سایت جدید بیان معنوی راه اندازی شد برای مشاهده کلیک کنید.
هئیت شهدای گمنام/ویژگی های کوفیان در بیان حضرت زینب(س)/ با اشاره به برخی جریانهای جدید:
امام سجاد(ع) و حضرت زینب(س) گریۀ اهل کوفه بر امام حسین(ع) را تقبیح کردند/گاهی حتی گریۀ بر امام حسین(ع) هم قابل تقبیح است، همانطور که قرآن برخی نمازخوانها را تقبیح کرده
پناهیان: اخیراً جریانهایی به وجود آمدهاند که با کارهای اشتباه خود به ما حق میدهند برخی از گریهکنانِ کوفیمسلک امام حسین(ع) را تقبیح کنیم و بگوییم که گریههای آنها ارزشی ندارد. همانطور که پیامبر فرمود: قرآن خواندن برخی ارزش ندارد و قرآن آنها را لعنت میکند و همانطور که قرآن برخی نمازخوانها را تقبیح کرده.
در ادامه فرازهایی از این سخنرانی را میخوانید:
امام سجاد(ع) و حضرت زینب(س) گریۀ اهل کوفه بر امام حسین(ع) را تقبیح کردند/ گاهی حتی گریۀ بر امام حسین(ع) هم قابل تقبیح شدن است
- وقتی کاروان اسرای کربلا به کوفه رسید، اهل کوفه جمع شدند و شروع کردند به گریه و زاری کردن. امام سجاد(ع) در آن حال بیماری با صدای ضعیفی فرمود: اگر اینها گریه میکنند، پس چه کسی غیر از اینها مردان ما را کشته است؟! ؛ فَقَالَ زَیْنُ الْعَابِدِینَ ع بِصَوْتٍ ضَئِیلٍ وَ قَدْ نَهَکَتْهُ الْعِلَّةُ: إِنَّ هَؤُلَاءِ یَبْکُونَ، فَمَنْ قَتَلَنَا غَیْرَهُمْ؟»(احتجاج/2/304) یعنی حضرت، گریۀ آنها را تحقیر و تقبیح کردند.
- حضرت زینب(س) نیز در خطبۀ خود گریۀ مردم کوفه بر حسین(ع) را تقبیح کرد و فرمود: «ای مردمی که اهل نیرنگ و بیوفایی هستید و کسی را که انتظار یاری از شما دارد، نامردانه تنها میگذارید، هیچوقت اشک چشمتان خشک نشود و هیچوقت آه سوزناک غم و اندوه از سینۀ شما خارج نشود؛ یَا أَهْلَ الْکُوفَةِ یَا أَهْلَ الْخَتْلِ وَ الْغَدْرِ وَ الْخَذْلِ أَلَا فَلَا رَقَأَتِ الْعَبْرَةُ وَ لَا هَدَأَتِ الزَّفْرَة»(احتجاج/2/304 و امالی طوسی/92) و فرمود: «آیا برای برادر من گریه میکنید؟ بله گریه کنید، شما باید زیاد گریه کنید، شما سزاوار گریه کردن هستید، پس زیاد گریه کنید و کم بخندید؛ أَ تَبْکُونَ أَخِی؟ أَجَلْ وَ اللَّهِ فَابْکُوا، فَإِنَّکُمْ أَحْرَى بِالْبُکَاءِ، فَابْکُوا کَثِیراً وَ اضْحَکُوا قَلِیلًا»(همان) یعنی حضرت زینب(س) با این کلمات، در واقع گریههای مردم کوفه را تحقیر کرد.
- وقتی امام سجاد(ع) و حضرت زینب(س) نه تنها از گریۀ اهل کوفه بر امام حسین(ع) تقدیر نکردند، بلکه به شدت آن را تقبیح هم کردند، پس میتوان گفت: گاهی حتی گریۀ بر امام حسین(ع) هم قابل تقبیح است.
اخیراً با پیدایش برخی جریانها به خود حق میدهیم برخی از این گریهکنانِ کوفیمسلک امام حسین(ع) را تقبیح کنیم
- شاید برای ما سخت باشد که بگوییم گریۀ بر امام حسین(ع) قابل تقبیح هم هست، ولی اخیراً جریانهایی به وجود آمدهاند که با کارهای اشتباه خود به ما حق میدهند برخی از گریهکنانِ کوفیمسلک امام حسین(ع) را تقبیح کنیم و بگوییم که گریههایشان ارزش ندارد. همانطور که قرآن خواندن بعضیها ارزش ندارد و حتی قرآن آنها را لعنت هم میکند؛ «پیامبر(ص): رُبَّ تَالِی الْقُرْآنِ وَ الْقُرْآنُ یَلْعَنُه»(جامعالاخبار/ص48) و همانطور که برخی از نمازخوانها هم در قرآن تقبیح شدهاند: «فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ* الَّذِینَ هُمْ عَن صَلَاتهِِمْ سَاهُون»(ماعون/4و5) پس بعید نیست گریه کردن بر اباعبدالله(ع) هم بتواند شامل تقبیح شود، کما اینکه حضرت زینب(س) و امام سجاد(ع) گریهکنان اهل کوفه را تقبیح کرد.
چهار صفت مبنایی اهل کوفه در کلام حضرت زینب(س)/ 1. کوفیان اهل ادعا بودند
- ما که شعار «ما اهل کوفه نیستیم» سرمیدهیم، باید سخنان حضرت زینب(س) در توصیف و تقبیح مردم کوفه را همیشه به یاد داشته باشیم. و این اوصاف زشت اهل کوفه را برای خود یادداشت کنیم و مدام از آن فاصله بگیریم. چون این ویژگیها که حضرت زینب(س) در مورد اهل کوفه بیان فرموده، در واقع آفات آدمهای مذهبی و آسیبهایی است که میتواند هر جماعت مذهبی و متدینی را آلوده کند و باعث شود بوی کوفی بودن به خود بگیرند.
- حضرت زینب(س) ویژگیهای کوفیان را اینگونه توصیف میفرماید: «آیا در شما کسی غیر از انسان لافزن هست؟ هَلْ فِیکُمْ إِلَّا الصَّلَفُ»(امالی طوسی/92) یعنی کوفیان لافزن و اهل ادعا بودند. آدم حزباللهی، مذهبی، مؤمن و متدینی هم که اهل ادعا باشد، صفات کوفیان را دارد. لافزن و مدعی در لغت به کسی گفته میشود که مدح و حُسنی که در او نیست را برای خودش قایل باشد. یعنی از محسنات خودش در توهّم بهسر میبرد و اهل ادعاست.
- بیایید از خودستایی، گزافهگویی و ادعا کردن، خیلی فاصله بگیریم و بگذاریم کسانی که لافزن و مدعی هستند، تنها بمانند. یعنی آنقدر از گزافهگویی فاصله بگیریم که فقط معدودی از مدعیان و لافزنان که بوی کوفیان را میدهند در میان مردم، تنها بمانند و شناخته شوند.
2-اهل عُجب و غرور 3- اهل بغض و کینهجویی بیجا 4- اهل دروغ/ برخی مذهبیها، بیخود نسبت به دیگری، تنفر پیدا میکنند
- حضرت در ادامه سه ویژگی دیگر اهل کوفه را بیان میفرماید: «شما اهل عُجب(مغرور بودن به خوبیهای خود) و اهل بغض و کینه پیدا کردن نابجا هستید(یعنی بیخود و بیدلیل به کسی کینه پیدا میکنید) و اهل دروغ هستید؛ وَ الْعُجْبُ وَ الشَّنَفُ وَ الْکَذِبُ»(همان منبع)
- عُجب هم از بدیهایی است که واقعاً انسان را بیچاره میکند. آدمهای خوب و کسانی که سابقۀ انقلابیگری و رزمندگی دارند، اگر دچار عُجب شوند دیگر رفتارشان به راحتی قابل اصلاح و کنترل نیست. چون فهم و عقل و عواطفشان به حدّی کمرنگ میشود، که ممکن است به بدترین انسانها هم تبدیل شوند؛ مانند طلحه و زبیر.
- «شنف» هم یعنی «بغض و کینۀ ناحق». متاسفانه برخی از بچهمذهبیها بیخود و بیدلیل نسبت به یک بچهمذهبی دیگر، تنفر پیدا میکند و از او بدش میآید، صرفاً به خاطر اینکه یک چیزی از او دیده که به سلیقهاش جور در نیامده است! یکدفعهای نسبت به او بغض و کینه پیدا میکند. ما حق نداریم بیجا نسبت به یک مؤمن دیگر، بغض و کینه پیدا کنیم، باید مراحلی طی شود تا بغض و نفرت از کسی در پیشگاه الهی قابل دفاع باشد؛ به همین سادگی نیست. حتی اگر کسی در حق تو بدی و دشمنی هم کرد، به این سادگیها نباید به او بغض و نفرت پیدا کنی.
- کذب هم باید به قدری از میان یک جامعۀ ایمانی و منتظر رخت بربندد که دشمنان او هم بگویند: «اینها راست میگویند.» کما اینکه پیامبر(ص) از بس راستگو بود، حتی ابوجهل هم اعتراف کرد که: «محمد هرگز دروغ نمیگوید؛ فقال له أبو جهل: ویحک! و اللّه إنّ محمدا لصادق و ما کذب محمد قط؛ أمالی المرتضى/2/265)
- اینها توصیفات اهل کوفه و قاتلان امام حسین(ع) است. اگر این صفات را در کنار هم قرار دهید، کوفیان شکل میگیرند. یعنی سِیری که مردم کوفه داشتند تا به قتل امام حسین(ع) رسیدند، از این صفات بود.
انگیزۀ کوفیان برای قتل امام حسین(ع) چه بود؟ / کوفیان میخواستند با«چاپلوسی و ذلت» به منافعشان برسند
- البته کوفیان در کنار چهار ویژگی فوق، بدیهای دیگری هم داشتند که حضرت زینب(س) در ادامه بیان فرمود: «مانند کنیزکان، چاپلوسی میکنید؛ وَ مَلَقُ الْإِمَاءِ»(امالی طوسی/92) یعنی اگر احساس نیاز کنید، مانند بردگان چاپلوسی میکنید و عزت خودتان را حفظ نمیکنید. و وقتی شروع میکنید به چاپلوسی کردن، بدتر از آدمهای ذلیل عمل میکنید. در حالی که امام حسین(ع) به خاطر ذلیل نشدن مقابل یزید، ایستادگی کرد و به شهادت رسید، ولی مردم کوفه این ذلت را به خاطر منافعشان پذیرفتند.
- مردم کوفه میتوانستند امام حسین(ع) را رها کنند و او را یاری نکنند(و در این صورت خطر جدّیای هم آنها را تهدید نمیکرد)، یعنی میتوانستند با امام حسین(ع) وارد جنگ نشوند و قتل حضرت را به عهدۀ یزید و اهل شام بگذارند و خودشان در این کار دخالت نکنند. پس این سؤال مطرح میشود که انگیزۀ مردم کوفه برای قتل امام حسین(ع) چه بود؟ به تعبیری میتوان گفت کوفیان میخواستند یک دردسری را از سر خودشان برطرف کنند. یعنی حضور امام حسین(ع) را برای خودشان مایۀ دردسر میدانستند و خواستند این دردسر را برطرف کنند و الا خطر چندانی آنها را تهدید نمیکرد، البته شایعه شده بود که «اگر بخواهند امام حسین(ع) را یاری کنند، لشکر شام در راه است» ولی کوفیان میتوانستند حسین(ع) را یاری نکنند و خودشان را کنار بکشند.
- بدبختی کوفیان آنجایی بود که به کوفیان گفتند: «با حسین(ع) بجنگید تا کار تمام شود» و کوفیان هم پذیرفتند و گفتند «میجنگیم!»؛ به همین ارزانی حسین(ع) را کشتند. و این کار، کار آدمهای چاپلوس است. آدمهای چاپلوس، بیعزت و ذلیل این کار را میکنند. لذا حضرت زینب(س) به کوفیان فرمود: «شما اهل چاپلوسی و ذلتپذیری هستند. اگر کوفیان همینقدر عزت داشتند و محکم میگفتند: «به ما ربطی ندارد، این مشکل شماست، ما تابع حکومت مرکزی هستیم، ولی در قتل حسین(ع) مشارکت نمیکنیم» اگر همین را میگفتند، کار تمام شده بود. ولی کوفیان به خاطر اینکه یک دردسر را دفع کنند، با حسین(ع) جنگیدند؛ با اینکه میدانستند در این جنگ هیچ چیزی هم گیرشان نمیآید؛ و این کار فقط از آدمهای چاپلوس برمیآید!
- اگر به یک آدم چاپلوس ذلیل بگویند: «برای اینکه نشان دهی ما را قبول داری، یک سیلی به فلانی بزن» این آدم چاپلوسِ ذلیل، میرود و سرش را میبرد تا ارادت خود را به آنها ثابت کند! میگویند برو کلاهش را بیاور، میرود سرش را میآورد. جنایتهایی که بعضی از کوفیان در کربلا کردند، همینگونه بود.
ویژگی بعدی کوفیان: وقتی دربارۀ کسی بدگویی میکنند، بدتر از دشمن عمل میکنند
- حضرت زینب(س) ویژگی بعدی اهل کوفه را اینطور بیان میفرماید: «شما مانند دشمنان، اهل طعنه زدن، عیبجویی و نمک به زخم پاشیدن و بدگویی هستید؛ وَ غَمْزُ الْأَعْدَاءِ»(امالی طوسی/92) یعنی وقتی شروع میکنید دربارۀ کسی بدگویی کنید، بدتر از دشمن عمل میکنید. کوفیان اهل طعنه زدن به امیرالمؤمنین(ع)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) بودند، در حالی که به ما توصیه فرمودهاند حتی به افراد گنهکار هم طعنه نزنیم.
- متاسفانه الان سایتهایی هستند که کارشان طعنه زدن است؛ گویا برخی حقوق میگیرند کارشان این است که کسی را عَلم کنند تا دیگران به او طعنه بزنند. مثلاً یک خبر میگذارند تا زیر آن خبر، صدها «کامِنت» که سراسر طعنه است، قرار بگیرد.
صفات زشت کوفیان منحصر در «بیوفایی» نبوده /حضرت زینب(س) صفات پایهای کوفیان را بیان فرموده
- اینها صفات پایۀ مردم کوفه است ولی از میان صفات زشت کوفیان، فقط یک صفت «بیوفایی» مشهور شده است. که حضرت زینب(س) سایر صفات بد کوفیان را نیز در اینجا بیان فرمود.
- بعد میفرماید: «البته شما خوبیهایی هم دارید، ولی خوبیهای شما مثل سبزۀ داخل لجنزار است یا مانند شیء گرانبهایی است که روی قبر گذاشته باشند؛ أَوْ کَمَرْعًى عَلَى دِمْنَةٍ أَوْ کَفِضَّةٍ عَلَى مَلْحُودَةٍ»(امالی طوسی/92) یعنی خوبیهای شما به هیچ دردی نمیخورَد و بوی تعفن میدهد چون خوبیهای شما در لابهلای کثیفیها قابل استفاده نیست.
- حضرت زینب(س) در ادامه میفرماید: «بد عاقبتی برای خودتان درست کردید و غضب الهی را برای خودتان خریدید و در عذاب جهنم مخلّد شدید. آیا برای برادر من گریه میکنید؟ بله گریه کنید، شما باید زیاد گریه کنید، شما سزاوار گریه کردن هستید، زیاد گریه کنید و کم بخندید. شما را ننگ فراگرفته است و هرگز نمیتوانید از این ننگ نجات پیدا کنید، چگونه میتوانید این ننگ و عار را از خودتان پاک کنید؟ در حالی که سلالۀ پیغمبر خدا(ص) و آقای جوانان اهل بهشت کشته شد. کسی کشته شد که اگر در جنگی گرفتار میشدید، او پناه شما بود، کسی که مایۀ صلح و دوستی و آشتی شما و مرهم دردهای شما و پناهگاه شما در سختیها بود. بد عاقبتی برای خودتان درست کردید و روز قیامت بد چیزی را مشاهده خواهید کرد و مرگ بر شما باد، مرگ بر شما باد، نابود و سرنگون باشید، سعی شما به نتیجه نخواهد رسید، دستهایتان بریده باد، خرید و فروش پرضرری کردید و غضب الهی و ذلت و بیچارگی را برای خودتان خریدید. میدانید کدام جگر پیامبر(ص) را پاره پاره کردید؟ و کدام پیمان را شکستید؟ و با چه آدم کریمی جنگیدید؟ و چه حرمتی را پاره کردید و چه خونی را بر زمین ریختید؟! أَلَا بِئْسَ مَا قَدَّمَتْ لَکُمْ أَنْفُسُکُمْ أَنْ سَخِطَ اللَّهُ عَلَیْکُمْ وَ فِی الْعَذَابِ أَنْتُمْ خَالِدُونَ، أَ تَبْکُونَ أَخِی أَجَلْ وَ اللَّهِ فَابْکُوا فَإِنَّکُمْ أَحْرَى بِالْبُکَاءِ فَابْکُوا کَثِیراً وَ اضْحَکُوا قَلِیلًا. فَقَدْ أَبْلَیْتُمْ بِعَارِهَا وَ مَنَیْتُمْ بِشَنَارِهَا وَ لَنْ تَرْحَضُوهَا أَبَداً وَ أَنَّى تَرْحَضُونَ. قُتِلَ سَلِیلُ خَاتَمِ النُّبُوَّةِ وَ مَعْدِنِ الرِّسَالَةِ وَ سَیِّدُ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ. وَ مَلَاذُ حَرْبِکُمْ وَ مَعَاذُ حِزْبِکُمْ وَ مَقَرُّ سِلْمِکُمْ وَ آسِی کَلْمِکُمْ وَ مَفْزَعُ نَازِلَتِکُمْ وَ الْمَرْجِعُ إِلَیْهِ عِنْدَ مُقَاتَلَتِکُمْ وَ مَدَرَةُ حُجَجِکُمْ وَ مَنَارُ مَحَجَّتِکُمْ. أَلَا سَاءَ مَا قَدَّمَتْ لَکُمْ أَنْفُسُکُمْ وَ سَاءَ مَا تَزِرُونَ لِیَوْمِ بَعْثِکُمُ فَتَعْساً تَعْساً وَ نَکْساً نَکْساً لَقَدْ خَابَ السَّعْیُ وَ تَبَّتِ الْأَیْدِی وَ خَسِرَتِ الصَّفْقَةُ وَ بُؤْتُم بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ وَ ضُرِبَتْ عَلَیْکُمُ الذِّلَّةُ وَ الْمَسْکَنَة. أَ تَدْرُونَ وَیْلَکُمْ أَیَّ کَبِدٍ لِمُحَمَّدٍ ص فَرَثْتُمْ وَ أَیَّ عَهْدٍ نَکَثْتُمْ وَ أَیَّ کَرِیمَةٍ لَهُ أَبْرَزْتُمْ وَ أَیَّ حُرْمَةٍ لَهُ هَتَکْتُمْ وَ أَیَّ دَمٍ لَهُ سَفَکْتُم»(امالی طوسی/92)
خلاصه پیامکی این مطلب را اینجا بخوانید