علیرضا پناهیان

۲۱۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «پناهیان» ثبت شده است

برنامه جلسات آخر هفته حجت الاسلام پناهیان

به گزارش بیان معنوی برنامه های سخنرانی آخر هفته (7 تا 9 خرداد ماه 93) حجت الاسلام علیرضا پناهیان به شرح زیر است:

  • چهارشنبه | بعد از نماز مغرب و عشا | هیئت هفتگی محبان العباس(ع)-ویژه برادران |موضوع: "آداب هیئت داری"(جلسه 2) |بلوار مرزداران، نبش خ ایثار مسجد امیرالمومنین حوزه علمیه دارالحکمه

  • چهارشنبه | پخش زنده تلویزیونی:ساعت 18:45 | تکرار: پنجشنبه 12 ظهر | موضوع:"چرا رنج می بریم؟" | شبکه قرآن برنامه"یاد خدا"
  • پنج شنبه  | بعد از نماز مغرب و عشا | هیئت هفتگی شهدای گمنام | موضوع: "تاریخ تحلیلی اسلام" (جلسه 29) | خ ولیعصر(ع)، پایین تر از م منیریه، خ فرهنگ، حسینیه شهدای قهرود   -یا-   خ حافظ، بعد از خ ابوسعید، خ فرهنگ.

  • جمعه       | بعد از نماز مغرب و عشا | هیئت هفتگی محبین امیرالمومنین(ع) | موضوع: تنها مسیر (راهبرد اصلی در نظام تربیت دینی) (جلسه 55) | میدان فلسطین، مسجد امام صادق(ع).

۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۳/۰۷
بیان معنوی

برنامه های تلویزیونی استاد پناهیان در این هفته

  • سه شنبه (6 خرداد ماه)   |ساعت 9:30 صبح | تکرار: چهارشنبه 2:30 بامداد | گزیده "تنها مسیر"-راهبرد نظام تربیتی دینی | شبکه قرآن

  • چهارشنبه (7 خرداد ماه) | ساعت 18:45 | پخش زنده | تکرار: پنجشنبه 12 ظهر | موضوع:"چرا رنج می بریم؟" | شبکه قرآن برنامه"یاد خدا"

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۳/۰۵
بیان معنوی

همایش «دلاوریم»(2)/پیامک خبری

پناهیان:همانهایی که از «تروریست‌های جنایتکار و بی‌رحم به زنان و دختران» حمایت می‌کنند، از رواج بی‌حجابی هم حمایت می‌کنند تا مقاومت را در هم بشکنند

فرازهای کوتاهی از سخنرانی حجت الاسلام پناهیان در همایش «دلاوریم»(2):

  • چرا نظام سلطه این‌قدر با حجاب مشکل دارد؟ چرا از محجبه‌ها کینه دارد؟/ وقتی حجاب در میان یک جامعه موجب متانت رفتارها شود، خود به خود به جریان مقاومت کمک می‌کند/ هرزگی در هر جامعه‌ای موجب کاهش مقاومت می‌شود/ همان کسانی که از تروریست‌های جنایتکار حمایت می‌کنند از رواج بی‌حجابی هم حمایت می‌کنند تا مقاومت را در هم بشکنند

  • آنهایی که به سادگی از تروریست‌هایی حمایت می‌کنند که با افراطی‌گری در امور دینی، از طرفی زن‌ها را بی‌گناه سر می‌بُرند و از طرفی به بدترین رفتارهای خشونت‌آمیز -که آدم شرم دارد اسمش را برزبان جاری کند- دست می‌زنند، از یک سو به این تروریست‌ها حمایت و کمک‌های مالی می‌کنند و از سوی دیگر، از جریان‌هایی مانند بی‌حجابی حمایت می‌کنند و می‌خواهند این مسأله را در یک جامعۀ مقاوم رواج دهند، برای اینکه مقاومت را در هم بشکنند.

  • اگر کسی مقابل دوربین حجاب خود را بردارد هیچ اتفاق تازه‌ای در جهان نیفتاده؛ غیر محجبه در عالم زیاد است!/ مثل دیگران شدن هنر نیست، حجاب حرف تازه در جهان امروز است/ملتی که جوانانش بیش از تحصیل علم مشغول مسائلی شوند که انسانها را در حدّ غریزه نگه دارد، این ملت ضعیف میشود

  • ما در جامعۀ خودمان آن‌قدر مشکل حجاب نداریم که نظامهای لیبرال غربی با حجاب مشکل دارند/ چرا آنها اینقدر از حجاب در کشورشان میترسند که برای اخراج یک دختربچۀ محجبه از مدرسۀ دولتی که به میل خودش و براساس قانون اساسی کشورش روسری سرکرده، قانون میگذرانند/ حجاب بنیاد تمدن غرب را زیر سؤال برده و در معرض خطر قرار داده

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۳/۰۵
بیان معنوی

در همایش «دلاوریم» عنوان شد(2)

پناهیان: چرا نظام سلطه این‌قدر با حجاب مشکل دارد و از محجبه‌ها کینه دارد؟/ هرزگی در هر جامعه‌ای موجب کاهش مقاومت می‌شود/ همان کسانی که از تروریست‌های جنایتکار حمایت می‌کنند از رواج بی‌حجابی هم حمایت می‌کنند تا مقاومت را در هم بشکنند/اگر کسی مقابل دوربین حجاب خود را بردارد هیچ اتفاق تازه‌ای در جهان نیفتاده؛ غیر محجبه در عالم زیاد است!/مثل دیگران شدن هنرنیست، حجاب حرف تازه در جهان امروز است

حجت‌الاسلام علیرضا پناهیان در همایش «دلاوریم» که در محل لانه جاسوسی سابق آمریکا برگزار شد، سخنرانی کرد. بخش اول مشروح این سخنرانی قبلا با عناوین زیر منتشر شد:

  • «لیبرال‌های» به‌ظاهر مدعی آزادی و «تروریست‌های» افراطی هردو مخالف خط مقاومتند
  • شعار مقاومت در جهت تقویت رزمندگان خط مقدم مقاومت در مذاکرات است نه تضعیف آنها
  • مأموریت مذاکره‌کنندگان شبیه مأموریت رزمندگانی است که خرمشهر را آزاد کردند و هر نوع شعار مقاومت به نفع آنهاست
  • بیماردلانی که با شعار مقاومت مخالفند دنبال فروش مملکت با قیمت ارزان و ناچیز به بیگانگان هستند/ مذاکره را هم نوعی مبارزه در جهت مقاومت می‌دانیم
  • افراطیون کسانی هستند که با جریان مقاومت مخالفت می‌کنند
  • بعضی‌ها حتی از خشم و عصبانیت دشمن هم می‌ترسند/ مقام معظم رهبری این جملۀ شهید بهشتی را احیا فرمود: آمریکا از ما عصبانی باش و از این عصبانیت بمیر!
  • نظام سلطه خواست جریان مقاومت لبنان را در هم بشکند، ولی موجب شد جریان مقاومت در سوریه هم شکل بگیرد/ مسئولین مملکتی به خط مقاومت بیشتر بها دهند

در ادامه، قسمت دوم از مشروح این سخنرانی را می‌خوانید:

چرا نظام سلطه این‌قدر با حجاب مشکل دارد؟/ وقتی حجاب در میان یک جامعه موجب متانت رفتارها شود، خود به خود به جریان مقاومت کمک می‌کند/ هرزگی در هر جامعه‌ای موجب کاهش مقاومت می‌شود

دربارۀ مسائل فرهنگی هم نکته‌ای را خدمت سروران خودم عرض کنم. چرا موضوعاتی مثل حجاب، توسط دشمنان ما این‌همه مورد حمله قرار می‌گیرد؟ چرا جریان سلطه از وجود پدیدۀ متین و انسانی و ارزشمندی مثل حجاب این‌قدر واهمه دارد؟ برای اینکه آنها می‌دانند وقتی حجاب در میان یک جامعه موجب متانت رفتارها می‌شود، خود به خود به جریان مقاومت کمک می‌کند. هرزگی در هر جامعه‌ای موجب کاهش مقاومت می‌شود. این را همۀ مردم عالم می‌دانند. در میان کلمات حضرت امام(ره) و دیگر بزرگان هم می‌توانید این را به سهولت ببینید.

چرا باید رؤسای نظام سلطه و به‌طور مشخص صهیونیست‌ها و رؤسای آنها بیایند و صریحاً از جوان‌های ما دعوت کنند که شما به هرزگی بپردازید؟ چرا آنها با حجاب در جامعۀ ما این‌قدر مشکل دارند؟ چرا نسبت به محجبه‌ها این‌قدر کینه دارند؟ برای اینکه آنها در نهایت می‌‌خواهند خط مقاومت را بشکنند و الا آنها برای ما غصۀ فرهنگی نمی‌خورند.

موضوع حجاب بیشتر از اینکه برای ما یک موضوع کلیدی باشد برای نظام سلطه یک موضوع کلیدی قرار گرفته است که اساساً بنیاد تمدن غرب را زیر سؤال برده و در معرض خطر قرار داده است. ما در جامعۀ خودمان آن‌قدر مشکل حجاب نداریم که نظام لیبرالی و سلطه‌طلب جاری در کشورهای غربی با حجاب مشکل دارند. آنها می‌روند قانون می‌گذارند که یک دختربچۀ محجبه‌ای را که به میل خودش و بر اساس قانون اساسی آن کشورها، یک متر روسری روی سر خودش گذاشته است از مدرسۀ دولتی اخراجش کنند. چرا آنها این‌قدر از حجاب در کشور خودشان ترس دارند در حالی که بنا بر مبانی خودشان تصریح کرده‌اند که پوشش آزاد است؟

اگر کسی به هندوستان برود و آنجا زندگی کند و ده‌ها متر -کمتر یا بیشتر- پارچه به سر خودش ببندد و هر جوری لباس بپوشد، کسی با او کاری ندارد اما اگر این پارچه تبدیل به یک پوششی شود که اسلام به تعابیر مختلف به آن تصریح کرده یا اشاره کرده است، یک‌دفعه‌ای می‌بینند که بنیاد نظام سلطه دارد به خطر می‌افتد.

اگر کسی مقابل دوربین حجاب خود را بردارد هیچ اتفاق تازه‌ای در جهان نیفتاده؛ غیر محجبه در عالم زیاد است!/ مثل دیگران شدن هنر نیست، حجاب حرف تازه در جهان امروز است

بعد در مقابل این جریان جهانی‌ای که ایجاد شده و خیلی از خانم‌های غیر محجبه، می‌آیند و محجبه می‌شوند و اساساً به‌خاطر ارزش انسانی حجاب، دین اسلام را انتخاب می‌کنند، نظام سلطه هم می‌آید و یک جریان مضحکی در مقابل آن درست می‌کنند که بدل بزنند یا به قول بچه‌های رزمنده، پاتک بزنند. و خیلی دل‌خوش هستند به اینکه چند نفر دارای حجاب پیدا کنند که حاضر باشند مقابل دوربین‌ها حجاب خودشان را بردارند!

اگر کسی مقابل دوربینی، حجاب خودش را برداشت، چه اتفاقی در جهان افتاده است؟ هیچ اتفاق تازه‌ای نیست، غیر محجبه در عالم زیاد است و اینها هیچ اثری هم در عالم نگذاشته‌اند. این حجاب است که در عالم اثر دارد. این حجاب است که امروز برای بشریت حرف نو شده است. اگر کسی غیر محجبه بشود، تازه می‌شود یکی مثل دیگری، یکی مثل همه، و مثل دیگری بودن که هنر نیست. هیچ خاصیتی در جهان ایجاد نمی‌کند. آن‌قدر این وضعیت در جهان بوده و به‌واسطۀ این فرهنگ بی‌حجابی و برهنگی این‌همه به مردم و خصوصاً نسبت به بانوان محترم در همۀ جهان ستم شده است.

همان کسانی که از تروریست‌های جنایتکار حمایت می‌کنند از رواج بی‌حجابی هم حمایت می‌کنند تا مقاومت را در هم بشکنند

چرا اینها دارند هرزگی را ترویج می‌دهند؟ این سؤالی است که هر کسی می‌تواند به سادگی برای خودش مطرح کند. آنهایی که به سادگی از تروریست‌هایی حمایت می‌کنند که با افراطی‌گری در امور دینی، از طرفی زن‌ها را بی‌گناه سر می‌بُرند و از طرفی به بدترین رفتارهای خشونت‌آمیز -که آدم شرم دارد اسمش را برزبان جاری کند- دست می‌زنند، از یک سو به این تروریست‌ها حمایت و کمک‌های مالی می‌کنند و از سوی دیگر، از جریان‌هایی مثل بی‌حجابی حمایت می‌کنند و می‌خواهند این مسأله را در یک جامعۀ مقاوم رواج دهند. برای چه؟ برای اینکه مقاومت را در هم بشکنند.

آنها تجربۀ تاریخی در آندلس و جاهای دیگر را دارند. و اصلاً اگر این تجربۀ تاریخی هم نباشد، هر کسی فکر کند متوجه می‌شود ملتی که جوان‌هایش به گونه‌ای افراطی با موسیقی ارتباط برقرار کنند و به آن آلوده شوند ، این ملت طبیعتاً ضعیف خواهد شد. ملتی که جوان‌هایش بیشتر از اینکه مشغول تحصیل علم باشند، مشغول روابط و مسائلی بشوند که انسان‌ها را در حدّ غریزه نگه می‌دارد، خُب این ملت ضعیف می‌شود. اینها کاملاً مسائل معلومی است. دشمنی آنها با این ملت است، نه حتی با این نظام. دشمنی آنها با اسلام است نه با این کشور، و وقتی که می‌بینند این نظام و این کشور اسلام را احیا کرده، می‌بینند چاره‌ای ندارند غیر از اینکه با این نظام مقابله کنند. خُب در عرصۀ اقتصادی به تحریمهای ظالمانه اقدام می‌کنند. در عرصۀ سیاسی رُعب ایجاد می‌کنند که ان‌شاء الله کسی در مملکت ما نیست که از رُعب آنها هراس کند. و در عرصۀ فرهنگی هم دنبال ترویج ابتذال هستند.

بنده تصور نمی‌کنم درک این معانی کار دشواری باشد. همۀ اینها برای این است که ملتی مقاوم درست نشود. که وقتی تقریباً همۀ جهان دست به دست هم دادند تا یک شهر را از این ملت بگیرند، این ملت این شهر استراتژیک را که دشمن محال می‌دانست رزمندگان ما بتوانند پس بگیرند، همراه با گرفتن شانزده هزار اسیر از دست نظام سلطه آزاد کرد.

در عرصۀ فرهنگ و اقتصاد و سیاست اولین هدفمان باید مقاومت در مقابل جریان استکبار باشد

ما در عرصۀ فرهنگ اولین هدفمان باید مقاومت در مقابل جریان استکبار باشد. در عرصۀ اقتصاد هم بیشترین هدفمان باید مقاومت در مقابل جریان استکبار باشد و در عرصۀ سیاست هم طبیعتاً همین‌طور. همان‌طور که در عرصۀ نظامی موفق شدیم در دل دشمن رُعب ایجاد کنیم، در عرصه‌های دیگر هم باید بتوانیم این کار را انجام دهیم و ان‌شاء الله این کار را خواهیم کرد. مسلماً با حضور خانواده‌های شهدا که جدای از هر جریان و اسم و رسمی و جدای از هر گرایش دل‌دادۀ به خط مقاومت هستند، خط مقاومت در این کشور هیچ‌وقت بی‌فروغ یا حتی کم‌فروغ نخواهد شد.

خدایا، به حق امام موسی‌بن جعفر(ع) آن حضرت را که در زندان‌ها علیه ظلم و ستم زمانۀ خودش مقاومت کرد، امشب دعاگوی ما و شفیع ما و همۀ شهیدانی که خانوادۀ آنها در این مجلس حضور دارند، قرار بده. خدایا این جریان مقاومت را با همین سیر صعودی‌ای که در مسیر خودش دارد هرچه سریعتر به ظهور آقا امام زمان(ع) متصل بفرما. وعده‌های نصرت که به مؤمنان داده‌ای که اگر مقاومت کنند، نصرت تو فراخواهد رسید، این وعده‌ها را بیش از پیش برای مردم مقاوم ما محقق بگردان. همۀ کسانی کهدر منطقه و جهان به خط مقاومت کمک می‌کنند مؤید و منصور بدار و همۀ کسانی که علیه مقاومت بشریت قدمی بر می‌دارد، قدم‌هایشان را بشکن و قلم‌هایی که علیه مقاومت قلم می‌زنند خودت سبب رسوایی آن قلم‌ها را فراهم بگردان.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۳/۰۵
بیان معنوی

استاد پناهیان در همایش «دلاوریم» مطرح کرد/پیامک خبری

مقاومت همیشه در جهت تأمین منافع ملی است؛ فرقی نمی‌کند این مقاومت پای میز مذاکره باشد یا در عرصۀ اقتصاد و جنگ

فرازهای کوتاهی از سخنرانی حجت الاسلام پناهیان در همایش «دلاوریم»:

  • مسیر مقاومت همان مسیر اسلام نابی است که امام ترسیم فرمود/ این جلسات که برای تقویت جریان مقاومت تشکیل می‌شود شبیه جلساتی است که در دوران دفاع مقدس برای پشتیبانی از رزمندگان تشکیل می‌شد و رزمنده‌ها از شعار مقاومت مردم نیرو می‌گرفتند/ شعار مقاومت در جهت تقویت رزمندگان خط مقدم مقاومت در مذاکرات است نه تضعیف آنها

  • مأموریت مذاکره‌کنندگان شبیه مأموریت رزمندگانی است که خرمشهر را آزاد کردند و هر نوع شعار مقاومت به نفع آنهاست/ مگر دیپلمات‌هایی که پای میز مذاکره مقابل جریان نظام سلطه مقاومت می‌کنند، راهی جز راه رزمندگان می‌روند؟ مگر آنها به دنبال چیزی جز منافع ملی هستند؟/ مذاکره را هم نوعی مبارزه در جهت مقاومت می‌دانیم

  • مقاومت همیشه در جهت تأمین منافع ملی است؛ فرقی نمی‌کند این مقاومت پای میز مذاکره باشد یا در عرصۀ اقتصاد و جنگ/«لیبرال‌های» به‌ظاهر مدعی آزادی و «تروریست‌های» افراطی هردو مخالف خط مقاومتند/ بیماردلانی که با شعار مقاومت مخالفند، دنبال فروش مملکت به بیگانگان هستند./ افراطیون کسانی هستند که با جریان مقاومت مخالفت می‌کنند

  • برخی می‌خواهند از فرصت مذاکره سوءاستفاده کرده و مقاومت‌ها را در هم بشکنند درحالی که مذاکره هم جزئی از مقاومت است زیرا اگر بتوانیم با مذاکره شرّ دشمن شرور را کم کنیم، باید بکنیم/ برخی خط مقاومت را به یک حزب یا جریان خاص محدود می‌کنند تا بتوانند به آن لطمه بزنند درحالیکه خط مقاومت مربوط به مردم است نه محدود به یک جریان خاص

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۳/۰۴
بیان معنوی

برنامه سخنرانی استاد پناهیان در مشهد مقدس

به گزارش بیان معنوی، سخنرانی حجت الاسلام پناهیان در مشهد مقدس در دوشنبه و سه شنبه(5 و 6 خرداد) به شرح زیر می باشد:

  • دوشنبه :

    • ساعت 17:30|اجتماع هیئات در میدان شهدا

    • بعد از نماز مغرب و عشاء | حسینیه تهرانی ها| فلکه گنبد سبز

  • سه شنبه:

    • ساعت 10 صبح | جامعة الحسین(ع) | خ مصلی، مصلی 11

    • بعد از نماز مغرب و عشا | حرم امام رضا(ع)، رواق امام خمینی(ره)

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۳/۰۴
بیان معنوی
خبرگزاری فارس به نقل از وبلاگ بیدارها

آنچه آینه‌ها نشان می‌دهند دروغ نیست!

آنچه در کتاب «رهایی از تکبر پنهان» مورد توجه قرار می‌گیرد این است که حتی بسیاری از ویژگی‌های به ظاهر مثبت و اعمال حسنه ما نیز در خدمت تکبر پنهان ما هستند حتی تواضع و اخلاص ما!

به گزارش سرویس فضای مجازی خبرگزاری فارس وبلاگ بیدارها نوشت: یکی از بهترین کتاب‌های اخلاقی که شاید به جرأت بتوان گفت یکی از شجاعانه‌ترین کتاب‌های حمله به حب نفس انسان، کتاب «رهایی از تکبر پنهان» استاد پناهیان است که البته این اثر جزو معدود آثار نوشتاری این استاد است. روزی که این کتاب را شروع به خواندن کردم شاید فکر نمی‌کردم که برخی حرکات ریز و به ظاهر کوچک ما که آن را جزو حقوق مسلم و ارکان شخصیت خود می‌دانیم از خطرناک‌ترین و رذیله‌ترین ویژگی‌های انسانی باشد که می‌تواند حتی انسان را به مقابله و سرپیچی در برابر پروردگار عالم هم بکشاند و وقتی خواندم دیدم ما که نه به اندازه شیطان رجیم عبادت کرده‌ایم (6000 سال) و نه آنقدر ابتدا در دستگاه الهی مقرب بوده‌ایم سرانجام ذره‌ای تکبر 6 هزار  سال عبادت و بندگی را به باد داد و لحظه‌ای سرپیچی و تکبر او را کاملاً از رحمت الهی محروم کرد.

در ادامه باید بگویم که قصد این نیست که شرح کتاب گفته شود و تنها به چند نقطه شاخص اشاره و بسنده می‌شود تا مخاطب پس از مطالعه به ابعاد مهم‌تر کتاب دست یابد.

اما آنچه بسیار در این کتاب جلب توجه می‌کند این است که حتی بسیاری از ویژگی‌های به ظاهر مثبت و اعمال حسنه ما نیز در خدمت تکبر پنهان ما هستند حتی تواضع و اخلاص ما!

مهم‌ترین ویژگی این صفت پنهانی بودن آن است و اکنون یک سوال از شما و خودم می‌پرسم آیا شما آدم متکبری هستید؟ و خود شما انصافاً پس از مطالعه کتاب باز هم این سوال را جواب بدهید شاید جواب بسیار متفاوت باشد!

و نکته دیگر اینکه برای یافتن این صفت در خودمان باید تنها و تنها از خودمان شروع کنیم و مصداق بارز شعر: آینه چو بنمود خطا خود شکن آیینه شکستن خطاست؛ شویم چرا که اگر این نشود معمولاً ابتدا و فی نفسه به دنبال اصلاح دیگران و حتی بعضاً جهان پیرامون خود هستیم و خود را قهرمان و فرشته نجات دیگران می‌دانیم و بعد هم سری به خودمان می‌زنیم.

منبع: خبرگزاری فارس

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۳/۰۴
مجید شهشهانی

در همایش «دلاوریم» عنوان شد(1)

پناهیان: «لیبرال‌های» به‌ظاهر مدعی آزادی و «تروریست‌های» افراطی هردو مخالف خط مقاومتند/ شعار مقاومت در جهت تقویت رزمندگان خط مقدم مقاومت در مذاکرات است نه تضعیف آنها/بیماردلانی که با شعار مقاومت مخالفند، دنبال فروش مملکت به بیگانگان هستند/ بعضی‌ها حتی از خشم و عصبانیت دشمن هم می‌ترسند

پناهیان: من یادم نمی‌آید در دروان دفاع مقدس، کسی گفته باشد که وقتی شما شعار مقاومت می‌دهید کسانی که در خط مقدم مقاومت دارند نبرد و مبارزه می‌کنند، تضعیف می‌شوند! هر شعار مقاومتی، نه‌تنها در ایران اسلامی، در هر کجا سر داده می‌شود، در جهت تقویت کسانی است که در خط مقدم مقاومت دارند نبرد می‌کنند. چه آنهایی که مظلومانه در سوریه و لبنان به شهادت می‌رسند و مقاومت را به پیروزی می‌رسانند، چه آنهایی که در پای میز مذاکره و در خط مقدم مبارزات سیاسی به نحو دیگری دارند مقاومت می‌کنند. طبیعتاً وقتی چنین جلساتی برای تقویت جریان مقاومت تشکیل می‌شود، شبیه همۀ مجالسی است که در دوران دفاع مقدس تشکیل می‌شد و مردم پشت جبهه، شعارهای مقاومت سر می‌دادند و رزمنده‌ها از آن شعار مقاومت که مردم سر می‌دادند نیرو می‌گرفتند.

اهم عناوین مطرح شده در این سخنرانی:

  • «لیبرال‌های» به‌ظاهر مدعی آزادی و «تروریست‌های» افراطی هردو مخالف خط مقاومتند
  • شعار مقاومت در جهت تقویت رزمندگان خط مقدم مقاومت در مذاکرات است نه تضعیف آنها
  • مأموریت مذاکره‌کنندگان شبیه مأموریت رزمندگانی است که خرمشهر را آزاد کردند و هر نوع شعار مقاومت به نفع آنهاست
  • بیماردلانی که با شعار مقاومت مخالفند دنبال فروش مملکت با قیمت ارزان و ناچیز به بیگانگان هستند/ مذاکره را هم نوعی مبارزه در جهت مقاومت می‌دانیم
  • افراطیون کسانی هستند که با جریان مقاومت مخالفت می‌کنند
  • بعضی‌ها حتی از خشم و عصبانیت دشمن هم می‌ترسند/ مقام معظم رهبری این جملۀ شهید بهشتی را احیا فرمود: آمریکا از ما عصبانی باش و از این عصبانیت بمیر!
  • نظام سلطه خواست جریان مقاومت لبنان را در هم بشکند، ولی موجب شد جریان مقاومت در سوریه هم شکل بگیرد/ مسئولین مملکتی به خط مقاومت بیشتر بها دهند

حجت‌الاسلام علیرضا پناهیان در همایش «دلاوریم» که در محل لانه جاسوسی سابق آمریکا برگزار شد، سخنرانی کرد. در ادامه قسمت اول از مشروح این سخنرانی را می‌خوانید:

مسیر مقاومت همان مسیر اسلام نابی است که حضرت امام(ره) ترسیم کردند

از روز اولی که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید، همان‌طور که پیش‌بینی می‌شد این ملت حرکت خود را در مسیر مقاومت ادامه داد؛ مقاومت در مقابل نظام سلطه که با همۀ فریب‌ها و با همۀ امکانات به دنبال خشکاندن ریشۀ این ملت و به دنبال نابود کردن مسیر مقاومت بود. علی‌رغم تمایل شدید دشمنان مقاومت، امروز مقاومت در منطقه به اوج پیروزی‌های خود رسیده و تبدیل به یک قدرت برتر شده است. فرقی نمی‌کند که جریان مقاومت در چه کشوری تجلی پیدا کند اما مسیر مقاومت همان مسیر اسلام نابی است که حضرت امام(ره) ترسیم کردند.

کسانی که مخالف خط مقاومت هستند، امروز در منطقه و جهان افرادی هستند که چهره‌های شناخته‌شده‌ای دارند؛ صهیونیست‌ها، نظام سلطه، تفکر و فرهنگ لیبرالی، سازمان‌های تروریستی، گروه‌های تکفیری و افراطی، اینها همه در کنار همدیگر با خط مقاومت مخالفت دارند.

«لیبرال‌های» به‌ظاهر مدعی آزادی و «تروریست‌های» افراطی هردو مخالف خط مقاومتند/امام لیبرال‌ها را در کنار منافقان نام می‌برد

این مقاومت چه خصوصیتی دارد که از یک‌طرف لیبرال‌های به‌ظاهر مدعی آزادی و صلح و آرامش، مخالف خط مقاومت هستند و از طرف دیگر، افراطی‌ها و تروریست‌ها نیز مخالف خط مقاومت هستند؟ آدم یاد کلمات حضرت امام(ره) در سال آخر عمر شریف‌شان می‌افتد که همیشه لیبرال‌ها را کنار منافقین تروریست قرار می‌دادند.

امروز افراطیون، مسلح شده‌اند و دارند مقابل خط مقاومت عمل می‌کنند. طبیعی است، ملتی که این مقاومت را شروع کرده، این آمادگی را داشته باشد که در راه مقاومت شهدای بسیاری تقدیم کند؛ شهدایی که سود کردند و جان خودشان را با خدا معامله کردند و جاودانه شدند. و باز، طبیعی است که راه این شهدا هیچ‌وقت پایان نپذیرد و ادامه داشته باشد. طبیعتاً خانواده‌های شهدا همیشه در خط مقدم خط مقاومت حضور دارند. امروز اساساً روز مقاومت است؛ روز فتح خرمشهر.

ما در سال 61 جریانی را شاهد بودیم که دیدیم خط مقاومت چگونه در مقابل حیرت و بُهتی که جهانیان پیدا کرده بودند، موجب آزادی خرمشهر شد. باید در آن فضا می‌بودید و می‌دیدید که چگونه همۀ عالم با هم دست‌ به‌یکی کرده بودند و با انواع اسلحه‌ها به یک ملت مظلوم یورش آورده بودند ولی خط مقاومت در آن روز توانست مقابل جریان استکبار بایستد.

همۀ رزمندگان و شهدای بزرگوار می‌دانستند که صدام یک مهره بیشتر نیست و طرف اصلی‌شان نظام سلطه است. این را می‌توانید در وصیتنامه‌های شهدا به سهولت ببینید. رزمندگان ما هیچ‌وقت احساس نکردند که دارند با مردم عراق می‌جنگند. حتی هیچ‌وقت احساس نکردند که با رژیم بعثی می‌جنگند. همیشه احساس‌شان این بود که با نظام سلطه می‌جنگند و نبرد با نظام سلطه هنوز هم ادامه دارند.

این جلسات که برای تقویت جریان مقاومت تشکیل می‌شود شبیه جلساتی است که در دوران دفاع مقدس برای پشیبانی از رزمندگان تشکیل می‌شد

طبیعتاً وقتی چنین جلساتی برای تقویت جریان مقاومت تشکیل می‌شود، شبیه همۀ مجالسی است که در دوران دفاع مقدس تشکیل می‌شد و مردم پشت جبهه، شعارهای مقاومت سر می‌دادند و رزمنده‌ها از آن شعار مقاومت که مردم سر می‌دادند نیرو می‌گرفتند. «جنگ‌ جنگ تا پیروزی می‌گفتند» و همۀ رهنمودهای حضرت امام(ره) را تبدیل به شعارهایی می‌کردند و با مشت گره کرده مطرح می‌کردند و با این شعارها در پشت جبهه، در نماز جمعه‌ها و در مجالس دیگر، رزمنده‌ها را پشتیبانی می‌کردند.

شعار مقاومت در جهت تقویت رزمندگان خط مقدم مقاومت در مذاکرات است نه تضعیف آنها

من یادم نمی‌آید در دروان دفاع مقدس، کسی گفته باشد که وقتی شما شعار مقاومت می‌دهید کسانی که در خط مقدم مقاومت دارند نبرد و مبارزه می‌کنند، تضعیف می‌شوند! منتها اخیراً فضای رسانه‌ای یک‌مقدار فضای آلوده‌ای شده است. متاسفانه وقتی در میان مردم، دانشجویان، خانواده‌های شهدا، حرکتی صورت می‌گیرد که شعارهای مقاومت را در میان مردم تقویت کند، گفته می‌شود که شعار مقاومت در جهت تضعیف رزمندگان خط مقدم مقاومت است! ولی این یک تصور باطل است.

هر شعار مقاومتی، نه‌تنها در ایران اسلامی، در هر کجا سر داده می‌شود، در جهت تقویت کسانی است که در خط مقدم مقاومت دارند نبرد می‌کنند. چه آنهایی که مظلومانه در سوریه و لبنان به شهادت می‌رسند و مقاومت را به پیروزی می‌رسانند، چه آنهایی که در پای میز مذاکره و در خط مقدم مبارزات سیاسی به نحو دیگری دارند مقاومت می‌کنند.

مأموریت مذاکره‌کنندگان شبیه مأموریت رزمندگانی است که خرمشهر را آزاد کردند و هر نوع شعار مقاومت به نفع آنهاست

وزیر محترم خارجۀ ما یا دیگر دیپلمات‌هایی که در پای میز مذاکره دارند مقابل جریان نظام سلطه، مقاومت می‌کنند، مگر راهی جز راه رزمندگان می‌روند؟ مگر آنها به دنبال چیزی جز منافع ملی هستند؟ مگر رییس جمهور محترم که از مذاکره برای به چرخش افتادن چرخ کارخانه‌ها صحبت می‌کرد، چیزی جز منافع ملت را در نظر داشت؟ مگر رزمندگانی که در خرمشهر مقاومت کردند و اساساً جریان مقاومت، در طول این‌ سال‌ها و در کل منطقه، چیزی جز منافع ملی، یا ملت‌ها را دنبال می‌کند؟ هر نوع شعار مقاومتی برای کسانی که در خط مقدم مبارزه دارند مقاومت می‌کنند مسلماً پشیبانی‌کننده و تقویت‌کننده است. ما مأموریت مذاکره‌کنندگان را چیزی شبیه مأموریت رزمندگانی می‌دانیم که خرمشهر را آزاد کردند و طبیعتاً هر نوع شعار مقاومت را به نفع آنها می‌دانیم.

در دوران دفاع مقدس هم برخی می‌گفتند که جنگ مخالف منافع ملی است!

بله، در زمان دفاع مقدس هم کسانی بودند که ناله‌های ضعیفی سر می‌دادند که «جنگ مخالف منافع ملی است!» یعنی مقاومت و دفاع کردن از این آب و خاک، مخالفت منافع ملی است! این صداها امروزه در گلو خفه شده‌اند و دیگر کسی رویش نمی‌شود بگوید که ما در زمان جنگ می‌گفتیم نباید مقاومت کنیم! این سخنان آن‌قدر باطل بودند که کسی حاضر نیست به افتخار از آن سخنان یاد کند و بگوید که من آن زمان مخالف مقاومت بودم! چون مقاومت آبرو و افتخار خودش را تأمین کرد و با پیروزی‌ها در این وضعیت جهانی و وضعیت منطقه‌ای توانست عزت و امنیت این جامعه را فراهم کند.

مقاومت همیشه در جهت تأمین منافع ملی است؛ فرقی نمی‌کند این مقاومت پای میز مذاکره باشد یا در عرصۀ اقتصاد و جنگ/ هر نوع شعار مقاومت، تقویت‌کنندۀ مذاکره‌کنندگان است

پس مقاومت همیشه در جهت تأمین منافع ملی است و فرقی نمی‌کند کسی در عرصۀ سیاست، پشت میز مذاکره به مقاومت بپردازد یا در عرصۀ اقتصاد برای آبادانی این مملکت و مقاوم کردن اقتصاد این مملکت به مقاومت بپردازد. یا رزمنده‌ای در خط مقدم برای آزادسازی خرمشهر به مقاومت بپردازد. شعارهای مقاومت و همایش‌هایی که برای تقویت مقاومت هست، به نفع همۀ اینهاست. در جهت پشیبانی رزمندگان مقاومت در عرصه‌های مختلف است.

من حتی یادم هست که در دوران دفاع مقدس وقتی از سنگر صحبت می‌شد، از تنوعی که برای سنگرها وجود دارد نیز سخن گفته می‌شد. مثلاً می‌گفتند: سنگر مسجد، سنگر مدرسه، و سنگر دفاع مقدس در مرزها را حفظ کنید. یعنی از کلمۀ سنگر که مظهری برای مقاومت است، در عرصه‌های مختلف استفاده می‌شد. مقاومت محدود به یک روش نیست.

ما معتقدیم که مقاومت اولاً همیشه در جهت تأمین منافع ملت قدم بر می‌دارد و فایده‌اش به منافع ملی خواهد رسید. ثانیاً این مقاومت چهره‌های مختلفی دارد، هر نوع شعار مقاومت در این مملکت سر داده بشود تقویت‌کننده و پشیبانی‌کنندۀ مذاکره‌کنندگان است.

بیماردلانی که با شعار مقاومت مخالفند، دنبال فروش مملکت به بیگانگان هستند/ مذاکره را هم نوعی مبارزه در جهت مقاومت می‌دانیم

بیماردلانی که با شعار مقاومت مخالفت دارند و با همایش‌هایی که در جهت تقویت مقاومت است، مخالفت می‌کنند، آنها دنبال فروش مملکت با قیمت ارزان و ناچیز به بیگانگان هستند و دنبال نابود کردن منافع ملی هستند. این خیلی احمقانه‌ است که در مملکتی که این‌همه دشمن در اطراف او، آن را محاصره کرده و به هر وسیله‌ای می‌خواهد منافع این ملت را غارت کند، کسی با شعار مقاومت مخالفت کند!

ما مذاکره را هم نوعی مبارزه در جهت مقاومت می‌دانیم، که انجام می‌دهیم. کما اینکه از برخی عبارت‌های دیپلمات‌های مذاکره‌‌کننده در مذاکرات اخیر، همین استشمام می‌شود. وقتی که دیپلمات‌های ما در آنجا می‌گویند که ما نیامده‌ایم مملکت خودمان را در معرض حملۀ دشمنان قرار دهیم، و وقتی که دشمنان می‌خواهند دربارۀ سلاح‌های دفاعی این مملکت حرف بزنند به دشمنان می‌خندند، این یعنی تقویت خط مقاومت.

برخی می‌خواهند از فرصت مذاکره سوء استفاده کنند و مقاومت‌ها را در هم بشکنند/ این مذاکره هم جزئی از مقاومت است

به قول مقام معظم رهبری، اگر می‌توانیم با مذاکره شرّ یک دشمن شرور را کم کنیم، باید این کار را انجام دهیم. (قبل از این حرفها هم ما گفتیم که‌ نظام جمهوری اسلامی دربارۀ موضوعات خاصّی که مصلحت بداند، با این شیطان برای رفع شرّ او و برای حلّ مشکل، مذاکره می‌کند؛ بیانات در دیدار مردم قم؛ 19/10/92) پس این مذاکره هم جزئی از مقاومت است.

بعضی‌ها می‌خواهند از فرصت مذاکره سوء استفاده کنند و مقاومت‌ها را در هم بشکنند. اگر به بعضی‌ها رو بدهیم، می‌خواهند از فرصت مذاکره سوء استفاده کنند و مذاکره را به گونه‌ای تحلیل کنند که خلاف مسیر آزادسازی خرمشهر بشود. در حالی که مسیر مقاومت مسیر بسیار مستحکمی است.

برخی خط مقاومت را به یک حزب، گروه یا جریان خاص محدود می‌کنند تا بعداً بتوانند به آن لطمه بزنند /خط مقاومت محدود به یک جریان خاص نیست

نکتۀ دیگری که باید عرض کنم این است که هیچ‌وقت شعارهایی که برای مقاومت داده می‌شود محدود به یک جناح و جریان سیاسی نمی‌شود. این هم کار رذیلانه‌ای است که بعضی‌ها انجام می‌دهند و می‌خواهند خط مقاومت که خط پرشور شهداست را به یک حزب یا گروه یا جریان محدود کنند. وقتی این کارها بعضاً در رسانه‌های ما انجام می‌گیرد -رسانه‌هایی که تقوا و قول سدید را رعایت نمی‌کنند- انسان واقعاً متاسف می‌شود. مقاومت از دل این مردم جوشیده است. حضرت امام(ره) همیشه پیام مقاومت را به میان مردم فرستاده‌اند و مردم مقاومت کرده‌اند و مردم به شهادت رسیده‌اند و مردم هم خط مقاومت را ادامه خواهند داد. بعضی‌ها برای اینکه خط مقاومت را در هم بشکنند، آن را به یک حزب یا گروه یا جریان خاصی محدود می‌کنند تا بعداً بتوانند به آن لطمه بزنند. در حالی که به‌ هیچ‌وجه این‌گونه نیست.

افراطیون کسانی هستند که با جریان مقاومت مخالفت می‌کنند

حتماً مسئولین سیاسی، خودشان را با جریان عظیم مقاومتی که امروز در جهان علیه استکبار شکل گرفته، و در منطقه دارد خودش را با قوت و قدرت نشان می‌دهد، هماهنگ می‌دانند. و افراطیون کسانی هستند که با جریان مقاومت مخالفت می‌کنند. هم افراطیونی که به عنوان تکفیری یا هر عنوان دیگری به بدترین جنایت‌ها مشغول هستند و هم لیبرال‌هایی که در مخالفت با خط مقاومت، گام به گام با افراطیون همراهی دارند، اینها همه ناخرسند هستند از اینکه ملت ایران با قدرت پشت میز مذاکره بنشیند و گفتگو کند. شعار مقاومت و شعارهایی که می‌تواند جریان مقاومت را تقویت کند، شعار اساسی است.

بعضی‌ها حتی از خشم و عصبانیت دشمن هم می‌ترسند/ مقام معظم رهبری این جملۀ شهید بهشتی را احیا فرمود: آمریکا از ما عصبانی باش و از این عصبانیت بمیر!

در قرآن کریم خداوند می‌فرماید چرا مردم مدینه و کسانی که اطراف مدینه هستند حاضر نیستند در راه اسلام، سختی بکشند؟ بعد وقتی مصادیق سختی کشیدن را تشنگی، گرسنگی و صدمه خوردن در جهاد اعلام می‌فرماید، یکی از مصادیق سختی کشیدن را هم «غیظ کفار» اعلام می‌فرماید! (ما کانَ لِأَهْلِ الْمَدینَةِ وَ مَنْ حَوْلَهُمْ مِنَ الْأَعْرابِ أَنْ یَتَخَلَّفُوا عَنْ رَسُولِ اللَّهِ وَ لا یَرْغَبُوا بِأَنْفُسِهِمْ عَنْ نَفْسِهِ ذلِکَ بِأَنَّهُمْ لا یُصیبُهُمْ ظَمَأٌ وَ لا نَصَبٌ وَ لا مَخْمَصَةٌ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ وَ لا یَطَؤُنَ مَوْطِئاً یَغیظُ الْکُفَّارَ وَ لا یَنالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَیْلاً إِلاَّ کُتِبَ لَهُمْ بِهِ عَمَلٌ صالِحٌ إِنَّ اللَّهَ لایُضیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنینَ؛ توبه/120)

خداوند متعال به آنها می‌فرماید چرا جان خودتان را در دفاع از دین به کار نمی‌گیرید؟ خداوند یک روان‌شناسی‌ای از آدم‌های بزدل انجام می‌دهد و می‌فرماید اینها وقتی دشمن غیظ می‌کند، از غضب دشمن جا می‌خورند! چه آدم‌های ضعیفی هستند که وقتی دشمن غضب می‌کند عقب می‌نشینند و دوست دارند دشمن حتی نسبت به آنها غیظ هم نکند! آن کلام شهید بهشتی که مقام معظم رهبری به زیبایی آن را احیا فرمودند، چقدر جالب است که فرمود: «آمریکا از ما عصبانی باش و از این عصبانیت بمیر!» این یعنی مقابل غیظ و غضب دشمن نباید کوتاه آمد. و مسلماً غضب کسانی که در مسیر مقاومت هستند، اثر بیشتری دارد.

امیدوارم جریان مقاومتی که موجب آزادی خرمشهر شد، موجب آزادی جهان بشریت از نظام سلطه شود

امیدوارم جریان مقاومتی که موجب آزادی خرمشهر شد، موجب آزادی جهان بشریت از نظام سلطه شود. همان‌طور که می‌بینید جریان مقاومت دارد کار خودش را انجام می‌دهد و هر روز نظام سلطه در مقابل جریان مقاومت بیش از پیش ذلت خودش را نشان می‌دهد.

ما بعد از عملیات خرمشهر دیدیم که گروهی از رزمندگان به لبنان رفتند. از همان زمان این جریان مقاومت صادر شد، همراه با حاج احمد متوسلیان و دیگر عزیزان، که گروه اندکی هم بودند، و منجر به تشکیل هستۀ حزب الله لبنان شد. این جریان مقاومت به سرعت اثر خودش را در منطقه نشان داد. همین مقاومتی که امروز به اذعان دشمنان، بسیار قوی‌تر از گذشته شده است. همین مقاومت، بعد از فتح خرمشهر منتقل شد. بنده آن موقع با برخی از دوستان لبنانی گفتگو می‌کردم. من را می‌بردند و می‌گفتند که از خاطرات رزمندگان در عملیات بیت المقدس و خرمشهر برای ما بگو. من تعجب می‌کردم که آنها آزادسازی خرمشهر را چقدر موضوع مهمی برای خودشان می‌دانند. آنها در بیرون، درک می‌کردند که جنگ ما فقط جنگ با یک کشور نیست و برای آنها خیلی اهمیت داشت.

نظام سلطه خواست جریان مقاومت لبنان را در هم بشکند، ولی موجب شد جریان مقاومت در سوریه هم شکل بگیرد/ مسئولین مملکتی به خط مقاومت بیشتر بها دهند

الان ببینید، نظام سلطه خواست جریان مقاومت قوی شده در لبنان را در هم بشکند، ولی از آنجا که «عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد» موجب شد که جریان مقاومت در سوریه هم در اوج اقتدار شکل بگیرد. اگر بخواهم برکات مقاومت را بگویم، وقت کم می‌آوریم.

یکی از جاهایی که آنها می‌خواستند به مقاومت ضربه بزنند، بحث اختلاف مذهبی بود که می‌خواستند از آن سوء استفاده کنند و بین شیعه و سنی اختلاف بیندازند -چیزی که سالیان طولانی است، شاید بیش از صد سال است آنها دارند در این زمینه هزینه می‌کنند- اما نتیجه‌اش چه شد؟ نتیجه این شد که شما امروز می‌بینید که اتحاد شیعه و سنی در سوریه بیشتر شده است. بنده از خانواده‌های سوریه‌ای خبر دارم که قبلاً از جریان مقاومت دور بودند و با آن موافق نبودند ولی الان در کنار شیعیان و جریان مقاومت قرار گرفته‌اند و اصلاً بحث شیعه و سنی اصلاً برایشان مطرح نیست. یعنی آن خطی که می‌خواست از اختلاف مذهبی به عنوان یک فرصت برای شکستن مقاومت استفاده کند، آن‌قدر شکست خورده است که کار برعکس شده و الان اتحاد شیعه و سنی را به سهولت در منطقه می‌بینید.

البته گروه‌های تروریستی و افراطیون شیعه و سنی همه‌جا هستند و بالاخره استکبار یک کسانی را پیدا می‌کنند که آنها را جزء ایادی خودشان قرار دهند و علیه مقاومت عملیات تروریستی و تبلیغی انجام دهند. ان‌شاء الله خط مقاومت پُررهروتر و پرتوان‌تر از گذشته ادامه پیدا کند و مسئولین مملکتی هم در هر موقعیتی که هستند به این خط مقاومت بیشتر بها بدهند.

در عرصۀ فرهنگ و اقتصاد و سیاست اولین هدفمان باید مقاومت در مقابل جریان استکبار باشد

ما در عرصۀ فرهنگ اولین هدفمان باید مقاومت در مقابل جریان استکبار باشد. در عرصۀ اقتصاد هم بیشترین هدفمان باید مقاومت در مقابل جریان استکبار باشد و در عرصۀ سیاست هم طبیعتاً همین‌طور. همان‌طور که در عرصۀ نظامی موفق شدیم در دل دشمن رُعب ایجاد کنیم، در عرصه‌های دیگر هم باید بتوانیم این کار را انجام دهیم و ان‌شاء الله این کار را خواهیم کرد. مسلماً با حضور خانواده‌های شهدا که جدای از هر جریان و اسم و رسمی و جدای از هر گرایش دل‌دادۀ به خط مقاومت هستند، خط مقاومت در این کشور هیچ‌وقت بی‌فروغ یا حتی کم‌فروغ نخواهد شد.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۳/۰۴
بیان معنوی

جلسه27 تاریخ تحلیلی اسلام/پیامک خبری

مفهوم «قول سدید» باید به یک ضرورت فرهنگی تبدیل شود/ حتی به نفع مقدسات نباید از سخنی غیر از قول سدید استفاده کرد

فرازهای کوتاهی از سخنرانی حجت الاسلام پناهیان در جلسه27 تاریخ تحلیلی اسلام:

 

  • استادپناهیان در جلسه27 تاریخ تحلیلی اسلام با اشاره به تأکید رسول خدا(ص) برای رعایت قول سدید در دعوت: اگر تفاوت وزن توصیه‌های دینی را درک نکنیم مذهبی عوام خواهیم بود/ مفهوم «قول سدید» باید به یک ضرورت فرهنگی تبدیل شود/ قول سدید یعنی سخن صحیح و دقیق و پرهیز از سخن بی‌پایه. قول سدید باید جزء یکی از مطالبات اولیۀ فرهنگی جامعه قرار گیرد.

  • بی‌تقوایی فقط دروغ، غیبت و تهمت نیست. قول غیرسدید هم بی‌تقوایی است/هر لقمۀ سیاسی‌ای که از گلوی هر گروهی پایین برود اما از راه قول غیرسدید باشد، گلوگیر خواهد شد. خواه آن گروه انقلابی باشد، یا غیرانقلابی. حتی به نفع خدا، ولایت ائمۀ(ع) و ولایت فقیه هم نباید از سخنی غیر از قول سدید استفاده کرد.

  • می‌توان راست گفت اما با گفتن بخشی از حقیقت، یا انتخاب زمان نابه‌جا، یا نگفتن برخی حواشی لازم، با همان سخن صحیح، مردم را گمراه کرد./ روزنامه‌هایی که متعهد به احزاب هستند نه متعهد به حق، هیچگاه خود را متعهد به قول سدید نمی‌دانند. حداکثر خود را موظف به «قول صحیح»ی می‌دانند که به نفعشان باشد، و بتوانند با آن رقیب را تخریب کنند.

  • امروز رعایت قول سدید در جامعۀ ما دشوار است. اگر اهل قول سدید باشید مدام شما را به وابستگی به جناح‌ها یا عدم تعادل و سیاسی نبودن متهم می‌کنند. کمااینکه امام و مقام معظم رهبری را متهم کردند. باید گروهی فداکاری کنند و قول سدید داشته باشند.

  • اغلب ممنوعیت‌های دینی در مواقعی است که انسان می‌خواهد با عجله به نتیجه برسید. وقتی پدر و مادر مذهبی در تربیت فرزند با عجله به دنبال نتیجه باشند، بدتر می‌شود. موعظه و سرزنش بیش از حد، اجبار نابه‌جا، تشویق‌های زیادی و بی‌جا، همگی به خاطر این است که انسان می‌خواهد زود به نتیجه برسد، در حالی که کار تربیتی یک کار دراز مدت است.

  • مادران از پدران در تربیت فرزند مؤثرترند. لذا طبیعتاً بچه باید قول سدید را از مادرش یاد بگیرد. بنابراین مادرها در قول سدید باید کار بیشتری روی خود انجام دهند تا پدرها. چون اثر تربیتی مادرها بیشتر است./ رعایت تقوای زبان اولین وصفی است که امیرالمؤمنین(ع)در خطبۀ متقین بیان می‌کنند/با کنترل زبان، چشم و گوش هم کنترل خواهد شد.

گزیده سخنرانی این مطلب را اینجا بخوانید

  •  
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۳/۰۳
بیان معنوی

استادپناهیان در جمع معتکفین مسجد امیرالمؤمنین(ع)

چرا نیاز به بازسازی انگیزه‌های خوب و معنوی خود داریم؟ / مردها اگر محبت خودشان نسبت به همسرشان را بازسازی نکنند، ممکن است محبت‌شان رو به ضعف بگذارد

در ادامه فرازهایی از این سخنرانی را می‌خوانید:

یکی از نیازهای ضروری مؤمنین «تازه کردن انگیزه‌های معنوی» است/ انسان به طور طبیعی دچار ضعف انگیزه می‌شود

  • یکی از نیازهای ضروری مؤمنین به ویژه در زندگی معنوی‌شان این است که بتوانند انگیزه‌های خود را تداوم ببخشند و تازه کنند. تازه کردن، تداوم بخشیدن به انگیزه و تقویت یا بازسازی آن، یکی از نیازهای ماست. ما معمولاً زندگی معنوی خودمان را با انگیزه‌هایی شروع می‌کنیم که بعضاً انگیزه‌های قوی و خوبی هم هستند، اما به مرور زمان هر انگیزۀ قوی‌ای قوت خود را از دست می‌دهد و کم‌کم به ضعف می‌گراید. این لزوماً ناشی از اشتباهات ما نیست، البته ممکن است خطاهایی هم داشته باشیم که به تضعیف انگیزه‌های ما کمک کند، ولی این ضعیف شدن انگیزه‌ها در انسان یک امر طبیعی است؛ یعنی انسان به‌طور طبیعی دچار ضعف انگیزه می‌شود.

  • مثلاً شما با انگیزه‌ای نمازِ خوب خواندن را شروع می‌کنید و خودتان را مقید می‌کنید که مؤدب‌تر و قشنگ‌تر نماز بخوانید- کما اینکه اگر نگاه انسان به نماز، «ادب نسبت به پروردگار» باشد، واقعاً نمازش تغییر می‌کند- ولی به هر حال، اثر این نگاه، تا مدتی تداوم دارد و بعد از مدتی با اینکه هنوز همان مطلب به ذهنت می‌رسد ولی به آن ترتیب اثر نمی‌دهی یا تحت تأثیرش قرار نمی‌گیری یا اینکه درگیری‌ها و موضوعات دیگری، ذهن تو را مشغول می‌کند و دچار ضعف انگیزه می‌شوی؛ اینجاست که باید بروی و انگیزۀ جدیدتری پیدا کنی یا همان انگیزه را بازسازی و تقویت کنی.

  • این مشکل معمولاً در زندگی معنوی برای انسان پیش می‌آید و کمتر در زندگی مادی، پدید می‌آید. مثلاً اگر بنا بود ما در زندگی مادی خودمان از چیزی خسته بشویم و انگیزه‌مان ضعیف شود که دیگر نتوانیم آن انگیزه را احیا کنیم، باید از خوردن و خوابیدن خسته می‌شدیم، چون اینها رفتارهایی حیوانی (و کاملاً تکراری) هستند، ولی با این‌حال ما نیاز به تقویت و بازسازی انگیزه برای خوردن و خوابیدن نداریم چون بدن ما به اینها وابسته است و اگر تأمین نشود دچار مشکل می‌شویم. هرچند در برخی امور مادی مثل ورزش کردن، نظم و مسواک زدن هم نیاز به تقویت انگیزه داریم اما به هر حال در ارتباط با امور معنوی، بیشتر نیاز به تقویت انگیزه داریم.

چرا نیاز به بازسازی انگیزه‌های خوب و معنوی خود داریم؟/ خدا در ما سیستمی ایجاد کرده که بهترین انگیزه‌های ما هم کم‌کم شُل می‌شوند

  • چرا نیاز به بازسازی انگیزه‌های خوب و معنوی خود داریم؟ برای اینکه خداوند متعال دوست ندارد، بنده‌اش با یک انگیزۀ سُست و ضعیف با پروردگارش پیوند داشته باشد. لذا خودِ خداوند در ما یک ساز و کار و سیستمی ایجاد کرده است که بهترین انگیزه‌های ما هم کم‌کم شُل می‌شوند و ما باید این انگیزه‌ها را بازسازی کنیم. خداوند متعال این سیستم را در وجود انسان طراحی کرده است و ما باید این سیستم را بشناسیم.

  • پس بسیاری از اوقات اشکالی ندارد که انگیزه‌های شما ضعیف می‌شود؛ این ضعیف شدن، برای آن است که شما انگیزۀ خود را تقویت کنید. لذا از خودتان ناراحت و مأیوس نشوید و جریان تقویت انگیزه را کنار نگذارید. بالاخره ماشین هم هر از گاهی نیاز به رسیدگی، تقویت و بازسازی دارد؛ بنزین، روغن، ... باطری موبایل هم باید شارژ شود. شما هم باید انگیزه‌های خودتان را بازسازی و بهسازی کنید.

  • نباید در مقابل ضعیف شدن یا از بین رفتن انگیزه، خودتان را ببازید. مثلاً اگر برای عبادت، زیارت، خدمت به خلق یا درس خواندن و مجاهدت علمی، انگیزۀ قوی‌ای داشتید ولی بعد از مدتی این انگیزه ضعیف شده است، خودتان را نبازید، بروید یک انگیزۀ دیگر پیدا کنید، انگیزه‌های زیادی وجود دارد که می‌توانید به سراغ آنها بروید. آن‌قدر در متن افکار و احوال درونی ما انگیزه‌های ناب معنوی پیدا می‌شود که حدّ و حساب ندارد.

چگونه انگیزه‌های خود را بازسازی کنیم؟

  • وقتی که می‌خواهیم انگیزه‌های خودمان را بازسازی کنیم، چه کار باید انجام دهیم؟ یکی از کارهای مفید و موثر این است که برویم یک سخن تازه و یک معرفت تازه پیدا کنیم. مثلاً برای نماز خوب خواندن، هرچند ماه یک‌بار باید یک انگیزۀ تازه پیدا کنیم یا انگیزۀ قبلی خود را تقویت و بازسازی کنیم. وقتی انگیزه‌های انسان در مسائل معنوی تضعیف شد، و بعد شروع به بازسازی انگیزه‌ کرد، در درازمدت انگیزۀ معنوی بسیاری قوی‌ای پیدا می‌کند. اصلاً خداوند از انسان انتظار بازسازی و تقویت انگیزه‌های معنوی را دارد.

دعای جوشن کبیر و زیارت جامعه، برای تقویت انگیزه‌های خوب ما خیلی مؤثرند/ هر دفعه به بهانۀ یکی از نیازهای‌تان، درِ خانۀ خداوند متعال بروید

  • قرآن می‌فرماید: «خدا [نه فقط یک نام، بلکه] نام‏هاى نیکویی دارد(که یکی از دیگری زیباتر هستند)، او را بدانها بخوانید؛ وَ لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى‏ فَادْعُوهُ بِها»(اعراف/180)  یک کسی خیلی دعای جوشن‌کبیر گوش می‌داد. از او پرسیدم چرا؟ گفت: آدم برای دعاهای دیگر، یک زمانی حال دارد و یک زمانی حال ندارد، اما دعای جوشن کبیر چون مجموعه‌ای از نام‌ها و اوصاف خداوند است، هر وقت که گوش می‌کنی، اگر این اسم یا صفت خداوند دل تو را نبرد و تسخیر نکند، آن دیگری می‌برد؛ بالاخره یکی از صفات خداوند، یک گوشۀ دلت را تحت تأثیر قرار می‌دهد. ممکن است انسان گاهی اوقات حال و انگیزۀ استغفار کردن نداشته باشد، و گاهی اوقات انسان حال و انگیزۀ شکر، تسبیح یا تقدیس را نداشته باشد. اما وقتی هزار تا اسم پرودگار را می‌خوانی، بالاخره برخی از آنها یک گوشۀ دل آدم را می‌گیرد. پس یکی از ادعیه‌ای که همیشه می‌تواند به تقویت انگیزۀ ما در ارتباط با خداوند متعال کمک کند، دعای جوشن کبیر است.

  • برای تقویت ارتباط با اهل‌بیت(ع) نیز زیارت جامعۀ کبیره مشابه همین خاصیت دعای جوشن کبیر را دارد. وقتی زیارت جامعه را می‌خوانید، هر دفعه، یک فرازی از این زیارتنامه، دلتان را می‌برد. یکی از فواید و فلسفه‌های جامعیت این ذکرهای جامع در دعای جوشن‌کبیر و زیارت جامعه جامعیت‌شان، این است که ملالت را از انسان برطرف می‌کنند. لذا اگر انسان در خواندن زیارت جامعۀ کبیره مداومت داشته باشد، اتفاقات قشنگ و عجیبی در دلش رخ می‌دهد.

  • خداوند متعال در انسان، نیازهای متنوعی قرار داده است؛ هر دفعه به یک دلیل و به بهانۀ یکی از این نیازها، درِ خانۀ خداوند متعال بروید. البته باید در این زمینه مهارت داشته باشید و مهارت بازسازی انگیزه را با تمرین و تفکر به مرور کسب کنید. چون انسان در انگیزه‌هایش دچار افت و خیزهایی می‌شود که باید این مهارت را داشته باشد که انگیزه‌های خود را بازسازی و نوسازی کند و وقتی یک انگیزه‌اش ضعیف شد، انگیزۀ دیگری را جلو بیاورد و با آن حرکت کند.

انسان در روابط خانوادگی هم نیاز به بازسازی انگیزه دارد/ مردها اگر محبت خودشان نسبت به همسرشان را بازسازی نکنند، ممکن است محبت‌شان رو به ضعف بگذارد

  • همانطور که انسان برای بندگی نیاز به بازسازی انگیزه دارد و الا به مرور انگیزه اش کم و دین‌داری برایش سخت می‌شود، در دیگر ابعاد زندگی هم نیاز به بازسازی انگیزه داریم. به عنوان مثال انسان در روابط خانوادگی هم نیاز به بازسازی انگیزه دارد. مردها اگر محبت خودشان نسبت به همسرشان را بازسازی نکنند، ممکن است محبت‌شان رو به ضعف بگذارد. اگر یک مرد نتواند محبت خودش نسبت به همسرش را بازسازی کند، چه بسا تبدیل به یک آدم هرزه بشود؛ زیرا یکی از ویژگی‌های کلیدی آدم‌های هرزه این است که قدرت بازسازی روح خودش را ندارد، که بتواند از داشته های حلال خود لذت ببرد، درنتیجه کارش به تنوع طلبی می‌کشد.

امیرالمؤمنین(ع): هر وقت انگیزۀ معنوی شما ضعیف شد، به سراغ حکمت بروید/ یکی از فواید حکمت، بازسازی انگیزه‌های خوب در وجود انسان است

  • هر وقت دیدید که انگیزۀ شما (در امور معنوی) ضعیف شده است، به سراغ حکمت بروید. امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: وقتی دل‌تان ملول شد (ملالت به سراغ قلبتان آمد)، به سراغ کلمات حکمت‌آمیز بروید و ملالت قلب خودتان را با حکمت برطرف کنید؛ إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ [الْحِکْمَةِ] الْحِکَم»‏(نهج‌البلاغه/حکمت91) همان‌طور که گفت: «هان سخن تازه بگو، تا که جهان تازه شود» سخن تازه، جان را هم تازه می‌کند. سخنان حکمت‌آمیز چه کار می‌کند؟ همان حقیقت را از یک زاویۀ جدید نگاه می‌کند

  • یکی از فواید حکمت، بازسازی انگیزه‌های خوب در وجود انسان است. حکمت یعنی انسان بتواند از زوایای مختلف، حقایق نورانی‌ای را در قلب خودش تولید کند و این موجب شود که آدمِ حکیم و اهل حکمت همیشه سرِپا باشد و همیشه برای خودش انگیزه‌های جدید پیدا کند و به نفس خودش مهلت ندهد که احساس ملالت و خستگی کند. و اگر کسی بتواند به بازسازی انگیزه‌های خود اقدام کند چقدر خوشبخت است، چون هزاران انگیزۀ خوب در وجودش دارد که هر دفعه یکی از آنها را به میدان می‌آورد؛ مثلاً یک هفته برای خواندن نماز شب، انگیزه داری ولی هفتۀ دیگر آن انگیزه را نداری. خُب معلوم است؛ باید بگردی و یک انگیزۀ دیگر پیدا کنی یا همان انگیزه را بازسازی کنی، تا بتوانی باز هم برای نماز شب بلند شوی. اگر این قدرت بازسازی انگیزه وجود نداشته باشد، انسان خیلی چیزها را از دست می‌دهد.

امام(ره) آن‌قدر برای خودش انگیزه‌های قوی درست کرده بود که هر دفعه با یکی از آنها عبادتش را رونق می‌داد

  • البته شما وقتی انگیزۀ خودتان را احیا می‌کنید و به انگیزه‌های جدیدتری می‌رسید، انگیزه‌های قبلی شما هم هنوز هستند و از بین نمی‌روند. مثلاً انگیزه‌ای که پارسال برای نماز شب خواندن، یا خوب عبادت کردن یا خوب درس خواندن داشتید، بعد از مدتی دوباره تازگی خودش را پیدا می‌کند و رو می‌آید، لذا دوباره می‌توانید همان انگیزۀ سابق را پیش بکشید و از آن بهره بگیرید. اگر این‌طور انگیزه‌های جدید پیدا کنید، بعد از مدتی مثل حضرت امام(ره) می‌شوید که هر شب در نماز شب، آن‌قدر گریه می‌کرد که مجبور می‌شد اشک‌های خود را با حوله پاک کند و دیگر دستمال کفایت نمی‌کرد.

  • چرا امام(ره) این‌قدر درِ خانۀ خدا گریه می‌کرد؟ چون امام(ره) آن‌قدر برای خودش انگیزه‌های قوی درست کرده بود که هر دفعه با یکی از آنها عبادت خودش را رونق می‌داد و وقتی که چند انگیزه را در کنار هم قرار می‌داد، دیگر اشکش بند نمی‌آید. کما اینکه امیرالمؤمنین(ع) نیز در دعای کمیل انگیزه‌های متعددی برای گریه کردن درِ خانۀ خداوند بیان می‌فرماید: «لِأَیِّ الْأُمُورِ إِلَیْکَ أَشْکُو وَ لِمَا مِنْهَا أَضِجُّ وَ أَبْکِی أَ لِأَلِیمِ الْعَذَابِ وَ شِدَّتِهِ أَمْ لِطُولِ الْبَلَاءِ وَ مُدَّتِه...»

چه کار کنیم که تنگی عروق قلب معنوی‌مان باز شود؟

  • در اینجا از دو منبع دعایی صحبت کردیم که به بازسازی و تقویت انگیزه‌های معنوی انسان کمک می‌کند؛ زیارت جامعه و دعای جوشن کبیر. این دو منبع، فوق‌العاده و بی‌نظیر هستند. و البته فوق این دو منبع، یک منبع دیگری هم وجود دارد و آن قرآن کریم است.
  • کسانی که با قرآن انس ندارند، سعی کنند یک مدتی، «زیاد» قرآن بخوانند و در حد امکان همراه با توجه. در این صورت خواهند دید که اتفاقات تازه‌ای برای‌شان می‌افتد؛ حتی اگر فقط یک قسمت قرآن(مثلاً یک سوره) را مدام بخوانند و تکرار کنند. کسانی هم که با نماز خواندن انس ندارند، اگر یک مدتی «زیاد» نماز بخوانند و استمرار داشته باشند و سعی کنند لقلقۀ زبان نباشد و تا حد امکان نماز را با شرایطش بخوانند، تغییر را در خود احساس می‌کنند. گویا با این کار، تنگی عروق قلب معنوی‌شان باز می‌شود. اثر این کارها(خیلی نماز و قرآن خواندن)، شبیه ورزش کردن است.

  • مثلاً اگر تصمیم بگیرید که هر جمعه نماز جعفر طیار بخوانید، شاید در ابتدا این کار خیلی برای‌تان سخت یا غیرممکن به نظر برسد، اما اگر شروع کنید، می‌بینید که این‌طور نیست. حتی بعد از مدتی می‌توانید هر روز هم این نماز را بخوانید. اول فکر می‌کنید که خیلی از شما وقت می‌گیرد، اما بعداً به این نتیجه می‌رسید که گویا زمان برای شما باز می‌شود. اگر به این کار موفق شوید، آثارش را در روح و جان خودتان خواهید دید.

  • اعتکاف هم کاری شبیه همین است که انسان با خواندن نماز جعفر طیار یا زیاد قرآن خواندن(مثلاً سوره واقعه را از ابتدای ماه قمری شروع کنید و تعدادش را به تعداد روزهای ماه اضافه کنید) به نفس خودش سختی بدهد(مانند آنچه در برخی روایات ذکر شده) تا کم‌کم بتواند نفس خود را تحت کنترل درآورد. در اعتکاف هم این نفس خودت را که احیاناً زیاد اهل مسجد نبوده، وادار می‌کنی که سه روز در مسجد بماند تا اهل مسجد شود. بعد خواهی دید که این نفسی که قبلاً از مسجد فراری بود، بعد از اعتکاف به مسجد میل و رغبت پیدا می‌کند. انسان برای اینکه روح خودش را بزرگ کند و نفس خودش را کنترل کند و دلش را تحت ارادۀ خودش در بیاورد و صاحب‌دل شود، باید از این‌قبیل کارهای سخت بهره بگیرد.

مدح علی بن ابیطالب(ع) روشی برای تازه‌ کردن انگیزه‌های خوب/ ابلیس  قبل از ظهور دشمنی خود را بیش از هر کسی نسبت به علی(ع) بروز می‌دهد

  • یکی از سفارش‌ها برای اینکه انگیزه‌های خوب خودمان را بازسازی کنیم، مدح امیرالمؤمنین(ع) است. هربار امیرالمؤمنین(ع) را از یک زاویه نگاه کن. هر بار محبت او را در جان خودت تازه‌تر کن. سعی کن زیاد به ذکر علی بن ابیطالب(ع) بپردازی که فرمود: «ذِکْرُ عَلِیٍّ عِبَادَةٌ»(اختصاص/224)  آن‌قدری که به ذکر علی بن ابیطالب(ع) سفارش شده است به ذکر هیچ یک از اهل‌بیت(ع) سفارش نشده است. بیایید محبت علی بن ابیطالب(ع) را در قلب خودتان تازه کنید.

  • مدح علی بن ابیطالب(ع) در واقع روشی برای تازه‌ کردن انگیزه‌های خوب است، و انسان به این بازسازی انگیزه‌ها و محبت‌های خودش نیاز دارد. هر بار سعی کنید به وجود نازنین امیرالمؤمنین(ع) از یک زاویۀ جدید نگاه کنید و مدام محبت خودتان به امیرالمؤمنین(ع) را بازسازی کنید. مثلاً آیا اینکه خداوند خواسته که زادگاه امیرالمؤمنین(ع) در قبله‌گاه ما باشد، معنا ندارد؟! آیا این کار پروردگار عالم حکمت ندارد؟! مثلاً آیا یک معنایش می‌تواند این باشد که هر کس به سمت خانۀ کعبه -به عنوان نشانۀ پروردگار- سجده می‌کند، در واقع یک تواضعی هم نسبت به تنها مولود این خانه-یعنی علی بن ابیطالب(ع)- انجام می‌دهد؟

  • علی(ع) همان فرزند آدم(ع) است که فرشتگان به خاطر نور او که در آدم(ع) بود، به آدم(ع) سجده کردند،( امالی صدوق/348-عیون اخبارالرضا/1/255-تأویل الایات الظاهره/498) و ابلیس در این دنیا بیش از همه با علی(ع) دشمن است. طبق برخی روایات، ابلیس هنگام ظهور به قتل خواهد رسید، و طبیعی است که این ابلیس، قبل از ظهور دشمنی خود را بیش از هر کسی، نسبت به علی(ع) بروز دهد. لذا در آخرین لحظاتی که می‌خواهد دست و پا بزند، سفیانی را که نمادی از دشمنی علی بن ابیطالب(ع) است، عَلَم می‌کند. تا دو سال قبل چطور می‌شد درک کرد که چگونه پدیده‌ای به نام سفیانی می‌تواند در عالم شکل بگیرد؟!

  • ببینید ابلیس چه سربازان از جان‌گذشته‌ای هم دارد که جان خود را بر کف گرفته‌اند تا شیعیان و محبین علی بن ابیطالب(ع) را بکشند. و امروز می‌بینید که این نامردها چگونه کسانی را که نام علی بن ابیطالب(ع) را بر زبان جاری می‌کنند، به شهادت می‌رسانند. حتی وقتی می‌بینند نام یک دختربچه‌ای زینب است، خیلی راحت او را می‌کُشند و سر می‌برند؛ فقط به جرم محبت علی بن ابیطالب(ع). و این کار ابلیس ملعون است که آخرین دشمنی‌هایش را با علی(ع) دارد رو می‌کند.

گزیده پیامکی این سخنرانی را از اینجا بخوانید.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۳/۰۳
مجید شهشهانی