علیرضا پناهیان

۱۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «معنویت حماسه ساز معنویت حماسه سوز» ثبت شده است

فهرست سلسله سخنرانی هایی که تاکنون در سایت منتشر شده

این فهرست شامل تک جلسه ها نمی شود.

جلساتی که هم گزیده متن دارند و هم صوت دارند:

جلساتی که فقط صوت دارند:

۴۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۱۱/۲۴
مجید شهشهانی

صوت | جلسه دهم دانشگاه هنر

موضوع: معنویت حماسه ساز، معنویت حماسه سوز

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۹/۰۳
مجید شهشهانی

صوت | جلسه نهم دانشگاه هنر

موضوع: معنویت حماسه ساز، معنویت حماسه سوز

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۹/۰۲
مجید شهشهانی

صوت | جلسه هشتم دانشگاه هنر

موضوع: معنویت حماسه ساز، معنویت حماسه سوز

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۸/۳۰
مجید شهشهانی

دانشگاه هنر | معنویت حماسه ساز و معنویت حماسه‌سوز-3

چرا چند پاره‌گی در معنویت بوجود آمده است؟/ چون خدا بسیاری از حقائق عالم را  نشان نمی‌دهد بلکه نشانه می‌دهد

پناهیان: دقت در انتخاب معنویت بسیار مهم است. برای زندگی فردی باید مراقب باشیم که به معنویت‌های قلابی دچار نشویم. به علاوه ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که در آن کالاهای معنوی، زیاد داد و ستد می‌شوند. اگر زمانی ضدیت با معنویت، مُد بود؛ امروز دورۀ آن گذشته است.در دوره‌های بعدی این تفکر مطرح شد که نباید ایمان را در زندگی و سیاست، زیاد دخالت داد. امروزه این حرف را هم کمتر کسی بیان می‌کند. چون کسانی که ایمان را در زندگی و سیاست دخالت ندادند، خوشبخت نشده‌اند. هیچ آدم عاقلی جامعه مدنی کشورهای غربی را الگوی خود نمی‌داند. امروز دورۀ این است که کدام معنویت، معنویت بهتری است؟ معنویت بدون تکلیف یا معنویت با تکلیف؟ معنویت با خدا یا معنویت بدون خدا؟ معنویت بدون پیغمبر یا معنویت با پیغمبر؟ معنویت با پیغمبرِ بدونِ امام یا معنویتِ با پیغمبرِ با امام؟

بخش‌هایی از سومین جلسه سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین علیرضا پناهیان در دانشگاه هنر با موضوع: «معنویت حماسه ساز و معنویت حماسه‌سوز» را در ادامه می‌خوانید:

دریافت در قالب PDF در ابعاد A4

دریافت در قالب PDF در ابعاد A5

دوران خرافه دانستن معنویت و اعتقاد به عدم دخالت معنویت در مسایل اجتماعی گذشته است

  • دقت در انتخاب معنویت بسیار مهم است. برای زندگی فردی باید مراقب باشیم که به معنویت‌های قلابی دچار نشویم. به علاوه ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که در آن کالاهای معنوی، زیاد داد و ستد می‌شوند. اگر زمانی ضدیت با معنویت، مُد بود؛ امروز دورۀ آن گذشته است. در زمان شهید مطهری، عده‌ای ایمان را خرافات می‌دانستند و شهید مطهری با تببین و اثبات اینکه ایمان خرافات نیست و با علم قابل جمع است با این تفکر مبتذل مقابله کرد. اما امروز هیچ صدای بلندی در مورد خرافه بودن دین وجود ندارد و دوران خرافه‌پنداری معنویت هم گذشته است.در دوره‌های بعدی این تفکر مطرح شد که نباید ایمان را در زندگی و سیاست، زیاد دخالت داد. امروزه دیگر این حرف را هم کمتر کسی بیان می‌کند. چون کسانی که ایمان را در زندگی و سیاست دخالت ندادند، خوشبخت نشده‌اند. ما از این دوران هم عبور کرده‌ایم. هیچ آدم عاقلی جامعه مدنی کشورهای غربی را الگوی خود نمی‌داند. این کشورها در برابر مردم ما حرفی برای گفتن ندارند.

موضوع دورۀ ما این است که کدام معنویت، معنویت بهتری است؟/ دوران معنویت بدون تکلیف هم در حال سپری شدن است

  • امروز دورۀ این است که کدام معنویت، معنویت بهتری است؟ معنویت بدون تکلیف یا معنویت با تکلیف؟ معنویت با خدا یا معنویت بدون خدا؟ معنویت بدون پیغمبر یا معنویت با پیغمبر؟ معنویت با پیغمبرِ بدونِ امام یا معنویتِ با پیغمبرِ با امام؟ معنویت با پیغمبر ولی با چند امام؟ 4 امام، 7 امام یا با 12 امام؟ معنویتِ با 12 امام بدون نایب امام؟ یا معنویت با 12 امامِ با نایب امام؟ کدام معنویت بهتر است؟ اینها انواع معنویت‌هایی هستند که در موردش دعوا هست.
  • دوران برخی از این معنویت‌های دیگر هم در حال گذشتن است، مثلاً معنویت بدون تکلیف. امروزه در منطقه ما دعوا و جنگ بین معنویت با تکلیف و معنویت بدون تکلیف نیست؛ یک تروریست هم معتقد است طبق تکلیفش عمل می‌کند و به نظر خودش، طبق تکلیفش باید آدم بکشد. زمان خیلی سریع پیش می‌رود. ولی امروز دوران انواع معنویت‌هاست و الان دو طرف دعوا اهل معنویت شده‌اند.

دوستان صادق اهل بیت(ع) در شناخت معنویت ناب دچار اشتباه نمی‌شوند

  • باید ببینیم معنویت‌هایی که امروزه در بازار هست، چه مبانی و اختلاف‌هایی با هم دارند چون ما هم جزء این امتحان هستیم. امیرالمؤمنین علی(ع) در مورد غربال‌های آخرالزّمان هشدار داده‌اند. از امام صادق(ع) پرسیدند در فتنه‌های آخرالزّمان چه کنیم؟ اینطور که شما می‌فرمایید اوضاع خیلی پیچیده خواهد شد. از گوشۀ خیمه نور آفتاب وارد خیمه می‌شد، حضرت فرمودند: آیا این نور آفتاب که داخل شده، معلوم است؟ گفت: بله. فرمود: حق-برای دوستان صادق اهل بیت(ع)- از این آفتاب هم روشن‌تر است. (فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ کَیْفَ لَا أَبْکِی وَ أَنْتَ تَقُولُ اثْنَتَا عَشْرَةَ رَایَةً مُشْتَبِهَةً لَا یُدْرَى أَیٌّ مِنْ أَیٍّ قَالَ وَ فِی مَجْلِسِهِ کَوَّةٌ تَدْخُلُ فِیهَا الشَّمْسُ فَقَالَ أَ بَیِّنَةٌ هَذِهِ فَقُلْتُ نَعَمْ قَالَ أَمْرُنَا أَبْیَنُ مِنْ هَذِهِ الشَّمْسِ؛ کافی/1/339)

چرا چند پاره‌گی در معنویت بوجود آمده است؟ /هنر، با نماد و نشانه کار می‌کند /  معنویت خیلی با نشانه کار دارد

  • چرا چند پاره‌گی در معنویت بوجود آمده و هنوز هم هست؟ برای پاسخ به این سؤال، باید به یک مقدمه هنری اشاره کنیم. یکی از ویژگی‌های برجسته هنر این است که فرق هنر با علم این است که علم، اصطلاحاتی بسیار محکم دارد. در علم، مهندسی ویژه‌ای وجود دارد، اما هنر، هم در مقام مفاهیم و اصطلاحات، و هم در مقام اعداد و ارقام، دچار یک بی‌نظمی خاصی است و از مقرّرات و آیین‌نامه‌ها فرار می‌کند. هنر، با نماد و نشانه و علامت کار می‌کند. نمی‌توان برای هنر زیاد از خط‌کشی‌ها استفاده کرد. معماری، موسیقی، نقاشی و...، همه همینطور هستند و از یک حس شروع می‌شوند؛ حتی هنر معماری. هنر معماری با محاسبه سازه متفاوت است و در بخشی از آن، پیگیر زیبایی است که به دل بنشیند. زیاد نمی‌توان از دقت‌های مهندسی در هنر استفاده کرد. حتی گاهی ممکن است از یک اثر هنری نتوان سر در آورد و آن را توضیح داد ولی هنرمند می‌گوید این اثر نمایندۀ یک حس است. ممکن است زیاد هم قابل اثبات نباشد. و به حال هنر به این سادگی به نظم درنمی‌آید.
  • در علمی مانند فلسفه وقتی صحبت از جوهر و عرض و ماهیت می‌شود، آنقدر تعاریف دقیق به جنس و فصل و رسم وحدّ ارائه می‌کنند که قابل خدشه نیست، ولی در هنر اصلاً اینطور نیست. حتی تعریف را هم حسی ارائه می‌کنند. مثلاً برای نشان دادن عشق از سپیده دم استفاده می‌کند. این تعریف به جنس است یا به فصل؟ عشق چه رنگی دارد؟ هنرمند معتقد است عشق، رنگ دارد. هنر با نماد کار دارد؛ با نشانه، با علامت. زیبایی هم چیزی از همین جنس است. رابطه هنر با معنویت هم اینگونه است که معنویت هم خیلی با نشانه کار دارد. معنویت هم چیزی از این جنس است. البته معنویت در پشت سرِ خود مباحث نظری و استدلالی هم دارد.

خدا بسیاری از حقائق عالم را  نشان نمی‌دهد بلکه نشانه می‌دهد/ وقتی نشانه می‌دهد، راه‌های مختلف پیش می‌آید

  • استدلال، پشتیبان و محافظ معنویت است. مثلاً اگر کسی شبهه کرد که خدا، یکی نیست، علم کلام که یکی از علوم محافظ معنویت است به محافظت از معنویت آمده و جواب این شبهه را می‌دهد. اما معنویت، خودش استدلال نیست. خودش یک چیز دیگر است. چرا در معنویت، انواع مختلف و چندپاره‌گی بوجود آمده است؟ چون معنویت، شباهتی به هنر دارد و در هنر با نشانه‌ها کار می‌کنند. خدا هم در دین و در ارتباط با بندگانش با نشانه‌ها کار می‌کند. خدا بسیاری از حقائق عالم را  چیزی را نشان نمی‌دهد بلکه نشانه می‌دهد. وقتی نشانه می‌دهد، عده‌ای گمراه می‌شوند و راه‌های مختلف پیش می‌آید.

دین اسلام، دین اشاره‌ای است/یکی از دلایل عدم نزول بلا در دوران اسلام، اشاره‌ای بودن دین اسلام بوده است

  • در روایتی امیرالمؤمنین(ع) در پاسخ به فردی که که پرسیده بود «شما چرا می‌گویید «پیامبرتان رحمت للعالمین است»، در حالی که پیامبر شما فقط برای مسلمانان باعث رحمت است، ولی کفار را به جهنم فرستاده است. این چه رحمتی است؟ پیغمبر شما در چه موردی به کفّار رحمت آورده است؟» حضرت علی(ع) فرمودند: به این دلیل رحمت است که همۀ انبیاء مبعوث شدند به تصریح ولی آخرین پیامبر مبعوث شده است به تعریض و اشاره. یعنی در همان مواردی که پیامبران پیشین تصریح می‌کردند، ایشان تصریح نمی‌کردند. ...فَبَعَثَهُ اللَّهُ بِالتَّعْرِیضِ لَا بِالتَّصْرِیحِ وَ أَثْبَتَ حُجَّةَ اللَّهِ تَعْرِیضاً لَا تَصْرِیحاً؛ الاحتجاج/ج1/255). دین اسلام، دین اشاره‌ای است.
  • قرآن هم جملاتی دارد که نامش آیه است یعنی نشانه. نشان نمی‌دهد، نشانه می‌دهد. در ادیان قبلی، نشان می‌دادند: مثلاً حضرت عیسی‌بن مریم، مرده زنده می‌کرد. یا مثلاً پذیرش یا عدم پذیرش عبادت‌ها با پذیرش قربانی معلوم و مشخص می‌شد. در داستان هابیل و قابیل هم همین پذیرش قربانی هابیل مطرح است، که قابیل فهمید که قربانی او را خدا قبول نکرده است.
  • بعد از این جملات حضرت علی(ع) مثال ‌می‌زنند که وقتی پیامبر(ص) در روز غدیر دست مرا بالا برد، فرمود «من کنت مولاه فهذا علیٌّ مولاه» چرا یک کلمه مشخص‌تر نفرمود؟ چون مولا چندتا معنی دارد. وقتی ایشان با اشاره صحبت می‌کنند و عده‌ای قبول نمی‌کنند عذاب نازل نمی‌شود که کافران نابود شوند و خدا مهلت می‌دهد. این، یک فرصت برای کفّار است. در زمان پیامبران پیشین بلا زیاد نازل می‌شد، چون خلاف دستور صریح پیامبر عمل می‌کردند. ولی در زمان پیامبر اسلام(ص) بلا نازل نشد. این به دلیل اشاره‌ای بودن دین اسلام است که نام حضرت علی(ع) هم در قرآن نیامده است.
  • امام صادق(ع) می‌فرمایند: « خداوند پیامبر خود را بر طبق ضرب المثل «به در مى گویم که دیوار بشنود»، مبعوث کرده است؛ إِنَّ اللَّهَ بَعَثَ نَبِیَّهُ بِ‹إِیَّاکِ أَعْنِی وَ اسْمَعِی یَا جَارَةُ› »(تفسیر قمی/2/373 و کافی/2/631) امام صادق(ع) می‌فرماید: پیامبر تصریح نمی‌گوید، چون اگر صریح بگوید و نپذیری، بلا نازل می‌شود. از جمله اینکه نوشته‌اند: هرگاه سخن ناروایى از فردى به رسول خدا(ص) مى رسید، نمى فرمود: «فلانى را چه شده که چنین می‌گوید؟!»؛ بلکه مى فرمود: «مردم را چه شده که چنین و چنان مى گویند؟!»(میزان الحکمه/ 4907)
  • خداوند در قرآن می‌فرماید: «(از بهانه‏هاى آنها این بود که) گفتند: «چرا فرشته‏اى بر او نازل نشده(تا او را در دعوت مردم به سوى خدا همراهى کند؟!)» ولى اگر فرشته‏اى بفرستیم، (و موضوع، جنبه حسى و شهود پیدا کند،) کار تمام مى‏شود (یعنى اگر مخالفت کنند،) دیگر به آنها مهلت داده نخواهد شد (و همه هلاک مى‏شوند)؛ وَ قالُوا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَیْهِ مَلَکٌ؟ وَ لَوْ أَنْزَلْنا مَلَکاً لَقُضِیَ الْأَمْرُ ثُمَّ لا یُنْظَرُونَ؛ »(انعام/6) علامه طباطبایی در ذیل همین آیه می‌فرماید: «پس چیزى که از آیه مورد بحث استفاده مى‏شود این است که کفار درخواست نزول فرشته کردند، و ما اجابتشان نمى‏کنیم زیرا اگر اجابت مى‏کردیم، و ملائکه را بر آنان نازل مى‏نمودیم ناچار مى‏باید هلاکشان مى‏کردیم و دیگر مهلتشان نمى‏دادیم»(تفسیر المیزان)

در معنویت فردی، توجه به اعمال و پذیرش آنها داشته باشیم/ به اعمال خود مطمئن نباشیم

  • در برخی روایات مربوط به آخرالزّمان سادات بنی‌هاشم منحرف از امام زمان(عج) که مدعی راه امام زمان(عج) می شوند با ذکر تعداد پیش‌بینی شده‌اند.(لَا یَخْرُجُ الْقَائِمُ حَتَّى یَخْرُجَ قَبْلَهُ اثْنَا عَشَرَ مِنْ بَنِی هَاشِمٍ کُلُّهُمْ یَدْعُو إِلَى نَفْسِه؛ غیبت نعمانی/152‏) چنین مواردی که انسان را نگران معنویت‌های نادرست و عاقبت به خیری می‌کند در دین ما زیاد است. خدایا ما را در این طوفان‌ها حفظ بفرما! در مورد معنویت به بحث‌های فردی و شخصی هم دقت داشته باشیم. گاهی مباحث دین و ادیان و جهان و فتنه را کنار بگذاریم و به فکر بندگی خودمان به صورت انفرادی باشیم. اینکه یک روز، حسابی حال نماز خواندن داریم، آیا احتمالاً یک کار خوب با اولویتی را ترک نکرده‌ایم که شیطان ما را تحویل گرفته باشد؟ وقتی نماز خوب و باحالی هم خواندی به خدا بگو آیا قبول می‌کنی؟ حضرت زینب(س) در کنار گودی قتلگاه فرمودند: «ربنّا تقبّل منّا هذا القلیل» ما چگونه به اعمال خود مطمئن باشیم؟ حضرت علی(ع) که در خانۀ کعبه به دنیا آمده بود، تا لحظۀ آخر نگران عاقبت به‌خیری بود.

دریافت در قالب PDF در ابعاد A4

دریافت در قالب PDF در ابعاد A5

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۸/۳۰
مجید شهشهانی

صوت | جلسه هفتم دانشگاه هنر

موضوع: معنویت حماسه ساز، معنویت حماسه سوز

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۸/۲۹
مجید شهشهانی

صوت | جلسه ششم دانشگاه هنر

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۸/۲۶
بیان معنوی

دانشگاه هنر | معنویت حماسه ساز و معنویت حماسه‌سوز-2

ابلیس با انواع معنویت علیه معنویت ناب اقدام خواهد کرد/ اگر معنویت، حماسه‌ساز نباشد، علیه حماسه خواهد بود

پناهیان: اگر معنویت حماسه‌ساز نباشد، علیه حماسه خواهد بود، پس معنویتی که نسبت به حماسه بی‌تفاوت باشد نخواهیم داشت. معنویت یا ظلم‌ستیزانه و مظلوم‌گرایانه و نجات‌بخش و آزادی‌بخش خواهد بود، یا علیه حماسه و صلابت و سلحشوری، کار خواهد کرد. امروزه بازار معنویت رونق گرفته است و ابلیس طبیعتاً با معنویت علیه معنویت اقدام خواهد کرد، با انواع و اقسام معنویت.

سوگواره هنر و حماسه برای نهمین سال متوالی به همت دانشجویان و فارغ التحصیلان هنر در دانشگاه تهران آغاز شد. این سوگواره از شب هفتم محرم به مدت ده شب آغاز شد. بخش‌هایی از دومین جلسه سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین علیرضا پناهیان در دانشگاه هنر با موضوع: «معنویت حماسه ساز و معنویت حماسه‌سوز» را در ادامه می‌خوانید:

دریافت در قالب PDF در ابعاد A4

دریافت در قالب PDF در ابعاد A5

معنویت یا حماسه‌ساز است یا حماسه‌سوز / ابلیس با انواع معنویت علیه معنویت ناب اقدام خواهد کرد

  • معنویت حماسه‌ساز و معنویت حماسه‌سوز با هم بسیار متفاوت هستند. اگر معنویت حماسه‌ساز نباشد، علیه حماسه خواهد بود، پس معنویتی که نسبت به حماسه بی‌تفاوت باشد نخواهیم داشت. معنویت حماسه‌ساز منجر به صلابت و شجاعت و سلحشوری و از خودگذشتگی می‌شود. معنویت یا ظلم‌ستیزانه و مظلوم‌گرایانه و نجات‌بخش و آزادی‌بخش خواهد بود، یا علیه حماسه و صلابت و سلحشوری، کار خواهد کرد. امروزه بازار معنویت رونق گرفته است و ابلیس طبیعتاً با معنویت علیه معنویت اقدام خواهد کرد، با انواع و اقسام معنویت؛ با «معنویت‌های خارج از حوزۀ دین» علیه «معنویت‌های دینی»؛ با «معنویت‌های خارج از جرگۀ اسلام» علیه «معنویت اسلامی»، با «معنویت‌های خارج از ایمان به اهل‌بیت(ع)» علیه «معنویت اهل‌بیتی(ع)» و با «معنویت‌های اهل‌بیتی ضدحماسه»، علیه «معنویت‌های اهل‌بیتی(ع) حماسی».

وقتی گرایش به معنویت زیاد شود، کالای قلابی معنویت هم به بازار می‌آید/ اگر کسی با معنویت قلابی به سمت جهنّم برود، عذاب وجدان سراغش نمی‌آید که بتواند توبه کند

  • اصل معنویت، امروزه مورد تقاضا است، قدرت دارد و قدرت آفرین است. معنویت علاوه بر اینکه قدرت آفرین است، می‌تواند قدرت برآمده از معنویت را بشکند. مانند معنویت تحریف شده‌ای که در مقابل معنویت ناب انقلاب اسلامی ایجاد کردند و یا شهادت‌طلبی که با عملیات انتحای به مقابله با آن پرداختند. وقتی گرایش به معنویت زیاد شود، کالای قلابی معنویت هم به بازار می‌آید. قدرت‌طلبانِ دنیاطلب برای بدست آوردن قدرت می‌خواهند از معنویت سوء استفاده کنند، چون میزان تقاضای معنویت در میان مردم جهان را دیده‌اند.
  • وقتی تقاضای معنویت زیاد و فراگیر شد، برای ابلیس هم ترجیح پیدا می‌کند که آدم‌ها را با معنویت به جهنّم بفرستد نه با مادیّات. چون اگر کسی با معنویت قلابی به سمت جهنّم برود، عذاب وجدان نمی‌گیرد که توبه کند. دلِ او که برای خدا تنگ نمی‌شود، چون خودش را در راه خدا می‌داند.

مشکلاتی که در قرآن مطرح می‌شوند بین انواع معنویت‌هاست، نه بین معنویت و غیرمعنویت

  • مشکلی که در قرآن مطرح می‌شود بین انواع معنویت‌هاست، نه بین معنویت و غیرمعنویت؛ در مورد پرستش دعوا بین پرستش خدا و پرستش بت است؛ مشکل بین پرستش و عدم پرستش نیست؛ مشکل قرآن بر سر دین و تکنولوژی یا دین و علم نیست. مشکل قرآن بین دین و دین است؛ دین بد و دین درست. پس اصل مبارزاتی که بین حق و باطل است، بین دین باطل و دین حق است. ولی امروزه این مشکل عمده‌تر شده است.

اختلاف بین انواع معنویت در سطح جامعه دارای شکل‌های مختلفی است

  • اختلاف بین انواع معنویت در سطح جامعه، امروزه به اشکال مختلفی خود را صریح‌تر نشان می‌دهد. مثلاً در دوران دفاع مقدس کسانی که اهل حاضر شدن در جبهه نبودند، به اشکال مختلف نسبت به شهدا و رزمندگان انتقاد می‌کردند و حتی اگر در جلسه هیأتی یادی از شهدا می‌شد و به یاد آنها کمی سینه‌زنی می‌شد، با آن هم مخالفت می‌کردند. کسانیکه به جبهه نمی‌رفتند، برای دفاع از معنویت خود باید به نقد جهاد و شهادت می‌پرداختند. باید به نحوی ترسیدن و به جنگ نرفتن‌ها را توجیه می‌کردند؛ مثلاً بگوید: من اصلاً این کارها را صحیح نمی‌دانم. در آیۀ کریمۀ قرآن ذکر شده که وقتی دستور جهاد داده می شد، می‌گفتند: یا رسول‌الله! خانه‌های ما حفاظ ندارد. اگر اجازه بدهید ما به جهاد نیاییم «وَ إِذْ قالَتْ طائِفَةٌ مِنْهُمْ یا أَهْلَ یَثْرِبَ لا مُقامَ لَکُمْ فَارْجِعُوا وَ یَسْتَأْذِنُ فَریقٌ مِنْهُمُ النَّبِیَّ یَقُولُونَ إِنَّ بُیُوتَنا عَوْرَةٌ وَ ما هِیَ بِعَوْرَةٍ إِنْ یُریدُونَ إِلاَّ فِراراً(احزاب/13)» عده‌ای از پیامبر اجازه می‌گیرند که به جنگ نیایند، ولی مشکل آنها این عدم امنیّت خانه‌هایشان نیست، خدا آنها را لو می‌دهد که اینها دوست دارند از جنگ فرار کنند و اینطور نیست که خانه‌هایشان امنیّت نداشته باشد.
  • وقتی که کسی ترسید و جرأت انجام کاری را نداشت، می‌گوید: «من اصلاً این کار را از اساس قبول ندارم.» ذهن، توجیه تولید می‌کند. در زمان جنگ، مذهبی‌ترین مدرسۀ تهران هم با رفتن دانش‌آموزان به جبهه مخالفت می‌کرد. معنویت علیه معنویت چیزی نیست که به تازگی تجربه شده باشد. ولی از این به بعد شدیدتر و عمیق‌تر خواهد شد.
  • در دهه گذشته، تبلیغات سکولاریستی علیه دین و ایمان انجام می‌شد ولی چنین تبلیغاتی از این به بعد بسیار کم و ضعیف خواهد شد و بیشتر از ایمان علیه ایمان استفاده می‌شود. هم در قرآن و در طول تاریخ بشر، و هم در بحران‌های کنونی منطقه تقابل انواع معنویت‌ها قابل مشاهده است. به علاوه عقل انسان هم حکم می‌کند که وقتی معنویت، بر قدرت تأثیرگذار است، مورد بهره‌برداری دشمن قرار خواهد گرفت. روایاتی که در مورد آخرالزّمان هم نقل شده، جنس فتنه‌ها را از انواع معنویت‌های تحریف شده می‌داند.

معنویت‌های غیر اصیل بین علماء هر قومی می‌تواند باشد

  • زمانی گفته می‌شد که چرا همه قرائت‌های دین را باید روحانیت و حوزه تعیین کند؟ امروزه می‌گویند چرا حرف این روحانی را گوش کنیم؟ می‌رویم حرف یک روحانی دیگر را گوش می‌کنیم. تازه به مشکلی که قرآن بیان می‌کند می‌رسیم. در قرآن کریم می‌فرماید: «اتَّخَذُوا أَحْبارَهُمْ وَ رُهْبانَهُمْ أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ(توبه/31) »؛ کسانیکه مقدس‌های جامعه را رهبران دینی خود قرار داده‌اند، دین خدا را تحریف کردند. فردی از امام صادق(ع) پرسید مردمی یهود که ربا می‌خورند حرف علماء خود را گوش کرده‌اند. امام صادق(ع) می‌فرمایند مردم باید تشخیص می‌دادند که آیا آن عالم، آدم درستی هست که حرف او را گوش می‌کنند؟( قَالَ رَجُلٌ لِلصَّادِقِ ع: فَإِذَا کَانَ هَؤُلَاءِ الْقَوْمُ مِنَ الْیَهُودِ لَا یَعْرِفُونَ الْکِتَابَ إِلَّا بِمَا یَسْمَعُونَهُ مِنْ عُلَمَائِهِمْ لَا سَبِیلَ لَهُمْ إِلَى غَیْرِهِ فَکَیْفَ ذَمَّهُمْ بِتَقْلِیدِهِمْ وَ الْقَبُولِ مِنْ عُلَمَائِهِمْ؟...؛ احتجاج طبرسی/2/457) مردم چون حرف عده‌ای از علماء یهود مطابق هوای نفس خودشان بود، حرف او را گوش کردند. عده‌ای از همین قوم وقتی پیغمبری مخالف هوای نفس آنها عمل می‌کرد او را می‌کشتند ولی حالا طرفدار عالم دینی خود شده‌اند. اگر یک عالم دینی خوش‌سیما و خوش زبان باشد و شروع به تبلیغ معنویت تحریف شده‌ای بکند، آزمایش سختی پیش خواهد آمد. البته این ابعاد اجتماعی، مدنظر موضوع جلسه نیست و می‌خواهیم به ابعاد فردی بپردازیم.

اگر کسی معنویت حماسی نداشته باشد، چه بسا اهل گریه و حال معنوی بیشتری هم بشود

  • اگر معنویتی ناب نباشد، شاخص آن این است که حماسه‌ساز نیست. آیا کسی که معنویت حماسی نداشته باشد، اهل گریه نخواهد بود؟ خیر، اینطور نیست. پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: «إذا تَمَّ فُجورُ العبدِ ملَکَ عینَیهِ فبکى مِنهُما متى شاءَ؛ وقتی بنده‌‌ای خیلی فاجر شود، مالک چشم‌هایش می‌شود و هر موقع اراده کند، گریه‌ای مثل ابر بهار خواهد داشت.» (میزان الحکمه/1752، کنزالعمال/847) غدد چشمی او در اختیار فسق و فجورش قرار می‌گیرد. آدم معمولی گاهی گریه‌اش می‌آید و گاهی نمی‌آید؛ ولی چنین فردی ارادۀ گریه‌اش، دست خودش است. البته بعضی‌ها هم هستند که واقعاً عاشق‌اند و مدام گریه می‌کنند، اینها را نباید جزء گروه قبلی دانست ولی این خط‌کشی‌ها ظریف است.

معنویت قلابی چگونه تبدیل به معنویتی حماسه‌سوز می‌شود؟

  • معنویت چه ارتباطی به حماسه دارد؟ این روایت که روایت بسیار ویژه‌ای است، پاسخ این سؤال را می‌دهد. امیرالمؤمنین علی(ع) می‌فرمایند: أُقْسِمُ بِاللَّهِ لَسَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص یَقُولُ إِنَّ الشَّیْطَانَ إِذَا حَمَلَ قَوْماً عَلَى الْفَوَاحِشِ مِثْلِ الزِّنَا وَ شُرْبِ الْخَمْرِ وَ الرِّبَا وَ مَا أَشْبَهَ ذَلِکَ مِنَ الْخَنَا وَ الْمَآثِمِ حَبَّبَ إِلَیْهِمُ الْعِبَادَةَ الشَّدِیدَةَ وَ الْخُشُوعَ وَ الرُّکُوعَ وَ الْخُضُوعَ وَ السُّجُودَ ثُمَّ حَمَلَهُمْ عَلَى وَلَایَةِ الْأَئِمَّةِ الَّذِینَ یَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ لَا یُنْصَرُون»‏(مستدرک الوسائل/4/95) وقتی شیطان قومی را وادار به انواع فحشا مثل زنا، شرب خمر و ربا کند، فردی که درگیر فواحش و این نوع گناهان می‌شود، بعد می‌گوید اتفاقاً من عبادت را خیلی دوست دارم. مرحلۀ بعد از این گناهان، معنویت قلّابی است. به همین دلیل باید معنویت قلابی را معنویت حماسه‌سوز دانست. بعد اینها را تحت ولایت طاغوت می‌برد. معنویت قلابی و تحریف شده، فرد را در اختیار قدرت‌هایی قرار می‌دهد که ظلم و فساد می‌کنند. آن قدرت‌ها هم می‌دانند که باید سرِ چه کسانی را ببرند. معنویت تحریف شده، خود به خود سیاسی می‌شود.

معنویت  حماسه‌سوز روزی در مقابل امام زمان(عج) خواهد ایستاد/ معنویت ناب از معنویت قلّابی جلوگیری می‌کند

  • به همین دلیل باید گفت دو نوع معنویت داریم: یکی معنویت ناب که معنویت حماسی است و ضد ظلم و استکبار است و از ولیّ خدا دفاع می‌کند و اهل این معنویت، یاران صادق امام زمان(عج) می‌شوند. و یک معنویت دیگر حماسه‌سوز است که روزی هم در مقابل امام زمان(عج) خواهد ایستاد. از عدم عاقبت به‌خیری باید ترسید. ما چه تضمینی داریم که چنین خطری ما را تهدید نکند؟ برای ترس از عدم عاقبت به‌خیری با این نوع معنویت‌ها، به ترس‌های حضرت علی(ع) در درگاه خدا نگاهی داشته باشیم. این ترس نباید از دل ما برطرف باشد.
  • علاوه بر انحراف‌های شدید از معنویت ناب، گاهی انحراف‌های کوچک از معنویت هم وجود دارد. امیرالمؤمنین(ع) جوانی را دیدند که رنگ از رویش پریده بود. حال او را پرسیدند، گفت از ترس خدا اینطور شده‌ام، حضرت فرمودند خب گناه نکن، نترس.( نَظرَ أمیر المؤمنین علىّ علیه السلام إلی رَجُلٍ فرأی أثّرَ الخَوفُ علَیهِ...؛ میزان الحکمه، 5458) اینطور نیست که هر ترسی یا هر اشکی یا هر حال خوش معنوی قیمت داشته باشد. سراغ معنویت ناب برویم. معنویت ناب از معنویت قلّابی جلوگیری می‌کند. معنویت قلابی درجات قوی و ضعیف دارد. هر لحظه از خدا بخواهیم که همان جایی در معنویت باشیم که لازم است باشیم.

معنویت اصیل داشته باشی انقلابی می‌شوی/معنویت اصیل با زجرهایی همراه است

  • در مقابل معنویت قلابی که فرد را به خدمت به ولایت طاغوت می‌کشانید، اگر کسی معنویت ناب داشته باشد، انقلابی می‌شود، در راه انقلاب زجر می‌کشی و بیشتر از همه، خود انقلابی‌ها تو را اذیّت خواهند کرد. اگر کسی می‌خواهد بعد از مدتی انقلابی بودن، بعداً آن‌طرفی باشد، از همین اول انقلابی نشود بهتر است. آیا یاران اباعبدالله‌(ع) هم که انقلابی بودند، از طرف دیگر یاران حضرت اذیّت می‌شدند؟ خیر؛ چون کربلا استثنا است. آن جمع خالص و خلّص را با هیچ جمع دیگری نباید مقایسه کرد. حتی شهدای ما را هم با شهدای کربلا نمی‌توان مقایسه کرد، چه رسد به اینکه افراد انقلابی و زنده را بخواهیم با شهدای کربلا مقایسه کنیم. همیشه از بین انقلابیون، ضدّ انقلاب‌های خاصّی تولید می‌شوند که حدّ و حساب ندارند. امام صادق(ع) می‌فرمایند: همیشه خداوند متعال به سبب شیطان در کنار ما اهل‌بیت(ع) کسانی را -که شاید از سادات باشند- در کنار ما به اعتبار ما بزرگ می‌کند و اعتبار می‌بخشد که بعداً منحرف می‌شوند و بواسطۀ انحراف آنها خیلی از مردم دچار امتحان می‌شوند. هرکدام از اینها که از دنیا می‌روند، خداوند فرد دیگری را جای او می‌گذارد.(یَا ابْنَ النُّعْمَانِ إِنَّا أَهْلُ بَیْتٍ لَا یَزَالُ الشَّیْطَانُ یُدْخِلُ فِینَا مَنْ لَیْسَ مِنَّا وَ لَا مِن‏ أَهْلِ دِینِنَا فَإِذَا رَفَعَهُ وَ نَظَرَ إِلَیْهِ النَّاسُ أَمَرَهُ الشَّیْطَانُ فَیَکْذِبُ عَلَیْنَا وَ کُلَّمَا ذَهَبَ وَاحِدٌ جَاءَ آخَرُ؛ تحف العقول/309) بعضی از اطرافیان ائمه(ع) منحرف می‌شوند تا مردم امتحان شوند، آن‌وقت شما توقع دارید انقلابیون خراب نشوند؟
  • بعد از این روایات، دیگر هر نوع معنویتی را نباید تحویل بگیریم. هرکس روحیۀ معنویتی ناب داشته باشد، از جلسه روضه‌ که خارج می‌شود، از او تشکر خواهند کرد، ولی ما ظرفیت این تشکر را نداریم، چون ممکن است دچار عجب و غرور شویم و خراب شویم. اگر امام حسین(ع) صریحاً به اباالفضل‌العبّاس(ع) می‌فرمایند: « فدایت بشوم داداشم؛ بنفسی أنت یا أخی!» چون می‌داند ظرفیت و معنویت ناب عبّاس(ع) خیلی بالاتر از این حرف‌ها است. عبّاس(ع) ظرفیت این کلام را دارد. او ظرفیت داشت که این‌همه محبّت می‌دید. اگر ترس از عاقبت به‌خیری از دل ما بیرون نرود، ما را هم تحویل می‌گیرند، چون آنها دوست دارند ابراز محبّت کنند. محبّت امام به ما، از محبّت مادر به ما بیشتر است...

دریافت در قالب PDF در ابعاد A4

دریافت در قالب PDF در ابعاد A5

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۸/۲۶
بیان معنوی

حدیث | همواره یکی از سادات موجب انحراف و امتحان مردم می شود

متن روایت

قَالَ الصادقُ (ع): یَا ابْنَ النُّعْمَانِ، إِنَّا أَهْلُ بَیْتٍ لَا یَزَالُ الشَّیْطَانُ یُدْخِلُ فِینَا مَنْ لَیْسَ مِنَّا وَ لَا مِن‏ أَهْلِ دِینِنَا، فَإِذَا رَفَعَهُ وَ نَظَرَ إِلَیْهِ النَّاسُ، أَمَرَهُ الشَّیْطَانُ فَیَکْذِبُ عَلَیْنَا؛ وَ کُلَّمَا ذَهَبَ وَاحِدٌ، جَاءَ آخَرُ.

منبع

تحف العقول، ص309

برخی موارد استفاده شده

«معنویت حماسه ساز، معنویت حماسه سوز»، هیئت دانشجویان دانشگاه هنر، محرم92، جلسه2

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۸/۲۶
مجید شهشهانی

حدیث | آدم فاجر هر وقت بخواهد گریه می کند

متن روایت

قَالَ رسول الله(ص): إذا تَمَّ فُجورُ العبدِ، ملَکَ عینَیهِ، فبکى مِنهُما متى شاءَ.

منبع

میزان الحکمه، حدیث1752، کنزالعمال، حدیث847

برخی موارد استفاده شده

«معنویت حماسه ساز، معنویت حماسه سوز»، هیئت دانشجویان دانشگاه هنر، محرم92، جلسه2

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۸/۲۶
مجید شهشهانی