علیرضا پناهیان

۱۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نقش عبادت در سبک زندگی» ثبت شده است

فهرست سلسله سخنرانی هایی که تاکنون در سایت منتشر شده

این فهرست شامل تک جلسه ها نمی شود.

جلساتی که هم گزیده متن دارند و هم صوت دارند:

جلساتی که فقط صوت دارند:

۴۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۱۱/۲۴
مجید شهشهانی

صوت | نقش عبادت در سبک زندگی

شناسنامه

  • زمان: ماه مبارک رمضان ـ سال 92
  • مکان: تهران ـ مسجد امام حسین(ع)
  • تعداد: 8 جلسه
  • موضوع سخنرانی: نقش عبادت در سبک زندگی

معرفی بحث:

یکی از مفاهیمی که اخیراً بر سر زبان‌ها افتاده و جا دارد به آن توجهِ ویژه شود مفهوم سبک زندگی است. سبک زندگی به بیان ساده یعنی چگونگی تنظیم رفتارهای شبانه‌روزی ما در زندگی شخصی و اجتماعی، همچنین عادات رفتاری، برنامه‌ها و علاقه‌هایی که انسان در رفتارهای خود نشان می‌دهد، سرگرمی‌ها و آداب و رسوم اجتماعی نیز همگی در بحث سبک زندگی مطرح می‌شود.

در میان عوامل مؤثر در سبک زندگی، «برنامه‌های عبادی» نقش تعیین کننده‌ای دارند به حدّی که می‌توان گفت؛ عبادات به زندگی ما سبک می‌دهد. اگر به عباداتی مانند نماز و روزۀ ماه مبارک رمضان نگاه کنید می‌بینید که سعی دارد برای ما برنامۀ رفتاری تعیین کند. اما چرا عبادت اصرار دارد رفتار ما را به صورت دائمی تغییر دهد؟ به طور خلاصه می‌توان پاسخ داد: چون عمل و رفتار انسان بر علاقه‌ها، عقاید و حتی بر علم او خیلی اثر دارد و به همین خاطر است که دین ما اهمیت ویژه‌ای به آداب رفتاری و سبک زندگی داده و برای همۀ بخش‌های زندگی ما برنامه دارد، به حدّی که اگر به اسلام اجازه دهیم، حتی رنگ و فُرم لباس، خانه و شهر ما را هم تعیین می‌کند.

انسان به طور طبیعی به سبک زندگی خود انس می‌گیرد و به آن عادت می‌کند، لذا باید از قبل برنامه‌ریزی کنیم که به چه چیزهایی می‌خواهیم اُنس و عادت پیدا کنیم. روح انسان خواه ناخواه عادت‌هایی پیدا می‌کند و ما اسیر و بندۀ عادت‌های خود هستیم پس باید مراقب باشیم به چه چیزهایی عادت می‌کنیم. اگر خودمان برای سبک زندگی خود برنامه‌ریزی نکنیم، کسانی هستند که برای تغییر و تخریب سبک زندگی ما برنامه‌ریزی کنند.

در این سلسله جلسات ضمن اشاره به آثار فردی و اجتماعی سبک زندگی، به نقش تأثیرگذار عبادت در تنظیم سبک زندگی یک انسان مسلمان پرداخته شده و همچنین دربارۀ آثار روحی و روانی عبادت‌هایی مانند نماز و روزۀ ماه رمضان و نقش آن در تنظیم رفتارهای ما بحث شده است.

جلسه اول

جلسه دوم

جلسه سوم

جلسه چهارم

جلسه پنجم

جلسه ششم

جلسه هفتم

جلسه هشتم

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۱۱/۲۳
مجید شهشهانی

نقش عبادت در سبک زندگی-8

«امام» همه چیز را در سبک زندگی ما تحت تأثیر قرار می‌دهد

حجت الاسلام و المسلمین پناهیان، در دهۀ اول ماه مبارک رمضان(به جز روزهای جمعه)، بعد از نماز ظهر و عصر در مسجد امام حسین(ع)-ضلع شمالی میدان امام حسین(ع)- که به امامت حجت الاسلام ابوترابی اقامه می‌شود، به مدت ده روز و با موضوع «نقش عبادت در سبک زندگی» سخنرانی می‌کند. در ادامه گزیده‌ای از مباحث مطرح شده در هشتمین(آخرین) جلسه را می‌خوانید:

دریافت در قالب PDF در ابعاد A4

دریافت در قالب PDF در ابعاد A5

نیاز ما به هویت جمعی / گاهی سبک زندگی ما هویت جمعی ما را تشکیل می‌دهد/جامعۀ فاقد ویژگی افتخاربرانگیر در سبک زندگی، هویت ندارد

  • انسانی که در جامعه زندگی می‌کند، هر لحظه به داشتن هویت و شخصیت جمعی نیازمند است و معمولاً هویت و شخصیت خود را با شغل، خانواده یا قوم خود معرفی می‌کند. کسی که چنین هویتی نداشته باشد حتی پیش خودش هم گُم شده است و لطمۀ شخصیتی سنگینی به او وارد خواهد شد. به عنوان مثال کسی که در یک قوم یا در یک شهری زندگی کند که در آنجا هیچ کسی را ندارد که به او افتخار کند، معمولاً لطمۀ شخصیتی می‌خورد. یا کسانی که در جهان غرب زندگی می‌کنند و بسیاری از آنها نمی‌دانند یا مطمئن نیستند پدرشان کیست، یک لطمۀ شخصیتی بزرگ می‌خورند.
  • گاهی اوقات نحوۀ زندگی کردن ما هویت جمعی ما را تشکیل می‌دهد. یعنی انسان در جهت معرفی هویت قومی یا هویت شخصیتی خود از رفتارها و سبک زندگی خود استفاد می‌کند. مثلاً می‌گوید: «ما رسم داریم که این‌گونه رفتار می‌کنیم...» چون همین هویت جمعی برای انسان انرژی‌بخش است و انسان به آن افتخار می‌کند.

  • معمولاً وقتی می‌خواهیم هویت خود را درک کنیم به سراغ خصلت‌های پایدار و افتخارآمیز خود می‌رویم. مثلاً می‌گوییم «ما ایرانی‌ها آد‌م‌های شجاعی هستیم» «ما ایرانی‌ها مهربان و مهمان‌نواز هستیم» یعنی در معرفی خود به سراغ عناصری از سبک زندگی می‌رویم. لذا اگر کسی سبک زندگی نداشته باشد و در سبک زندگی خودش هیچ خصلت پایدار و افتخارآمیزی نداشته باشد او در واقع هویت ندارد. چون او در زندگی خود چیزی ندارد که به صورت دائمی و فراگیر، تا آخر پای آن ایستاده باشد.

در روز قیامت هم با هویت جمعی خود شناخته می‌شویم/هر کسی را به امام‌ او می‌شناسند

  • موضوع هویت جمعی فقط به این دنیا محدود نمی‌شود، روز قیامت نیز ما را به همین هویت‌ها می‌شناسند. در صحرای محشر نیز هر کسی می‌خواهد خودش را معرفی کند و هویت خود را بشناساند به امام خود معرفی می‌کند یعنی در روز قیامت ما را به امام‌مان می‌شناسند (خداوند می‌فرماید: یاد کن روزى را که هر گروهى از مردم را با امام‌شان مى‏خوانیم؛ یَوْمَ نَدْعُوا کُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِم؛ اسراء/71) در آنجا از هر کسی می‌پرسند امام تو کیست؟ در آن روز بعضی‌ها می‌گویند: ما مرید امام حسین(ع) هستیم. بعضی‌ها می‌گویند ما نوکر امام رضا(ع) هستیم...

اگر کسی می‌خواهد به هویت خودش افتخار کند، به «عبد بودن» خودش افتخار کند/ اولین پایگاه معرفی هویت ما «عبد بودن» است

  • در این دنیا ما را به هویت و شخصیت‌مان می‌شناسند، در روز قیامت نیز وقتی می‌خواهیم خودمان را معرفی کنیم خودمان را با یک عنصر کلیدی سبک زندگی معرفی می‌کنیم و آن «عبد بودن» است. در واقع هویت اصلی ما این است که ما «عبد» هستیم.
  • عبد بودن برای ما یک افتخار بزرگ است. حتی رسول خدا(ص) نیز اول عبد خدا بود و بعد رسول خدا بود. (و اشهد انّ محمدا عبده و رسوله) خدا کند ما بفهمیم اینکه ما «عبد» هستیم یعنی چه و به عبد بودن خود افتخار کنیم و احساس عزّت داشته باشیم.
  • خیلی‌ها به اینکه عبدِ خدا هستند، توجه ندارند البته ممکن است به خدا اعتقاد داشته باشد ولی خود را «عبد» نمی‌داند. اینها حتی وقتی دعا می‌کنند نیز گویا دارند با خدا مذاکره می‌کنند! یعنی خدا را به عنوان کسی که در عالم قدرت دارد می‌بینند و از او چیزهایی می‌خواهند.
  • خیلی‌ها معنای دقیق «عبد» را نمی‌دانند و هویت عبد بودن خود را درست درک نکرده‌اند. مثلاً تصور می‌کند عبد یعنی کسی که عبادت می‌کند در حالی که شاید نزدیک‌ترین معنای عبد در زبان فارسی کلمۀ «برده» باشد. یعنی ما بردگان خداوند هستیم و صاحب اختیار ما خداست. «عبد خدا» یعنی بردۀ خدا.
  • چرا نماز عمود خیمۀ دین است؟ یک دلیلش این است که بیشترین صورت بردگی و بندگی ما را نشان می‌دهد. وقتی انسان به سجده می‌رود، و صورت خود را به خاک می‌گذارد، در واقع به حالتی که یک عبد در مقابل اربابش دارد نزدیک می‌شود.
  • وقتی خوبان عالم و اولیاء خدا، همه عبد خدا هستند، تکلیف ما معلوم است. انسان تا وقتی واقعاً عبد خدا نشود، هیچ چیزی نیست و هویتی ندارد و فقط وقتی که به معنای واقعی  عبد شد، برای خودش کسی خواهد شد. کسی که عبد خدا باشد، ارباب عالَم خواهد شد و خدا همۀ عالم را در اختیار او قرار می‌دهد.
  • اگر کسی می‌خواهد به هویت خودش افتخار کند، به «عبد بودن» خودش افتخار کند. در واقع اولین پایگاه معرفی هویت ما عبد بودن است.  

محور بندگی این است که انسان «امام» داشته باشد/«امام» ما معرّف هویت ما در قیامت

  • امام رضا(ع) می‌فرماید: عبادت هفتاد وجه (مرتبه یا نوع) دارد. شصت نه قسمت (مرتبۀ) عبادت تسلیم و راضی بودن به خدا و امام زمان(ع) است. (أَنَّ الْعِبَادَةَ عَلَى‏ سَبْعِینَ‏ وَجْهاً فَتِسْعَةٌ وَ سِتُّونَ مِنْهَا فِی الرِّضَا وَ التَّسْلِیمِ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِأُولِی الْأَمْرِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِمْ؛ بحارالانوار/ج2/ص212 ) کسی که واقعاً عبد خداست، قطعاً می‌داند که این خدا و ارباب، بر روی زمین جانشینی دارد که این جانشین خدا یا «خلیفه الله» نیز بعد از خدا، ارباب و مولای او خواهد بود. لذا امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: من بنده‌ای از بندگان رسول خدا(ص) هستم. (إِنَّمَا أَنَا عَبْدٌ مِنْ‏ عَبِیدِ مُحَمَّدٍ ص؛ کافی/ج1/ص90)‏
  • محور عبادت و بندگی این است که انسان امام داشته باشد. لذا روز قیامت وقتی می‌خواهیم هویت خود را معرفی کنیم باید بگوییم امامِ ما کیست.
  • امام صادق(ع) می‌فرماید: اگر کسی هر شب برای عبادت بیدار شود و هر روز، روزه بگیرد، همۀ اموال خود را صدقه بدهد، هر سال به حجّ برود ولی امام زمان خود را نشناسد و از او پیروی نکند و این کارها را به اشارۀ امام خودش انجام نداده باشد، چنین کسی یک ذرّه حق پیش خدا پیدا نمی‌کند و اجری نخواهد داشت و اصلاً از اهل ایمان نخواهد بود. (أَمَا لَوْ أَنَّ رَجُلًا قَامَ‏ لَیْلَهُ‏ وَ صَامَ نَهَارَهُ وَ تَصَدَّقَ‏ بِجَمِیعِ‏ مَالِهِ وَ حَجَّ جَمِیعَ دَهْرِهِ وَ لَمْ یَعْرِفْ وَلَایَةَ وَلِیِّ اللَّهِ فَیُوَالِیَهُ وَ یَکُونَ جَمِیعُ أَعْمَالِهِ بِدَلَالَتِهِ إِلَیْهِ مَا کَانَ لَهُ عَلَى اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ حَقٌّ فِی ثَوَابِهِ وَ لَا کَانَ مِنْ أَهْلِ الْإِیمَانِ ثُمَّ قَالَ أُولَئِکَ الْمُحْسِنُ مِنْهُمْ یُدْخِلُهُ اللَّهُ الْجَنَّةَ بِفَضْلِ رَحْمَتِه‏»(کافی/ج2/ص19)
  • امام صادق(ع) در روایت دیگری می‌فرماید: کسی که امام زمان خودش را نشناسد و نسبت به حق او جاهل باشد، حتی اگر در عبادت تکه تکه شود فقط از خدا دورتر خواهد شد. (قَالَ إِنَّهُمْ یَقُولُونَ إِنَّمَا الدِّینُ الْمَعْرِفَةُ فَإِذَا عَرَفْتَ الْإِمَامَ فَاعْمَلْ ... وَ لَوْ تَقَطَّعَ‏ الْجَاهِلُ‏ مِنْ الْعِبَادَةِ إِرْباً إِرْباً مَا ازْدَادَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا بُعْداً؛ دعائم الاسلام/ج1/ص54)

شب اول قبر از هویت ما سؤال می‌کنند / اینکه امام ما چه کسی باشد در سرنوشت ما نقش کلیدی و اساسی دارد

  • نقش امام در هویت ما کاملاً برجسته است. اینکه امام ما چه کسی باشد و ما جزء امت کدام امام باشیم در سرنوشت ما نقش کلیدی و اساسی دارد. لذا شب اول قبر سؤال‌هایی که از ما می‌پرسند این است: مَن رَبّک؟ مَن نَبِیّک؟ مَن اِمامُک؟ یعنی از هویت ما سؤال می‌کنند.
  • باید خیلی بیشتر به امام خودمان فکر کنیم، البته او همیشه به فکر ما هست، این ما هستیم که باید بیشتر او را بشناسیم، به او توجه کنیم و به یادش باشیم و سعی کنیم ارتباط خود را تقویت کنیم و با ذکر و یاد او صفا کنیم. لااقل زبان حال ما این باشد که: «لایق فیض حضورت نیم اما بگذار / زندگی چند صباحی به خیالت بکنم»

«امام» همه چیز را در سبک زندگی ما تحت تأثیر قرار می‌دهد

  • حالا باید ببینیم امام چه تأثیری در سبک زندگی ما خواهد داشت؟ به طور خلاصه می‌توان گفت امام همۀ تأثیرات خوب را در سبک زندگی ما خواهد داشت.
  • همان‌طور که قبلا بیان شد، نماز مثل اسکلت یا بتون آرمۀ ساختمان سبک زندگی ماست. یعنی یک برنامۀ دائم و اساسی در متن زندگی ماست که همه چیز را تحت تأثیر خودش منظم می‌کند. وقتی جلوتر می‌رویم می‌بینیم که «امام» همه چیز را در سبک زندگی ما تحت تأثیر قرار می‌دهد و به زندگی ما معنا می‌دهد. یعنی ما با ذکر امام حسین(ع) صفا می‌کنیم و زیارت او تفریح ما می‌شود. بچۀ ما که به دنیا می‌آید اول او را به حرم امام رضا(ع) می‌بریم، ماشین که می‌خریم اولین مسافرت را به زیارت می‌رویم، اصلاً امام همۀ وجوه زندگی ما را تحت تأثیر قرار می‌دهد و یک حلاوت خاصی به آن می‌دهد
  • «امام» هویت آدم را درست می‌کند و کسی که با اهل‌بیت(ع) نیست بی‌هویت است. و این اهل‌بیت(ع) هستند که سبک زندگی ما را با جزئیاتش برای ما مشخص می‌کنند و به آن معنا می‌دهند.

دریافت در قالب PDF در ابعاد A4

دریافت در قالب PDF در ابعاد A5

 

منتشر شده در: اینجا و اینجا

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۴/۲۹
مجید شهشهانی

نقش عبادت در سبک زندگی-7

بیشتر جرم‌ها و ظلم‌ها را باید «سبک زندگی ما» کنترل کند، نه پلیس/ سبک زندگی رمضان، جرائم را کاهش می‌دهد/ حضور«عبادت» در سبک زندگی اسلامی، نقش «معلم اخلاق» در رفتارهای ما را دارد/ تفاوت ما با اروپایی‌ها باید در نیاز کمتر به قانون، قوۀ قضائیه و پلیس باشد

حجت الاسلام و المسلمین پناهیان، در دهۀ اول ماه مبارک رمضان، بعد از نماز ظهر و عصر در مسجد امام حسین(ع)-ضلع شمالی میدان امام حسین(ع)- که به امامت حجت الاسلام ابوترابی اقامه می‌شود، به مدت ده روز و با موضوع «نقش عبادت در سبک زندگی» سخنرانی می‌کند. در ادامه گزیده‌ای از مباحث مطرح شده در هفتمین جلسه را می‌خوانید:

دریافت در قالب PDF در ابعاد A4

دریافت در قالب PDF در ابعاد A5

سبک زندگی ما باید به‌گونه‌ای باشد که بی‌احترامی و ظلم به‌یکدیگر آسان نباشد

  • اگر بخواهیم اخلاق را با سبک زندگی، عادات رفتاری و رسوم اجتماعی مرتبط ببینیم و دنبال این باشیم که از سبک زندگی برای اصلاح اخلاق و روحیات اخلاقی و روحیات معنوی خودمان استفاده کنیم، باید کاری کنیم سبک زندگی ما طوری نباشد که در آن، بی‌احترامی کردن یا ظلم کردن آدم‌ها به همدیگر آسان باشد. سبک زندگی و رفتارها و آداب اجتماعی باید به گونه‌ای باشد که افراد جامعه به سادگی نتوانند به هم بی‌احترامی یا ظلم کنند.

تفاوت ما با اروپایی‌ها باید در نیاز کمتر به قانون، قوۀ قضائیه و پلیس باشد

  • قوۀ قضائیه و بخشی از کارهای قوۀ مجریه و مقننه با آن عظمتی که دارند همه برای این هستند که جلوی بدرفتاری‌ها را بگیرند، در حالی که با سبک زندگی خوب می‌توان جلوی بسیاری از درفتاری‌ها را گرفت.
  • ما که نباید مقلّد اروپایی‌ها باشیم و هر کاری آنها انجام دادند، انجام دهیم. آنها قوۀ قضائیۀ بزرگ، زندان‌ها و زندانیان بسیار زیاد دارند؛ پلیس خیلی خشن و با تعداد فراوان دارند، آیا ما هم باید مثل آنها رفتار کنیم؟ آنها قوانین زیادی دارند که خلاف شئون انسانی یک جامعه است، آیا ما هم باید از این جهت مثل آنها باشیم؟
  • تفاوت ما با آنها باید در این باشد که ما برای رسیدن به یک جامعۀ خوب نباید این‌قدر نیازمند قوۀ قضائیه و پلیس و قوانین و نهادهای نظارتی باشیم. البته قانون خوب است، ولی بسیاری اوقات مردم جامعه باید طوری زندگی کنند که نیازشان به قانون نیافتد. خیلی‌ها روز اول ازدواج یک عقدنامه امضاء کرده‌اند و آن را گوشۀ خانه گذاشته‌اند، و کارشان به آن نمی‌افتد. آیا شما هر روز به عقدنامه مراجعه می‌کنید و بر اساس بندهای مندرج در عقدنامه رفتار می‌کنید؟

مردم دوست دارند بر اساس اخلاق و محبت زندگی کنند نه براساس اجبار قانون/اگر براساس محبت و اخلاق رفتار کنیم، نیازی به اجبار قانون نخواهیم داشت

  • مردم دوست دارند بر اساس اخلاق و محبت زندگی کنند نه بر اساس اجبار قانون. البته نه اینکه بخواهند خلاف قانون رفتار کنند یا بی‌قانونی کنند. بلکه اگر ما بر اساس محبت و اخلاق رفتار کنیم نیازی به اجبار قانون و پلیس نخواهیم داشت. امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: جزء کسانی نباش که هیچ تغییری در رفتار خودش نمی‌دهد مگر با الزام و اجبار! چهارپایان این‌گونه هستند که جز با زدن، ادب نمی‌شوند. (وَ لَا تَکُونَنَّ مِمَّنْ لَا تَنْفَعُهُ الْعِظَةُ إِلَّا إِذَا بَالَغْتَ فِی إِیلَامِهِ فَإِنَّ الْعَاقِلَ یَتَّعِظُ بِالْآدَابِ وَ الْبَهَائِمَ لَا تَتَّعِظُ إِلَّا بِالضَّرْب‏؛ نهج البلاغه/نامۀ 31)

جامعه‌ای که درآن بدون حضور پلیس مقررات رعایت نمی‌شود، جامعۀ ضعیفی است/ فرهنگ ما باید آن‌قدر بالا برود که نصف قوۀ قضائیه بیکار بشوند

  • نباید به‌گونه باشیم که لازم باشد سر همۀ چهارراه‌های ما پلیس باشد تا مقررات را رعایت کنیم. جامعه‌ای که اگر در آن پلیس نباشد کسی مقررات را رعایت نمی‌کند، یک جامعۀ ضعیف است. جامعه‌ای که زیاد به قوۀ قضائیه مراجعه داشته باشد فرهنگش خراب است. فرهنگ ما باید آن‌قدر بالا برود که نصف قوۀ قضائیه بیکار بشوند. البته قوۀ قضائیه باید مقتدر، منصف و سریع و دقیق باشد ولی برای موارد خاص و برای کسانی که تعدّی می‌کنند. بقیۀ امور جامعه که نباید با قوۀ قضائیه درست شود. قوۀ قضائیه ظلم و جرم را کاهش نمی‌دهد، بلکه برای روز مبادا و موارد خاص است.
  • خیلی از قوانینی که تصویب می‌شود برای این است که جلوی دزدی‌ها را بگیرد. این قوانین غالباً مبتنی هستند بر اینکه همه دزد هستند مگر اینکه عکس آن ثابت شود. حالا اگر کسی دزد نباشد چه؟ طبیعتاً نیازی به این قوانین و این‌همه نهادهای نظارتی برای نظارت، نخواهد بود.

سبک زندگی باید آمار جرم و جنایت را پایین بیاورد/ سبک زندگی معنوی در ماه رمضان، جرائم را کاهش می‌دهد

  • باید زندگی خود را با فرهنگ و سبک زندگی خودمان کنترل کنیم، یعنی اموری در رفتار عموم مردم رواج بدهیم که خود به خود آمار جرم و جنایت را پایین بیاورد. مثلاً آمارها نشان می‌دهد که در ماه مبارک رمضان آمار جرائم کاهش پیدا می‌کند. چون سبک زندگی معنوی مردم در ماه رمضان خود به خود جرائم را کاهش می‌دهد.

بیشترِ جرم‌ها و ظلم‌ها را باید «سبک زندگی ما» کنترل کند، نه پلیس

  • یکی از آثار اخلاقی سبک زندگی سالم این است که جرائم و بی‌احترامی‌ها کم می‌شود. درست این است که خودِ سبک زندگی، بیشتر جرم‌ها و ظلم‌ها را کنترل کند نه اینکه مأمورین نظارتی یا پلیس‌ها بخواهند جامعه را کنترل کنند.
  • در بحث تربیت فرزند هم سفارش شده است که فرزند خود را با بزرگواری و احترام به شخصیتش، او را تربیت کنید نه با کنترل و نظارت شدید. در این صورت اگر احیاناً فرزند ما چند مرتبه از اعتماد ما سوء استفاده کند، وقتی برخورد بزرگوارانۀ ما را ببیند خودش پشیمان خواهد شد.
  • واقعاً تا آنجایی که می‌شود باید بدون نیاز به قانون و ناظر و مجری قانون، رفتارهای افراد جامعه را با فرهنگ و سبک زندگی کنترل کرد. البته قانون، قوۀ قضائیه و پلیس هم بالاخره برای جامعه لازم است، حتی برای همان حداقلی که می‌خواهند دزدی کنند ولی نباید نگاه ما غلبه داشته باشد در اینکه مردم اساساً دین و ایمان درستی ندارند.
  • اگر برای مردم شخصیت و احترام قائل باشیم، برخی از کسانی که خلاف می‌کنند، خودشان پشیمان می‌شوند و برمی‌گردند. اساساً به این شیوه اوضاع جامعه خیلی بهتر سامان پیدا خواهد کرد.
  • یکی از نتایج اسلامی بودن سبک زندگی جامعه این است که از لحاظ اخلاقی ظلم و جنایت را کاهش می‌دهد.

نماز، با تضعیف تکبر، نیاز به پلیس را در جامعه کم می‌کند/ اکثر زندانی‌هایی که واقعاً خلاف‌کار بوده‌اند، اهل نماز نبوده‌اند

  • خداوند متعال بخش‌هایی از زندگی بندۀ خود را تبدیل می‌کند به بخش‌های عبادی. وقتی یک بندۀ خدا، مجبور باشد روزی پنج مرتبه نماز  بخواند، تکبرش تضعیف می‌شود و افتاده‌حال می‌شود. این شخص زیاد برای دیگران قیافه نمی‌گیرد و احتمال اینکه کار خلاف انجام دهد کمتر می‌شود. لااقل اینکه اگر کار خلافی هم انجام داد، به او می‌گویند این کار با نمازی که می‌خوانی جور در نمی‌آید و همین باعث می‌شود کمی به خودش بیاید.
  • بنابر این می‌توان گفت که نماز و عبادت، نیاز به پلیس را کمتر می‌کند. به نظر شما کسی که روزه می‌گیرد و لقمۀ حلال خودش را نمی‌خورد، آیا به سمت لقمۀ حرام خواهد رفت؟ اثر عبادت در سبک زندگی فوق‌العاده است چون عبادت آدم را درِ خانۀ خدا ذلیل می‌کند و تجاوزکننده‌ها و خلافکاران آدم‌هایی هستند که اهل عبادت نیستند. آمارها نشان می‌دهد اکثر زندانیانی که واقعاً خلاف‌کار بوده‌اند و به زندان رفته‌اند اهل نماز نبوده‌اند. (البته نه آنهایی که تصادفاً کارشان به زندان کشیده شده)

عبادت جلوی هوای نفس را می‌گیرد/ کسی که اهل عبادت باشد خود به خود به سمت خلاف‌کاری نمی‌رود

  • در سبک زندگی ما، عبادت جلوی هوای نفس را می‌گیرد. مثلاً همین‌که صبح زود باید بلند شویم و نماز بخوانیم یک مبارزه با هوای نفس است. لذا کسی که اهل نماز و عبادت باشد، خود به خود آدم متینی خواهد شد و به سمت جرم و جنایت و خلاف‌کاری نخواهد رفت.
  • اگر چندتا فیلم برای نشان دادن ارزش‌های تربیتی نماز ساخته شود و به نمایش گذاشته شود که این نماز با انسان چه کار می‌کند، اقبال مردم به نماز چند برابر روشن خواهد شد. چون خیلی‌ها از زیبایی‌ها و آثار و برکات نماز خبر ندارند.
  • بالاخره تکبر و سرکشی انسان یک جایی باید شکسته شود و خداوند با نماز این کار را انجام داده است.
  • کسی که این‌همه در مقابل خدا خم می‌شود و رکوع و سجود می‌کند، از اینکه بخواهد در جامعه گردنکشی کند و برای دیگران قیافه بگیرد فاصله می‌گیرد. خداوند متعال هم طوری نماز را در سبک زندگی ما تعبیه کرده است که نماز جزئی از سبک زندگی ماست و یک عمل دائمی و همیشگی است و تأثیرات گسترده دارد.

عبادتی که در سبک زندگی اسلامی وجود دارد، نقش معلم اخلاق در رفتارهای ما را دارد

  • اگر جامعه‌ای بخواهد سبک زندگی خود را اسلامی-اخلاقی قرار دهد، باید بداند که همین عبادتی که در این سبک زندگی وجود دارد، نقش معلم اخلاق را در کل رفتارها خواهد داشت. مثلاً وقتی شما در یک مهمانی هستید و در جمع دوستان و آشنایان به گپ و گفت مشغول هستید، یک‌دفعه گفته می‌شود: الان وقت نماز است. همین رفتار یک عملیات مبارزه با هوای نفس است و اثر اخلاقی بسیار خوبی بر روی همه خواهد داشت.

در فرانسه بیشترین آمار مسلمان شدن‌ در طول سال در ماه مبارک رمضان است

  • یکی از اساتید دانشگاه‌های فرانسه که مسلمان بود و بازنشستۀ یونسکو بود (و اصالتاً الجزایری بود) می‌گفت: در فرانسه بیشترین آمار مسلمان شدن در طول سال در ماه مبارک رمضان است. آنها وقتی می‌بینند که در این ماه یک عده‌ای روزه گرفته‌اند و از خوراک خودشان به خاطر امر خدا صرفنظر می‌کنند از این دین خوششان می‌آید و می‌آیند مسلمان می‌شوند.

خداوند با عبادت‌هایی مثل نماز و روزه، طغیان‌زدگی انسان‌ها را می‌گیرد و این انسان در جامعه افتاده‌حال خواهد بود

  • ما اگر به عبادت اهمیت بدهیم، نیاز جامعه به قوۀ قضائیه و قوای نظارتی کاسته خواهد شد. خداوند با عبادت‌هایی مثل نماز، روزه و حج، طغیان‌زدگی انسان‌ها را می‌گیرد و این انسان وقتی وارد جامعه می‌شود افتاده‌حال خواهد بود. لذا خداوند می‌فرماید: «بندگان خداى رحمان کسانی هستند که با تواضع و فروتنی بر زمین راه مى‏روند؛ وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً»(فرقان/63)

چارۀ طغیان‌زدگی انسان‌ها پیامبران هستند نه پلیس‌ها

  • چارۀ طغیان‌زدگی انسان‌ها پیامبران هستند نه پلیس‌ها. البته پلیس هم در جای خود لازم است ولی کارکرد خاص خودش را دارد.
  • در اولین آیاتی که به پیامبر اکرم(ص) نازل شد خداوند می‌فرماید: «انسان‌ها طغیان می‌کنند وقتی خودشان را بی‌نیاز می‌بینند؛ کَلاَّ إِنَّ الْإِنْسانَ لَیَطْغى‏* أَن رَّءَاهُ اسْتَغْنى‏»(علق/6و7) یعنی خدا به پیامبر(ص) می‌گوید برو به سمت این مردم که طغیان کرده‌اند. و پیامبر(ص) نیز می‌آید و مردم را به نماز وادار می‌کند. چون نماز جلوی طغیان را می‌گیرد و جلوی سبک زندگی‌ای که در آن طغیان باشد را می‌گیرد. لذا خداوند می‌فرماید: «یقیناً نماز انسان را از کارهاى زشت و ناپسند باز مى‏دارد؛ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَر»(عنکبوت/45)

غیر از عبادت عامل دیگری نیز جلوی طغیان ما را می‌گیرد و آن روضۀ اباعبدالله(ع) است

  • در سبک زندگی اسلامی غیر از عبادت به معنای خاص کلمه، یک چیز دیگر نیز وجود دارد که جلوی طغیان انسان را می‌گیرد و روی انسان را کم می‌کند و انسان را متواضع می‌کند و آن هم روضۀ اباعبدالله(ع) است. همین که انسان کنار گودی قتلگاه می‌رود، واقعاً زمین می‌خورد. وقتی تازیانه خوردن بچه‌های امام حسین(ع) را می‌بیند رویش کم می‌شود، دست از دنیا می‌شوید و از دنیا دل می‌کَند.
  • ما در سبک زندگی خودمان یک روضه داریم که آن را سایر مسلمانان ندارند، قدرش را بدانید. روز قیامت خواهید دید که نماز ما هم زیر سایۀ روضه ما بوده، چون روضۀ اباعبدالله(ع) انسان را افتاده حال می‌کند. بدون اینکه بلا و مصیبتی بر سر ما آمده باشد، تنها با شنیدن ذکر مصیبت اباعبدالله(ع) افتاده حال می‌شود.

دریافت در قالب PDF در ابعاد A4

دریافت در قالب PDF در ابعاد A5

 

منتشر شده در: اینجا و اینجا

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۴/۲۷
مجید شهشهانی

نقش عبادت در سبک زندگی-6

عاشق خدا شدن خیلی سخت است/عمل مداوم ازطریق سبک زندگی، بهترین راه دستیابی به عشق خدا

حجت الاسلام و المسلمین پناهیان، در دهۀ اول ماه مبارک رمضان، بعد از نماز ظهر و عصر در مسجد امام حسین(ع)-ضلع شمالی میدان امام حسین(ع)- که به امامت حجت الاسلام ابوترابی اقامه می‌شود، به مدت ده روز و با موضوع «نقش عبادت در سبک زندگی» سخنرانی می‌کند. در ادامه گزیده‌ای از مباحث مطرح شده در ششمین جلسه را می‌خوانید:

دریافت در قالب PDF در ابعاد A4

دریافت در قالب PDF در ابعاد A4

برای به دست آوردن گوهرهای ارزشمندی که واقعاً سخت به دست می‌آیند، باید از اهرم «عمل مداوم» استفاده کنیم

  • یکی از دلایل بسیار مهم برای اهمیت سبک زندگی این است که اساساً رفتار و عمل به خصوص عمل مداوم بر روی انسان خیلی تأثیرگذار است و روحیات و افکار انسان را تنظیم می‌کند. حالا که عمل مداوم این‌قدر تأثیرگذار است باید از اهرم عمل مداوم استفاده کنیم برای به دست آوردن گوهرهای ارزشمندی که واقعاً سخت به دست می‌آیند.

چرا عاشق خدا شدن، خیلی سخت است؟/1. چون خدا در زندگی ما سختی‌هایی قرار داده 2.چون محبت‌های خدا به ما زیاد ملموس نیست 

  • عاشق خدا شدن، خیلی کار سختی است و تقریباً محال است؛ خدایی که او را نمی‌بینیم، خدایی که ما را در دنیایی خلق کرده است که زندگی در آن، با رنج و سختی و اذیت همراه است. خدایی که قرار است بعد از دنیا از ما حسابرسی کند. این عوامل موجب می‌شود که نتوانیم به راحتی پروردگار خود را دوست داشته باشیم. از سوی دیگر هرچند محبت‌های خدا به ما می‌رسد ولی بسیاری اوقات محبت‌های خدا را نمی‌بینیم و نعمات خدا برای ما زیاد ملموس نیست. مثلاً نعمت سلامتی و امنیت را غالباً نمی‌بینیم و به این دو نعمت توجه نمی‌کنیم.
  • از سوی دیگر بر اساس روایات تا یک ذره محبت به دنیا در دل انسان وجود داشته باشد یک ذره محبت به خدا در دل انسان وارد نمی‌شود. (لَا یَجْتَمِعُ لَکُمْ حُبُ‏ اللَّهِ‏ وَ حُبُ‏ الدُّنْیَا ؛ تحف العقول/ص503) از سوی دیگر محبت دنیا را به این سادگی نمی‌توان از دل جدا کرد. امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: مردم بچه‌های دنیا هستند و بچه طبیعتاً مادر خود را دوست دارد (النَّاسُ أَبْنَاءٌ الدُّنْیَا وَ الْوَلَدُ مَطْبُوعٌ عَلَى حُبِّ أُمِّه‏؛ غرر الحکم/روایت1873)

با وجود این‌همه موانع در مسیر عشق به خدا، چگونه می‌توانیم عاشق خدا شویم؟/اصلی‌ترین راه برای عاشق خدا شدن، دوام در عبادت است/با وارد شدن عبادت در سبک زندگی، کم کم عاشق خدا می‌شویم

  • در شرایطی که دوست داشتن خدا و عشق ورزیدن به او این‌قدر سخت است، چگونه می‌توانیم این محبت را در دل خودمان داشته باشیم؟ با این‌همه موانعی که برای دوست داشتن خدا وجود دارد ما چگونه می‌توانیم عاشق خدا شویم؟ اصلی‌ترین راه برای عاشق خدا شدن، دوام در عبادت است.
  • ما می‌توانیم از عنصر عبادت در سبک زندگی خود استفاده کنیم و کم‌کم خودمان را عاشق خدا کنیم. دل انسان را نمی‌توان به زور وادار کرد عاشق خدا شود، چون اصلاً دل انسان حرف گوش نمی‌کند و ایجاد تغییر در دل از جابه‌جا کردن کوه سخت‌تر است. امام صادق(ع) می‌فرماید: «جابجا کردن کوه‌ها آسانتر از این است که قلبی بخواهد از جایش تکان بخورد؛ إزالَةُ الجِبالِ أهوَنُ مِن إزالَةِ قَلبٍ عَن مَوضِعِهِ» (تحف العقول/ص358)

هیچ عاملی مثل مداومت در عبادت، انسان را عاشق خدا نمی‌کند

  • برای ایجاد تغییر در قلب خودمان باید عمل مداوم و مستمر انجام دهیم. همان‌طور که اگر کسی بخواهد جسم خودش را تقویت کند و مثلاً با پرورش‌ اندام، بخواهد تغییری در شکل فیزیکی بدن خود ایجاد کند باید ماه‌ها تمرین کند تا عضلاتش تقویت شود، برای تقویت روح و ایجاد تغییر در دل یا قلب نیز باید عمل مداوم و مستمر انجام دهد، آن هم در موضوع مهمی به نام عشق پروردگار متعال.
  • عاشق خدا شدن نیاز به مداومت در عبادت و بندگی دارد. هیچ عاملی مثل مداومت در عبادت، انسان را عاشق خدا نمی‌کند. لذا باید دقت کنیم نمازهای خود را با رعایت ادب و سرِ وقت و تا آن‌جایی که می‌توانیم با رعایت توجه و حضور قلب انجام دهیم تا کم‌کم محبت خدا در دل ما بنشیند. اگر در این کار مداومت داشته باشیم کم‌کم به نماز خواندن هم عشق می‌ورزیم.

چرا از سبک زندگی و عمل مداوم برای رسیدن به بزرگ‌ترین هدف‌ها به نام «عشق به خداوند» استفاده نکنیم؟!

  • چرا از فرصتی مثل سبک زندگی، عمل مداوم و رفتار دائمی داشتن در زمان‌های مخصوص برای رسیدن به بزرگ‌ترین هدف‌ها به نام «عشق به خداوند» استفاده نکنیم؟!
  • کسانی که عارف هستند، غالباً از همین راه رفته‌اند و این‌طور نبوده که یک‌شبه راه صدساله را طی کرده باشند. البته کسانی هم بوده‌اند که موقعیت‌های ویژه‌ای پیدا کرده‌اند و راه صدساله را یک‌شبه رفته‌اند. مانند شهدایی که در جهاد فی ‌سبیل‌الله این فرصت برایشان ایجاد شده است، ولی اغلب خوبان عالم، این مسیر طولانی را با عمل مداوم و تلاش مستمر طی کرده‌اند. نمونه‌اش حضرت امام(ره) بود. اگر می‌دیدیم که ایشان در سن هفتاد سالگی در اوج عشق به خدا بود و کسی غیر خدا را نمی‌دید، از دوران جوانی خود در این مسیر تلاش کرده‌ بود و آن‌قدر مداومت بر عبادت خصوصاً با رعایت آداب عبادت داشت که به چنین مقامی رسید و الا انسان که یک روزه به اینجا نمی‌رسد.
  • امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: اگر خدا به کسی توفیق بدهد که دوام در عبادت داشته باشد، دلیلی بر سعادت و پیروزی او خواهد بود. (دَوَامُ‏ الْعِبَادَةِ بُرْهَانُ‏ الظَّفَرِ بِالسَّعَادَة؛ غررالحکم/ص819)

مراقب باشید اگر دوام در عبادت داشتید آن را رها نکنید و الا به احتمال زیاد دچار بلا می‌شوید

  • از خدا بخواهیم که توفیق دوام در عبادت به ما عنایت کند. ولی باید مراقب باشیم که اگر در یک عبادتی مداومت کردیم، هیچ وقت آن را قطع نکنیم و کنار نگذاریم. در روایات داریم که اگر دوام در عبادت داشتید آن را قطع نکنید. رسول خدا(ص) می‌فرماید: فقر بعد از اینکه انسان ثروتمند بوده، چقدر زشت است و زشت‌تر از این عابدی است که بعد از مدتی عبادت خود را رها کرده باشد. (مَا أَقْبَحَ الْفَقْرَ بَعْدَ الْغِنَى ... وَ أَقْبَحُ مِنْ ذَلِکَ الْعَابِدُ لِلَّهِ ثُمَّ یَدَعُ عِبَادَتَه‏ ؛ کافی/ج2/ص84)  
  • در ورزش هم می‌گویند که اگر کسی مدتی سنگین ورزش کند و در آن مداومت داشته باشد ولی بعداً به طور ناگهانی ورزش را کنار بگذارد یک مشکلاتی برای جسم او پیش می‌آید خیلی از ورزش‌کاران حرفه‌ای بعد از اینکه ورزش را کنار می‌گذارند مشکلاتی در بدن‌شان پیدا می‌شود. اگر انسان ورزش جسمی را رها کند صدمه می‌خورد، حالا ببیند روح انسان بعد از اینکه یک عبادت مداوم را رها کند و کنار بگذارد چقدر صدمه خواهد دید!
  • پس مراقب باشید که اگر دوام در عبادت داشتید، آن عبادت را رها نکنید، و الا به احتمال زیاد دچار بلا و گرفتاری می‌شوید. مثلاً اگر دوام در جلسۀ روضه داشتید و روضۀ ماهیانه یا سالیانه می‌گرفتید، آن را کنار نگذارید و الا گرفتاری‌ها ناگواری برایتان پیش خواهد آمد.

برنامۀ عبادی سنگینی که طاقت مداومت در آن را نداریم برای خود تنظیم نکنیم/در تنظیم برنامه به اوقاتی که طاقت و حوصله نداریم هم توجه کنیم

  • خیلی بد است که انسان دوام در عبادت داشته باشد، ولی بعداً آن را رها کند. پس اگر خواستید عبادتی را شروع کنید با این ملاحظه آغاز کنید و برنامۀ خود را طوری تنظیم کنید که از عهدۀ آن بر آیید و خارج از توان شما نباشد. لذا در موقع تنظیم برنامه به اوقاتی که طاقت و حوصله نداریم را هم توجه داشته باشیم.
  • این‌طور نباشد که یک مدت برنامۀ عبادی سنگینی را برای خود داشته باشید ولی بعداً خسته شوید و آن را ترک کنید. اگر می‌دانید به اینجا خواهید رسید اصلاً آن برنامۀ سنگین را شروع نکنید و یک برنامۀ سبک که مطمئن هستید می‌توانید تا آخر انجام دهید برای خودتان تنظیم کنید. مثلاً اگر می‌بینید که هر روز نمی‌توانید زیارت عاشورا بخوانید، فقط روزی سه بار بگویید «السلام علیک یا اباعبدالله(ع)» یا اگر نمی‌توانید هر هفته زیارت جامعه بخوانید، همان یک جملۀ اول آن را بخوانید که می‌گوید: «السلام علیکم یا اهل بیت النبوه»
  • تا عبادت مداومی را شروع کردیم باید نگران و مراقب باشیم که مبادا آن را قطع کنیم. رسول خدا(ص) می‌فرماید: نفس انسان ملول می‌شود و اگر خواستید عبادتی را شروع کنید ببینید که آیا طاقت انجام آن را دارید یا نه و اگر شروع کردید حتماً بر آن مداومت داشته باشید. (إنَّ النَّفسَ مَلولَةٌ و إنَّ أحَدَکُم لا یَدرى ما قَدرُ المُدَّةِ، فَلْیَنظُرْ مِنَ العِبادَةِ ما یُطیقُ، ثُمَّ لِیُداوِمْ عَلَیهِ؛ میزان الحکمه/14424)
  • رسول خدا(ص) در ادامۀ کلام فوق می‌فرماید: بهترین اعمال نزد خداوند متعال، عمل مداوم است هرچند اگر کم باشد (فإنَّ أحَبَّ الأعمالِ إلَى اللّه ِ ما دِیمَ عَلَیهِ و إن قَلَّ) این مسأله را صریحاً دربارۀ عبادت‌ها و سایر اعمال خوب مانند صدقه دادن نیز فرموده‌اند که بر این خوبی‌ها مداومت داشته باشید حتی مقدارش بسیار کم باشد.

راحت‌ترین عمل برای مداومت داشتن، ذکر ارزشمند «صلوات» است

  • راحت‌ترین عمل برای مداومت داشتن بر آن صلوات بر محمد(ص) و آل محمد(ع) است. این ذکر فوق العاده ارزشمند است و از همۀ دعاهای ما نیز ارزشمندتر است. تصمیم بگیریم بر این ذکر شریف مداومت داشته باشیم که آثار و برکات عجیبی خواهد داشت.
  • یکی از آداب ماه مبارک رمضان که خود پیامبر(ص) فرموده‌اند، این است که زیاد صلوات بفرستیم. و سفارش شده است که با صدای بلند صلوات بفرستید که نفاق دل را از بین می‌برد و آثار مضاعف دارد. انشاءالله این ذکر شریف هرچه بیشتر در سبک زندگی ما وارد شود.

دریافت در قالب PDF در ابعاد A4

دریافت در قالب PDF در ابعاد A4

 

منتشر شده در: اینجا

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۴/۲۶
مجید شهشهانی

نقش عبادت در سبک زندگی-5

نقش عبادت در سبک زندگی یک مسلمان، مانند نقش اسکلت در ساختمان است/ اثر سفرۀ هفت‌سین در استحکام روح و هویت ما با سفرۀ افطار قابل مقایسه نیست/ اگر مهدکودک‌های ما در کنار مساجد باشد...

حجت الاسلام و المسلمین پناهیان، در دهۀ اول ماه مبارک رمضان، بعد از نماز ظهر و عصر در مسجد امام حسین(ع)-ضلع شمالی میدان امام حسین(ع)- که به امامت حجت الاسلام ابوترابی اقامه می‌شود، به مدت ده روز و با موضوع «نقش عبادت در سبک زندگی» سخنرانی می‌کند. در ادامه گزیده‌ای از مباحث مطرح شده در پنجمین جلسه را می‌خوانید:

 

دریافت در قالب PDF در ابعاد A4

دریافت در قالب PDF در ابعاد A5

نقش عبادت در تنظیم سبک زندگی یک انسان مسلمان، مثل نقش اسکلت در ساختمان است

  •  نقش عبادت در تنظیم سبک زندگی یک انسان مسلمان، مانند نقش اسکلت فلزی یا بتون آرمه‌ای است که در ساختمان به کار می‌رود و سایر اجزاء مانند آجر و در و پنجره، بخش‌های دیگری هستند که در شکل‌گیری ساختمان نقش دارند ولی استحکام ساختمان به اسلکت یا همان بتون‌ آرمه وابسته است. اگر اسکلت ساختمان محکم باشد و این ساختمان صد سال یا بیشتر عمر داشته باشد می‌توان بخش‌های روبنایی را ترمیم کرد و تغییر داد و بازسازی کرد. اما اگر اسکلت ساختمان محکم نباشد، برای بازسازی باید کل ساختمان را خراب کرد.

در همۀ زلزله‌ها و بحران‌های زندگی انسان، نماز است که می‌تواند بخش‌های دیگر زندگی را نگه دارد

  • عبادت فقط بخشی از زندگی ماست و همۀ زندگی ما را شامل نمی‌شود. زندگی ما بخش‌های دیگری مانند خوابیدن، غذا خوردن، کار کردن، تفریح و مهمانی هم دارد. ولی عبادت مستحکم‌ترین بخش زندگی ماست و اگر کسی خوب به عبادت بپردازد مثل این است که یک اسلکت فلزی بسیار محکمی را در بین تمام بخش‌های زندگی‌اش استوار کرده است و اگر مثلاً زلزله بیاید، این بخش سایر بخش‌ها را نگه می‌دارد.
  • در همۀ زلزله‌ها و بحران‌هایی که در زندگی انسان رخ می‌دهد، نماز است که می‌تواند بخش‌های دیگر زندگی ما را نگه دارد و کنترل کند. اگر هم در هر بخشی تغییری صورت بگیرد یا لازم باشد تخریبی صورت بگیرد، اگر این اسلکت محکم باشد انسان هویت شخصیتی خود را از دست نمی‌دهد. لذا می‌بینیم بعضی‌ها دچار آلزایمر می‌شوند ولی آخرین چیزی که فراموش می‌کنند نماز است و همین نماز برای مدت زیادی آنها را نگه می‌دارد.

همۀ روزه‌داران اهل نوروز می‌دانند اثر سفرۀ هفت‌سین در استحکام روح ما با سفرۀ افطار قابل مقایسه نیست/ اثر عبادت در استحکام شخصیت و تثبیت هویت

  • هیچ وقت بخش‌های مختلف زندگی ما از نظر ارزش و اثری که بر استحکام شخصیت یا تثبیت هویت ما دارند با همدیگر یکسان نیستند. نماز به عنوان یک عبادت واجب، در این میان حکم اسکلت فلزی یا بتون آرمۀ ساختمان را دارد که بقیۀ بخش‌ها را نگه می‌دارد. روزۀ ماه مبارک رمضان هم جزء همین بتون آرمه است.
  • همۀ کسانی که مؤمن و روزه‌دار هستند و اهل گرامی داشتن نوروز و بهار هستند خودشان هم می‌دانند که هرچقدر هم به سفرۀ هفت سین مقید باشند، سفرۀ هفت‌سین به گَرد سفرۀ افطار نمی‌رسد و استحکام سفرۀ افطار در روح ما بیشتر است. خیلی‌ها هم که سفرۀ هفت‌سین می‌اندازند با خنده و شوخی دور آن می‌نشینند و احساس نمی‌کنند که متبرّک است ولی وقتی کنار سفرۀ افطار می‌نشینند ذکر می‌گویند و احساس می‌کنند که یک کار مستحب و پُرثواب انجام می‌دهد.

وقتی بناست که بخشی از زندگی ما ثابت باشد، چرا این بخش عبادت ما نباشد؟!

  • ما وقتی به این دنیا می‌آییم طبیعتاً به زندگی کردن مجبور هستیم و باید این زندگی را سامان دهیم. از سویی امکان ندارد همۀ بخش‌های زندگی ما مدام متغیر باشد، چون در صورت تغییر مداوم، انسان احساس بی‌هویتی و سرگشتگی خواهد کرد. لذا بخشی از زندگی ما باید ثابت باشد و شکل و فُرم خاص و مستحکمی داشته باشد که می‌شود سبک زندگی ما.
  • وقتی بناست که بخشی از بخش‌های زندگی ما ثابت باشد، چرا این بخش شکل‌یافته و مستحکم زندگی ما که اتکاء روحی ما به آن زیاد است، عبادت ما نباشد؟

اثر فوری و این‌دنیایی عبادت و نماز برای آرامش روحی ما خیلی بیشتر از اثر اٌخروی آن است

  • عبادت و نماز ما (حتی همین نماز بی‌توجهی که ما می‌خوانیم و معلوم نیست قبول بشود یا نه) اثر فوری و این‌دنیایی‌اش برای آرامش روحی ما خیلی بیشتر از اثر اٌخروی آن است. اصلاً یک آرامش و قراری به انسان می‌دهد که می‌تواند زندگی کند.
  • البته ثابت کردن این واقعیت از نظر تجربی نیاز به دقت و تعمق زیادی دارد و دستگاه‌های سنجش بسیار دقیقی لازم است که بتوان تفاوت زندگی یک انسان نمازخوان با یک انسان بی‌نماز را نشان داد، لذا اگر کسی بخواهد با ظاهربینی و سطحی‌نگری به این مسأله نگاه کند می‌تواند بگوید این‌طور نیست چون آدم‌های بی‌نماز هم دارند خیلی راحت زندگی می‌کنند!

امروز روانشناسان حسّ پرستش را در کنار بقیۀ غریز‌ه‌های انسان یک حسّ مستقل می‌دانند

  • امروز روانشناسان به نکات جالبی دربارۀ حسّ پرستش رسیده‌اند و در کنار بقیۀ غریز‌ه‌های طبیعی انسان، حسّ پرستش را هم یکی از احساسات مستقل می‌دانند و می‌گویند انسان به این حسّ نیاز دارد. اصلاً به دلیلش هم کاری ندارند و کاری ندارند به اینکه پرستش اساساً خوب است یا نه، بلکه این واقعیت را در زندگی انسان‌ها تجربه کرده‌اند و دیده‌اند. می‌گویند این انسانی که ما بررسی کرده‌ایم اگر برنامۀ پرستش داشته باشد آرام‌تر است.
  • روانشناسان از این هم جلوتر رفته‌اند و می‌گویند وقتی شما هفته‌ای یک‌بار یا روزی یک‌بار یک برنامۀ ثابت عبادی دارید سرِ آن ساعتی که می‌خواهید این برنامه را انجام دهید سلول‌های مغزی شما دستور می‌دهند یک موادّی در خون شما ترشّح شود که شبیهِ مواد آرامبخش(مثل نیکوتین) عمل می‌کند و به شما آرامش جسمی و فیزیولوژی می‌دهد. یعنی برنامۀ ثابت عبادی موجب یک نوع آرامش جسمی می‌شود. حالا شما بگویید که چرا خداوند متعال اینقدر بر روی وقت نماز تأکید دارد؟ چرا برای ما برنامه‌های عبادی هفتگی در نظر گرفته‌ است؟ یا اینکه مثلاً چرا ما برای نماز باید رو به خانۀ کعبه بایستیم؟ شاید یکی از دلایلش –بر اساس مقاله‌های برخی از محققین- این باشد که خانۀ کعبه با بدن انسان یک رابطۀ فیزیولوژیک دارد.

عبادت روان انسان را تنظیم می‌کند و زندگی او را سامان می‌دهد

  • عبادت روان انسان را تنظیم می‌کند و زندگی او را سامان می‌دهد. منظور از تنظیم روان، آثار عصبی‌ای است که رفتار انسان بر روان او به جای می‌گذارد. عبادات در بین تمام رفتارهای دائمی‌ و روزانه‌ای که داریم نقش بسیار کلیدی‌ و مهمی در تثبیت زندگی انسان و ثبات روحی و حتی سلامت جسمی او دارند.
  • در رفتارهای ثابت روزانۀ ما جایگاه عبادت اصلی و محوری و مانند ستون‌های یک ساختمان است. لذا نماز در زندگی ما نقش ستون را دارد و کسی که نماز نمی‌خواند بخش‌های مهمی از زندگی و شخصیت او در همین دنیا ایراد پیدا می‌کند.

سبک زندگی به انسان هویت و ثبات می‌بخشد و زندگی او را تنظیم می‌کند/ عبادت در سبک زندگی جایگاه اصلی دارد

  • صرفنظر از آثار اُخروی و آثار معنوی و روحی عبادت و سبک زندگی، در این دنیا سبک زندگی به انسان هویت و ثبات می‌بخشد و زندگی انسان را تنظیم می‌کند. لذا اگر سبک زندگی ما غلط باشد، زندگی ما هم غلط می‌شود و شخصیت انسان خراب و روان او پریشان می‌شود. در سبک زندگی هم عبادت جایگاه اصلی را دارد.
  • همین که انسان وقتی سر نماز ایستاده است بفهمد دارد کار بسیار مهمی انجام می‌دهد خیلی اثر دارد و برکات نماز ما را افزایش می‌دهد. همین که انسان بداند نماز دارد برای ما یک سبک زندگی و یک فُرم و شکل برای زندگی کردن درست می‌کند خیلی اهمیت دارد.

چرا مهد کودک‌های ما نباید در کنار مساجد باشد؟

  • یکی از کارهایی که می‌توانیم انجام دهیم و باعث خواهد شد برنامه‌های زندگی ما را تغییر کند و به ارتقاء سطح زندگی ما کمک کند این است که مهد کودک‌ها را در کنار مساجد بسازیم.
  • امروز مهد کودک‌های ما زیر نظر بهزیستی است و دیوانه‌خانه‌های ما هم زیر نظر بهزیستی است. آیا این درست است؟  یعنی بچه‌های ما که در آغاز طراوت زندگی خود هستند با افراد آسیب‌دیده، هر دو توسط یک سازمان باید اداره شود؟!
  • از سوی دیگر چرا نباید مهد کودک‌های خود را در کنار مساجد قرار دهیم که پدر و مادر وقتی می‌خواهند دنبال کار خود بروند فرزندان خود را در محلی که مجاور مسجد است، قرار دهند؟ می‌دانید اگر نسل آیندۀ این جامعه در کنار فضای نورانی مساجد تربیت شوند چه آثار و برکاتی خواهد داشت؟
  • برخی از مادرها به خاطر اینکه نمی‌دانند بچۀ خود را به چه کسی بسپارند، نمی‌توانند به مسجد بروند و از نماز جماعت یا جلسات مختلفی که در مساجد برگزار می‌شود استفاده کند. اگر مهد کودک‌های ما در کنار مساجد باشند مادرها می‌توانند با خیال راحت فرزند خود را در مهد بگذارند و به مسجد بروند و آموزش‌های معنوی لازم را ببینند.

دریافت در قالب PDF در ابعاد A4

دریافت در قالب PDF در ابعاد A5

 

منتشر شده در: اینجا

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۴/۲۵
مجید شهشهانی

نقش عبادت در سبک زندگی-4

کسانی برای عادات، سبک لباس، غذا خوردن، سخن گفتن و روابط ما برنامه‌ریزی می‌کنند / از بین بردن عادت‌های بد، بافضیلت‌ترین عبادت است/ گرسنگی، روح انسان را در مبارزه با عادت‌ها قوی می‌کند/ کنار گذاشتن وعدۀ نهار؛ یکی از عادت‌های خوب رمضان/ خاطرۀ علاقۀ امام(ره) به قورمه سبزی+صوت

حجت الاسلام و المسلمین پناهیان، در دهۀ اول ماه مبارک رمضان، بعد از نماز ظهر و عصر در مسجد امام حسین(ع)-ضلع شمالی میدان امام حسین(ع)- که به امامت حجت الاسلام ابوترابی اقامه می‌شود، به مدت ده روز و با موضوع «نقش عبادت در سبک زندگی» سخنرانی می‌کند. در ادامه گزیده‌ای از مباحث مطرح شده در چهارمین جلسه را می‌خوانید:

دریافت در قالب PDF در ابعاد A4

دریافت در قالب PDF در ابعاد A5

اینکه می‌گویند «من نمی‌خواهم فلان کار خوب برایم عادی بشود» صحیح نیست/اتفاقاً کار خوب باید برای ما عادت بشود

  • این‌طور نیست که عادت اساساً چیز بدی باشد لذا اینکه بعضی‌ها می‌گویند «من نمی‌خواهم فلان کار خوب برایم عادی بشود یا برایم عادت بشود» سخن درستی نیست. اتفاقاً طبق روایات، کار خوب باید برای ما عادت بشود و انسان باید خودش را به خوبی‌ها عادت بدهد. امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: «خودتان را به کارهای خوب عادت بدهید؛ عَوِّدُوا أَنْفُسَکُمْ‏ الْخَیْرَ»(الخرائج و الجرائح/ج2/ص596)
  • البته واضح است که باید از عادت‌های بد پرهیز کنیم، ضمن اینکه عادت‌ کردن به خوبی‌ها نیز می‌تواند آسیب‌هایی داشته باشد، که در ادامه به برخی از آنها اشاره خواهیم کرد.

کسانی دارند برای عادت‌های ما، سبک لباس، غذا خوردن، سخن گفتن و روابط ما برنامه‌ریزی می‌کنند

  • اگر ما برای عادت‌های خودمان برنامه‌ریزی نکنیم، یک کسانی پشت پرده نشسته‌اند و برای عادت‌های ما برنامه‌ریزی می‌کنند. از ابلیس رجیم گرفته است تا صهیونیست‌ها و شیطانک‌های فرهنگی‌ای که در عالَم هستند و دارند برای عادت‌های رفتاری ما و سبک زندگی ما برنامه‌ریزی می‌کنند.
  • در خیلی از فیلم‌ها می‌خواهند ما را به رفتارهای پوچ، غلط و بدی عادت بدهند که دونِ شأن مردم ماست، و به شیوه‌های مختلف سعی می‌کنند برای عادت‌های ما برنامه‌ریزی می‌کنند. دارند به صورت جدی برنامه‌ریزی می‌کنند که ما به پوشیدن چه نوع لباس‌هایی عادت کنیم، به خوردن چه غذاهایی عادت کنیم، چه نوع روابطی داشته باشیم و به چه طرزی از سخن گفتن عادت کنیم.
  • ما اگر خودمان برای عادت رفتاری خودمان که یکی از وجوه سبک زندگی است، برنامه‌ریزی نکنیم کسانی هستند که این کار را برای ما انجام دهند و اگر آنها را هم در نظر نگیریم، و صهیونیست‌هایی که دارند برای سبک زندگی مردم دنیا برنامه‌ریزی می‌کنند را هم در نظر نگیریم، بالاخره نفس ما، ما را به یک‌سری از بدی‌ها عادت می‌دهد.

دائماً باید در حال مبارزه با شکل‌گرفتن عادت‌های بد در وجود خود باشیم

  • ما دائماً باید در حال مبارزه با شکل‌گرفتن عادت‌های بد در وجود خود باشیم. چون خود به خود یک عادت‌هایی در ما شکل می‌گیرد که بعداً دیگر حریف آنها نخواهیم بود و اسیر و گرفتار آنها می‌شویم. اگر انسان خودش را رها کند، عادت در وجودش خود به خود شکل می‌گیرد. اگر مراقبت نکنیم بعد از مدتی می‌بینیم که تعداد زیادی از عادت‌های بد و غلط وجود ما را فراگرفته و دارد شخصیت ما را شکل می‌دهد.
  • خیلی‌ها هستند که اصلاً نمی‌توانند جلوی خمیازۀ خود را بگیرند چون عادت کرده‌اند و دیگر نمی‌توانند خودشان را کنترل کنند. ولی می‌گویند هیچ وقت دیده نشد که حضرت امام(ره) جلوی کسی خمیازه بکشد، یعنی ایشان حتی خمیازه کشیدن خودشان را هم کنترل کرده بود.

عادت بد مانع توبه درست می‌شود، چون دوباره به ان بدی برمی‌گردد/ترک عادت شبیه معجزه است

  • گاهی اوقات به خاطر ضرر اخروی بدی‌ها و گاهی به دلیل ترس از آبروریزی، از بدی‌ها فاصله می‌گیریم که هر دوی اینها خوب است، ولی گاهی اوقات از بدی‌ها جلوگیری می‌کنیم تا مبادا به آن بدی‌ها عادت کنیم. چون وقتی کسی به یک بدی‌ عادت کرد، توبه‌اش نمی‌تواند توبۀ درستی داشته باشد و اگر توبه کند دوباره به گناه باز می‌گردد، چون به آن عادت کرده است.
  • زندگی ما سرشار از عادت‌های مختلف است و خیلی باید مراقب باشیم که عادت‌های بد پیدا نکنیم چون ترک عادت بسیار سخت و تقریباً مثل معجزه است (رَدُّ الْمُعْتَادِ عَنْ‏ عَادَتِهِ‏ کَالْمُعْجِزِ؛ تحف العقول/ص489) در ضرب‌المثل فارسی نیز می‌گوییم: «ترک عادت موجب مرض است» یعنی آدم وقتی می‌خواهد عادت خود را ترک کند بیمار می‌شود.

برخی از عادت‌های فراگیر

  • یکی از عادت‌هایی بدی که خیلی از ما دچارش هستیم این است که عادت کرده‌ایم این‌قدر غذا بخوریم تا سیر شویم. یا عادت کرده‌ایم هر سخنی را بشنویم، یعنی گوش خودمان را رها کرده‌ایم. یا بعضی‌ها عادت کرده‌اند هر فیلم و سریالی را ببینند. در حالی که انسان باید ببیند این فیلم مناسب است و به دردش می‌خورد یا نه، آیا دیدنش لازم است، آیا کار واجب‌تری ندارد، آیا وقت سرگرمی اوست و بسیاری از این ملاحظه‌ها را باید در نظر بگیریم.

از بین بردن عادت‌های بد، بافضیلت‌ترین عبادت است/ باید برای از بین بردن عادت‌های بد، برنامه‌داشته باشیم

  • امیرالمؤمنین(ع) دربارۀ اهمیت مبارزه با عادت‌های بد می‌فرماید: «بافضیلت‌ترین عبادت این است که بر عادت‌های بد خود غلبه کنید؛ أَفْضَلُ‏ الْعِبَادَةِ غَلَبَةُ الْعَادَةِ»(غررالحکم/ص187/حدیث45) یعنی باید تلاش کنیم عادت‌های غلط خودمان را بشکنیم. پس همان شکستن عادت که فرمودند مثل معجزه است (و خیلی سخت است)، افضل عبادت‌هاست.
  • باید برای از بین بردن عادت‌های بد خودمان برنامه‌داشته باشیم. باید ببینیم چه عادت‌های بدی داریم و بعد سعی کنیم با این عادت‌های بد مبارزه کنیم و آنها را تغییر دهیم. مثلاً خانم‌ها و آقایان از همسران خود کمک بگیرند تا عادت‌های بد خود را ترک کنند. و فرزندان هم از پدر و مادر خود برای کنار گذاشتن‌ عادت‌های بد خود کمک بگیرند.
  • امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: «با سوءِ عادت خودت مخالفت کن، نفست تزکیه می‌شود؛ خَالِفْ سُوءَ عَادَتِکَ‏ تَزْکُ نَفْسُک‏» (غررالحکم/ص338/حدیث44) و می‌دانید که تزکیۀ نفس از اهداف بلند رسالت انبیاء الهی است. و اگر کسی با عادت‌های بد خودش مخالفت نکند و تهذیب نفس نکند، عادت‌های بدش او را مفتضح می‌کنند و آبرویش را می‌برند. (مَنْ لَمْ یُهَذِّبْ نَفْسَهُ فَضَحَهُ‏ سُوءُ الْعَادَة؛ غررالحکم/ص666/حدیث1517)

گرسنگی کشیدن کمک بسیار خوبی برای غلبه بر عادت و مهار نفس است/در ماه رمضان راحت‌تر می‌توانیم عادات‌ و اخلاق بد خود را عوض کنیم

  • حالا می‌خواهیم ببینیم که نقش عبادت (و به خصوص روزه) در عادت‌ها و سبک زندگی ما چیست؟ امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: گرسنگی کشیدن کمک بسیار خوبی است برای اینکه شما بر عادت‌های خودتان غلبه پیدا کنید و بتوانید نفس خودتان را مهار کنید (نِعْمَ الْعَوْنُ عَلَى أَسْرِ النَّفْسِ وَ کَسْرِ عَادَتِهَا التَّجَوُّع‏؛ عیون الحکم/ص494)
  • روزه یک قدرتی به انسان می‌دهد که می‌تواند عادت‌های خود را عوض کند. لذا در ماه مبارک رمضان راحت‌تر می‌توانیم عادت‌ها و اخلاق بد خود را عوض کنیم.
  • گرسنگی ماه رمضان (و ضعف ناشی از گرسنگی) به انسان کمک می‌کند که عادت‌های خود (مانند عادت‌های گفتاری و رفتاری خود) را تغییر دهد. علاوه بر گرسنگی، ویژگی‌های دیگر ماه رمضان نیز در این زمینه به ما کمک می‌کند، مثلاً اینکه غذا خوردن ما را در اول شب (بعد از غروب آفتاب) قرار می‌دهد، خیلی مطلوب است، چون غذا خوردن در آخر شب بسیار مضرّ است. چه خوب است که بعد از ماه مبارک نیز این عادت (خوردن شام در اول شب) را حفظ کنیم.

کنار گذاشتن وعدۀ نهار؛ یکی از عادت‌های خوبی است که ماه رمضان به ما می‌دهد/طبق روایات، دو وعده غذای صبح و شب برای بدن کافی است

  • یک عادت خوب دیگری که ماه رمضان به ما می‌دهد این است که نمی‌گذارد ظهرها غذا بخوریم، چه خوب است این عادت را بعد از ماه مبارک نیز ادامه دهیم و نهار را حذف کنیم و به جای آن، ظهرها مثلاً مقداری میوه بخوریم. چون در روایات توصیه شده است فقط دو وعده (صبحانه و شام) غذا بخورید (شَکَوْتُ إِلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع مَا أَلْقَى مِنَ الْأَوْجَاعِ وَ التُّخَمِ فَقَالَ لِی تَغَدَّ وَ تَعَشَّ وَ لَا تَأْکُلْ بَیْنَهُمَا شَیْئاً فَإِنَّ فِیهِ فَسَادَ الْبَدَنِ أَ مَا سَمِعْتَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ- لَهُمْ‏ رِزْقُهُمْ‏ فِیها بُکْرَةً وَ عَشِیًّا؛ کافی/ج6/ص288  همچنین: توضیح المسائل امام خمینی(ره)- مسأله 2636 : «...پانزدهم: در اول روز و اول شب غذا بخورد و در بین روز و در بین شب غذا نخورد.») متاسفانه ما عادت کرده‌ایم سه وعده غذا بخوریم و به نهار خوردن عادت کرده‌ایم و فکر می‌کنیم بدن ما به آن نیاز دارد.
  • یکی دیگر از عادت‌های خوبی که ماه رمضان به ما هدیه می‌دهد، بیدار شدن سحر است. البته ممکن است در ماه رمضان بیشتر به خاطر خوردن سحری بیدار شویم ولی چه خوب است که این بیدار شدن سحر را هم بعد از ماه رمضان ادامه دهیم که آثار و برکات زیادی برای ما خواهد داشت.

آدم پُرخور در تغییر عادت‌های رفتاری خودش، آدم ضعیفی است/نفس گرسنگی روح انسان را در مبارزه با عادت‌ها قوی می‌کند 

  • ماه مبارک رمضان با تغییر در برنامۀ روزانۀ ما مستقیماً برخی از عادت‌های غلط ما را اصلاح می‌کند، اما علاوه بر این آثار، نفسِ گرسنگی (چه گرسنگی روزه و چه گرسنگی غیر آن) روح انسان را قوی می‌کند و انسان می‌تواند عادت‌های خود را بشکند. آدم پُرخور در تغییر عادت‌های رفتاری خودش، آدم ضعیفی است.
  • گرسنگی قدرت روحی انسان را افزایش می‌دهد و کمک می‌کند انسان بتواند عادت‌های خودش را تغییر دهد. یک مدتی کم غذا بخورید و آثارش را در وجود خود ببینید. در اسلام دو تا سفارش فوق‌العاده پیشرفته در زمینۀ کم‌غذایی داریم که می‌فرماید: تا وقتی گرسنه نشده‌اید غذا نخورید و تا سیر نشده‌اید دست از غذا بکشید. (امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: لَا تَجْلِسْ عَلَى الطَّعَامِ إِلَّا وَ أَنْتَ جَائِعٌ وَ لَا تَقُمْ عَنِ الطَّعَامِ إِلَّا وَ أَنْتَ تَشْتَهِیهِ ؛ وسائل الشیعه/ج24/ص245)

بعضی‌ها آن‌قدر به سیر بودن، عادت کرده‌اند که موقع گرسنگی عصبانی می‌شوند!

  •  کسی که حاضر نیست گرسنگی بکشد نمی‌تواند عادت‌های اخلاقی، رفتاری و گفتاری خودش را هم تغییر دهد. متأسفانه بعضی‌ها آن‌قدر به سیر بودن شکم، عادت کرده‌اند که موقع گرسنگی، عصبانی می‌شوند! گویا اصلاً در عُمر خودشان بنا نداشته‌اند گرسنگی بکشند و آن را تحمل کنند. در حالی که انسان باید از گرسنگی استقبال کند و از خدا ممنون باشد که در ضیافت ماه رمضان به او گرسنگی می‌دهد.

گرسنگی بسیاری از سموم بدن را دفع می‌کند

  • جدای از آثار و برکاتی که گرسنگی بر روح انسان دارد، بر جسم انسان نیز بسیار مفید است و خصوصاً در روزهای تابستان که طولانی‌تر است بسیاری از سموم بدن را دفع می‌کند و بدن انسان از خیلی از ضایعات پاک‌سازی می‌شود. برخی از اطبا می‌گویند این بوی بد دهان روزه‌دار علامت دفع بسیاری از سموم بدن است. رسول گرامی اسلام می‌فرماید: «روزه بگیرید تا سالم بمانید؛ صُومُوا تَصِحُّوا»(دعوات راوندی/ص76) پزشکان همواره و به‌ویژه در سالهای اخیر در زمینۀ فواید گرسنگی برای «جسم» انسان مطالب فراوانی گفته‌اند.

کاملاً تحقیق کند تا مطمئن شوید که آیا واقعاً روزه برای بیماری شما ضرر دارد یا نه/ چه بسا روزه موجب برطرف شدن بسیاری از بیماری‌ها شود

  • هر کسی بیماری‌ای دارد و دکتر به او گفته است روزه نگیرد، خوب است کاملاً تحقیق کند تا مطمئن شود که آیا واقعاً روزه برایش ضرر دارد یا نه. چون در بسیاری از موارد گرسنگی و روزه گرفتن نه تنها برای بیمار، ضرر ندارد بلکه مفید است و چه بسا روزه موجب برطرف شدن بسیاری از بیماری‌ها شود. امام رضا(ع) می‌فرماید: «کم‌خوری و پرهیز، راس هر دوا و دارو است؛ الْحِمْیَةُ رَأْسُ کُلِّ دَوَاء»(فقه الرضا340) لذا اگر اطباء به شما گفتند به خاطر بیماری‌تان روزه نگیرید، یک‌ مقدار بیشتر بررسی کنید، شاید پزشک دیگری به شما بگوید روزه برای شما ضرر ندارد بلکه بهتر است روزه بگیرید.
  • حتی برخی از اطباء می‌گویند که مشکل کلیه به خاطر کم خوردن آب یا تشنگی نیست بلکه دلایل دیگری دارد. البته اگر پزشکی به شما گفت روزه نگیرید و فهمیدید که سخن او درست است شرعاً نباید روزه بگیرید و این دستور اسلام است. انشاء الله خدا به همۀ ما سلامتی بدهد و اگر کسی بیماری یا ناراحتی جسمی دارد بتواند با روزه گرفتن این بیماری خود را برطرف کند.

کسی که در گرسنگی ناشی از روزه، نتوانسته عادت‌های بد خود را ترک کند آیا با شکم سیر می‌تواند عادت‌های خود را ترک کند؟

  • همان‌طوری که گرسنگی روزه کمک می‌کند انسان از نظر جسمی سالم و قوی بشود، به انسان کمک می‌کند از نظر روحی نیز قوی ‌بشود و در مقام تغییر عادت‌های رفتاری خودش قدرت پیدا کند.
  • کسی که در ماه مبارک رمضان، سی روز تمام روزه گرفته است (آن هم در تابستان) و بعد در این فرصت استثنایی نتواند اخلاق خود را عوض کند آیا در غیر ماه مبارک می‌تواند خود را تغییر دهد؟ کسی که در گرسنگی ناشی از روزه، نتوانسته است عادت‌های بد خود را ترک کند آیا با شکم سیر می‌تواند عادت‌های خود را ترک کند؟

برای ترک کردن عادت‌های بد مبارزه و مجاهده لازم است

  • اساساً باید برای خودمان برنامه‌ریزی کنیم که عادت‌های خود را تغییر دهیم. یکی از عادت‌های بد این است که انسان عادت کند کارهای خودش را تکمیل نکند و کامل انجام ندهد. مثلاً دانش آموزان و دانشجویان خوب است عادت کنند که درس‌ها و نوشته‌ها و تکالیف درسی خود را کامل انجام دهند و از همان ابتدا سعی کنند این عادت بد (ناقص رها کردن کارها) در آنها ایجاد نشود.
  • برای ترک کردن عادت‌های بد لازم است انسان سختی بکشد و مبارزه کند. امام صادق(ع) می‌فرماید: «به وسیلۀ مبارزه، درگیری و مجاهدت است که انسان می‌تواند بر عادت‌های بد خودش غلبه کند؛ بِالْمُجَاهَدَةِ یُغْلَبُ سُوءُ الْعَادَة» (مجموعه ورام/ج2/ص119)

آیت الله بروجردی(ره): اگر این‌بار عصبانی شدم نذر می‌کنم سه روز روزه بگیرم

  • یکی از رفتارهایی که اولیاء خدا دارند این است که وقتی می‌خواهند عادتی را ترک بدهند با برخی از تنبیه‌هایی که برای خودشان قرار می‌دهند آن عادت را ترک می‌کنند. مثلاً حضرت آیت الله العظمی بروجردی(ره) گاهی اوقات وقتی شاگردان ایشان سؤال‌های بی‌ربط می‌پرسیدند عصبانی می‌شد. برای ترک این عادت، نذر می‌کند که «اگر این‌بار عصبانی شدم سه روز روزه بگیرم» و این کار را هم انجام می‌دهد.

ترک شهوت را زیباترین عادت خود قرار دهیم

  • امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: «ترک شهوات بافضیلت‌ترین عبادت و زیباترین عادت است؛ تَرْکُ الشَّهَوَاتِ أَفْضَلُ عِبَادَةٍ وَ أَجْمَلُ عَادَةٍ»(غررالحکم/ص320/حدیث65). چه خوب است ترک شهوت را زیباترین عادت خود قرار دهیم، یعنی عادت کنیم به اینکه شهوات و آنچه خوش‌مان می‌آید را ترک کنیم. نه اینکه برعکس، عادت کنیم به دنبال دوست‌داشتنی‌ها و جذابیت‌ها برویم.

حضرت امام(ره): اتفاقاً چون قورمه‌سبزی دوست دارم، نمی‌خورم!

  • هستند کسانی که مثلاً از موسیقی سنتی خوششان می‌آید و البته موسیقی حلال نیز هست ولی چون خوششان می‌آید گوش نمی‌دهند و این خیلی زیباست. در خاطر حضرت امام(ره) نقل شده است که ایشان قرمه‌سبزی خیلی دوست داشتند. یک‌بار برایشان قرمه‌سبزی آوردند، سرِ سفره نان و ماست هم بود. ایشان قرمه‌سبزی نخوردند و مشغول شدند به خوردن نان و ماست. گفتند شما که قرمه‌سبزی دوست دارید چرا نمی‌خورید؟ گفتند اتفاقاً چون دوست دارم نمی‌خورم! (فرزند حضرت آیت الله بهجت(ره) می‌گوید: پدرم با حضرت امام(ره) خیلی دوست بودند. یکبار از پدرم خواستم مطلبی از ایشان بگویند. پدرم فرمود: یک دفعه منزل ایشان مهمان بودیم و خورشت قورمه سبزی آورده بود و خودش نخورد. من پرسیدم برای چه نمی‌خوری؟ گفت: خیلی دوست دارم، می‌خواهم نخورم. چون خیلی این غذا را دوست دارم، می‌خواهم نخورم.(مصاحبه حجت الاسلام علی بهجت با خبرگزاری فارس در چهارمین سالگرد رحلت) )

کسی که ترک شهوات را عادت خود قرار دهد، خدا زندگی‌ او را شیرین‌تر قرار می‌دهد

  • اگر انسان ترک شهوات را عادت خود قرار دهد خود به خود از شیرینی‌ها و جذابیت‌ها فرار می‌کند، اتفاقاً این آدم زندگی‌اش شیرین‌تر می‌شود. چون خداوند مقدر فرموده است زندگی این انسان را شیرین‌تر کند منتها خداوند از راه خودش زندگی او را شیرین می‌کند. مثلاً یک وقت می‌بینید که از باب مناجات خودش زندگی او را شیرین می‌کند. همان‌گونه که در سحرهای ماه مبارک رمضان می‌خوانیم: «مَوْلَایَ‏ بِذِکْرِکَ‏ عَاشَ‏ قَلْبِی»(مصباح المتهجد/ج2/ص592)

دریافت در قالب PDF در ابعاد A4

دریافت در قالب PDF در ابعاد A5

 

منتشر شده در: اینجا

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۴/۲۴
مجید شهشهانی

نقش عبادت در سبک زندگی-3

عادت یکی از عناصر کلیدی سبک زندگی/ خدا می‌خواهد به مثبت‌نگری عادت کنیم، ولی ما خود را به منفی‌بافی عادت می‌دهیم/ تنها سورۀ واجب قرآن، سورۀ «حمد» است / متأسفانه سبک زندگی گفتاری اغلب ما این‌گونه شده که  با نِق زدن و منفی‌بافی دربارۀ اوضاع جامعه آغاز کنیم/ این سبک زندگی ما را ناشاد می‌کند

حجت الاسلام و المسلمین پناهیان، در دهۀ اول ماه مبارک رمضان، بعد از نماز ظهر و عصر در مسجد امام حسین(ع)-ضلع شمالی میدان امام حسین(ع)- که به امامت حجت الاسلام ابوترابی اقامه می‌شود، به مدت ده روز و با موضوع «نقش عبادت در سبک زندگی» سخنرانی می‌کند. گزیده‌ای از سومین جلسه سخنرانی این استاد حوزه و دانشگاه را در ادامه می‌خوانید:

دریافت در قالب PDF در ابعاد A4

دریافت در قالب PDF در ابعاد A5

اگر خودمان برای سبک زندگی خود برنامه‌ریزی نکنیم، کسانی هستند که برای تغییر و تخریب سبک زندگی ما برنامه‌ریزی کنند 

  • اینکه انسان به سبک زندگی خودش اهمیت ندهد و بخواهد به صورت تفریحی با آن برخورد کند و مثلاً بگوید: «بالاخره بد نیست که ما هم یک سبک زندگی داشته باشیم» این کم‌توجهی به مسألۀ سبک زندگی و بی‌اهمیت دانستن آن فاجعه آفرین خواهد بود. اگر ما به سبک زندگی خودمان اهمیت ندهیم و برایش برنامه‌ریزی نکنیم، کسانی هستند که به سبک زندگی ما اهمیت بدهند و برایش برنامه‌ریزی کنند و اقدامات لازم را برای تغییر و تخریب آن انجام بدهند.
  • سبک زندگی هم فقط به زندگی اجتماعی یا فقط به زندگی فردی محدود نمی‌شود بلکه تمام ابعاد زندگی و حتی آن قسمت‌هایی از زندگی‌مان که با خدا ارتباط داریم و مشغول عبادت و بندگی هستیم را نیز شامل می‌شود.

«عادت» یکی از عناصر کلیدی سبک زندگی است/ دربارۀ عادت کلمات مهمی از ائمۀ هدی(ع) به ما رسیده

  • در اینجا می‌خواهیم به یکی از عناصر کلیدی سبک زندگی بپردازیم و آن «عادت» است و دائمی بودن یک رفتار که موجب عادت می‌شود یکی از ارکان سبک زندگی محسوب می‌شود.
  • نحوۀ زندگی کردن ما بخش‌های ثابتی دارد مانند رفتارها و گفتارها و کلماتی که ما همیشه از آنها استفاده می‌کنیم. اگر شما یک زمانی رفتاری را یک‌بار‌ یا چندبار انجام داده باشید و یا اینکه به صورت پراکنده و مقطعی کاری را انجام دهید، نمی‌توان آن را جزء سبک زندگی محسوب کرد. مثلاً اگر یک‌بار فریاد بکشید، مهربانی بکنید، یا بخشش کنید اینها را نمی‌توان جزء سبک زندگی شما محسوب کرد. اما وقتی انسان کاری را مدام انجام دهد، طوری که عادت و رویۀ او بشود می‌تواند آن را جزء سبک زندگی او به حساب آورد. کسی که از بیرون به زندگی ما نگاه می‌کند می‌تواند رویه و عادات رفتاری ما را تشخیص بدهد.
  • سبک زندگی ممکن است به صورت اجباری به ما تحمیل شده باشد یا انتخابی باشد، ولی به هر حال به رفتارهای مداوم ما سبک زندگی گفته می‌شود و این رفتارهای مداوم کم‌کم به عادت تبدیل می‌شود. کلمۀ سبک زندگی در روایات ما صراحتاً بیان نشده است اما دربارۀ عادت کلمات مهمی از ائمۀ هدی(ع) به ما رسیده است که در اینجا برخی از آنها را مرور می‌کنیم.

ما اسیر و بندۀ عادت‌های خود هستیم/ باید مراقب باشیم به چه چیزی عادت می‌کنیم/تغییر عادت مانند معجزه است!

  • ما انسان‌ها به هر رفتاری عادت کنیم این عادت بر ما مسلط خواهد شد و ما اسیر و بندۀ عادت خودمان می‌شویم و تغییر عادت نیز کار بسیار دشواری است. امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: «عادت برای هر کسی تبدیل به یک سلطان می‌شود و آن عادت یک سلطنتی بر انسان پیدا می‌کند» (لِلْعَادَةِ عَلَى کُلِّ إِنْسَانٍ سُلْطَان‏ ؛ غررالحکم/ص544/حدیث10) لذا باید مراقب باشیم که چه چیزی را سلطان خودمان قرار می‌دهیم. چون دیگر فرار کردن از قید این سلطان کار دشواری است و انسان مثل عبد و برده‌ای خواهد شد که در برابر این ارباب، ذلیل است.
  • امیرالمؤمنین(ع) در روایت دیگری می‌فرماید: «اینکه کسی به چیزی عادت کرده باشد و بخواهی آن را تغییر دهی مانند معجزه است (رَدُّ الْمُعْتَادِ عَنْ‏ عَادَتِهِ‏ کَالْمُعْجِزِ؛ تحف العقول/ص489) لذا انسان خیلی باید مراقب باشد که به چه چیزی عادت می‌کند و چه رفتارهایی دارد به سبک زندگی او تبدیل می‌شود، چون دیگر نمی‌تواند آن را تغییر دهد.

مراقب شکل‌گیری «سبک» سخن گفتن خود باشیم/ بعضی‌ها به منفی‌بافی و عیب‌جویی عادت کرده‌اند

  • مثلاً انسان باید مراقب باشد که چه طرزی از سخن گفتن، دارد تبدیل به سبک سخن گفتن او می‌شود. بعضی‌ها عادت کرده‌اند که فقط نکات منفی و نقاط ضعف را ببینند و نِق بزنند و منفی‌بافی کنند. باید مراقب باشیم که توجه به نقاط ضعف و عیب‌جویی تبدیل به یک رویه و عادت برای ما نشود. مثلاً اگر همسایه‌ای پیدا کنید که آدم بدی است و بعد شروع کنید به بدگویی کردن از او؛ اگر این کار را ادامه دهید کم‌کم عیب‌جویی و بدگویی پشت سر دیگران برای شما یک عادت می‌شود و این خیلی بد است. باید مراقبت کنیم این عادت‌های بد را پیدا نکنیم.
  • یک کسی از امام صادق(ع) سؤال کرد: اشکال ندارد که من برای نماز مغرب اذان نگوییم و فقط اقامه بگویم؟ حضرت فرمود: اشکالی ندارد ولی دوست ندارم که به اذان نگفتن «عادت» کنی. (قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْإِقَامَةِ بِغَیْرِ أَذَانٍ فِی الْمَغْرِبِ فَقَالَ لَیْسَ بِهِ بَأْسٌ وَ مَا أُحِبُّ أَنْ یُعْتَادَ؛ تهذیب الاحکام/ج2/ص51)

گاهی مشکلات زندگی و اطرافیان ما باعث می‌شوند عادت بدی پیدا کنیم

  • یک وقت ممکن است کسی فرزند ناخلفی داشته باشد یا اینکه همسرش بداخلاق باشد، و او ناخودآگاه به طور مداوم عیب‌های فرزند یا همسر خود را می‌گیرد و آنها را نصیحت می‌کند، در این صورت بعد از مدتی که به این نوع رفتار عادت کند، تبدیل به یک آدم تلخ می‌شود. یعنی مشکلات زندگی و اطرافیان انسان ممکن است باعث شوند که انسان عادتِ بدی پیدا کند. لذا باید مراقب باشیم که به چه چیزهایی داریم عادت می‌کنیم.
  • انسان باید به شدت مراقب عادات خودش باشد، یعنی از یک طرف به بدی‌ها عادت نکند و از طرف دیگر به خوبی‌ها عادت کند و برای عادت پیدا کردن به کارهای خوب برنامه‌ریزی داشته باشد.

عادت به «سلام آشکار» می‌تواند موجب از بین رفتن بسیاری از بدی‌ها شود

  • چقدر دستورات اسلام برای اینکه ما به کارهای خوب عادت کنیم، گسترده و با تأکید است! مثلاً چقدر بر سلام آشکار و با صدای بلند سفارش شده است. امام محمد باقر(ع) می‌فرماید: «خداوند متعال با صدای بلند و آشکار سلام کردن را دوست دارد؛ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یُحِبُّ إِفْشَاءَ السَّلَامِ‏»(کافی/ج2/ص645) همین عادتِ خوبِ «افشاء سلام» آثار و برکات زیادی به همراه دارد و می‌تواند موجب از بین رفتن بسیاری از بدی‌ها، از نظر اخلاقی، روابط اجتماعی و روحیات انسان شود. مثلاً اگر شما به «افشاء سلام» عادت کرده باشید، و در یک جایی دچار غرور بشوید، افشاء سلام نمی‌گذارد غرور شما خودش را نشان دهد و از روی عادت، با صدای بلند و متواضعانه سلام می‌دهید و همین عادت ساده از بروز غرور شما جلوگیری می‌کند و خود به خود غرور شما کمی تضعیف می‌شود.

همۀ خیر و خوبی در حُسن عادت خلاصه شده است / متاسفانه در بین ما رایج است که می‌گویند: «عادت بد است!»

  • امیرالمؤمنین(ع) می‌فرمایند: همین‌که حُسن عادت داشته باشی، از خوبی‌ها برای تو بَس است؛ کَفَى‏ بِفِعْلِ‏ الْخَیْرِ حُسْنُ‏ عَادَة» (غررالحکم/ص520/حدیث36) یعنی همین که انسان به کارهای خوبی عادت کرده باشد، دیگر خیری بالاتر از این برایش نیست. در واقع همۀ خیری و خوبی به حُسن عادت خلاصه شده است.
  • امیرالمؤمنین(ع) در روایت دیگری می‌فرماید: خودت را به سعۀ صدر و بزرگواری و صبر پیشه کردن عادت بده، و از اخلاق خوب برای خودت چیزی را انتخاب کن، اصلاً خوبی و خیر، عادت است و آدم با عادت می‌تواند به خیر و خوبی برسد؛ عَوِّدْ نَفْسَکَ‏ السَّمَاحَ‏ وَ تَخَیَّرْ لَهَا مِنْ کُلِّ خُلُقٍ أَحْسَنَهُ فَإِنَّ الْخَیْرَ عَادَةٌ(تحف العقول/ص86)
  • با وجود اینکه در روایات ما این‌همه بر کسب عادات خوب سفارش شده است ولی متاسفانه یک سخنی در بین ما رایج است که می‌گویند: «عادت بد است یا اگر رفتاری در انسان تبدیل به عادت شود بد است!» بله! کسب عادت بد، قطعاً بد است و گاهی برخی عادات خوب هم ممکن است، مانع رشد انسان شود، اما در ابتدا باید به جنبۀ مثبت و به خوبی‌ها و برکات عادات خوب توجه کنیم بعد به آفات احتمالی آن بپردازیم.

یکی از عادات بد رایج، نق زدن و گفتن اینکه اوضاع جامعه چقدر خراب است و روز به روز هم خراب‌تر می‌شود!

  • انسان واقعاً اسیر عادات خودش می‌شود. امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: «زبانت همیشه تو را به چیزهایی که عادت کرده‌ای دعوت می‌کند؛ لِسَانُکَ یَسْتَدْعِیکَ مَا عَوَّدْتَه‏»(غررالحکم/ص572/حدیث25) بعضی‌ها شوخی کردن‌شان هم توأم با نیش زدن است و بعضی‌ها هم زبانشان به تکّه‌کلام‌های بد عادت کرده است و عادت کرده‌اند با زبان خودشان دیگران را آزار ‌دهند.
  • انسان‌ها به هر چیزی که زبانشان عادت کنند، خو به خود کشیده می‌شوند به اینکه همان‌گونه سخن بگویند و همان‌گونه فکر کنند و بعد روحیاتشان نیز همان‌گونه تنظیم می‌شود. زبان هرکسی او را به دنبال خود می‌کشاند. مثلاً اگر زبان خود را به نِق زدن و منفی‌بافی عادت بدهیم این زبان ما را به منفی‌نگری وادار می‌کند. لذا می‌بینید که خیلی‌ها عادت کرده‌اند به اینکه فقط نقاط ضعف جامعه را می‌بینند و هرجایی مثل اتوبوس و تاکسی که می‌‌نشنند سریع شروع می‌کنند به نِق زدن و گفتن اینکه اوضاع جامعه چقدر خراب است و روز به روز هم خراب‌تر می‌شود! این یک عادت است و یک سبک زندگی در بحث گفتار است.

متأسفانه سبک زندگی گفتاری اغلب ما این‌گونه شده که با نِق زدن و منفی‌بافی دربارۀ اوضاع جامعه آغاز کنیم/ این سبک زندگی ما را ناشاد می‌کند

  • اینکه بعضی‌ها مدام می‌گویند اوضاع جامعه دارد خراب‌تر می‌شود، منفی‌بافی است و در واقع یک بیماری زبانی بوده که منجر به بیماری روانی شده است و نگاه چنین کسی به اوضاع عالم یک نگاه منفی است. در حالی که امروز جمع‌بندی واقع‌بینانه از وضعیت جامعۀ ما این نیست که وضع دارد روز به روز خراب‌تر می‌شود، بلکه برعکس، وضعیت ما رو به بهبود است. البته معنایش این نیست که ما مشکل نداریم. بله، ما مشکل داریم ولی علی‌رغم این سختی‌ها و مشکلات حرکت ما رو به تعالی و پیشرفت است. از سوی دیگر درست است که تورم و گرانی هست ولی سطح زندگی مردم نسبت به گذشته بالاتر رفته است.
  • متأسفانه سبک زندگی ما این‌گونه شده است که سخن خود را با نِق زدن و منفی‌بافی آغاز کنیم. بعد کم‌کم این وارد روحیۀ ما می‌شود و بعد ناشاد می‌شویم. به این افراد منفی‌باف باید گفت: به مقدار رشد سطح زندگی خود شاد بشوید و به مقدار مشکلات ناشاد بشوید. یعنی هر چقدر امکانات و رفاه دارید به خاطرش شاد بشوید و هر چقدر امکانات ندارید ناراحت بشوید. اما متاسفانه منفی‌باف‌ها چون عادت کرده‌اند که فقط به جنبه‌های منفی نگاه کنند، لذا دائماً ناراحت و ناشاد هستند.

خیلی‌ها زبانشان نمی‌چرخد به اینکه از خوبی‌ها و نقاط قوت و مثبت جامعه سخن بگویند/در دعا هم اول باید شکر نعمت کرد، بعد عرض حاجت و نیاز

  • متاسفانه خیلی‌ها زبانشان نمی‌چرخد به اینکه از خوبی‌ها و نقاط قوت و مثبت جامعه سخن بگویند و نگاهشان هم خراب شده است. خداوند متعال هم می‌فرماید: «و بندگان شکرگزار من اندک هستند؛ وَ قَلیلٌ مِنْ عِبادِیَ الشَّکُورُ »(سبأ/13) اسلام عزیز ما را به گونه‌ای عادت می‌دهد که ابتدا نعمات و خوبی‌هایی که خداوند به ما داده است را ببینیم نه اینکه اول کاستی‌ها و کمبودها را ببینیم. لذا به ما سفارش شده است که وقتی دعا می‌کنید و می‌خواهید حاجت‌های خود را از خدا بخواهید، اول از بابت نعماتی که خدا به شما داده است شکرگزاری کنید بعد حاجت‌های خود را به درگاه خداوند عرضه کنید.

بد دعا کردن می‌تواند موجب عادت بد «عرض حاجت بدون دیدن نعمت» بشود

  • طبیعتاً دعا کردن کاری خوبی است ولی همین‌ دعا کردن اگر به درستی صورت نگیرد می‌تواند موجب یک عادت بد در ما بشود بدهد؛ اینکه وقتی انسان زیاد درِ خانۀ خدا حاجت‌های خود را مطرح کند یک عادت بدی ممکن است پیدا کند که دارایی‌های خود را نبیند و فقط حاجت‌های خود را به درگاه خدا مطرح کند. مثلاً همه‌اش در دعای خود می‌گوید: «خدایاً این گرفتاری مالی ما را درست کن، بچۀ من مریض است شفایش بده و ...» اگر به این رویه در دعا کردن ادامه دهیم کم‌کم به منفی‌بافی دربارۀ وضعیت زندگی خودمان درِ خانۀ خدا عادت کنیم.
  • برای اینکه این روحیه را در اثر دعا کردن، پیدا نکنیم به ما سفارش کرده‌اند که هر وقت خواستید دعا کنید قبلش از خداوند به خاطر دارایی‌ها و نعماتی که به شما داده است تشکر کنید. این از آداب دعاست. در دعای ابوحمزۀ ثمالی هم که در ماه مبارک رمضان می‌خوانیم، ابتدایش «الحمدلله» دارد و دعاهای دیگر مانند دعای عرفه نیز سرشار از «الحمدلله» و شکر خداست.

اهمیت مثبت‌نگری و پرهیز از منفی‌بافی، یکی از دلایل توصیه به ذکر «الحمدلله»/ خدا می‌خواهد به مثبت‌نگری عادت کنیم، ولی ما خود را به منفی‌بافی عادت می‌دهیم/ تنها سورۀ واجب قرآن، سورۀ «حمد» است

  • یکی از دلایلی این که به ما سفارش شده است که تشکر کنیم و با زبان خود شکرِ خدا را بگوییم و مثلاً ذکر «الحمدلله» را زیاد بگوییم، اهمیت مثبت‌نگری و پرهیز از عادت کردن به منفی‌بافی است.
  • به ما سفارش شده است که زبان خود را به خیر، مثبت‌گویی، بیان نقاط مثبت و تشکر کردن از خدا عادت بدهید. تنها سورۀ واجب در قرآن کریم سورۀ حمد است که بر ما لازم است در هر نماز این سوره را بخوانیم. نام این سوره «حمد» است که به معنای سپاس و ستایش پروردگار است و آغاز این سوره نیز با آیۀ «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ»(حمد/2) شروع می‌شود که باز هم تشکر از پروردگار است. یعنی خداوند متعال دارد ما را به تشکر کردن و داشتن نگاه مثبت عادت می‌دهد ولی متاسفانه ما خودمان را به منفی‌بافی عادت می‌دهیم.
  • بعضی‌ها فکر می‌کنند اگر شکرِ خدا را به زبان بیاورند، خداوند خیال می‌کند مشکلی ندارند و دیگر برای رفع مشکلاتشان به آنها کمک نمی‌کند! در حالی که کاملاً برعکس است؛ وقتی ما از خدا تشکر کنیم خداوند به ملائکۀ خود می‌گوید: بندۀ من این‌همه مشکل دارد ولی باز هم شکرِ من را می‌گوید، لذا به ملائکه دستور می‌دهد کمی از مشکلاتش را برطرف کنند. چون خداوند بهتر از خودِ ما می‌داند که ما چه مشکلاتی داریم، و اگر ادب بندگی را رعایت کنیم و در سختی‌ها نیز شکر خدا را بگوییم، خداوند بیشتر به ما کمک خواهد کرد. لذا می‌فرماید: «و به یاد آورید آن هنگامى را که پروردگارتان اعلام کرد: اگر سپاس گزارى کنید، قطعاً [نعمتِ‏] خود را بر شما افزایش می‌دهد؛ وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزیدَنَّکُمْ»(ابراهیم/7) 

اگر مراقب عادت‌هایی که کسب می‌کنیم نباشیم، شیطان با عادت‌‌های بد ما را بدبخت خواهد کرد

  • خیلی وحشتناک است که انسان برای عادت‌های خودش برنامه‌ریزی نکند. چون اگر در مورد عادت‌های خود مراقب نباشیم و بی‌تفاوت باشیم، شیطان با عادت دادن انسان به کارهای بد او را هلاک خواهد کرد. شیطان می‌گوید: فقط کافی است چند بار این کار بد را انجام دهد، دیگر نمی‌تواند از آن رها شود و بدبخت خواهد شد.
  • متاسفانه انسان بعضی از عادت‌های بد را با بی‌توجهی و غفلت به دست می‌آورد. مثلاً بعضی‌ها به چشم‌چرانی عادت می‌کنند و بعد از اینکه عادت کردند دیگر لذتی هم نمی‌برند و فقط از روی عادت آن کار را انجام می‌دهند و همین عادت لطمۀ سنگینی به آنها می‌زند. بعضی‌ها به بدحجابی عادت می‌کنند و وقتی عادت کردند دیگر حجاب برایشان سخت‌تر می‌شود. ممکن است کسی که دچار این عادت‌های بد می‌شود، آدم خوبی باشد و باطن پاک و قلب باصفایی داشته باشد ولی چند تا عادت‌ رفتاری بد در زبان و چشم و گوش می‌تواند موجب بی‌چارگی انسان شود.

سبک زندگی اُنس و عادت ایجاد می‌کند/چندتا عادت بد برای بیچاره کردن انسان کافی است  /چندتا عادت خوب می‌تواند انسان را از مهلکه‌های خطرناکی نجات دهد

  • چرا سبک زندگی اهمیت دارد؟ چون سبک زندگی یعنی رفتارهایی که انسان به طور مداوم انجام می‌دهد و مداومت در یک کار، عادت می‌آورد. لذا سبک زندگی اُنس و عادت ایجاد می‌کند و وقتی ما به یک سبکی از زندگی عادت کردیم اگر بخشی از این سبک زندگی بد باشد همین باعث می‌شود چندتا عادت بد پیدا کنیم و همین چندتا عادت بد برای بیچاره کردن انسان کافی است. از سوی دیگر اگر در سبک زندگی خودمان چند تا عادت خوب داشته باشیم، مثلاً در رفتار، گفتار یا نگاه خود عادت‌های خوبی داشته باشیم همین عادت‌های خوب ما را از مهلکه‌های بسیار خطرناکی نجات خواهد داد.

هر کسی به هر چیزی که عادت کرده باشد در هنگام مرگ به سراغ همان می‌رود/بعضی‌ها به ذکر «یا زهرا(س)» و «یا حسین(ع)» عادت کرده‌اند

  • بعضی‌ها به ذکرهای خوب عادت کرده‌اند، مثلاً عادت کرده‌اند و وقتی یک مصیبت و رنجی به آنها تحمیل می‌شود نام زیبای اهل‌بیت(ع) را می‌گویند و خود به خود ذکر «یا زهرا(س)»، «یا علی(ع)» ، «یا حسین(ع)» بر زبانشان جاری می‌شود و این یکی از عادت‌های بسیار زیباست.
  • ما هنگام جان دادن، دیگر فقط عادت‌هایمان کار می‌کند و خودمان کاری نمی‌توانیم انجام دهیم. یعنی فقط چیزهایی که به آنها اُنس و الفت داریم، فعال هستند و کار دیگری از ما ساخته نیست. لذا بعضی‌ها وقتی دارند جان می‌دهند مدام می‌گویند: «یا حسین(ع)». چون عادت کرده‌‌اند در مواقع سختی و تنهایی و غربت با امام حسین(ع) درد دل کند.
  • هر کسی به هر چیزی که عادت کرده باشد در هنگام مرگ به سراغ همان می‌رود. حالا اگر کسی با امیرالمؤمنین(ع) عادت کرده باشد، در هنگام جان دادن، حضرت بالای سرش خواهد آمد و در آن لحظات سخت او را از تنهایی در می‌آورد. امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: هر کس من را دوست داشته باشد هنگام مرگ خود مرا می‌بیند، همان‌طور که دوست داشته؛ مَنْ‏ أَحَبَّنِی‏ وَجَدَنِی‏ عِنْدَ مَمَاتِهِ بِحَیْثُ یُحِب‏»(صحیفه امام رضا(ع)/ص86)

 

دریافت در قالب PDF در ابعاد A4

دریافت در قالب PDF در ابعاد A5

 

منتشر شده در: اینجا

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۴/۲۳
بیان معنوی

نقش عبادت در سبک زندگی-2

سبک زندگی شاکلۀ روحی ما را شکل می‌دهد/ نماز بی توجه نیز مورد نیاز روح انسان است/ بی‌ثباتی در سبک زندگی آثار منفی زیادی در روح انسان می‌گذارد

 

حجت الاسلام و المسلمین پناهیان، در دهۀ اول ماه مبارک رمضان، بعد از نماز ظهر و عصر در مسجد امام حسین(ع)-ضلع شمالی میدان امام حسین(ع)- که به امامت حجت الاسلام ابوترابی اقامه می‌شود، به مدت ده روز و با موضوع «نقش عبادت در سبک زندگی» سخنرانی می‌کند.

گزیده‌ای از دومین جلسه سخنرانی این استاد حوزه و دانشگاه را در ادامه می‌خوانید:

دانلود در قالب PDF در ابعاد A4

دانلود در قالب PDF در ابعاد A5

انسان به سبک زندگی خودش انس می‌گیرد/ بی‌ثباتی در سبک زندگی آثار منفی زیادی در روح انسان به جای خواهد گذاشت

  • انسان به سبک زندگی خودش انس می‌گیرد و گاهی این‌قدر انس پیدا می‌کند که وقتی او را از این سبک زندگی جدا کنید، اختلالات روحی و عصبی فراوانی برایش پیش می‌آید. مثلاً برخی می‌گویند، کسانی که در سنین بالا هستند اگر به صورت ناگهانی محله و منزل خود را تغییر دهند چون به محل زندگی‌شان خو پیدا کرده‌اند، معمولاً موجب ناراحتی‌هایی برای آنها می‌شود که یکی از آنها بیماری «آلزایمر» است.
  • چند سال قبل از بازنشستگان یکی از مشاغل آماری گرفته شد که نشان می‌داد درصد بالایی از آنها (بیش از 50 درصد) در همان سالی که بازنشسته شدند از دنیا رفته بودند و این می‌تواند نشان‌دهندۀ انس گرفتن انسان به سبک زندگی‌اش باشد.
  • اگر کسی دائماً محل زندگی خود، یا محل کار و شغل خود را عوض کند طبیعتاً برایش مشکل ایجاد می‌شود. اگر انسان ثبات شغلی، ثبات در زندگی، ثبات در معاشرت‌ها و در یک کلمه ثبات در بخشی از سبک زندگی نداشته باشد، این بی‌ثباتی به خصوص در سنین بالا، در روح او آثار منفی بسیاری به جای خواهد گذاشت.

ما طبیعتاً اُنس پیدا می‌کنیم لذا باید از قبل برنامه‌ریزی کنیم که با چه چیزهایی می‌خواهیم اُنس بگیریم

  • اینکه نام ما را «انسان» گذاشته‌اند، یکی از دلایلش این است که ما اهل اُنس هستیم یعنی به اشیاء اطراف خود و به عادات رفتاری خودمان انس پیدا می‌کنیم و جدا شدن از آنها برایمان سخت است. لذا از قبل باید برای اُنس پیدا کردن خودمان برنامه‌ریزی کنیم که ما به چه چیزهایی می‌خواهیم انس پیدا کنیم.
  • چه خوب است که انسان به این چیزها اُنس پیدا کند: به زود بیدار شدن از خواب، وضو گرفتن بلافاصله بعد از بیداری، خواندن نماز صبح در اول وقت، رفتن به مسجد و... اینها ضروری‌ترین داروهای روح انسان برای از بین بردن همۀ بیماری‌هاست.
  • روز قیامت یا بعد از ظهور که علم به صورت تصاعدی رشد می‌کند، معلوم خواهد شد این برنامۀ نماز روزانه‌ای که خداوند برای ما واجب کرده و تأکید کرده به مسجد بروید و نماز جماعت بخوانید، چقدر برای روح ما مفید و لازم است. معلوم خواهد شد که جدای از بحث ارتباط با خدا، این برنامه برای سلامت روح و روان ما بسیار مؤثر است.

برای سلامت روح نیز باید یک ورزش «مداوم» و متناسب با نیازهای روحی خود داشته باشیم

  •  همان‌طور که ما به خاطر سلامت جسمی خودمان باید ورزش روزانه انجام دهیم و همان‌طور که اگر ورزش بخواهد بر جسم ما تأثیر بگذارد باید مداوم و متناسب با جسم ما باشد، برای سلامت روح خود نیز باید یک ورزش مداوم و متناسب با نیازهای روحی خود داشته باشیم.
  • اگر می‌توانستیم یک فیلم سینمایی یا سریال بسازیم و به جامعه نشان دهیم که روح انسان نیاز دارد که به عبادتی مثل نماز اُنس بگیرد و نیاز دارد که به یک مسجد وابسته شود و به صورت منظم و مداوم در مراسم نماز جماعت شرکت کند، خیلی زود نمازخوان‌های جامعه تعدادشان افزایش پیدا می‌کرد.

چرا نفرموده‌اند اگر نمازِ بی‌توجه می‌خوانید، اصلاً نماز نخوانید؟!/چون همین نمازِ بی توجه نیز مورد نیاز روح انسان است

  • یکی از دلایل اینکه سبک زندگی خیلی اهمیت پیدا می‌کند این است که انسان خود به خود به سبک زندگی خودش اُنس پیدا می‌کند و به آن وابسته می‌شود. چرا نفرموده‌اند اگر نماز بی‌توجه می‌خوانید، اصلاً نماز نخوانید؟! یکی از دلایلش این است که همین نمازِ بی توجه و بدون حضور قلب هم مورد نیاز روح انسان است.
  • آیا خدا نماز را فقط برای ارتباط با خودش قرار داده است و دیگر هیچ خاصیتی برای روح ما ندارد؟ شاید بتوان گفت خاصیت‌های اجتماعی، روحی و جسمی نماز کمتر از خاصیت نماز در برقراری ارتباط با خدا نیست. آثار روحی و روانی نماز بسیار مهم و قابل توجه است؛ ولی ما غالباً به این آثار مثبت نماز بی‌توجه هستیم.

اگر عادت مانع سقوط انسان بشود نه تنها بد نیست بلکه از اوجب واجبات است

  • یکی از اشتباهات رایج این است که می‌گویند: «عادت چیز بدی است و آدم نباید عادت کند!» بله، اگر این عادت مانع رشد انسان بشود چیز بدی است، اما اگر عادت مانع سقوط انسان بشود نه تنها بد نیست بلکه از اوجب واجبات است. مثلاً اگر کسی به روضۀ امام حسین(ع) عادت کرده باشد به حدّی که اگر یک مدتی به روضه نرود پریشان می‌شود، این عادت موجب می‌شود که سقوط نکند. همین عادت به نماز موجب می‌شود که انسان نمازش را ترک نکند و لااقل از فواید روحی و جسمی نماز بهره ببرد؛ یعنی حتی اگر نمازش نماز بدون توجهی باشد، او از فواید حداقلی نماز بهره خواهد برد.
  • امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: «خودتان را به کارهای خوب عادت بدهید؛ عَوِّدُوا أَنْفُسَکُمْ‏ الْخَیْرَ»(الخرائج و الجرائح/ج2/ص596) وقتی انسان به یک کار خوب عادت کند، حُسنش این است که دیگر آن کار خوب را ترک نمی‌‌کند. ضمن اینکه این عادت رفتاریِ درست، به طور مدام در روح او تأثیر مثبت می‌گذارد.

سبک زندگی شاکلۀ روحی ما را شکل می‌دهد و این شاکلۀ روحی در اصل به درد زندگی بی‌نهایت آخرتی می‌خورد

  • این مدت محدودی که ما در این دنیا زندگی می‌کنیم یک مقدمه‌سازی و یک شکل دادن به روح و روان و شخصیت خودمان است برای زندگی بی‌پایانی که در عالم آخرت خواهیم داشت. لذا بیش از اینکه بخواهیم دنبال آثار شخصیتی و روانی رفتارهای خودمان در دنیا باشیم، باید به فکر آثار ماندگاری باشیم که این رفتارها در روح ما برای زندگی عالم آخرت دارد چون اصلِ زندگی در آن عالم جاودان است و همۀ اینها برای آن زندگی جاودانه است.
  • اینکه صبح‌ چه ساعتی از خواب بلند می‌شویم، چگونه سخن می‌گوییم، چه لباسی می‌پوشیم همگی اثر واقعی خود را در عالم آخرت نشان خواهند داد. چون سبک زندگی شاکلۀ روحی ما را می‌سازد و شکل می‌دهد و تأثیر عمیقی بر روح ما دارد و این شاکلۀ روحی در اصل به درد زندگی بی‌نهایتِ آخرتی ما می‌خورد. مثلاً بر اساس روایتی از امیرالمؤمنین(ع) اگر کسی در این دنیا عادت داشته باشد اذان بگوید، در عالم آخرت و در آن زندگی ابدی قدبلند خواهد بود(محاسن/ص48) و این یک امتیاز ویژه برای عالم آخرت است.
  • یکی از دلایل اینکه خداوند نسبت به جزئیات رفتارهای ما در عبادات حساس است، آثار عمیق و ماندگاری است که این رفتارها در روح انسان به‌ جای می‌گذارد. مثلاً اینکه در وضو اول دست راست شسته شود و بعد دست چپ، یا اینکه آب را از بالای آرنج باید بریزیم و ... اینها چه اهمیتی دارد؟ همۀ اینها جزئی از سبک زندگی و عادات رفتاری انسان را شکل می‌دهد آثاری بر روح و جسم ما خواهد داشت.
  • روح انسان خواه ناخواه به یک چیزهایی عادت پیدا می‌کند لذا باید مواظب باشیم که به چه چیزهایی عادت می‌کنیم. حالا تصور کنید اگر کسی به قرآن خواندن عادت کند، چه اتفاقِ زیبایی برایش می‌افتد؟! مثلاً دکتر حسابی عادت داشت هر روز قرآن بخواند و حتماً آثار روحی و روانی ناشی از این قرآن خواندن را در روح خود می‌دید.
  • کسی که به نماز خواندن عادت ندارد و روحش با قرآن اُنس پیدا نکرده است طبیعتاً روحش زشت می‌شود و بعد می‌خواهد میلیاردها سال با این روحِ زشت در عالم آخرت زندگی کند.

تداوم در انجام یک رفتار، یکی از ارکان اصلی سبک زندگی است / اثر واقعی و کامل سبک زندگی در زندگی آخرتی ما دیده می‌شود

  • تداوم در انجام یک رفتار، یکی از ارکان اصلی سبک زندگی است و اگر انسان عملی را مداوم انجام دهد در روحش تأثیرات عمیقی می‌گذارد که فقط بخشی از این تأثیرها در دنیا دیده می‌شود ولی تمام این تأثیرها در آخرت دیده خواهد شد.
  • چرا باید به سبک زندگی خودمان اهمیت بدهیم؟ دلیل اصلیش این است که سبک زندگی ما اثر واقعی خود را در زندگی آخرتی ما نشان خواهد داد، هرچند در زندگی دنیایی ما هم اثر دارد ولی این اثر دنیایی در مقایسه با اثر اخرویِ آن ناچیز است و اصلاً به حساب نمی‌آید، چون در این دنیا حداکثر صد سال (یا خیلی خوش‌بینانه‌اش، هزار سال) زندگی کنیم ولی در عالم آخرت میلیارها میلیار سال (تا بی‌نهایت) زندگی خواهیم کرد.

خداوند با واجب کردن اعمال عبادی به ما لطف کرده/اگر به خودمان بود، ضرورت اینها را درک نمی‌کردیم

  • در واقع خداوند با واجب کردن اعمال عبادیِ ویژه مانند نماز، روزه و حجّ به ما لطف کرده است و سبک زندگی ما را سامان داده است، چون اگر به خودمان بود، ضرورت این اعمال و عبادات را برای روح خودمان درک نمی‌کردیم و تأثیر عمیقی که در روح ما دارد را نمی‌فهمیدیم و لذا آنها را انجام نمی‌دادیم.

این دنیا یک دورۀ تمرینی و پادگانی است برای اینکه در عالم آخرت زندگی بهتری داشته باشیم

  • در پادگان‌ها سبک زندگی سربازها را به شیوۀ خاصی اصلاح می‌کنند و اگر کسی سؤال کند می‌گویند «ارتش چرا ندارد». آنها را مجبور می‌کنند به دویدن، انواع خیزها، تیراندازی، رزم شبانه، خشم شب و زندگی در شرایط سخت، برای اینکه وقتی به میدان واقعی جنگ رفتند آمادگی لازم را داشته باشند.
  • کسی که قبلاً در جبهه حضور داشته و الان دارد جوان‌ها را تمرین می‌دهد و در مراحل آموزش به آنها سختگیری می‌کند، اگر جوان‌ها از او بپرسند این‌همه آموزش و حرکات مختلف مانند خیز سه ثانیه و ...برای چیست؟ او خواهد گفت: شما میدان واقعی جنگ را ندیده‌اید، و الا می‌فهمیدید که به همۀ این کارها در میدان جنگ احتیاج پیدا خواهید کرد. بعداً اگر این جوان‌ها به جنگ بروند، خواهند گفت: ای کاش آن حرکات را بیشتر تمرین کرده‌ بودیم و جدّی‌تر می‌گرفتیم.
  • همۀ دنیای ما یک دورۀ تمرینی و پادگانی است و این پادگان هم محل خوش‌گذرانی نیست، بلکه برای این است که آمادگی و ظرفیت لازم را کسب کنیم و در عالم آخرت زندگی بهتری داشته باشیم. چون اصل زندگی آنجاست. همۀ رفتارها و اعمال ما مخصوصاً اعمال مداوم ما که سبک زندگی ما را شکل می‌دهد در بهبود وضعیت زندگی اُخروی ما تأثیر خواهد داشت و به همین خاطر است که در دین این‌قدر بر آنها تأکید شده است.

اگر سبک زندگی ما در این دنیا خراب باشد، در بهشت و در آن زندگی واقعی، سقف پروازی ما محدود خواهد بود

  • تصور بعضی‌ها از عالم آخرت و بهشت این است که در بهشت فقط بر روی تخت‌ها می‌نشینند و مدام از آنها با شیر و عسل و میوه و ... پذیرایی می‌شود! یعنی فکر می‌کنند ما در آنجا می‌نشینیم و مدام پاداش می‌گیریم و کار دیگری نداریم. در حالی که ما در بهشت به معنای واقعی زندگی خواهیم کرد، فعالیت‌های مختلفی خواهیم داشت و با دیگران ارتباط خواهیم داشت، فقط «تکلیف» نداریم. لذا به تک تک ویژگی‌های یک انسان برای یک زندگی فوق‌العاده احتیاج داریم ولی ممکن است در عالم آخرت سقف پروازی ما محدود باشد چون سبک زندگی ما در این دنیا خراب بوده است.
  • هر گوشه‌ای از سبک زندگی خودمان را که خداوند دستور داده است، اگر درست کنیم در عالم آخرت بهره‌اش را خواهیم بُرد. به همین خاطر است که بزرگان و اولیاء خدا این‌قدر به سبک زندگی دینی مقید بوده‌اند و جزئیات را رعایت می‌کردند.

خاطرۀ آیت الله بهجت(ره)/خواستم سفره بدون رعایت سنّت پیامبر(ص) برقرار نشود

  • حضرت آیت الله بهجت در خصوص اهمیت رعایت جزئیات سبک زندگی اسلام، نقل می‌کنند که یکی از اساتید بزرگ اخلاق در نجف(مرحوم حاج شیخ مرتضی طالقانی) با عده‌ای از علما به افطار دعوت بودند. وقتی غذا آماده می‌شود و همگی سر سفره می‌نشینند، این استاد اخلاق می‌فرماید: نمک در سفره نیست و دست به غذا دراز نمی‌کند و دیگران هم به احترام ایشان غذا را شروع نمی‌کنند و کمی طول می‌کشد تا نمک را بیآورند. بعد از ختم جلسه و هنگام رفتن، یکی از علما خطاب به ایشان می‌فرماید: «حضرت آقا، اگر شما به این اندازه به ظاهر سنت مقید هستید که اگر کمی نمک تناول نکنید غذا نمی خورید، پس در این گونه مجالس کمی نمک با خود همراه داشته باشید تا مردم را منتظر نگذارید.» این استاد اخلاق فوراً دست به جیب برده و کیسه کوچکی را درآورده و می‌فرماید: «با خودم نمک داشتم ولی می‌خواستم سنت اسلامی پیاده شود و متروک نباشد.»

دانلود در قالب PDF در ابعاد A4

دانلود در قالب PDF در ابعاد A5

 

منتشر شده در: اینجا

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۴/۲۱
بیان معنوی

نقش عبادت در سبک زندگی-1

ماه رمضان برای ما یک سبک زندگی تعریف می‌کند/ چرا عبادت اصرار دارد رفتار ما را به صورت دائمی تغییر دهد؟/«عمل مداوم» باعث اصلاح علائق و افزایش علم و معرفت می‌شود

 

حجت الاسلام و المسلمین پناهیان، در دهۀ اول ماه مبارک رمضان، بعد از نماز ظهر و عصر در مسجد امام حسین(ع)-ضلع شمالی میدان امام حسین(ع)- که به امامت حجت الاسلام ابوترابی اقامه می‌شود، به مدت ده روز و با موضوع «نقش عبادت در سبک زندگی» سخنرانی می‌کند.

گزیده‌ای از اولین جلسه سخنرانی این استاد حوزه و دانشگاه را در ادامه می‌خوانید:

دریافت در قالب PDF در ابعاد A4

دریافت در قالب PDF در ابعاد A5

ماه مبارک رمضان برای ما یک سبک زندگی تعریف می‌کند/افطاری و سحری خوردن برای ما تبدیل به یک مراسم شده است

  • یکی از مفاهیمی که اخیراً بر سر زبان‌ها افتاده و جا هم دارد که به آن توجه شود مفهوم سبک زندگی است. سبک زندگی به بیان ساده یعنی اینکه شما چگونه رفتارهای شبانه‌روزی خودتان را در زندگی شخصی و اجتماعی تنظیم می‌کنید. عادات رفتاری، برنامه‌ها و علاقه‌هایی که انسان در رفتارهای خودش نشان می‌دهد، سرگرمی‌ها و آداب و رسوم اجتماعی همه در بحث سبک زندگی مطرح می‌شود.
  • ماه مبارک رمضان برای ما یک سبک زندگی تعریف می‌کند، مثلاً زمان سحری خوردن که بلند می‌شویم برنامۀ خواب و بیداری ما تغییر پیدا می‌کند و بعد، افطاری خوردن هم تبدیل به یک مراسم می‌شود و در همۀ خانه‌ها به نوعی این مراسم برگزار می‌شود.
  • قدیم‌ها در برخی از فیلم‌های ژاپنی می‌دیدیم که برای خودشان یک مراسمی داشتند به نام «مراسم چای خوردن» و برای خودشان یک آداب و رفتارهای خاصی را هنگام چای خوردن اجرا می‌کردند.
  • افطاری خوردن هم برای ما یک مراسم خاصی دارد، سفرۀ افطار برای ما یک مراسم و آدابی دارد؛ ذکر و دعا در آن هست، سبزی معمولاً در این سفرۀ افطار وجود دارد که البته مستحب هم هست. بعضی‌ها یک استکان آب جوش یا چای قبل از غذا صرف می‌کنند، و بالاخره اینکه مراسم افطاری آداب خاصی دارد. در سحری خوردن هم خانواده‌ها برنامه‌های متفاوتی دارند.

ماه رمضان در روابط خانوادگی و اجتماعی ما تغییراتی ایجاد کرده و تأثیر می‌گذارد/ سبک زندگی مردم در ماه مبارک تغییر و تعالی پیدا می‌کند

  • معمولاً خانواده‌ها برای افطار، خیلی حساب‌شده‌تر دور هم جمع می‌شوند و همین مسأله در روابط خانوادگی یک تغییری ایجاد می‌کند و این تغییر برای سی روز ادامه دارد. در این سی روز، باب مهمانی‌ها و افطاری دادن‌ها نیز باز می‌شود و در روابط اجتماعی ما هم تأثیراتی خواهد داشت.
  • مساجد هم در ماه رمضان یک رونق ویژه‌ای پیدا می‌کنند و گاهی اوقات اطعام می‌کنند. یعنی در این ماه، مردم فقط برای نماز خواندن به مسجد نمی‌آیند بلکه گاهی برای افطاری خوردن می‌آیند. یعنی سبک زندگی در رفت و آمد به مساجد هم کمی تغییر می‌کند.
  • در ادارات دیگر چای ترک می‌شود و پذیرایی در جلسات حذف می‌شود و کسی هم گله‌مند نیست چون طبیعتاً همه، روزه هستند. همین‌که زمان ناهار خوردن حذف می‌شود ظهرها کمی وقت افراد آزاد می‌شود و اگر بعضی‌ها در اثر ناهار خوردن نیاز به کمی استراحت داشتند، در ماه مبارک این تغییر پیدا می‌کند و اگر استراحتی لازم باشد در اثر روزه خواهد بود.
  • برنامه‌هایی مانند قرآن خواندن اضافه می‌شود و کسانی که اهل تلویزیون هستند سریال‌های هر شب ماه رمضان را تماشا می‌کنند. آنهایی که سطح‌شان بالاتر است و اهل معنویات و معرفت هستند سی شب پشت سر هم در مراسم روضۀ امام حسین(ع)، مناجات یا سخنرانی شرکت می‌کنند و همۀ اینها یعنی اینکه سبک زندگی مردم در ماه مبارک تغییر و تعالی پیدا می‌کند.

خود نماز خواندن هم برای ما سبک زندگی درست می کند/برنامه روزانه نماز، زندگی انسان را از بی‌نظمی نجات می‌دهد

  • نه تنها ماه مبارک رمضان سبک زندگی ما را تغییر می‌دهد و تعالی می‌بخشد بلکه خود نماز هم برای ما سبک زندگی می‌آورد. اولاً نماز بخشی از زندگی انسان را منظم می‌کند، یعنی ما بر اساس این نماز سه‌گانه مجبور هستیم یک برنامۀ ثابت در طول 24 ساعت داشته باشیم و خدا می‌داند همین‌که انسان یک برنامۀ ثابت روزمرّه داشته باشد چقدر زندگی او را از بی‌نظمی نجات می‌دهد و چقدر انسان و جامعۀ انسانی را از بی‌هویتی نجات می‌دهد. تصور کنید اگر این مساجد در گوشه و کنار شهر نبود، شهر ما چقدر بی‌هویت و بی‌روح می‌شد.
  • ثانیاً نماز مسأله‌ای به نام وضو و طهارت را وارد زندگی فردی انسان می‌کند و موضوع طهارت اهمیت ویژه‌ای پیدا می‌کند، تغییراتی در رفتارهای ما ایجاد می‌کند و جزء سبک زندگی قرار می‌گیرد.

عبادت نشانه‌گیری کرده تا رفتارها و سبک زندگی ما را تغییر دهد/برنامۀ روزمرّۀ خود را با نماز و برنامۀ سالیانه خود را با ماه رمضان تنظیم کنیم

  • گویا عبادت‌های دینی، به گونه‌ای نشانه‌گیری کرده است تا رفتارهای ما را تغییر دهد و سبک زندگی ما تحت تأثیر قرار دهد. مهم این است که ما به عبادت و به ماه رمضان بها دهیم و اجازه دهیم در ما تغییر ایجاد کند. اگر ما به عبادت پا بدهیم و با عبادت صفا کنیم، تأثیرش در زندگی ما خیلی بیشتر خواهد بود.
  • اگر ما برنامۀ روزمرّۀ خودمان را با نماز تنظیم کنیم و برنامۀ سالیانۀ خودمان را با ماه رمضان تنظیم کنیم، برکات بسیاری برای ما خواهد داشت. به همین خاطر است که بعضی‌ها اولِ سال خمسی خودشان را شبِ قدر قرار می‌دهند و می‌گویند چون هر کاری در شب قدر ثواب مضاعف دارد، ما زمان خمس دادن خودمان را در شب قدر قرار می‌دهیم.  
  • تأثیراتی که روزه بر سبک زندگی ما می‌گذارد به قدری اهمیت دارد که اگر کسی نماز نخواند به او کاری ندارند، و کسی هم که روزه نگیرد به او کاری ندارند ولی اگر کسی علنی روزه‌خواری کند باید شلاّق بخورد، چون دارد فضایی که ماه مبارک ایجاد کرده است را خراب می‌کند و به آن لطمه می‌زند. چون ماه مبارک رمضان می‌خواهد رفتارها، سبک زندگی، فضا و محیط جامعه را تغییر دهد و کسی که علنی روزه‌خواری می‌کند دارد نتیجۀ این‌ها را خراب می‌کند. 
  • حتی در روایت دارد که اگر با کسی در ماه مبارک رمضان بحث می‌کردید و دیدید کار دارد به مشاجره و مجادله کشیده می‌شود بحث را ادامه ندهید. یعنی مردم در گفتگوی خودشان هم کوتاه بیایند و مجادله نکنند. ضمن اینکه ضعفِ ناشی از روزه‌دار بودن هم به این مجادله نکردن کمک می‌کند.   

عبادت و برنامه عبادی به زندگی ما سبک می‌دهد

  • عبادت کردن، خیلی به رفتار انسان ارتباط پیدا می‌کند. اطبا می‌گویند نماز جدای از همۀ آثار معنوی‌ای که دارد، یک نوع ورزش هم محسوب می‌شود. برخی از اطباء نیز می‌گویند نشاطی که وضو گرفتن در انسان ایجاد می‌کند، از جهاتی معادل یک استحمام کامل و یا استخر رفتن اثر دارد.
  • عبادت و برنامۀ عبادی، زندگی انسان را تحت تأثیر قرار می‌دهد و به زندگی ما «سبک» می‌دهد. خداوند اصرار دارد حتی برای مهمانی‌های ما هم برنامه‌‌ریزی کند. لذا می‌فرماید ماه رمضان صلۀ رحم کنید تا از عذاب الهی نجات پیدا کنید.
  • در خطبۀ شعبانیه دوبار سفارش شده است که در ماه رمضان به ایتام رسیدگی کنید. اگر این کار انجام بگیرد، ماه مبارک رمضان برای «ایتام آن شهر» یک عید خواهد بود.

عبادات قابلیت تنعّم و لذت بردن دارند ولی ما عبادات را طوری به جا می‌آوریم که گویا شلاق بالای سرِ ماست!

  • امام صادق(ع) می‌فرماید خداوند خطاب به بنگانش می‌گوید: ای بندگان صدیق و راستگوی من! (صدیقین مقام بسیار بالایی است) از عبادت من در دنیا لذت ببرید، که شما از همین عبادت در آخرت هم لذت خواهید برد. (قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى یَا عِبَادِیَ‏ الصِّدِّیقِینَ‏ تَنَعَّمُوا بِعِبَادَتِی فِی الدُّنْیَا فَإِنَّکُمْ تَتَنَعَّمُونَ بِهَا فِی الْآخِرَةِ؛ کافی/ج2/83)
  • آیت الله بهجت(ره) می‌فرماید: «از این حدیث بر می‌آید عبادات قابلیت تنعّم را دارد ولی ما عبادات را به‌گونه‌ای به جا می‌آوریم که گویا شلاق بالای سرِ ماست، گویا داروی تلخی را از روی ناچاری می‌خوریم.» پس معلوم می‌شود که عبادت یک تکلیف اجباری نیست که چوب بالای سرِ آدم بگیرند و او را وارد به عبادت کنند. بلکه می‌توان از عبادت لذت برد.
  • اگر ما به عبادت پا بدهیم، این عبادت می‌آید و رفتارهای ما را تنظیم می‌کند و تغییر می‌دهد.

تغییر جزئی در لباس به هنگام نماز، به حسّ معنوی بهتر سر نماز کمک می‌کند / اثر عبا انداختن موقع نماز

  • بعضی‌ها عادت دارند هنگام نماز یک عبایی روی دوش خود می‌اندازند. این یعنی لباس شما برای نماز تغییر پیدا کرده است، اگر یک مدتی این کار را انجام دهید حسّ خیلی بهتری پیدا می‌کنید و دیگر نمی‌توانید موقع نماز از عبا جدا شوید. همین فُرم خاص لباس سرِ نماز، جزء سبک زندگی است. خیلی از مساجد هم همیشه تعدادی عبا برای این منظور دارند و این خوب است.
  • همین که انسان موقع نماز در لباس خودش یک تغییر جزئی می‌دهد کمک می‌کند که انسان در سرِ نماز توجه بیشتری پیدا کند و احساس معنوی بهتری پیدا کند.

چرا عبادت اصرار دارد رفتار ما را به صورت دائمی تغییر دهد؟/چون اساساً «عمل و رفتار» ما بر «علاقه‌ها»، «عقاید» و بر «علم» ما خیلی اثر دارد

  • چرا عبادت اصرار دارد رفتار ما را به صورت دائمی تغییر دهد؟ چرا عبادت اصرار دارد که به رفتار ما یک جهت الهی بدهد و آن را تحت تأثیر قرار دهد؟ مگر رفتار انسان و سبک زندگی او چقدر اهمیت دارد؟
  • چرا سبک زندگی این‌قدر اهمیت دارد که عبادات اصرار دارند روی سبک زندگی ما تأثیر بگذارند؟ برای اینکه اساساً عمل و رفتار ما بر علاقه‌ها، عقاید و بر علم و معرفت ما خیلی اثر دارد ولی متاسفانه به این مسألۀ مهم کمتر توجه می‌شود. خیلی‌ها فکر می‌کنند برای اینکه عقاید ما محکم شود فقط باید در کلاس‌های عقیدتی شرکت کنیم، البته این هم نقش دارد ولی همۀ نقش با این نیست، بلکه بیشترین نقش با عمل است.

با عمل و رفتار خودمان می‌توانیم علاقه‌ها و احوال خود را تغییر دهیم / کندن ریشۀ حب الدنیا با رفتار ممکن است

  • شما وقتی به اثر عمل دقت کنید، می‌بینید که عمل بر علاقه‌های شما تأثیر می‌گذارد. انسان مستقیماً نمی‌تواند علاقه‌های خود را تغییر دهد، مثلاً اگر کسی بپرسد: «من که دنیا را دوست دارم، چگونه می‌توانم دنیا را دوست نداشته باشم؟ چگونه محبت دنیا را از دل خودم بیرون کنم؟» پاسخ این است: «عمل و رفتار خودت را باید اصلاح کنی. یک مقدار از این دنیا چشم‌پوشی کن، از مال خودت بیشتر صدقه بده، یک مقدار بذل و بخشش داشته باش، با رفتار خودت می‌توانی احوال خودت را تغییر دهی»
  • حبّ الدنیا فقط با صحبت و موعظه از دل انسان نمی‌رود، البته تذکر و موعظه هم مؤثر است ولی ریشه‌کن شدن حب الدنیا از دل با رفتار خود انسان ممکن خواهد بود.

علم و معرفت هم با عمل پیدا می‌شود/ اگر به آنچه می‌دانید عمل کنید خداوند از آسمان برای شما علم و معرفت فرو‌می‌ریزد

  • اگر می‌خواهیم معرفت بیشتری پیدا کنیم، باید بدانیم که علم و معرفت هم با عمل پیدا می‌شود. رسول خدا(ص) می‌فرماید: هر کس به آنچه می‌داند عمل کند خداوند آنچه نمی‌داند را به او تعلیم خواهد داد (قال رسول الله ص: مَنْ‏ عَمِلَ‏ بِمَا عَلِمَ‏ وَرَّثَهُ اللَّهُ عِلْمَ مَا لَمْ یَعْلَم‏؛ الخرائج و الجرائح/ج3/ص1058) و (قَالَ الصادق ع‏ مَنْ‏ عَمِلَ‏ بِمَا عَلِمَ‏ کُفِیَ مَا لَمْ یَعْلَم‏؛ توحید صدوق/ص416) وقتی شما به آنچه که می‌دانید عمل کنید خداوند از آسمان برای شما علم و معرفت فرو می‌ریزد. انگار فرشته‌های الهی می‌آیند و معلم شما می‌شوند.

چرا پیامبر اسلام(ص) از هر جلسه گفتگوی دوستانه‌ای که بلند می‌شدند 25 بار استغفار می‌کرد؟

  • اثر عمل خیلی بالاست. چرا پیغمبر اکرم(ص) به استغفار این‌قدر اهمیت می‌دادند در حالی که ما به استغفار این‌قدر اهمیت نمی‌دهیم؟ پیامبر گرامی اسلام(ص) از هر جلسۀ گفتگوی دوستانه‌ای که بلند می‌شدند هرچند آن جلسه کوتاه بود، بیست و پنج مرتبه استغفار می‌کردند تا آثار احتمالی سوء آن جلسه را از بین ببرند (عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع‏ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص کَانَ لَا یَقُومُ مِنْ مَجْلِسٍ وَ إِنْ خَفَّ حَتَّى یَسْتَغْفِرَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَمْساً وَ عِشْرِینَ مَرَّةً؛ کافی/ج2/ص504)
  •  البته واضح است که در جلسۀ گفتگویی که پیامبر خدا(ص) در آن بوده‌اند، غیبت نمی‌شده است، و همه‌اش ذکر خدا بوده است ولی بالاخره همین‌که انسان نشسته است و گفتگو کرده است، برای اینکه مبادا رفتاری داشته که مورد رضای خدا نبوده باشد، به همین خاطر استغفار می‌کند. این نشان می‌دهد که رفتار انسان این‌قدر مهم است که اگر انسان احیاناً یک رفتار خیلی کوچکِ بد هم داشته باشد، این‌قدر نیاز به استغفار دارد.

اگر به اسلام اجازه دهیم، حتی رنگ و فُرم لباس، خانه و شهر ما را هم تعیین می‌کند

  • ما اگر به اسلامِ عزیز اجازه بدهیم، حتی رنگ و فُرم لباس ما را هم تعیین می‌کند. اگر به اسلام اجازه بدهید فُرم خانه‌های ما را هم برای ما تعیین می‌کند. فُرم شهر و کوچه‌های ما را هم تعیین می‌کند و روی همۀ این‌ها تأثیر می‌گذارد و یک برنامۀ رفتاری جامع و کامل به ما ارائه می‌دهد.

فقط رفتارهای مداوم (و نه مقطعی) تبدیل به سبک زندگی خواهند شد!

  • اساساً رفتار ما در زندگی خیلی تأثیر دارد. سبک زندگی صرفاً رفتار نیست، بلکه آن رفتاری که مداوم انجام می‌گیرد، تبدیل به سبک زندگی خواهد شد. وقتی در روایات نگاه می‌کنیم می‌بینیم که اثرِ رفتار و عمل مداوم بسیار بیشتر از عمل مقطعی است، حتی اگر این عمل مقطعی بهتر و بیشتر باشد. امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: «اگر عملِ کم ولی مداوم انجام دهید، اثرش بیشتر از آن است که عمل زیاد اما موسمی و غیر مداوم انجام دهید (قَلِیلٌ مَدُومٌ عَلَیْهِ خَیْرٌ مِنْ کَثِیرٍ مَمْلُولٍ مِنْه‏؛ نهج البلاغه/حکمت 444)»

اثر رفتار دائمی بر روی انسان بسیار زیاد است، هرچند اندک باشد

  • شما یک عمل خوبِ مداوم انجام دهید، هرچند اگر به ظاهر عملِ کم و ناچیزی باشد، ببینید اثر این عمل بر روی شما چقدر زیاد خواهد بود. گاهی اوقات یک دفعه‌ای صدتا زیارت عاشورا بخوانید، البته اثر خواهد داشت ولی اثرش کمتر از این خواهد بود که هر روز یک بار بگویید «السلام علیک یا اباعبدالله ع» اگر این عمل اندک را به طور دائمی انجام دهید اثرش بسیار بیشتر خواهد بود.
  • رفتار دائمی اثرش روی انسان خیلی زیاد است به همین دلیل سبک زندگی برای اسلام خیلی مهم است و به همین خاطر است که خودِ اسلام در طراحی سبک زندگی برای ما کمک می‌کند. جدای از همۀ این کمک‌ها، اسلام چند عبادت کلیدی و محوری (مثل نماز و روزه) را در زندگی ما قرار داده است که خود آن عبادت‌ها مثل نخ تسبیحی سایر رفتارها و امور مختلف زندگی ما را به طور منظم در کنار هم قرار می‌دهد. 

خوشا به حال کسانی که در سبک زندگی‌شان یک برنامۀ مداوم به نام «روضه امام حسین(ع)» دارند

  • خوشا به حال کسانی که در سبک زندگی خودشان یک برنامۀ مداوم به نام «روضۀ اباعبدالله الحسین(ع)» دارند، یعنی به صورت مداوم اهل روضه هستند. خدا می‌داند که روضۀ امام حسین(ع) چه تأثیرات عمیقی در روح انسان و در نورانیت و معنویت انسان به‌جای می‌گذارد. به حدّی که اگر کسی یک ذرّه اهل باطن باشد، آدم اهل روضه را در همان نگاه اول تشخیص می‌دهد.
  • چقدر خوب است که انسان در زندگی خودش این سبک را قرار دهد که زیاد و به طور مداوم به خدمت اهل‌بیت(ع) و به ویژه اباعبدالله(ع) برسد.

«دعای کمیل» جایزۀ آقای کمیل به خاطر همنشینی مداوم با امیرالمؤمنین(ع) بود/ تصمیم بگیریم در این ماه هر روز درِ خانۀ اباعبدالله(ع) برویم

  • ماه مبارک رمضان ماه امیرالمؤمنین(ع) است. یک بار کمیل از حضرت خواست که دعای خضر (که امروز به نام دعای کمیل در اختیار ما قرار دارد) را به او یاد بدهند. حضرت به او فرمودند: وقتی این دعا را آموختی، اگر توانستی هر هفته (هر شب جمعه) آن را بخوان، اگر نتوانستی هر ماه یک بار بخوان، اگر نتوانستی سالی یک بار آن را بخوان و لااقل در تمام طول عمرت یک بار این دعا را بخوان. «...قُلْتُ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ دُعَاءُ الْخَضِرِ فَقَالَ اجْلِسْ یَا کُمَیْلُ إِذَا حَفِظْتَ هَذَا الدُّعَاءَ فَادْعُ بِهِ کُلَّ لَیْلَةِ جُمُعَةٍ أَوْ فِی الشَّهْرِ مَرَّةً أَوْ فِی السَّنَةِ مَرَّةً أَوْ فِی عُمُرِکَ مَرَّةً تُکْفَ وَ تُنْصَرَ وَ تُرْزَقَ وَ لَنْ تُعْدَمَ الْمَغْفِرَةَ»(اقبال الاعمال/2/706) 
  • وقتی کمیل از امیرالمؤمنین(ع) خواست که این دعا را به او یاد بدهد، حضرت فرمود: بله، به تو یاد می‌دهم. اینکه تو زیاد درِ خانۀ ما می‌آیی و زیاد با ما همنشینی داری، بر ما واجب می‌شود که هرچه خواستی به تو بدهیم.(یَا کُمَیْلُ‏ أَوْجَبَ‏ لَکَ‏ طُولُ‏ الصُّحْبَةِ لَنَا أَنْ نَجُودَ لَکَ بِمَا سَأَلْتَ ثُمَّ قَالَ اکْتُب‏...؛ اقبال الاعمال/2/706)
  • اگر زیاد درِ خانۀ اهل‌بیت(ع) بنشینم اهل‌بیت(ع) بر خودشان واجب می‌دانند که به ما عنایت داشته باشند.  
  • چقدر خوب است که تصمیم بگیریم سی روز ماه رمضان هر روز برویم درِ خانۀ اباعبدالله(ع) و بگوییم «صلی الله علیک یا اباعبدالله(ع)». از امام حسین(ع) بخواهیم که ماه رمضان هم مانند ماه محرم سبک زندگی ما را تغییر بدهد. اگر محرم برای خیلی‌ها ده روز است، ماه رمضان سی روز این کار را انجام دهیم.

دریافت در قالب PDF در ابعاد A4

دریافت در قالب PDF در ابعاد A5

 

منتشر شده در: اینجا

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۴/۲۰
بیان معنوی