علیرضا پناهیان

۱۸۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «استاد پناهیان» ثبت شده است

صوت | مهمترین راهبرد در دفاع از اولیاء خدا

شناسنامه

  • مکان: هیئت شهدای گمنام
  • زمان: 93/06/06 - ولادت حضرت معصومه(س)
  • تعداد: 1 جلسه
  • موضوع سخنرانی: مهمترین راهبرد در دفاع از اولیاء خدا
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۶/۱۵
مجید شهشهانی

صوت | چرا امام صادق(ع) قیام نکرد؟

شناسنامه

  • مکان: هیئت شهدای گمنام
  • زمان: 93/05/30 - شهادت امام صادق(ع)
  • تعداد: 1 جلسه
  • موضوع سخنرانی: چرا امام صادق(ع) قیام نکرد؟

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۶/۱۵
مجید شهشهانی

صوت | ریشۀ مخالفت با اولیاء خدا

شناسنامه

  • مکان: هیئت شهدای گمنام
  • زمان: 93/05/16 - سالروز تخریب زیارتگاه بقیع
  • تعداد: 1 جلسه
  • موضوع سخنرانی: ریشۀ مخالفت با اولیاء خدا

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۶/۱۵
مجید شهشهانی

در حاشیۀ بازدید از نمایشگاه رسانه‌های دیجتیال انقلاب اسلامی:

وزارت ارشاد هیچگاه در خط مقدم انقلاب اسلامی فعال نبوده است

حجت‌الاسلام علیرضا پناهیان در گفت‌وگو با خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، در پاسخ به این سؤال که عملکرد وزارت ارشاد در دولت یازدهم را چگونه ارزیابی می‌کنید، اظهار داشت:

  • ارشاد هیچگاه در خط مقدم انقلاب اسلامی فعال نبوده و بیشتر اداره‌کننده بخش‌های فرهنگی بوده که در خطوط میانی عمل می‌کردند یا حتی در سطوحی عمل می‌کردند که عقب‌تر از اصل انقلاب اسلامی بوده است.

  • وزارت ارشاد وقتی می‌تواند برای خود و نظام افتخارآفرین باشد که در خط مقدم مقاومت و جبهه فرهنگ انقلاب اسلامی در نزاع با استکبار عمل کند و این وضعیت، وضعیت همیشگی ارشاد بوده است البته با یک تغییراتی در دولت‌های مختلف ارشاد عمل کرده است اما بعید می‌دانم اساساً نیروهای انقلابی انتظار زیادی از وزارت ارشاد داشته باشند چون این وزارتخانه تأمین‌کننده نیازهای بخش‌های فرهنگی در جامعه است و معمولاً هیچ‌وقت در خط مقدم انقلاب دیده نشده است.

  • هرگاه وزارت ارشاد مقدمات تولید فیلم‌هایی را فراهم کرد که پیام انقلاب را به جهانیان منتقل کند آن وقت در خط مقدم قرار گرفته. هرگاه وزارت ارشاد پشتیبانی‌های خوب و گسترده‌ای از چنین نمایشگاه‌هایی انجام داده در خط مقدم فرهنگی انقلاب قرار گرفته است.

وی در پاسخ به اینکه شاهد انتشار برخی آثار از چهره‌‌های معاند نظام و یا مجوز به برخی فیلم‌ها هستیم، عنوان کرد:

  • وقتی در خط اول فرهنگ مقاومت وزارت ارشاد قرار نگیرد زیاد فرقی ندارد که کجا باشد چرا که همه آسیب‌ها به سراغش می‌آید. وقتی وزارت ارشاد رسالت خود را تأمین نیاز شرط اول جبهه مقاومت نبیند این مسائل طبیعی خواهد بود.

منبع: فارس

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۶/۰۹
مجید شهشهانی

صوت | ولایت، سرمایه حلاوت دین

شناسنامه

  • مکان: مسجد جامع ازگل
  • زمان: شهادت امام صادق(ع) - سال93
  • تعداد: 3 جلسه
  • موضوع سخنرانی: ولایت، سرمایه حلاوت دین

معرفی بحث:

لذت بردن از زندگی، دغدغه بسیار مهمی است که امروزه کمتر کسی منکر ضرورت آن است. تهاجم فرهنگی هم اگر چه به دروغ مدعی است که بیشترین لذت را در سبک زندگی غربی خواهید برد، اما دین فضایی را ترسیم می‌کند که نه تنها دینداری، بلکه زندگی در فضای متدینانه را هم بسیار شیرین و جذاب می‌کند. اگر چه لذت بردن از دین می‌تواند مهمترین عامل پذیرش دستورات دین باشد، اما به دلایل مختلف توجه به لذت موجود در دین مورد غفلت بوده است. در میان عوامل مختلف کدام عامل است که می‌تواند بیشترین جذابیت و دینداری را در دین ایجاد نماید؟ امام، مهربانی امام، ولایت امام و فرمانده بودن امام، مهمترین عامل برای جذاب شدن دین است. عامل ویژه و منحصر به فردی که در سه جلسه در ایام شهادت امام صادق(ع) مورد توجه و بررسی استاد پناهیان قرار گرفته است. 

فهرست:

جلسه 1: نقش امام در لذت بردن از دین

  • ضرورت لذت بردن از دین

    • ارتباط زیبای مؤمنین با یکدیگر

    • لذت، تنها جاذبه ظاهری غرب برای تهاجم فرهنگی

    • ضعف هنرمندان در ترسیم لذت دینداری

  • حسادت، یک آسیب مهم لذت نبردن از دین

  • راه شیرین شدن دین در کلام امام صادق(ع)

  • امام(ع)، کسی که دین را شیرین می‌کند

  • معرفت به امام، سرمایه لذت بردن از دین

  • عدم صداقت انسان در مورد لذت

  • تولید علم غلط در ذهن فرد گناهکار

  • نقش محوری امام در دین

  • افزایش محبت به امام و کاهش میل به گناه

  • تحول دل‌ها به دست امام

  • کوتاهی ما در توجه به امام

جلسه 2: جبران ضعف و کوتاهی توسط امام

  • ایمان باید آنقدر شیرین باشد که زندگی را هم شیرین کند

  • عُجب، نتیجه لذت نبردن از دین

  • معرفت به امام، مقدمه لذت بردن از دینداری

  • محبت به امام، حکمت می‌آورد

  • دنیای متقی، آبادتر از  دنیای دیگران

  • معنای آیه النبی اولی بالمومنین من انفسهم چیست؟

  • جبران ضعف و کوتاهی توسط امام

  • شیرینی روابط خانوادگی در سایه محبت به امام

  • نابودی محبت در غرب

  • دشواری جا انداختن محبت امام

  • روضه امام حسین(ع)

جلسه 3: علت محبوبیت امام چیست؟

  • حسادت و عجب، دو آسیب لذت نبردن از دینداری

  • امام، واسطه فرمان الهی

  • فرمانده بودن چگونه محبت می‌آورد؟

    • نمونه‌هایی از دفاع مقدس

    • نقش فرماندهی تکلیف در جلب محبت‌ها

    • نمونه‌هایی از محبوبیت مقام معظم رهبری

  • حب به خدا به سمت خلیفه او سوق می‌یابد

  • قدرت گرفتن فرد شایسته، فضایل دیگری را هم به دنبال می‌آورد

  • تمایل فطری انسان به دستور شنیدن

  • افزایش عطش مردم به داشتن امام

  • اشتیاق امام صادق(ع) به امام زمان(عج)

  • اشاره به روضه شب عاشورا

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۶/۰۳
مجید شهشهانی

در تجمع هیئات عزاداری در تهرانسر

ریشۀ جدایی دین از سیاست، واقعی ندانستن ارزشها و احکام الهی است/ عزاداری یک رفتار عقلانی است و مهمترین سرمایه اجتماعی محسوب می‌شود

پناهیان: بعضی‌ها با به کارگیری کلمه «ارزش‌ها» میخواهند حساب احکام دینی را از واقعیت‌ها جدا کنند و امور دینی و معنوی را اموری غیرواقعی جلوه دهند. در حالی‌که امور معنوی در دین ما تماماً از واقعیت‌ها حکایت می‌کنند و آثار واقعی در دنیا و آخرت دارند. کسانی که نمی‌توانند این واقعیت‌های معنوی را ببینند و محاسبه کنند، از عقل کافی برخوردار نیستند. واقعی ندانستن ارزشها و احکام الهی، ریشۀ جدایی دین از سیاست است. این‌گونه افراد ظاهراً به ارزش‌ها احترام هم می‌گذارند ولی با غیرواقعی دانستن آنها دین را به حاشیه می‌رانند.

حجت الاسلام پناهیان در تجمع دستجات عزاداری و هیئات تهرانسر که در روز شهادت امام صادق(ع) گرد هم آمده بودند، سخنرانی کرد. در ادامه فرازهایی از این سخنرانی را می‌خوانید:

امام صادق(ع) بزرگ معلّم «عقلانیت دینی» است/ احکام و توصیه‌های دینی ما تماماً عقلانی هستند

  • روز شهادت امام صادق(ع) روز تثبیت «عقلانیت دینی» و ترویج عقلانی دین است، روز احیاء عقل است؛ چرا که امام صادق(ع) در تاریخ اسلام، عقلانیت را در جهان اسلام احیا کرد و جلوی احکام و معارف غیرعاقلانه را گرفت. اگر زحمات امام صادق ع نبود ما امروز شاهد انبوهی از احکام غیر عقلانی و تحریفات وحشتناکی، شبیه آنچه تکفیری ها بدعتگذاری میکنند، بودیم.
  • یکی از مهمترین آثار تلاش‌های امام صادق(ع) که تا کنون باقی است این بود که عقلانیت دین را احیاء و تثبیت فرمودند و جلوی بی‌عقلی‌ها و کج‌فهمی‌ها را گرفتند. ایشان بزرگ معلم دین و عقلانیت دینی بود که تمام مذاهب اسلامی از ایشان بهره بردند.
  • احکام و توصیه‌های دینی ما، تماماً عقلانی هستند و اگر کسی این معنا را در جامعۀ ما جا بیندازد، در مسیر امام صادق(ع) حرکت کرده است. چه در فقه و چه در کلام و اخلاق ما شاهد فرمایشات بسیار حیاتی امام صادق)ع( هستیم که ابواب معارف و علوم اسلامی را گشودند و عقلانیت دین را تبیین فرمودند.

محکم ایستادن در مقابل دشمن لازمۀ عقلانیت است/ تنها ارزش‌ها و احکام اسلامی نیست که ما را به مقاومت دعوت میکند 

  • وقتی در عرصۀ سیاست مطابق دستورات دین عمل کنیم در واقع عقلانی عمل کردهایم، و آرمانهای دینی ما در متن همین عقلانیت تحقق مییابد. جهاد و محکم ایستادن در مقابل دشمن لازمۀ عقلانیت است. شما اگر به قیامت، شهادت و اجر و پاداش الهی نیز معتقد نباشید، عقلانیت تجربی هم به شما می‌گوید که باید در مقابل دشمن ایستادگی کرد. در مقابل سگ هاری که به شما حمله می‌کند، نباید فرار کنید بلکه باید برگردید و یک سنگ بردارید و مقابلش بایستید تا او فرار کند. اینها را عقلانیت تجربی هم به ما می‌گوید، تنها ارزش‌ها و احکام اسلامی نیست که ما را به مقاومت دعوت میکند.
  • امیرالمومنین(ع) میفرماید: شقی کسی است که به تجربه بیاعتنا باشد.(إنَّ الشَّقِیَّ مَن حُرِمَ نَفعَ ما اُوتِیَ مِنَ العَقلِ و التَّجرِبَةِ؛ نهج‌البلاغه/نامه 78) بعضی از سیاسیون به تجربه‌های روشن تاریخی بی‌اعتنا هستند. کسانی که عقل را تنها عقل تجربی معنا می‌کنند هم نمی‌توانند با اتکاء به تجربیات، علیه معنویات اقامۀ دلیل کنند. چون تجربه بشری نیز دائماً در تأیید عقلانیت دینی است.

واقعی ندانستن احکام الهی، ریشۀ جدایی دین از سیاست است/ می‌خواهند حساب ارزش‌ها را از واقعیت‌ها جدا کرده و امور ارزشی را غیرواقعی جلوه دهند

  • یک کلمه‌ای رایج شده است به نام «ارزش‌ها». مثلاً می‌گویند: «این‌ها مسائل ارزشی هستند...» منتها اصل این کلمه از دین گرفته نشده است. بله ما از ارزشها دفاع میکنیم ولی باید دید منظور از ارزشها چیست؟ نباید اجازۀ سوء استفاده از مفهوم ارزشها را به تجربه گرایان داد.
  • بعضی‌ها با به کارگیری کلمه «ارزش‌ها» میخواهند حساب احکام دینی را از واقعیت‌ها جدا کنند و امور دینی و معنوی را اموری غیرواقعی جلوه دهند. در حالی‌که امور معنوی در دین ما تماماً از واقعیت‌ها حکایت می‌کنند و آثار واقعی در دنیا و آخرت دارند. کسانی که نمی‌توانند این واقعیت‌های معنوی را ببینند و محاسبه کنند، از عقل کافی برخوردار نیستند. واقعی ندانستن احکام الهی، ریشۀ جدایی دین از سیاست است. این‌گونه افراد ظاهراً به ارزش‌ها احترام هم می‌گذارند ولی با غیرواقعی دانستن آنها دین را به حاشیه می‌رانند.
  • وقتی آنها دربارۀ برخی دیگر می‌گویند: «این‌ها آدم‌های ارزشی هستند» در واقع می‌خواهند این مطلب را جابیندازند که: «دو گونه آگاهی و گزاره وجود دارد: یک نوع آگاهی و گزاره‌هایی که واقعی هستند و یک نوع هم گزاره‌ها و جملاتی که ارزشی هستند.» یعنی می‌خواهند حساب ارزش‌ها را از حساب واقعیت‌ها جدا کنند و بگویند که امور ارزشی، غیرواقعی هستند. لذا می‌گویند: «ما به ارزش‌ها احترام می‌گذاریم، اما بر اساس واقعیت‌ها زندگی می‌کنیم.»
  • مثلاً می‌گویند: اینکه «زمین جاذبه دارد» یک گزارۀ ارزشی نیست بلکه یک گزارۀ واقعی است. ولی اینکه «وضو نور دارد» یک گزارۀ ارزشی است؛ نه یک گزارۀ واقعی! در حالی‌که پیامبران الهی، تماما از واقعیت‌های عالم به مردم خبر میدادند. همان‌طور که زمین جاذبه دارد و این را می‌توان اندازه‌گیری کرد، وضو هم نور دارد و این واقعیت را هم با روشهای گوناگون می‌توان مورد ارزیابی قرار دارد، البته دشوارتر است.

دین یعنی عقلانیت و کسی که بی‌دینی کند یعنی کار غیرعقلانی انجام داده است/ در آخرالزمان مردم از سر عقلانیت، دینداری می‌کنند

  • دین یعنی عقلانیت، و گزاره‌های دینی گزاره‌هایی واقعی(و مطابق با واقعیت) هستند نه گزاره‌های ارزشی -به آن معنایی که بعضی‌ها می‌گویند و منظورشان غیرواقعی بودن این گزاره‌هاست- گزاره‌های دینی مطابق با واقعیت هستند؛ هرچند ممکن است ما با علم تجربی ناقص خودمان به واقعی بودن آنها پی نبرده باشیم. ولی می‌توان گفت که در آخرالزمان، مردم بیشتر از سر عقلانیت دینداری می‌کنند. یعنی عقلانیت دین را میفهمند چه عقلانیت تجربی چه عقلانیت دینی آنچنان که در فقه و کلام از آن استفاده میشود.
  • سعی امام صادق(ع) بر این بود که به ما بفهماند همۀ دین، عین عقلانیت است. نتیجۀ چنین فهمی از دین، این است که اگر کسی بی‌دینی کند یعنی کار غیرعقلانی انجام داده است و اگر کسی دینداری کند یعنی آدم عاقل و فهمیده‌ای است. این همان دینی است که امام صادق(ع) دارد به ما عرضه می‌کند و می‌فرماید: «ستون خیمۀ انسان، عقل است، اگر این عقل نورانی شود خوب کار می‌کند و فهم و حفظ و تداعی و همۀ آنچه از عقل انتظار می‌رود، به خوبی فعّال خواهد شد؛ دِعَامَةُ الْإِنْسَانِ الْعَقْلُ وَ الْعَقْلُ مِنْهُ الْفِطْنَةُ وَ الْفَهْمُ وَ الْحِفْظُ وَ الْعِلْمُ وَ بِالْعَقْلِ یَکْمُلُ وَ هُوَ دَلِیلُهُ وَ مُبْصِرُهُ وَ مِفْتَاحُ أَمْرِهِ فَإِذَا کَانَ تَأْیِیدُ عَقْلِهِ مِنَ النُّورِ کَانَ عَالِماً حَافِظاً ذَاکِراً فَطِناً فَهِماً فَعَلِمَ بِذَلِکَ کَیْفَ وَ لِمَ وَ حَیْثُ وَ عَرَفَ مَنْ نَصَحَهُ وَ مَنْ غَشَّه‏»(کافی/1/25)
  • یکی از مهمترین تفاوت‌های اسلام با دیگر ادیان این است که اگر در دیگر ادیان بخواهید یک مقدار بحث عقلانی کنید، به شما خواهند گفت: «اینها با روشهای عقلانی قابل درک و تبیین نیستند! چرا می‌خواهید مسائل معنوی را با عقل محاسبه می‌کنید؟!» ولی در اسلام، همۀ امور دینی و معنوی بر اساس عقلانیت است.   

چرا دوران مسخره کردن دینداران با ظهور امام زمان(ع) به پایان می‌رسد؟

  • می‌دانید چرا گاهی دینداران را مسخره می‌کنند؟ یکی از دلائلش این است که عقلانیت دین به انحاء و اقسام تبیین نشده است. به صورت های مختلف باید به ترویج عقلانیت دین پرداخت حتی اگر لازم باشد با ادبیات گوناگون دین تبلیغ شود همانطور که در روایات و آیات قرآن مشاهده میکنیم.
  • وقتی امام زمان(ع) تشریف می‌آورند، این‌طور نیست که ایشان جیب انسان‌ها را پر از پول و ثروت کنند، یا جسم آنها را سرشار از سلامتی کنند، یا اینکه روحیۀ تعبد به انسان‌ها بدهند، یا ایمان آنها را افزایش دهند، یا قلب انسان‌ها را نورانی کنند. حضرت به‌جای همۀ این کارها، بر سر بندگان دست می‌کشند و عقل آنها را افزایش می‌دهند(إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ اللَّهُ یَدَهُ عَلَى رُءُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَ کَمَلَتْ بِهِ أَحْلَامُهُم‏؛ کافی/1/25) چون اگر عقل انسان‌ها افزایش پیدا کند، همۀ آن خوبی‌ها به همراهش خواهد آمد. اگر عقل انسان افزایش پیدا کند، روحیۀ تعبد هم به دنبالش خواهد آمد چون عقل انسان‌ها آن‌قدر زیاد می‌شود که از روی عقل و فهم، تعبد پیدا می‌کنند و نورانی هم میشوند.

پرهیز ما از زندگی غربی به خاطر عقلانیت ماست نه صرفاً به خاطر ارزش‌های اسلامی

  • امیدوارم ما در آخرالزمان قرار داشته باشیم و عقلانیت دینی ما افزایش پیدا کند. امیدواریم از کسانی باشیم که از سرِ عقل، دینداری می‌کنند؛ امیدواریم همان کسانی باشیم که امام صادق(ع) دربارۀ آنها فرمود که از سر عقل‌شان، سخنان ما را می‌پذیرند و به آن عمل می‌کنند. 
  • ما دیگر نباید فقط بگوییم: «به خاطر ارزش‌های اسلامی، مثل غربی‌ها زندگی نمی‌کنیم!» بلکه میتوانیم بگوییم: «به خاطر اینکه عقل‌مان می‌رسد، مثل آنها زندگی نمی‌کنیم. و اصلاً آن‌گونه زندگی کردن عین حماقت است حتی اگر دین نداشته باشیم.» برای این سخن خودمان هم دلایل زیادی داریم، مثلاً اینکه در آنجا خانواده‌ها متلاشی شده‌اند، نسل‌ها منقرض شده‌اند، انسان‌ها روان‌پریش شده‌اند، کیفیت زندگی کاهش پیدا کرده‌ است و بسیاری از دلایل دیگری که با کمی دقت و هوشیاری می‌توان از زندگی‌های آنها فهمید.

چرا حاضر نیستیم مثل غربی‌ها زندگی کنیم؟/چون بر همۀ کشورهای غربی، گرگ‌ها و حامیان جنایتکاران حاکم هستند

  • چرا ما حاضر نیستیم مثل غربی‌ها زندگی کنیم؟ یکی از دلائل قاطع ما این است که بلا استثناء بر کشورهای غربی، گرگ‌های خون‌خواری حاکم شده‌اند که از خون‌خواران و جنایتکاران جهان حمایت می‌کنند. نفرین بر فرهنگی که چنین انسان‌های پست و رذلی را بر جامعه حاکم میکند، که کشتن انسان‌ها برای‌شان این‌قدر آسان است و اسلحۀ قاتلان و جنایتکاران عالم را با وقاحت تمام تأمین می‌کنند. ما هرگز حاضر نیستیم فرهنگ غربی ها را بپذیریم تا چنین گرگ‌هایی بر ما حاکم شوند. در این‌نگاه اصلاً بحث دین و ارزش‌ها مطرح نیست، بلکه بحث عقلانیت مطرح است.
  • حاکمان کشورهای غربی دارند این‌همه جنایت را می‌بینند، از جنایت‌های غزه گرفته تا همین جنایتکاران تکفیری که این‌طور وحشیانه آدم می‌کشند. فقط یک نمونه از جنایت‌های تکفیری‌ها این بود که دو هزار و پانصد کودک را سر بریدند، به دلیل اینکه محبتی به اهل بیت ع دارند، آنها دارند این جنایت‌ها را می‌بینند ولی سکوت میکنند و حتی رسماً از جنایتکاران حمایت می‌کنند و به آنها اسلحه می‌دهند.
  • در مقابل آن‌همه جنایت سکوت کردند و حمایت کردند، اما وقتی یک خبرنگار آمریکایی توسط تکفیری‌ها سربریده شد، تازه صدای اعتراض‌شان بلند شده است. خاک بر سر فکر و فرهنگی که چنین انسان‌های پست‌فطرتی را بر آن جوامع بشری حاکم میکند. این‌جا بحث از ارزش‌های دینی نیست، بحث انقلابی‌گری هم نیست. بلکه یک بحث عقلانی است. چگونه یک طرز تفکر و یک فرهنگ و یک تمدن منجر به چنین جنایاتی بشود و هیچ راهی برای کنترل آن نداشته باشد و معقول باشد؟

اینکه امام(ره) فرمود؛ آمریکا قابل اعتماد نیست، یک بحث عقلانی است نه یک بحث ارزشی

  • راه حضرت امام(ره) نیز، راه عقلانی بود. مثلاً اینکه امام(ره) می‌فرمود، نمی‌شود به آمریکا اعتماد کرد، یک بحث عقلانی است، نه یک بحث ارزشی. شما ببینید کدام کشور در جهان، به آمریکا اعتماد کرده و زمین نخورده است؟! مثلاً ژاپنی‌ها برای اینکه نیروی مسلح داشته باشند و بتوانند از زیر یوغ آمریکایی‌ها خارج شوند و سربازان آمریکایی از ژاپن خارج شوند، 70 سال است که دارند سعی می‌کنند اعتماد آمریکایی‌ها را جلب کنند، ولی هر کاری برای جلب اعتماد آنها انجام می‌دهند باز هم آمریکایی قبول نمی‌کنند و به آنها اجازه‌ی استقلال کامل نمی‌دهند، معلوم نیست که دیگر این ژاپنی‌ها چه کار باید انجام دهند تا آمریکایی‌ها به آنها اطمینان پیدا کنند؟! در عرصۀ اقتصاد هم می‌دانید که هنوز ژاپن به سرمایه‌داران غربی و صهیونیست‌ها چقدر وابسته است.
  • آمریکا به هیچ یک از قراردادهای بین‌المللی خودش ملتزم نبوده است و صهیونیست‌ها نیز پای هیچ عهد و پیمانی تا آخر نایستاده‌اند. این مسائل کاملاً عقلانی است و برای فهمیدن و پذیرش آن، حتی نیاز به اعتقاد به دین و انقلاب و ارزش‌ها هم نیست. هر سیاستمداری که این مسائل را نفهمد، عقل او ضعیف است. البته اگر انسان در شرایطی مجبور به گفتگو شود، گفتگو می‌کند ولی باید بداند با چه کسی دارد گفتگو می‌گوید. باید تجربۀ تاریخی طرف مقابل را مد نظر قرار دهد.
  • درک این مسائل نیاز به عقلانیت دارد نه دیانت. البته دیانت عقلانیت انسان را افزایش میدهد و به همین دلیل هم دیانت لازم است چون آدم بی دین به نسبت بیدینیش عقلش هم کم میشود. شما اگر بخواهید با کسی که در ماه‌های گذشته نیمی از چک‌های او برگشت خورده است معامله کنید، طبیعتاً با احتیاط بیشتری با او معامله می‌کنید و اگر مجبور نباشید، اصلاً با او معامله نمی‌کنید، چون عقل انسان می‌گوید که او آدم بدحساب و بدعهد و بی‌وفایی است، نیاز به قرآن و آیه و روایت هم نیست. همین که قرآن به ما فرموده است: «با دست خود، خودتان را به هلاکت نیفکنید؛ لا تُلْقُوا بِأَیْدیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَةِ»(بقره/195) برای ما کافی است.

عزاداری یک رفتار عقلانی است و مهمترین سرمایه اجتماعی محسوب می‌شود / کسانی که عزاداری‌ها را بی‌فایده می‌دانند، باید عقل خود را اصلاح کنند

  • شما که الان برای اهل‌بیت(ع) عزاداری می‌کنید، می‌دانید که عزاداری کردن هم یک رفتار عقلانی است. وقتی محاسبۀ عقلانی انجام می‌دهید می‌بینید که همین عزاداری‌ها مهمترین سرمایه اجتماعی محسوب میشود. سردبیر یکی از نشریات معتبر روسی، سال‌ها قبل در ماه محرم به ایران آمده بود و عزاداری‌های مردم را دیده بود و بعد از بازگشت گفته بود: ایران اگر سلاح هسته‌ای هم داشته باشد، غربی‌ها از سلاح هسته‌ای ایران نمی‌ترسند، ایران هر تکنولوژی‌ و هر نیروی نظامی‌ای در اختیار داشته باشد، غربی‌ها از آن نمی‌ترسند، آنچه که غربی‌ها می‌ترسند، و چیزی که ایران با آن ابرقدرت خواهد شد و تمدن غرب را نابود خواهد کرد، آن چیزی است که من در روز عاشورا در ایران مشاهده کردم و آن دسته‌های عزاداری محرم بود که سرمایۀ اجتماعی بسیار بی‌نظیری است.(خبرگزاری فارس/ شماره: 8910060655) این یک سخن ارزشی نیست، بلکه یک سخن عقلانی است. او که بر اساس آیات و روایت سخن نگفته است! او که طبق روایات ما سخن نگفته است که مثلاً «هر کسی در رثای اهل‌بیت(ع) یک قطره اشک بریزد، بهشت بر او واجب می‌شود» او نظر عقلانی خودش را بیان کرده و طبق محاسبات عقلانی خودش بررسی کرده است که این مسأله، در جامعه یک نیروی عظیم اجتماعی تولید خواهد کرد.
  • عزاداری برای اهل‌بیت(ع) یک کار عقلانی است. اینکه بعضی‌ها عزاداری‌ها را بی‌فایده می‌دانند، باید عقل خودشان را اصلاح کنند و الا حتی اگر این‌همه روایت دربارۀ اهمیت رثای اهل‌بیت(ع) نداشتیم، باز هم انسان عاقل با عقل خودش می‌فهمید که این عزاداری‌ها چه اثر عمیقی دارد.
  • مثلاً همین نوحه‌خوانی و جواب دادن به نوحه‌ها که در هیات‌ها مرسوم است، آیا یک رسم و فرهنگ من‌درآوری ما است؟! به هیچ وجه این‌طور نیست؛ خود اهل‌بیت(ع) تأکید فرموده‌اند که در رثای آنها شعر خوانده شود. امام صادق(ع) می‌فرماید: کسی که در رثای اباعبدالله(ع) یک بیت شعر بسراید یا اینکه شعر و نوحۀ دیگران را بخواند، ما بهشت را بر او تضمین می‌کنیم.(مَنْ أَنْشَدَ فِی الْحُسَیْنِ ع شِعْراً... ؛ کامل الزیارات/ص104) وقتی یک عالم علوم اجتماعی به این مسأله، دقیق نگاه می‌کند می‌فهمد که چه اثری دارد و چه قدرتی در جامعه ایجاد می‌کند.
  • بیش از ده سال قبل، در روز عاشورا یکی از مسئولین به بنده می‌گفت: من پذیرایی‌کننده از یک گروهی از دانشمندان روسی هستم که برای یک کار علمی به تهران آمده‌اند. در ایام محرم آنها را به چهارراه گلوبندک بردم تا دسته‌های عزاداری را ببینند و به تعبیر آنها «کارناوال‌ها» را تماشا کنند. آنها بعد از اینکه دسته‌های عزاداری را دیدند می‌گفتند: ما بین خودمان دربارۀ این مسأله بحث می‌کنیم که این‌ ایرانی‌ها با چنین سرمایۀ عظیم اجتماعی که دارند چرا تا به حال ابرقدرت نشده‌اند؟! خب معلوم است چون قدر نعمت را نمیدانیم و برخی از مسئولان فرهنگی در جامعۀ ما عقلشان به این مسائل نمیرسد.
  • این‌ها مسائل عقلانی است، منتها اگر شما انتظار دارید که دشمنان ما و شبکه های استکبار از عاشورای ما به عظمت یاد کنند، آنها هیچ‌وقت چنین کاری انجام نمی‌دهند، اتفاقاً آنها سعی می‌کنند که به این موضوع بی‌اعتنایی کنند و در رسانه‌های خودشان منعکس نکنند، انگار که چیز مهمی نیست! اگر هم خبری دربارۀ آن منتشر کنند، به عنوان یک مسألۀ فرعی فرهنگی از آن یاد می‌کنند. ولی خودشان می‌دانند که این مسأله چقدر مهم و قدرت‌ساز است.

چرا ما بعد از 35 سال نتوانسته‌ایم با امام حسین(ع) جهان را فتح کنیم؟

  • ما با این تجمع‌ها و عزاداریها می‌توانیم تحولی در جهان ایجاد کنیم. اما چرا 35 سال است که ما با این اهل‌بیت(ع) و با این امام حسین(ع)، جهان را نجات نداده ایم و اهل عالم را بیدار نکرده‌ایم، و همه را تحت تأثیر آن قرار نداده‌ایم؟ چون برخی از مسئولین فرهنگی ما این‌قدر که حضرت امام(ره) درایت داشت، آنها نداشته‌اند تا بفهمند که این سرمایه‌های اجتماعی چقدر قیمت دارد. (حضرت امام(ره) می‌فرماید: «همان سینه زنى، همان نوحه‏خوانى، همانها رمز پیروزى ماست. در سرتاسر کشور مجلس روضه باشد. همه روضه بخوانند. و همه گریه بکنند. از این هماهنگ‏تر چى؟ شما در کجا سراغ دارید که ملتى این طور هماهنگ بشود؟ کى اینها را هماهنگ کرده؟ اینها را سید الشهداء(ع) هماهنگ کرده است... این دستجات با آن عظمت، با آن محتوا همه جا [راه مى‏افتند] کى مى‏تواند یک چنین اجتماعى درست کند؟ در کجاى عالم شما سراغ دارید که این مردم این طور هماهنگ باشند.»(صحیفۀ امام/11/99))
  • امام(ره) از سر عقلانیتش بر این امور معنوی این‌همه تأکید داشت ولی بودجه‌ها و هزینه‌هایی که در طول این 35 سال انقلاب برای محافل غیرمعنوی صرف شده، بسیار بیشتر از هزینه‌هایی بوده که در این راه صرف شده است. چقدر از بودجۀ این مملکت، برای امور فرهنگی غیرمعنوی صرف شده است که اتفاقاً مردم را از معنویت فاصله دهد! البته نمی‌گوییم که مسئولین مربوطه آدم‌های بی‌دینی بوده‌اند؛ بلکه بحث ما بر سرِ میزان درایت و عقل است.

اخلاص عاقلانه از اخلاص عوامانه سخت‌تر و باارزش‌تر است

  • سخن آخر بنده هم این است: اینکه ما این‌قدر بر عقلانیت تأکید می‌کنیم، پس عشق کجا می‌رود؟! ایمان و اخلاص چه می‌شود؟! ما می‌خواهیم عاشقانه عزاداری کنیم و عاشقانه بگوییم: «یابن الحسن!»، آیا این عشق و اخلاص هم با عقلانیت تناسب دارد؟ پاسخ این است که عشق و اخلاص نه تنها با عقل منافاتی ندارد بلکه عین عقلانیت است.
  • برخی از عوام تصور می‌کنند که وقتی عقل ما بگوید «این کار را انجام نده» ولی ما به خاطر خدا آن کار را انجام دهیم، در این صورت اخلاص خواهیم داشت! این «اخلاص عوامانه» است. اخلاص عاقلانه و عالمانه به ما می‌گوید: «این کار برای تو نفع دارد ولی به خاطر خدا آن را انجام بده، نه به خاطر منافع دنیایی خودت.» این‌جاست که اخلاص زیباست.
  • اینکه ما فایدۀ عقلانی یک کار را ندانیم و آن را به خاطر خدا انجام دهیم، این اخلاص عوامانه است. ولی اخلاص عالمانه مثلا به ما می‌گوید: «سجدۀ طولانی اگرچه گفته اند برای گردش خون و مغز ما مفید است و برای سلامتی جسم انسان مؤثر است، و شما می‌دانید که این سجده چقدر فایده دارد ولی این کار را به خاطر تقرب به خدا انجام دهید نه به خاطر نفع و فایدۀ مادی آن» این اخلاص هم سخت‌تر است و هم ارزشمندتر است.  معلوم است که تمام دستورات دینی به حال دنیای انسان در کوتاه مدت یا دراز مدت مفیدند. معنای اخلاص این نیست که خداوند چند کار بی‌فایده و حتی مضرّ به ما پیشنهاد داده باشد و از ما بخواهد این کارها را فقط به خاطر او انجام دهیم.
  • عشق هم با عقلانیت منافاتی ندارد. اصلاً عقلانیت، عشق انسان را تقویت می‌کند و برای انسان معشوق خوب تعیین می‌کند. عقل می‌گوید: «عاشقِ آن معشوقی باشد که واقعاً ارزش داشته باشد و الا در عشق خودت شکست می‌خوری و نابود خواهی شد» یعنی عقل در خدمت عشق قرار می‌گیرد و عاشقی را تقویت می‌کند. عقل و عشق با هم منافاتی ندارد و اگر می‌بینید گاهی در ادبیات، عقل و عشق با هم منافات دارند به خاطر این است که میخواهند عقل دنیانگر کوته بین را تحقیر کنند. و الا اگر کسی عاقل نباشد عاشق نخواهد شد و این عقل است که به انسان می‌گوید: عاشق پروردگار خودت شو تا بیرزی. «عاشق شو ار نه روزی کار جهان سر آید ؛ ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستی»

یک روزی اشک و گریه و شور بیشتر، نشانۀ عقل و علم بیشتر خواهد بود

  • ما به رشد جامعۀ خودمان امید داریم. ان‌شاءالله در همین جامعۀ اسلامی یک روزی خواهید دید، آن کسانی که بیشتر اهل اشک و گریه و شور و حال هستند، نشانۀ این خواهد بود که عقل و علم‌شان بیشتر است. امروز هم علائم این مسأله دیده می‌شود. کمااینکه در مراسم محرم و مراسم اعتکاف، در محیط‌های دانشگاهی بیشتر از محیط‌های دیگر، شاهد اشک و گریه هستیم. عقل و عشق نه تنها با هم منافات ندارند بلکه عقل و فهم، انسان را به عشق نزدیک‌تر می‌کند. عشق و شور انقلابی مال آدم‌های عاقل است. کسی که اهل فهم و درک نباشد، شور انقلابی هم نخواهد داشت.
  • دین ما دین عقلانی است و عشق و ایمان و اخلاص ما هم عقلانی است. صفای باطن ما هم نتیجۀ عقل ماست. پیامبر گرامی اسلام می‌فرماید: «هر گناهی را انجام دهید یک قطعه‌ای از عقل شما کم می‌شود؛ مَن قارَفَ ذَنباً فارَقَهُ عَقلٌ لا یَرجِعُ إلَیهِ أبداً»(میزان‌الحکمه/حدیث6751) گناه عقل انسان را کم می‌کند و کار خوب عقل انسان را بیشتر و نورانی می‌کند.
  •  از خدا می‌خواهیم که به دستان با برکت آقا امام زمان(ع) حتی قبل از ظهور ایشان، عقل ما را افزایش دهد، و عقل ما را کامل و نورانی بگرداند، و ما را از سرِ عقل، مرید اهل‌بیت(ع) قرار دهد و عبادات ما را عقلانی قرار دهد و جامعۀ ما راهنمای رشد عقل و عقلانیت در جهان قرار دهد.   
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۶/۰۲
مجید شهشهانی

در سالگرد شهادت هادی باغبانی / پیامک خبری:

امام در ماههای پایانی خود در هر 10مرتبه از کلمه منافقین در کنار لیبرال‌ها استفاده کردند تا این حماقت را از ما برطرف کنند که "لیبرال‌ها" از منافقین و جریان ددمنشانه جدا نیستند/ غربزده ها و تکفیریها دو لبۀ یک قیچی برای از بین بردن خط مطلومانه مقاومتند

گزیده پیامکی از سخنرانی حجت‌الاسلام و المسلمین علیرضا پناهیان در مراسم گرامیداشت سالگرد شهادت شهید هادی باغبانی (مستندسازی که در سوریه به شهادت رسید) که با مشارکت مرکز مستندسازی حقیقت در حوزۀ هنری برگزار شد را در ادامه می‌خوانید:

  • پناهیان در سالگرد شهید باغبانی(1): امام در مجموع 11بار از کلمه لیبرال استفاده کردند که 10 بار آن مربوط به سال آخر عمرشان بود  و در هر 10مرتبه از کلمه منافقین در کنار لیبرال‌ها استفاده کردند تا این حماقت را از ما برطرف کنند که "لیبرال‌ها" از منافقین و جریان ددمنشانه جدا نیستند./ امام منافقین را همان تروریست‌ها معرفی می‌کند:«همانهایی که سر پدری را گوش تا گوش سر سفرۀ افطاری جلوی زن و بچه‌اش می‌برند.»

  • پناهیان(2): امام اواخر عمر شریفشان به شدت نگران نفوذ لیبرال‌ها و غربزده ها در مملکت بودند./ اگر جریان لیبرال در کشور ما نفوذ نداشت، امروز به قدرتی رسیده بودیم که می‌توانستیم منطقه را نجات دهیم/ غربزده ها و تکفیریها دو لبۀ یک قیچی برای از بین بردن خط مطلومانه مقاومتند

  • پناهیان(3): علیه تکفیری‌ها و غربزده‌ها باید یکجا قیام کرد. غربزده‌ها ستون پنجم صهیونیست‌هایی هستند که در غزه دست به این جنایات زدند./ تا بساط غرب‌زدگی در این منطقه برچیده نشود، مطمئن باشید سرهای بریده در منطقه زیاد خواهد بود/ اگر نظام سلطه سرنگون شود و تفکر لیبرال دموکراسی را ریشه‌کن کنیم، یک روزه تمام جریان تکفیری در منطقه ریشه‌کن خواهد شد.

برای مشاهده گزیده سخنرانی، اینجا را کلیک نمایید.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۶/۰۱
مجید شهشهانی

در سالگرد شهادت هادی باغبانی

علیه تکفیری‌ها و غربزده‌ها یکجا باید قیام کرد/ غربزده‌ها ستون پنجم صهیونیست‌هایی هستند که در غزه دست به این جنایات زدند/ تا بساط غرب‌زدگی در این منطقه برچیده نشود، مطمئن باشید سرهای بریده در منطقه زیاد خواهد بود/ دوربین‌ها را در دست بگیرید...

پناهیان: حضرت امام در ماه‌های پایانی عمرشان 10 مرتبه از کلمه منافقین در کنار لیبرال‌ها استفاده کردند تا این حماقت را برطرف کنند که لیبرال‌ها از منافقین و تروریستهای ددمنشانه جدا نیستند. اگر قرار است فیلمی در دفاع از مظلومان منطقه ساخته شود و در آن جریان لیبرال دموکراسی و نظام سلطه محکوم نشود، خیانت به شهدا است. نغمه‌های شوم غربزدگی باید با خون این شهدا پاک شود و اگر می‌بینید جوانان در اوج مظلومیت به دست تکفیری‌ها کشته می‌شوند تردید نکنید به دلیل نفوذ همین جریان لیبرال‌ها در داخل کشور ما است که اگر این جریان به این کشور نفوذ نداشت ما امروز به قدرتی رسیده بودیم که می‌توانستیم منطقه را نجات دهیم.

فرازهایی از سخنرانی حجت‌الاسلام و المسلمین علیرضا پناهیان در مراسم گرامیداشت سالگرد شهادت شهید هادی باغبانی (مستندسازی که در سوریه به شهادت رسید) که با مشارکت مرکز مستندسازی حقیقت در حوزۀ هنری برگزار شد را در ادامه می‌خوانید:

امام همیشه لیبرال‌ها و منافقین را کنار هم یاد می‌کردند

  • اوایل انقلاب جریان نهضت آزادی به عنوان ستون پنجم دشمن شناخته می‌شد. نهضت آزادی که با حکم حضرت امام و توصیه بعضی از آقایان این فرصت را پیدا کره بود که عملاً مملکت دست آنها باشد بلایی را سر کشور آورد که پرونده آنها برای همیشه بسته شد اما نهضت آزادی تنها یک جریان سیاسی نبود بلکه یک تفکر وابسته به غرب بود که هنوز هم به صورتهای مختلف وجود دارد.
  • اینکه چرا در یک مجلس بزرگداشت شهید، آن هم شهید باغبانی که شهید اسلام حساب می‌شود، از تاریخچه شوم غربزدگی حرف می‌زنم به این دلیل است که نباید ساده‌انگاری کنیم و باید نفوذ دشمن را در میان خودمان از بین ببریم.
  • خط ارتباط تروریستها و لیبرالها را می‌توان در سخنان حضرت امام(ره) دید. ایشان به طور کلی در صحیفه خود 11 مرتبه از کلمه لیبرال و لیبرال‌ها استفاده کردند که 10 مرتبه از آن به مربوط به سال آخر عمرشان می‌شود. در واقع حضرت امام از غربزده تحت عنوان لیبرال‌ها 10 بار پس از انقلاب و در ماه‌های پایانی حرف زدند و تمام دفعاتی که این کلمه را به کار بردند در کنار آن از کلمه منافقین هم استفاده کردند. در یکی از آنها منافقین را توضیح می‌دهند و می‌‌گویند همان منافقینی که سر پدری را سر سفره افطاری کنار زن و بچه‌اش گوش تا گوش می‌برند و منظور از منافقین تروریست‌هایی خونریزی هستند که همین الان هم در منطقه جنایت می‌کنند. امام اواخر عمر شریفشان به شدت نگران نفوذ لیبرال‌ها و غربزده ها در مملکت بودند.
  • امام راحل به ما آموخت که لیبرال‌ها و منافقین و تروریست‌ها و تکفیری‌ها از هم جدا نیستند و این تصور غلطی است که تکفیری بودن وحشی‌گری است اما در غربزدگی وحشی‌گری نیست. اولا تروریست‌های وحشی دست ساخت غربی‌ها هستند، ثانیا غربزده‌ها فرصت گیرشان بیاید بدتر هم عمل خواهند کرد.
  • یادمان می‌آید که پای تشیع‌جنازه شهدایی که از کردستان می‌آمدند شعار مرگ بر لیبرال را سر می‌دادیم و امروز هم پا تشیع شهدایی مثل شهید باغبانی باز باید مرگ بر لیبرال گفت. تکفیری‌ها و داعشی‌های جنایت‌کار که تکلیف‌شان معلوم است و خود غربی‌ها اعلام کردند تکفیری‌ها ولیده شوم جامعه غربی و آمریکایی هستند، این لیبرال‌ها و جریان‌های غربزده هستند که باید رسوا شوند.
  • کسانی که 8 سال در مسندهای کلیدی کشور و قبل و بعد از آن نغمه‌های غربی‌گرایی سر می‌دادند خجالت نمی‌کشند؟ حضرت امام در ماه‌های پایانی عمرشان 10 مرتبه از کلمه منافقین در کنار لیبرال‌ها استفاده کردند تا این حماقت را برطرف کنند که لیبرال‌ها از منافقین و تروریستهای ددمنشانه جدا نیستند.

اگر جریان لیبرال در کشور ما نفوذ نداشت، امروز به قدرتی رسیده بودیم که می‌توانستیم منطقه را نجات دهیم

  • اگر قرار است فیلمی در دفاع از مظلومان منطقه ساخته شود و در آن جریان لیبرال دموکراسی و نظام سلطه محکوم نشود، خیانت به شهدا است. نغمه‌های شوم غربزدگی باید با خون این شهدا پاک شود و اگر می‌بینید جوانان در اوج مظلومیت به دست تکفیری‌ها کشته می‌شوند تردید نکنید به دلیل نفوذ همین جریان لیبرال‌ها در داخل کشور ما است که اگر این جریان به این کشور نفوذ نداشت ما امروز به قدرتی رسیده بودیم که می‌توانستیم منطقه را نجات دهیم.
  • امروز وزیر اسبق خارجه آمریکا می‌گوید داعشی‌ها را آمریکایی‌ها در منطقه درست کرده و اینها دقیقاً کاری را می‌کنند که منافقین در کشور خودمان انجام می‌دادند همین سر بریدن‌ها توسط منافقینی انجام می‌گرفت که مورد حمایت لیبرال‌ها بودند.
  • این مجلس در مکانی به نام حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی برگزار می‌شود و من از مسئولین سازمان تبلیغات، مسئولین سازمان صداوسیما، مدیران و همه دانشجویانی که روزی امام گفته بود اگر مسئولین وظیفه‌شان را در جهت ریشه‌کن کردن تفکر لیبرالی انجام ندادند شما خودتان این کار را انجام دهید و باید پرسید امروز چقدر وظیفه‌مان را در جهت ریشه‌کن کردن تفکر لیبرالی انجام داده‌ایم؟ چقدر فضای فرهنگی و دانشگاهی را از غرب‌زدگی پاک کرده‌ایم؟
  • پای تشیع پیکر شهدا می‌شود این حرف‌ها را زد. خون شهید باغبانی تازه است چرا که هنوز در مناطقی که این شهید حضور داشته، نبرد ادامه دارد و کسی که در مجلس این شهید می‌آید نمی‌تواند حساب او را از 2500 کودکی که به جرم محبت اهل بیت(ع) در سوریه سر بریده شده اند، جدا کند.
  • برای اینکه کسی فکر نکند این مجلس سیاسی است و تفکر امام تنها برای دوره‌ای خاص بوده است، باید بگویم ظلم است کسی که فکر کند این حرف‌ها تنها برای یک دولت است و برای دولت دیگر نیست و خیانت است اگر کسی فکر کند مخاطب این حرف‌ها مثلاً مربوط به وزیر ارشاد است و مربوط به حوزه هنری نیست و باید از همۀ مسئولان فرهنگی پرسید در یک سال گذشته چقدر از فیلم‌های مملکت ما مربوط به مظلومان منطقه بوده است و در این راستا فیلم ساخته شده است؟

غربزده‌ها ستون پنجم صهیونیست‌هایی هستند که در غزه دست به این جنایات زدند/ علیه تکفیری‌ها و غربزده‌ها یکجا باید قیام کرد

  • دست کسانی که با کار هنری به حمایت از مظلوم می‌شتابند را باید بوسید. کارهای مستند خوبی انجام شده است ولی یک حقیقت از فیلم مستند تا بخواهد به سینما تبدیل شود نیاز به یک سیر تحول دارد اما در سینمای ما این سیر تحولی خیلی کند صورت می‌گیرد و اساساً نشانه‌ای از سیر تحول دیده نمی‌شود.
  • کسانی که زندگی آنها از حقوق انقلاب اسلامی تهیه می‌شود، نباید اینقدر به زندگی بچسبند. علیه تکفیری‌ها و غربزده‌ها باید یکجا قیام کرد. غربزده‌ها ستون پنجم صهیونیست‌هایی هستند که در غزه دست به این جنایات زدند و غربزده‌ها روسیاه‌تر از آن هستند که کسی بخواهد از آنها دفاع کند.
  • غربزده‌ها برای ما فرقی با تکفیری‌ها و داعشی‌ها ندارند و این را امام راحل به ما یاد داده است. این افراطی‌های جنایتکار برای ما هیچ فرقی با لیبرال‌ها نمی‌کنند. هر دو لبه یک قیچی هستند برای از بین بردن خط میانه‌ای که مظلومانه در حال مقاومت است. مگر اینکه کسی در اثر  ساده‌لوحی و سطحی‌نگری دچار غربزدگی شده باشد که او هم ناخواسته دارد جبهۀ تروریست‌های خون‌آشام را تقویت می‌کند. همان‌طوری که در فتنۀ 88 دیدید چگونه تروریست‌ها به کمک غربزده ها آمدند و در آشوبهای آنها حضور پیدا کردند.

تا بساط غرب‌زدگی در این منطقه برچیده نشود، مطمئن باشید سرهای بریده در منطقه زیاد خواهد بود/ دوربین‌ها را در دست بگیرید...

  • افسوس که فرصت‌سوزی‌های انجام شده در باب از بین بردن تفکر غرب‌گرایی، ما را عقب نگه داشته است. فرصت دفاع مقدس از دست رفت و ما با غرب‌زده‌ها تسویه حساب نکرده‌ایم. همین لیبرالیسم غربی بود که این همه جوانان ما را در جنگ از ما گرفت ولی بلافاصله غرب‌زده‌ها و لیبرال‌منش‌ها پس از جنگ دُم درآوردند. فرصت سوریه از دست رفت، فرصت عراق نیز دارد از دست می‌رود و این همه داعشی‌ها جنایت کردند و ما هنوز برای اینکه بچه‌های‌مان را بتوانیم با سواد ببینیم باید در امتحانات‌شان آموخته‌های لیبرالیسم را پس بدهند تا مدرک بگیرند. تا بساط غرب‌زدگی در این منطقه برچیده نشود، مطمئن باشید سرهای بریده در منطقه زیاد خواهد بود. به همین دلیل دوربین‌ها را در دست بگیرید، تفکرتان را حرکت دهید تا در این زمینه کار کنید. فرصت غزه هم در حال از دست رفتن است و باید کاری کرد.
  • هیچ‌کس با هیچ‌کس در این کشور و جامعه اسلامی دشمنی ندارد و ما تنها با کسانی که با افکار پوسیدۀ غرب‌گرایانه آب به آسیاب دشمن می‌ریزند، مخالف هستیم. اگر نظام سلطه سرنگون شود و اگر این تفکر لیبرال دموکراسی را ریشه‌کن کنیم، یک روزه تمام جریان تکفیری در منطقه ریشه‌کن خواهد شد. همانطور که تکفیری‌ها برای خودشان تجاوز به نوامیس مردم و‌ سربریدن کودکان را مجاز می‌دانند، لیبرال دموکراسی هم حمایت از این جنایت‌کاران تکفیری را برای حفظ خودش مجاز می‌داند. ما از خون شهدای خود نمی‌گذریم، چرا که آنها همان کسانی هستند که دانشمندان هسته‌ای ما را به سهولت شهید می‌کنند و امیدوارم همه هنرمندان، اهالی رسانه و مبلغان به این شهید عزیز (هادی باغبانی) تأسی کنند و دفاع از مظلوم را سرلوحه کار خود قرار دهند.

برای مشاهده گزیده پیامکی این سخنرانی، اینجا را کلیک نمایید

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۵/۳۰
مجید شهشهانی

کلیپ های شما:

زندگی دوباره

شناسنامه:

* انتشار کلیپهای صوتی تولیدی توسط کاربران بیان معنوی، بر اساس سیاست سایت در راستای توجه به نقش فعال کاربران در رشد معنویت و ایجاد هم‌افزایی از طریق سایت بیان معنوی می‌باشد. لذا انتشار کلیپ‌های رسیده به منزلۀ تایید کیفیت هنری کلیپ تولید شده نیست. بازخوردهای کاربران می‌تواند تا حدی به ارزیابی و بهبود کلیپ‌های ساخته شده کمک کند.

متن کلیپ:

کَفَی بِالمَوتِ وَاعِظاً... امیرالمؤمنین علی(ع) می فرماید. موت بعنوان واعظ کافی است.

در روایت هست فرمودند وقتی که تشییع جنازه ای شد شما حتما در تشییع جنازه شرکت کنید. خیلی سفارش شده. می فرماید هر جا که رفتی در تشییع جنازه شرکت کردی، خودت را بگذار جای آن کسی که رفته، بگو الآن دارند من را می برند در تابوت. تمام شد! دارند مرا می برند...

بعد وقتی که رساندند برای دفن یا آن هفت قدم یا مقداری که با او رفتی، هِی تمنا کن خدایا من را برگردان بگذار عُمر دوباره بکنم...

بعد تشییع جنازه تمام شد یا شما همراهی ات برای این تشییع جنازه قطع شد بگو خدا به تو مهلت داد یک چند روز دیگری زندگی کنی. برگرد درست زندگی کن. برگرد دیگر از عمرت استفاده کن. برگرد دیگر دقت و وسواس به خرج بده. برگرد درست زندگی کن...

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۵/۲۹
مجید شهشهانی

صوت | فرهنگ ادب

  • مکان: مشهد - حرم امام رضا(ع)
  • زمان: سال93
  • تعداد: 4 جلسه
  • موضوع سخنرانی: فرهنگ ادب

معرفی بحث:

ادب، از مفاهیم مظلوم و غریبی است که هنوز در فرهنگ ما جایگاه و اهمیت رفیع خود را به دست نیاورده است. مفهوم ادب می‌تواند ساختار فرهنگ و جامعه و روابط انسانی را اصلاح کند، بدون آنکه باری بر دوش دین و اعتقادات نهاده باشد. اگر چه مفاهیم خوب و والایی مانند علم، ایمان و محبت هم می‌توانند دارای آثار مناسبی در حد خود برای اصلاح فرد و جامعه باشند، اما ادب می‌تواند تمام ساختارهای اجتماعی و فردی را به خوبی و با دقتی مضاعف تنظیم نماید. از سبک زندگی، نحوه پوشش و گفتار، حیاء و .... گرفته تا مبارزه با هوای نفس و رعایت تقوی، همگی ارتباط وثیق و تنگاتنگی با ادب دارند. آشنایی با فرهنگ ادب موضوع مهمی است که در کنار مضجع نورانی علی بن موسی الرضا(ع)، در چهار جلسه مورد بحث و بررسی استاد پناهیان قرار گرفته است.

فهرست:

جلسه 1: مفهوم و جایگاه ادب

  • آشنایی با مفهوم ادب

  • چه مفاهیمی قسیم ادب هستند؟

  • ادب، مفهومی در حوزه عمل

  • اهمیت و جایگاه ادب در مقایسه با مفاهیم دیگر

    • مقایسه اهمیت ادب و علم

    • مقایسه اهمیت ادب و محبت

    • مقایسه اهمیت ادب و ایمان

  • کثرت توصیه به ادب در مقایسه با سایر مفاهیم

  • غربت مفهوم ادب

  • ادب، وظیفه مهم مؤمن

  • توجه به ادب در  دعای ابوحمزه ثمالی

  • ادب حرّ در کربلا

  • ادب حضرت عباس(ع) و روضه حضرت عباس(ع)

جلسه 2: فهرست کلی آداب

  • رفتار خود را به دل خود نسپاریم

  • رفتار مؤدبانه، رفتاری حساب شده و طبق مقررات

  • رعایت ادب در ارتش

  • ضرورت تربیت فرزندان طبق آداب

  • حیاء، یکی از پایه های ادب

  • ادب، فسفه مناسب برای تمام رفتارهای انسان

  • ادب، موضوعی انسانی

  • نقد فرهنگ غرب در فاصله ای که از ادب دارد

  • توصیف ادب در خطبه همام

  • رعایت ادب در سبک زندگی

  • رعایت ادب در پوشش

  • رعایت ادب در زبان و گفتار

  • رعایت ادب در روابط خانوادگی

  • رعایت ادب گوش

  • رعایت ادب چشم

  • ادب واجب و ادب مستحب

  • ادب چگونه منتقل می شود؟

  • نقش بزرگترها و اهل علم در انتقال ادب

  • اعتراف دشمن به ادب کودکان امام حسین(ع)

جلسه 3: تناسب ادب و مبارزه با هوای نفس

  • روش اصلی دین، تربیت بوسیله عمل است

  • آثار و ویژگی های عمل در مقایسه با علم و ایمان

  • با علم نمی توان کسی را تربیت کرد

  • عمل منظم و طبق برنامه، علم و محبت را هم به دنبال می آورد

  • تربیت بر اساس ادب، تربیتی مؤثر در محیط خانواده

  • عمل تؤام با برنامه و دستور، عملی رشد دهنده

  • نظم، عنصر کلیدی ادب

  • تمایل نفس انسان به فرار از آداب

  • رعایت ادب، مأموریت اصلی انسان

  • ضرورت مراقبت از نفس در سختی و راحتی

  • زندگی با برنامه، مقدمه ای برای دیدن و مشاهده نفس

  • اثر کنترل نفس بر افزایش قوت روحی

  • ضرورت ادب به اولیاء خدا

  • اشاره به روضه حضرت عباس(ع)

جلسه 4: فرهنگ ادب، موضوعی مهم و اصلی

  • خلاصه مباحث گذشته

  • وضعیت نامناسب فرهنگ ادب در جامعه

  • آثار ویژه ادب برای اصلاح جامعه

  • ناتوانی قانون برای اصلاح جامعه

  • نقش ادب در رعایت تقوا

  • آثار ادب با توجه به روایات

  • نقش ادب در نجات از فتنه ها

  • ادب، موضوعی مهم و اصلی

  • بررسی انواع ادب با توجه به روایات

  • ضرورت رعایت ادب نسبت به اولیا خدا

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۵/۲۸
مجید شهشهانی