی دارم که ممنون میشم از حاج آقا بپرسید
1-اصلا ماهیت نفس چیه؟آیا قسمتی از وجود ماست؟یا اینکه یه موجودی دیگری غیر از ماست و به ما الحاق شده؟ما اول باید دشمنو بشناسیم درست تا بخواهیم باهاش مبارزه کنیم دیگه!!
2-در آیات قرآن و بسیاری از روایات برای توصیف بهشت وخداوند نفس ما را تحریک میکند(عسل/شیر/زنو...).اصلا مگه وقتی کسی وارد بهشت میشه بازم نفس داره که بخاد از این چیزا لذت ببره؟!مگه نفسشو نکشته؟!امکان داره این تعابیر قرآن کریم مجازی باشه برای لذات معنوی؟یعنی چون ما نمیفهمیم مثال زده باشه؟
3-فرق حاجت با هوای نفس چیه؟ادعونی استجب لکم منظورش چه مدل دعاییه!چرا در روایات اینقدر تاکید بر عرضه ی حوائج به خداوند شده!در حالی که تقریبا همه ی حوائج ما همون هوای نفس ما هستن دیگه!تجربه شخصی خودم اینه که تقریبا هر چی کهمصر بودم که خدا بهم بده و خیلی براش دعا و توسل کردم برآورده نشده!

۲۵ فروردين ۹۳ ، ۲۱:۵۸ زهرا-مشهد

سلام
بسیار سپاسگذارم تمام فایل های اقای پناهیان رو من از اینجا دانلود میکنم بحث شکر ، تنها مسیر ، مقدرات ـــ
واقعا تاثیر گذار بود ، دربحث ولایت باعث شد با اینکه من شیعه هستم البته اسما ـــ در وواقع دوستدار اهل بیت اما این سخنرانی های ایشون باعث شد دنبالش برم و درباره بحث ولایت بیشتر تامل کنم
همه اینا رو مدیون اقای پناهیان و سایت شما هستم ، ایشالله که در همه مسیر موفق و پیروز باشید
حق نگهدارتون

۲۵ فروردين ۹۳ ، ۱۴:۰۴ العبد

سلام علیکم و رحمه الله

ابتدا عرض سلام و خسته نباشیدو تشکر از استاد عزیز و شما بخاطر این شاهکاری که انجام میدید

من مطمئنم این مطالب استاد یه روز تو کتابا چاپ میشه و در بهترین جاها تدریس میشه و باعث نجات خیلی ها میشه

ثانیا حاجاقا که هفته پیش تو شهدای گمنام فرمودند هرکسی دونفرو بیاره هفته دیگه من که بیست سالمه وقتی ساعت 11 شب میرسم خونه پدرو مادرم شاکی میشن حالا چه رسد دوستمو بیارم

اینیکه دوستان پیشنهاد کردن قبل اذان جلساتو برقرار کنن هم این همم تنها مسیرو خیلی پیشنهاد خوبیه لطفا زودتر اقدام کنید چون برای یه دختر تو اون موقع شب خیلی دشواره از اون ورم بخاطر نور این جلسات مجبورم بیام چون تو خونه این اتفاق خوب نمیفته

باتشکر یاعلی

۲۵ فروردين ۹۳ ، ۱۰:۳۴ حسین

ببینین بعضی از دوستان یک تفکر اشتباه در مورد خودشون رو در خودشون نهادینه می کنند.

بهتر توضیع بدم.حضرت امام می فرمایند اساس امور باور انسانها است.اگر من به خودم این را باور دهم که عقده ای دارم . حتی اگر هم نداشته باشم این تفکر درمن نهادینه می شود.نتیجه اینکه شاید بعضی از دوستان به اشتباه فکر می کنند عقده ای هستند.

۲۴ فروردين ۹۳ ، ۲۱:۳۸ matineh naghashian

با سلام ...

می خواستم بدونم چه از طرف سایت و چه فرد سوال کننده اجازه ی نشر لین مطلب رو داریم؟؟؟؟

۲۴ فروردين ۹۳ ، ۱۸:۵۲ زهرا

سلام اگه ممکنه سوال بنده رو هم خدمت استاد مطرح بفرمایید.من بحث های تنهامسیرو گوش کردم وسعی کردم عمل کنم اما شبهاتی که همیشه نسبت به خدا و اولیلائشون داشتم رو اومدن ودچار یک بحران روحی شدم پاسخ هایی که علماء به این شبهات دادن رو هم شنیدم وخوندم اما به آرامش نرسیدم.من متوجه شدم ایمان وارد قلبم نشده با اینکه شدیدا مراقب رعایت حلال وحرام هستم و با رذائلم هم مبارزه می کنم اما محبت پیامبر واهل بیتشون وارد قلبم نمی شه.خیلی به استاد و کسانی که صاف وپاک عاشق اهل بیت هستن غبطه می خورم وهمش به خدا و معصومین التماس می کنم که نجاتم بدن وپاکم کنند وبهم ایمان وآرامش بدن.دچار افسردگی شدم و انرزیم برای مبارزه خیلی کم شده.من از کودکی تا حالا خیلی زجر کشیدم و می کشم زجرهای عجیب عصبی که روزی چندین بار شکنجم می دن اگه یک روز شما بکشیدشاید بگید خدایا این چطوری زندگی کرده !! اما دغدغم این زجرها نیستن .دغدغم آرزوی داشتن ایمان و عشق به خدا و اولیائه من تقریبا سی سالمه ازاستاد می خوام راهنماییم کنن که با این افسردگی و بی رمقی ویااین قلب بی ایمان چه کنم؟چه کنم که دل منم پاک بشه و عشق به پیامبر و اهل بیت جای این شبهه ها و احساسات منفی رو بگیره ؟سی سالگی دیر نیست که من هنوز تو الف بای ایمان گیر کردم ؟!

۲۴ فروردين ۹۳ ، ۱۵:۳۹ !!!!!!!!!

ای کاش بیشتر توضیح میدادن اینکه دقیقا چطوری؟؟!!!از این جهت که بی هوشم (هوش ندارم)میگم،این مشکل منم تقریبا هست در زمینه های دیگه البته،کمبود محبت رو چطوری میشه جبران کرد؟؟از دست ما خارجه!صفا و محبت نیست توی خونه ها،وقتی ما محبت کردن رو یاد نگرفته باشیم از بزرگترهامون چطوری در آینده به بچه هامون محبت کنیم؟؟؟،بنده خودم خیلی آدم بی ذوقی هستم و بلد نیستم بروز بدم محبتم رو،و اگه احیانا یکی(محرم البته) یهو لطف کنه کلمه محبت آمیز دوست دارم رو بگه ،فقط بهش میگم" باشه"،حال من چقدر بده؟من خوب میشم؟؟

۲۴ فروردين ۹۳ ، ۱۵:۳۰ safar

باتشکرازخانم م دقیقامنم یه همچین مشکلی رادارم ونمیدونستم چجوری وچه وقت میتونم دست ازتمایل به خوردنیهاداشته باشم والان جواب سوالمو ازاستادگرفتم .خداخیرتون بدهد

علیرضا پناهیان