علیرضا پناهیان

۱۸۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «استاد پناهیان» ثبت شده است

در حرم رضوی، در تشریح روش تزکیۀ مردم توسط پیامبر(ص) بیان شد:

تحقق «یُزَکِّیهِمْ» توسط پیامبر با وضع و اجرای قانون ممکن است/ مهمترین عامل صلاح و فساد جامعه «قوانین»ی است که رفتار مردم را تنظیم می‌کند/ دولت‌ها موظفند زمینۀ بهشت رفتن مردم را با وضع و اجرای قانون صحیح فراهم کنند و در قانون هم طبیعتاً جبر هست

حجت الاسلام و المسلمین علیرضا پناهیان در آستانۀ مبعث رسول خدا(ص) در جمع زائران آستان قدس رضوی(ع) پیرامون معنای «یُزَکِّیهِم» و «تزکیۀ مردم توسط پیامبران» در قرآن کریم سخنرانی کرد. اهم مطالب این سخنرانی را در ادامه می‌خوانید:

پیامک خبری

  • معنای «یُزَکِّیهِمْ» که رکن دوم رسالت انبیاء الهی است و بر تعلیم هم مقدم شده، چیست؟ ابتدا باید ببینیم مهمترین و قدرتمندترین عامل در فساد یا صلاح یک جامعه کدام است؟
  • مهمترین عامل فساد و اصلاح یک جامعه قوانینی است که رفتار مردم جامعه را تنظیم می‌کند. بحث‌های اخلاقی بعد از این عامل کلیدی، مطرح می‌شوند.
  • با یک قانون در یک جامعه آ‌ن‌قدر می‌شود فساد ایجاد کرد و با یک قانون آن‌قدر می‌شود اصلاح کرد که با هزار توصیۀ اخلاقی و کار فرهنگی نمی‌شود، به همین دلیل حکومت در اسلام آنقدر اهمیت پیدا کرده است.
  • تحقق «یُزَکِّیهِمْ» توسط پیامبر با وضع و اجرای قانون ممکن است. و اگر قوانین واقعاً اسلامی نباشد بیش از هر چیز مردم را فاسد خواهد کرد
  • پیامبر(ص) فرمود اثر اجرای حدود الهی در تزکیه جامعه از سالها عبادت کردن بیشتر است؛ حَدٌّ یُقَامُ فِی الْأَرْضِ أَزْکَى مِنْ عِبَادَةِ سِتِّینَ سَنَة» یعنی اگر یک قانون اسلامی اجرا شود، از ده‌ها سال عبادت، برای جامعه پاک‌کننده‌تر است. همین‌مقدار معنویتی که امروز در جامعۀ ما هست، صدقۀ سر همین مقدار قوانینِ اسلامی‌ای است که الان در جامعۀ خود داریم.
  • اینکه اسلامی رفتار کردن اجباری است یا نه، و یا دولت دربارۀ آن مسئولیتی دارد یا خیر؟ پاسخش معلوم است: اگر حکم اسلام در مقام قانون باشد اجرای آن اجباری است و دولت دربارۀ آن مسئولیت دارد و اگر رفتار اسلامی در حد یک توصیۀ اخلاقی باشد اجباری نیست و تنها به سطح معنویت و اخلاق جامعه وابسته خواهد بود.
  • در حالی که دولت و حاکمیت نقش اول را در اصلاح جامعه دارد اما بسیاری از سیاسیون ما اهل این معنا نیستند و نقش مهم ساختارها و نظامات حقوقی را گُم کرده‌اند.
  • ما حکومت اسلامی را برای اسلامی‌ شدن قوانین و اجرای قوانین اسلامی می‌خواهیم. و این قانون الهی است که اگر دقیق اجرا شود زمینۀ فساد را از بین می‌برد.
  • حکومت باید قوانین اسلامی وضع کند و این قوانین را درست اجرا کند تا مملکت اسلامی شود. ولی برخی در عرصۀ سیاسی می‌گویند نباید مردم را به زور به بهشت فرستاد! معنای این سخن چیست؟ آیا معنایش این است که قانون اسلامی را اجرا نکنیم؟ اگر قانون اجرا نشود که زندگی مردم مختل می‌شود. کمااینکه اگر سر چهارراه‌ها قانون اجرا نشود، ترافیک، زندگی مردم را مختل می‌کند.
  • مملکت اسلامی باید با قانون اسلامی، محکم اداره شود، البته در میان احکام اسلامی، هرچه غیر از قانون است و اخلاقی و معنوی است مردم می‌توانند در آن موارد به میل خود عمل کنند و حکومت دخالت نمی‌کند؛ مگر از طریق برخی کارهای فرهنگی؛ اما هرچه قانون است همه باید ملتزم باشند. اینجا بحث زور و اجبار و آزادی نیست، بلکه بحث قانون و بی‌قانونی است.

در ادامه مشروح مطالب بیان شده در این سخنرانی آمده است:

بر اساس قرآن، مأموریت پیامبران در چهار مفهوم کلیدی خلاصه شده

  • در آیات کریمۀ قرآن، مکرراً رسالت پیامبر اکرم(ص) و حتی مأموریت تمام انبیاء الهی در چهار مفهوم کلیدی خلاصه و تصریح شده است: 1- آیات خدا را بر مردم بخوانند 2-آنان را تزکیه کنند 3- کتاب خدا را آموزش دهند 4- به آنها حکمت یاد دهند (یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ؛ آل‌عمران/165 و جمعه/2) یعنی پیامبران به طور مشخص چهار مأموریت عمده بر عهده دارند.
  • اولین مرحله از مأموریت انبیاء این است که آیات خدا را بر مردم تلاوت کنند. این تلاوت اثر روشنگری، انذار و ایمان‌بخشی به انسان‌ها را دارد و باعث تألیف قلوب و نورانی کردن دلها می‌شود. مرحلۀ دوم، تزکیه کردن، به تعبیر رایج پاک کردن مردم است، که موضوع بحث ما خواهد بود. مرحلۀ سوم هم آموزش دادن کتاب خدا به مردم است و مرحلۀ چهارم این است حکمت را یاد بدهند یعنی مردم را طوری تعلیم دهند که خودشان تولید‌کنندۀ علم شوند. یک معنای حکمت این است که قلب انسان و اندیشۀ انسان معرفت‌زا باشد و خودش بتواند بدون معلم، علم بیابد.

پیامبر(ص) چگونه امت خود را تزکیه می‌کند؟/ تزکیه، غیر از تعلیم است

  • در اینجا می‌خواهیم دربارۀ دومین مرحله از مأموریت پیامبر(ص) یعنی «تزکیۀ» مردم گفتگو کنیم. پیامبر(ص) چگونه امت خود را تزکیه می‌کند؟ یک امام چگونه مردم را پاک و پاکیزه می‌کند؟ اینکه خداوند می‌فرماید: «رستگار می‌شود کسی که جان خود را تزکیه کند؛ قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاها»(شمس/9) یعنی جان خود را پاک کند و برای رشد و نمو آماده کند. این معنایش معلوم است، هر کسی باید به خودسازی بپردازد؛ اما پیامبر چگونه دیگران را تزکیه میکند؟
  • باید دید وقتی پیامبر(ص) می‌خواهد مردم را تزکیه کند، چه کارهایی باید انجام دهد؟ آیا معنای تزکیه کردن پیامبر(ص) این است که برای مردم سخنرانی کند یا به آنها اخلاق آموزش دهد؟! با توجه به برخی قرائن قابل تأمل، معنای «یُزَکِّیهِمْ» این نیست که پیامبر(ص) برای مردم سخنرانی اخلاقی انجام دهد، چون پیامبر(ص) در سخنرانی‌های خود، یا تلاوت آیات می‌کند، یا تعلیم کتاب می‌کند و یا به مردم حکمت یاد می‌دهد. درس‌های اخلاقی هم در ضمن همینها صورت می‌گیرد. پس تزکیه کار دیگری غیر از سخنرانی اخلاقی برای مردم است.
  • اوقاتی هم که پیامبر(ص) با رفتار خود به مردم چیزی یاد می‌دهد، باز هم بحث آموزش است، نه بحث تزکیه. انسان وقتی می‌خواهد مطلبی را به کسی یاد بدهد، یک‌وقت با سخن گفتن به او یاد می‌دهد و یک‌وقت هم عملاً با رفتار خودش به او نشان می‌دهد. ظاهرا «تزکیه» با «تعلیم» متفاوت است؛ چه تعلیمی که با رفتار باشد، چه تعلیمی که با گفتار باشد.
  • پس معنای «یُزَکِّیهِمْ» که رکن دوم رسالت انبیاء الهی است و بر تعلیم هم مقدم شده، چیست؟ آیا پیامبر در روح مردم دست می‌برد و قلب آنها را پاکسازی می‌کند و یک‌دفعه‌ای آنها احساس می‌کنند که آدم‌های خوبی شده‌اند و روح و جانشان پاکیزه شده است؟! اگر بنا بود پیامبر(ص) با معجزه بر قلب مردم تسلط پیدا کند و به قلب انسان‌ها دست ببرد و آنها را پاک کند، پس چرا این‌همه آدم‌های بد که در اطراف پیامبر(ص) بودند، آدم‌های خوبی نشدند؟
  • اینکه من خودم را تزکیه کنم، معنایش مشخص است، یعنی خودسازی کنم و جلوی بدی‌های خود را بگیرم و علیه هوای نفس خودم بایستم تا تزکیه شوم. باید در اعمال و رفتارم دقت کنم و جلوی رفتارهای ناشایست و هواپرستی خودم را بگیرم، یعنی باید جلوی رفتاری که دلم می‌خواهد ولی غلط است، بایستم و رفتار خوبی که دلم نمی‌خواهد و مخالفت هوای نفس من است انجام دهم. اما وقتی پیامبر(ص) بخواهد مرا را تزکیه کند، معنایش چیست و چه کاری باید انجام دهد؟ قطعاً معنایش این نیست که مدام همراه من باشد و هر وقت خواستم گناهی انجام دهم، جلوی مرا بگیرد؟! معنایش این هم نیست که پیامبر(ص) استاد خصوصی عرفان و اخلاق من شود، زیرا امکان ندارد پیامبر(ص) با تمام مردم جهان زندگی کند و آنان را به این صورت تزکیه کند و از گناه بازدارد.

مهمترین عامل صلاح و فساد یک جامعه چیست؟

  • برای اینکه ببینیم پیامبر(ص) چگونه مردم را تزکیه می‌کند، اول ببینیم مهمترین عوامل تربیتی یک جامعه، چه عواملی هستند؟ مهمترین عوامل خراب شدن یا خوب شدن مردم کدام هستند؟ مهمترین و قدرتمندترین عامل در فساد یا صلاح یک جامعه کدام است؟ مهمترین عامل بی‌حجابی‌ها، بی‌نمازی‌ها و رشوه‌خواری‌ها در جامعه چیست؟ آیا اساتید اخلاق در یک جامعه، نقش اول را در خراب شدن یا خوب شدن یک ملت دارند؟ آیا علم و آگاهی‌ها یا آموزش مردم یا جلسات و محافل معنوی نقش اول را دارد؟ آیا کسانی که کارهای خلاف انجام می‌دهند مشکل‌شان این است که آموزش لازم را ندید‌ه‌اند؟ آیا مشکل این است که مردم بی‌ایمان هستند؟ البته اگر مردم ایمان عرفا را داشته‌ باشند، گناه نمی‌کنند ولی خدا از همۀ مردم انتظار ندارد که ایمان اهل عرفان را داشته باشند. 

مهمترین عامل صلاح و فساد یک جامعه «قوانین»ی است که رفتار مردم را تنظیم می‌کند/با یک قانون آن‌قدر می‌شود اصلاح کرد که با هزار توصیۀ اخلاقی و کار فرهنگی نمی‌شود

  • مهمترین عامل فساد و اصلاح یک جامعه قوانینی است که رفتار مردم جامعه را تنظیم می‌کند. بحث‌های اخلاقی بعد از این عامل کلیدی، مطرح می‌شوند. وقتی قوانین و آیین‌نامه‌ها و ساختارها و نظامات اجرایی به‌گونه‌ای باشد که مردم را به سوی بدی‌ها سوق دهند، با هزارتا درس اخلاق و بهترین اسوه‌ها و الگوهای اخلاقی هم نمی‌شود آن جامعه را اصلاح کرد.
  • نظام پولی، نظام حقوقی، و قوانین و مقررات در یک جامعه، مهمترین عامل فساد و صلاح یک جامعه است. به همین دلیل، مهمتر از درس اخلاق، این حکومت است که باید اصلاح شود. زیرا حکومت است که قوانین و مقررات را تنظیم می‌کند، و نظام اقتصادی و نظام پولی و نظام بانکی است که مردم را به سوی فساد یا به سوی صلاح سوق می‌دهد.
  • بسیاری از انسان‌ها به‌قدر لازم آگاهی و ایمان دارند و مانع جدی برای دینداری ندارند، اما وقتی نظام اقتصادی فاسد باشد و تبعیض وجود داشته باشد با هزارتا حدیث و آیه قرآن هم نمی‌شود خیلی‌ها را به ‌راه آورد. می‌گویند: «وقتی می‌بینم حقم ضایع می‌شود، علاقه‌ای به سخنان اخلاقی و دینی ندارم.»
  • با یک قانون در یک جامعه آ‌ن‌قدر می‌شود فساد ایجاد کرد و با یک قانون آن‌قدر می‌شود اصلاح کرد که با هزار توصیۀ اخلاقی و کار فرهنگی نمی‌شود، به همین دلیل حکومت در اسلام آنقدر اهمیت پیدا کرده است.

تحقق «یُزَکِّیهِمْ» توسط پیامبر با وضع و اجرای قانون ممکن است/ اگر قوانین واقعاً اسلامی نباشد بیش از هر چیز مردم را فاسد خواهد کرد

  • ظاهرا اگر قرار باشد «یُزَکِّیهِمْ» توسط پیامبر(ص) تحقق پیدا کند، باید قانون بگذارد. نمونه‌اش قانون زکات است که نظام اقتصادی جامعه را درست می‌کند. یعنی یکی از مصادیق «یُزَکِّیهِمْ» زکات گرفتن از مردم است و زکات یک شأن حکومتی است. شاید معنای این آیه این باشد که: بعد از تلاوت آیات قرآن برای مردم(یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ) و بعد از اینکه مردم به خدا ایمان آوردند، پیامبر(ص) باید حکومت تشکیل دهد و قوانینی وضع کند و با آن قوانین، مردم را به سوی پاکی سوق بدهد، آنگاه کتاب و حکمت را تعلیم بدهد تا مردم رشد کنند.
  • مهمترین خاصیت حکومت طراحی قانون و سپس اجرای خوب آن است. پیامبر(ص) با تشکیل حکومت است که می‌تواند در جامعه قانون وضع کند، و الا اگر حکومت نباشد چگونه می‌تواند قانون وضع کند؟! اصلاً ما چرا انقلاب کردیم و حکومت اسلامی تشکیل دادیم؟ برای اینکه بتوانیم قوانین اسلام را برقرار کنیم. به همین دلیل، قوانین مجلس شورای اسلامی اگر واقعاً اسلامی نباشد بیش از هر چیزی مردم را فاسد خواهد کرد. لذا در این میان، شورای نگهبان قرار داده شده است تا این فقها ببینند آیا قوانینِ تصویب شده در مجلس، اسلامی هستند یا نه؟
  • شاید به همین دلیل حضرت امام(ره) فرمود اگر کسی در مقابل حکم شورای نگهبان بایستد، مفسد فی‌الارض است که حکمش معلوم است. (مجلس اگر رای داد و شورای نگهبان هم آن رای را پذیرفت، هیچ کس حق ندارد یک کلمه راجع به این بگوید. من نمی‌گویم رای خودش را نگوید؛ بگوید؛ رای خودش را بگوید؛ اما اگر بخواهد فساد کند، به مردم بگوید که این شورای نگهبان کذا و این مجلس کذا، این فساد است و مفسد است یک همچو آدمی، تحت تعقیب مفسد فی الارض باید قرار بگیرد؛ صحیفۀ امام/14/370)

خیلی از سیاسیون مسلمان در مقابل قوانین غربی تسلیم هستند و این قوانین را به راحتی می‌پذیرند

  • مردم ما به‌قدر لازم ایمان و معرفت و انگیزۀ خوب شدن و محبت به اهل‌بیت(ع) دارند، فقط ما باید قوانین و ساختارهای اجتماعی خودمان را روز به‌روز اسلامی‌تر کنیم چرا که هنوز تمام قوانین ما اسلامی نشده‌اند. مقام معظم رهبری دو سال پیش فرمودند که ما باید نظام‌های اسلامی طراحی کنیم. منظور از این نظامات، مجموعۀ قوانینی است که در کنار هم چیده می‌شود و می‌خواهد زندگی مردم را هدایت کند و رفتارها را در یک مسیر خاص قرار دهد. این نظامات ما هنوز اسلامی نشده‌اند و بسیاری از آنها هنوز شرقی و غربی هستند.
  • هنوز خیلی کار دارد که ما جزئیات قوانین خودمان را اسلامی کنیم. متاسفانه خیلی از سیاسیون مسلمان هم در مقابل قوانین غربی کاملاً تسلیم هستند و آنها را به راحتی می‌پذیرند. متأسفانه نمی‌دانند که بسیاری از قوانین غربی اگرچه به ظاهر ضد اسلامی نیستند و تاحدی ممکن است معقول به نظر برسند اما در درازمدت رفتار مردم را فاسد خواهند کرد.
  • رسول خدا(ص) می‌فرماید: «وقتی یک حدّ(قانون الهی) در زمین اقامه شود، اثر پاک‌کنندگی‌اش در جامعه از شصت سال عبادت بیشتر است و تزکیه‌کننده‌تر خواهد بود؛ حَدٌّ یُقَامُ فِی الْأَرْضِ أَزْکَى مِنْ عِبَادَةِ سِتِّینَ سَنَة»(مستدرک‌الوسایل/18/9) اگر مدام نماز بخوانیم ولی حدود و قوانین الهی برقرار نشود چه فایده‌ای دارد؟ درست است که برپایی نماز و عبادت در جامعه خیلی اثر دارد ولی اگر قوانین و حدود الهی برپا نشود اینها چقدر فایده خواهند داشت؟

خیلی اوقات رفتار غلط مردم به‌خاطر ساختارهای حقوقی غلطی است که غربزده‌ها در این جامعه تعبیه کرده‌اند/ اگر حکم اسلام در مقام قانون باشد اجرای آن اجباری است و دولت دربارۀ آن مسئولیت دارد

  • یکی از مهمترین وسائل «تزکیۀ» مردم که در قرآن کریم بارها به عنوان رسالت مهم پیامبران قبل از تعلیم کتاب و حکمت ذکر شده، همان قوانین اسلامی است که زمینه و بستر سعادت انسانها و به بهشت رفتن مردم را هموار می‌کند. پیامبر اکرم(ص) می‌فرمایند: اجرای یک حد از شصت سال عبادت اثر تزکیه کنندگیش برای جامعه بیشتر است. یکی از مهمترین فوائد یک حاکمیت اسلامی وضع قوانین اسلامی است و بی تردید وضع قوانین اسلامی نیز نیاز به حاکمیت اسلامی دارد؛ و مسئولان و مجریان حکومت نیز باید به اجرای قوانین بپردازند. آنچه مهمتر از هر موعظه و کار فرهنگی در دینداری و رفتار صحیح و اخلاقی افراد جامعه موثر است همین قوانین و ساختارهای حقوقی است که موجب تنظیم روابط و رفتارها میشود. اجرای قانون نیز نیاز به ضابط و قوۀ قهریه و قضائیه دارد تا کسی نتواند تخطی کند. اینجا دیگر کار با موعظۀ صرف جلو نمیرود. اینکه اسلامی رفتار کردن اجباری است یا نه، و یا دولت دربارۀ آن مسئولیتی دارد یا خیر؟ پاسخش معلوم است: اگر حکم اسلام در مقام قانون باشد اجرای آن اجباری است و دولت دربارۀ آن مسئولیت دارد و اگر رفتار اسلامی در حد یک توصیۀ اخلاقی باشد اجباری نیست و تنها به سطح معنویت و اخلاق جامعه وابسته خواهد بود.
  • قانون باید اسلامی باشد و این قوانین اسلامی را باید دولت‌ها اجرا کنند؛ در این صورت است که تزکیۀ مردم(یُزَکِّیهِمْ) اتفاق می‌افتد. و بعد از این است که می‌توان به سراغ بحث تعلیم رفت. نمی‌شود یک طلبه مردم را موعظه کند و بگوید «ای مردم بیایید خوب شوید» ولی از آن طرف، ساختارها و نظامات اجتماعی و اقتصادی طوری باشد که رفتار و روحیات مردم را فاسد کند. حاکمیت اسلامی اگر به وضع قوانین اسلامی نپردازد و یا مجریان قانون به اجرای دقیق قوانین اقدام نکنند دیگر موعظۀ علماء اکثرا مفید نخواهد بود و وضع فرهنگی جامعه اصلاح‌پذیر نخواهد شد. خیلی از اوقات ساختارهای حقوقی و یا عدم اجرای صحیح قوانین است که موجب بد رفتاری افراد در جامعه می‌شود.
  • بنده گاهی اوقات به عنوان یک مبلغ دینی شرمندۀ مردم می‌شوم. مثلاً می‌خواهم موعظه کنم و به خانمها بگویم حجاب داشته باشید، ولی می‌بینم که بسیاری از غیرمحجبه‌ها به‌قدر کافی ایمان دارند، و محبت به خدا و علاقه به معنویت دارند اما باز هم رفتارشان غلط است؛ و خیلی اوقات رفتار غلط آنها به‌خاطر ساختارهای حقوقی غلطی است که غربزده‌ها در این جامعه تعبیه کرده‌اند. وقتی یک روحانی مصاحبه می‌کند و می‌گوید: من مبتکر وضع فلان قانون بودم و آن قانون را از فرانسه یا انگلستان گرفتم و دیگران را وادشتم آن را تصویب کنند، دیگر چه انتظاری از دیگران داشته باشیم. اگر غربی‌ها به این سادگی می‌توانند قانون سالم بگذارند، و کشورهایی که مبتنی بر نظام لیبرال سرمایه‌داری قوانینشان برای ما مفید است دیگر چه نیازی به دین و پیامبر(ص) داریم؟ آیا پیامبر(ص) فقط برای این است که یک سخن عارفانه‌ای بگوید و دل ما را نرم کند؟ نگاه بعضی‌ها به دین در همین حدّ است! مثلاً همین‌مقدار که دین صرفاً آمده تلطیف قلوب کند و چند سخن اخلاقی بگوید و برود! یعنی دین را به «یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ» محدود می‌کنند و از «یُزَکِّیهِمْ» در دین سخن نمی‌گویند.

دولت و حاکمیت نقش اول را در اصلاح جامعه دارد، اما بسیاری از سیاسیون ما نقش مهم ساختارها و نظامات حقوقی را گُم کرده‌اند

  • در حالی که دولت و حاکمیت نقش اول را در اصلاح جامعه دارد اما بسیاری از سیاسیون ما اهل این معنا نیستند و نقش مهم ساختارها و نظامات حقوقی را گُم کرده‌اند. اولاً قوانین باید در مجلس شورای اسلامی دقیق طراحی شوند و کاملاً اسلامی باشند. حتی خوب است در مجلس شورای اسلامی یک بخشی مسئولیت داشته باشد تا ببیند کدام‌یک از قوانینی که در مملکت ما وجود دارد، دقیقاً اسلامی نیستند تا آنها را تغییر دهند. البته ما قانونی نداریم که صریحاً ضد اسلامی باشد ولی قوانینی که به‌صورت غیرمستقیم غیراسلامی هستند، کم نداریم.
  • برخی از این قوانین را می‌توانید در قوانین اقتصادی و نظام پولی و بانکداری ببینید. و برخی از این قوانین را در حقوق خانواده و برخی زمینه‌های دیگر می‌توانید ببینید. لذا مردم باید تلاش کنند نمایندگانی را انتخاب کنند که از اسلام بیشتر خبر داشته باشند، و اگر هم روحانی هستند، روحانی غربزده و شیفتۀ قوانین فرانسه و انگلستان نباشند.

مهمترین روش تزکیۀ مردم توسط پیامبر(ص) فراهم کردن زمینۀ خوب شدن با اجرای قوانین و حدود الهی است، نه اجبار به کارهای خوب/ با قوانین غیر اسلامی نمی‌شود اسلامی زندگی کرد

  • اینکه پیامبر(ص) مأموریت دارد مردم را تزکیه کند(یُزَکِّیهِمْ) معنایش این نیست که آنها را به زور به کارهای خوب وادار کند، یا قلب مردم را تصرف کند و قلب آنها را پاک کند، بلکه معنایش این است که زمینۀ خوب شدن را فراهم کند. حالا یک پیغمبر چگونه می‌تواند زمینۀ خوب شدن مردم را فراهم کند؟ با قوانین الهی که ابلاغ می‌کند و با حدود الهی که جاری می‌کند. لذا پیامبر(ص) فرمود اثر اجرای حدود الهی در تزکیه جامعه از سالها عبادت کردن بیشتر است(حَدٌّ یُقَامُ فِی الْأَرْضِ أَزْکَى مِنْ عِبَادَةِ سِتِّینَ سَنَة»(مستدرک‌الوسایل/18/9) یعنی اگر یک قانون اسلامی اجرا شود، از ده‌ها سال عبادت، برای جامعه پاک‌کننده‌تر است. همین‌مقدار معنویتی که امروز در جامعۀ ما هست، صدقۀ سر همین مقدار قوانینِ اسلامی‌ای است که الان در جامعۀ خود داریم.
  • مهمترین علت اهمیت حکومت این است که حکومت می‌تواند قانون بگذارد و قانون را اجرا کند و در یک حکومت اسلامی این قوانین باید دقیقاً اسلامی باشد. با قوانین غیر اسلامی نمی‌شود اسلامی زندگی کرد. به تعداد اندکی از مردم که در کشورهای غربی و اروپایی بدون قوانین اسلامی، اسلامی زندگی می‌کنند نگاه نکنید. بلکه به سران آن کشورها نگاه کنید که تمام قدرت آن کشور را در اختیار حمایت از تروریست‌های خون‌آشام قرار می‌دهند. صرفاً به این نگاه نکنید که در برخی کشورهای اروپایی عده‌ای مسلمان هم هستند که راحت می‌روند و نماز خود را می‌خوانند، به این نگاه کنید که چگونه سران فاسد حاکم در کشورهای اروپایی به چنین جایگاهی در رأس حاکمیت رسیده‌اند؟ چون قوانین آن کشورها اجازه می‌دهد این افراد فاسد به حکومت برسند و سرمایه‌داران زالو صفت خون ملت‌ها را بمکند و آنها را غارت کنند.
  • ما حکومت اسلامی را برای اسلامی‌ شدن قوانین و اجرای قوانین اسلامی می‌خواهیم. و این قانون الهی است که اگر دقیق اجرا شود زمینۀ فساد را از بین می‌برد.

اینکه می‌گویند نباید مردم را به زور به بهشت فرستاد، آیا معنایش اجرا نشدن قانون اسلامی است؟/ در متن قانون، جبر نهفته است؛ حکومت باید با کسی که خلاف قانون رفتار می‌کند با زور برخورد کند

  • حکومت‌ها در قبال دین مردم چه وظیفه‌ای دارند؟ وظیفۀ اصلی آنها این نیست که بیایند و برای مردم نصیحت‌های اخلاقی کنند. کسان دیگری مثل علماء، معلمان و اساتید اخلاق هستند که این کار را انجام دهند. حکومت باید قوانین اسلامی وضع کند و این قوانین را درست اجرا کند تا مملکت اسلامی شود. ولی برخی در عرصۀ سیاسی می‌گویند نباید مردم را به زور به بهشت فرستاد! معنای این سخن چیست؟ آیا معنایش این است که قانون اسلامی را اجرا نکنیم؟ اگر قانون اجرا نشود که زندگی مردم مختل می‌شود. کمااینکه اگر سر چهارراه‌ها قانون اجرا نشود، ترافیک، زندگی مردم را مختل می‌کند.
  • باید مردم را به اجرای قانون ملزم کرد و این قانون هم طبیعتا باید قانون اسلامی باشد. البته در متن قانون، جبر نهفته است. حکومت باید با کسی که خلاف قانون رفتار می‌کند با زور برخورد کند. قوۀ قضاییه را گذاشته‌اند که وقتی کسی قانون را اجرا نکرد او را به سزای کارش برساند. کمااینکه همین چند روز پیش یک اعدامی بود که قوانین اقتصادی را فریبکارانه زیر پا گذاشته بود.
  • مملکت اسلامی باید با قانون اسلامی، محکم اداره شود، البته در میان احکام اسلامی، هرچه غیر از قانون است و اخلاقی و معنوی است مردم می‌توانند در آن موارد به میل خود عمل کنند و حکومت دخالت نمی‌کند؛ مگر از طریق برخی کارهای فرهنگی؛ اما هرچه قانون است همه باید ملتزم باشند. اینجا بحث زور و اجبار و آزادی نیست، بلکه بحث قانون و بی‌قانونی است.
  • حکومت اسلامی چگونه زمینۀ بهشت رفتن مردم را فراهم می‌کند؟ با قانون. و با این قانون هم نمی‌توان شوخی کرد و همۀ دنیا هم این مسأله را می‌فهمند. بحث ما هم این است که این قانون باید اسلامی باشد. مگر اینکه یک کسی یک سخن خنده‌داری بزند و بگوید اسلام اصلاً قانون ندارد یا به قانون کاری ندارد! کسانی که می‌گویند «اسلام به حکومت کاری ندارد» سخن‌شان به همین دلیل خنده‌دار است چون اسلام قانون دارد و قانون هم بدون حکومت معنا ندارد. حدود 90 درصد حکومت یعنی قانون؛ بخش‌های متعددی از حکومت باید قانون اسلامی بگذارند، بخش‌های دیگری هم باید این قانون را اجرا کنند و بخش‌های دیگری از حکومت هم باید با کسانی که قانون را اجرا نمی‌کنند برخورد کنند و آنها را مجازات کنند. این فرآیند، وقتی منطبق با نظر اسلام باشد یعنی سوق دادن مردم به بهشت.

مجلس‌ها و دولت‌ها موظفند زمینۀ به بهشت رفتن مردم را با وضع و اجرای قانون صحیح فراهم کنند و در قانون هم طبیعتاً جبر هست/ قدرت سیاسی برای این است که قانون اجرا شود

  • وقتی کسی خلاف قانون رفتار می‌کند، باید با زور با او برخورد کرد و اصلاً اینجا جای با زور برخورد کردن است. البته برای اجرای هر قانونی خوب است اول فرهنگ سازی بشود تا نیازی به زور نباشد. اما در اینجا به جای گفتن این سخن که اسلام نمی‌خواهد به زور مردم را به بهشت بفرستد؛ باید گفت که حاکمیت اسلامی مردم را در امر رعایت قانون مجبور می‌کند که رفتارشان درست باشد ولی اگر کسی رفتارش مطابق قانون بود اما نیتش فاسد بود و نخواست با نیت صحیح به بهشت برود، می‌تواند با نیت فاسد خودش به جهنم برود، و کسی به زور او را به بهشت نمی‌فرستد.
  • مجلس‌ها و دولت‌ها موظف هستند زمینۀ به بهشت رفتن مردم را با وضع و اجرای قانون صحیح فراهم کنند و در قانون هم طبیعتاً جبر هست و شوخی ندارد. پس قوۀ قضاییه و زندان و دار مجازات را برای چه قرار داده‌اند؟ مثلاً کسی که از خانه‌ای دزدی کرده و سر صاحبخانه را هم بریده است، باید او را نصیحت اخلاقی کنیم؟! مثل اینکه بعضی‌ها اصلا فلسفۀ حکومت اسلامی را متوجه نیستند که کلا دخالت اسلام را در حکومت اینقدر ضعیف می‌دانند. قدرت سیاسی برای این است که قانون اجرا شود. قوۀ قضاییه با این‌همه عظمت برای این است که کنترل کند چه کسانی قانون را اجرا نمی‌کنند.

خداوند می‌فرماید: پیامبر قوانین غلط را در جامعه محو می‌کند و قوانین درست را برقرار می‌کند 

  • خداوند می‌فرماید: «آنان‌که این پیامبر را تبعیت می‌کنند، پیامبری که نامش در تورات و انجیل آمده، پیامبری که امر به معروف و نهی از منکر می‌کند؛ این پیامبر پاکی‌ها را برای مردم مشخص می‌کند و حرام‌ها را اعلام می‌کند (قوانین و احکام الهی را اعلام می‌کند) و غل و زنجیرها را از دست و پای مردم باز می‌کند؛ الَّذینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الْأُمِّیَّ الَّذی یَجِدُونَهُ مَکْتُوباً عِنْدَهُمْ فِی التَّوْراةِ وَ الْإِنْجیلِ یَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّباتِ وَ یُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبائِثَ وَ یَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتی‏ کانَتْ عَلَیْهِمْ»(اعراف/157)
  • اینکه پیغمبران غل و زنجیرها را از دست و پای مردم برمی‌دارند یعنی چه؟ بر اساس تفاسیر، یعنی قوانین غلط را در جامعه محو می‌کنند.(از جمله: ترجمۀ المیزان/8/365) و البته پیش از آن، قوانین درست را و حلال و حرام‌ها را به مردم اعلام می‌کنند. در این میان برخی از حلال و حرام‌ها را حکومت باید اعمال کند و برخی از آنها نیز شخصی و فردی است که خود مردم باید انجام دهند.

دخالت پیامبران الهی در قوانین است که مستکبران را علیه آنها می‌شوراند

  • چرا قدرت‌طلب‌هایی که بی‌قانونی یا قوانین غلط را دوست دارند می‌خواهند با پیامبر بجنگند؟ چون پیامبر فقط نصیحت نمی‌کند، فقط قرآن را تلاوت نمی‌کند، بلکه قانون هم می‌گذارد و این دخالت پیامبران الهی در بحث قوانین است که مستکبران را علیه آنها می‌شوراند به حدی که پیامبران را به قتل می‌رسانند و الا بحث سلیقه و نظر شخصی افراد نیست. کدام آدم نادانی است که صرفاً به دلیل یک اختلاف سلیقه بخواهد یک پیغمبر را بکشد؟!
  • مخالفت و دشمنی قدرت‌طلب‌های قانون‌گریز با پیامبران الهی به خاطر این بود که انبیاء قانون می‌گذاشتند، و اگر کسی بخواهد قانون را اجرا کند، باید قدرت داشته باشد و کسی که بخواهد قدرت داشته باشد، باید حکومت داشته باشد. لذا «یُزَکِّیهِمْ» که جزء مأموریت انبیاء الهی است، کارش به بحث حکومت می‌کشد و الا بدون حکومت، امکان ندارد که این مأموریت اجرا شود.
  • ان‌شاءالله خداوند جامعۀ ما را بیش از پیش سرشار از قوانین و آیین‌نامه‌های صددرصد اسلامی قرار دهد و مجریان این قوانین را ملتزم به اجرای قوانین اسلامی و مدیر و مدبر برای اجرای درست قوانین اسلامی قرار دهد. ان‌شاءالله بهترین قوانین در ساختارهای اقتصادی، پولی و معیشتی مردم در این جامعه توسط اندیشمندان اسلامی مصوب شود و بعد اجرا شود تا مردم در معیشت دچار مضیقه نباشند که به‌خاطر مضیقۀ در معیشت، بی‌دینی کنند.

پیامک خبری

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۳/۱۱
مجید شهشهانی

در آستانۀ میلاد امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) برگزار می‌شود

سومین شب خاطرۀ پیاده‌روی میلیونی اربعین حسینی

سومین شب خاطره پیاده‌روی اربعین حسینی از ساعت 18 روز دوشنبه 12 خرداد در محل «خ انقلاب، دانشگاه تهران، دانشکدۀ هنرهای زیبا، تالار شهید آوینی» با سخنرانی حجت الاسلام و الملسمین پناهیان، رونمایی از مستند «معبر»، سخنرانی استاد محسن نفر و افتتاحیۀ جنبش نجات جهان با حسین(ع)  برگزار می‌شود.

این شب خاطره با هدف بزرگداشت و بررسی ابعاد مختلف بزرگترین پیاده‌روی و همایش خودجوش مردمی در تاریخ جهان که هر ساله توسط علاقمندان به شخصیت امام حسین(ع) رقم می‌خورد، با مشارکت تشکل‌های دانشجویی «هیئت دانشجویان و دانش‌آموختگان هنر(هیئت محبین اهلبیت(ع))، بسیج دانشجویی پردیس هنرهای زیبا، هیئت پیروان شهدای دانشجویان دانشگاه امیرکبیر» برگزار می‌شود. گفتنی است با توجه به هماهنگی‌های انجام شده توسط برگزارکنندگان مراسم، ورود برای عموم آزاد است.

مستند «معبر» به کارگردانی «محمد کرم زاده» که در این همایش رونمایی می‌شود، روایت تازه و متفاوتی از پیاده روی اربعین حسینی است، از نگاه ۸ سال دفاع مقدس و از زاویه‌ای تازه که منجر به کشف پیوند عمیقی میان این دو حادثه بزرگ در قرن اخیر شده است. در شیوۀ متفاوتی که کارگردان برای روایت این مستند انتخاب کرده، ظرفیت جدیدی برای بیان بسیاری از ناگفته‌ها درباره «بزرگترین اجتماع شیعی جهان» و «حماسۀ بزرگ دفاع مقدس» پدید آمده و نمای جدیدی از هر دو حادثه خلق می‌شود تا مخاطب را به درک لایه های عمیق تری از هر دو حادثه برساند.

 

تصاویر مستند «معبر»

آنونس مستند «معبر»

 

 

دانلود آنونس

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۳/۱۱
بیان معنوی

صوت | اعتکاف، فَوَران عبادت در جامعه

  • زمان: 93/02/25 (ایام اعتکاف)
  • مکان: دانشگاه تهران
  • تعداد: 1 جلسه
  • موضوع سخنرانی: اعتکاف، فَوَران عبادت در جامعه

معرفی بحث:

اعتکاف، عبادت ویژه‌ای است که وقت و زمان بیشتری نسبت به بسیاری از دیگر عبادات نیاز دارد. این عبادت از نظر مکان نیز انسان را در محیطی مقدس محدود می‌کند و اساساً یک تظاهرات معنوی است که حجم فراوانی از عبادت را در رفتار انسان ظاهر می‌نماید. به علاوه عبادتی است که در مسجد جامع شهر و در وسط شهر اتفاق می‌افتد. یک انسان و یک جامعه چه زمانی به یک تظاهرات معنوی و انبوده مانند اعتکاف نیاز دارد؟ جنبه‌های مختلف نیاز به این حجم از عبادت، موضوع این سخنرانی را شکل داده است.

فهرست:

  • ویژگی‌های اعتکاف

    • ویژگی‌های زمانی و مکانی در اعتکاف

    • اعتکاف، عبادتی در وسط جامعه

  • چه زمانی به فوران عبادت نیاز داریم؟

    • 1-زمان فوران اشتیاق و ایمان به خدا

    • 2-هنگام جبران گناهان

  • کسب اشتیاق به خدا برای فوران عبادت

  • افزایش گناه، زمان احتیاج جامعه به فوران عبادت

  • روضه حضرت زینب(س)

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۳/۰۸
مجید شهشهانی

صوت | بهترین دلیل برای رونق عبادت

  • زمان: 93/02/25 (ایام اعتکاف)
  • مکان: تهران ـ دانشگاه امیرکبیر
  • تعداد: 1 جلسه
  • موضوع سخنرانی: بهترین دلیل برای رونق عبادت

معرفی بحث:

رونق یا بی رونقی عبادت می‌تواند عوامل مختلفی داشته باشد. در برخی از جوامع اسلامی، عبادت به ظاهر پُررونقی دیده می‌شود که ممکن است دارای دلیل مناسب و خوبی نباشد. در جامعه‌ای که عبادت در حال رونق گرفتن است، باید مواظب بود که با دلیلی ناصحیح، عبادت رونق نگیرد. بررسی انگیزه‌های مختلف برای عبادت خداوند متعال ما را به یک پرسش می‌رساند که دلیل ما برای عبادت خداوند چه چیزی است؟ به تعبیر دیگر دلیل مناسب برای رونق عبادت چیست؟ اگر چه مواردی مانند معرفت یا محبت به خداوند می‌توانند دلایل خوبی برای رونق عبادت محسوب شوند، ولی دارای ایرادهایی هستند که نمی‌توانند به عنوان مهمترین انگیزه عموم مردم مورد توجه قرار بگیرند. در این میان، «ادب» با شرح و توضیح مکفی، مهمترین دلیل برای رونق عبادت محسوب می‌شود.

فهرست:

  • دلایل مختلف برای رونق عبادت

  • دلایل مناسب و نامناسب برای رونق عبادت

  • محبت به خدا، یکی از دلایل رونق عبادت

    • دشواری کسب محبت خدا

    • عمومی نبودن محبت به خدا

  • ادب دلیل اصلی رونق عبادت

  • تمرین ادب در نماز

  • ادب، راه کسب محبت

  • ادب در عبادت بزرگان

  • ادب حر در کربلا

  • روضه حضرت زینب(س)

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۳/۰۸
مجید شهشهانی

برنامه جلسات آخر هفته حجت الاسلام پناهیان

به گزارش بیان معنوی برنامه های سخنرانی آخر هفته (7 تا 9 خرداد ماه 93) حجت الاسلام علیرضا پناهیان به شرح زیر است:

  • چهارشنبه | بعد از نماز مغرب و عشا | هیئت هفتگی محبان العباس(ع)-ویژه برادران |موضوع: "آداب هیئت داری"(جلسه 2) |بلوار مرزداران، نبش خ ایثار مسجد امیرالمومنین حوزه علمیه دارالحکمه

  • چهارشنبه | پخش زنده تلویزیونی:ساعت 18:45 | تکرار: پنجشنبه 12 ظهر | موضوع:"چرا رنج می بریم؟" | شبکه قرآن برنامه"یاد خدا"
  • پنج شنبه  | بعد از نماز مغرب و عشا | هیئت هفتگی شهدای گمنام | موضوع: "تاریخ تحلیلی اسلام" (جلسه 29) | خ ولیعصر(ع)، پایین تر از م منیریه، خ فرهنگ، حسینیه شهدای قهرود   -یا-   خ حافظ، بعد از خ ابوسعید، خ فرهنگ.

  • جمعه       | بعد از نماز مغرب و عشا | هیئت هفتگی محبین امیرالمومنین(ع) | موضوع: تنها مسیر (راهبرد اصلی در نظام تربیت دینی) (جلسه 55) | میدان فلسطین، مسجد امام صادق(ع).

۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۳/۰۷
بیان معنوی

استاد پناهیان در همایش «دلاوریم» مطرح کرد/پیامک خبری

مقاومت همیشه در جهت تأمین منافع ملی است؛ فرقی نمی‌کند این مقاومت پای میز مذاکره باشد یا در عرصۀ اقتصاد و جنگ

فرازهای کوتاهی از سخنرانی حجت الاسلام پناهیان در همایش «دلاوریم»:

  • مسیر مقاومت همان مسیر اسلام نابی است که امام ترسیم فرمود/ این جلسات که برای تقویت جریان مقاومت تشکیل می‌شود شبیه جلساتی است که در دوران دفاع مقدس برای پشتیبانی از رزمندگان تشکیل می‌شد و رزمنده‌ها از شعار مقاومت مردم نیرو می‌گرفتند/ شعار مقاومت در جهت تقویت رزمندگان خط مقدم مقاومت در مذاکرات است نه تضعیف آنها

  • مأموریت مذاکره‌کنندگان شبیه مأموریت رزمندگانی است که خرمشهر را آزاد کردند و هر نوع شعار مقاومت به نفع آنهاست/ مگر دیپلمات‌هایی که پای میز مذاکره مقابل جریان نظام سلطه مقاومت می‌کنند، راهی جز راه رزمندگان می‌روند؟ مگر آنها به دنبال چیزی جز منافع ملی هستند؟/ مذاکره را هم نوعی مبارزه در جهت مقاومت می‌دانیم

  • مقاومت همیشه در جهت تأمین منافع ملی است؛ فرقی نمی‌کند این مقاومت پای میز مذاکره باشد یا در عرصۀ اقتصاد و جنگ/«لیبرال‌های» به‌ظاهر مدعی آزادی و «تروریست‌های» افراطی هردو مخالف خط مقاومتند/ بیماردلانی که با شعار مقاومت مخالفند، دنبال فروش مملکت به بیگانگان هستند./ افراطیون کسانی هستند که با جریان مقاومت مخالفت می‌کنند

  • برخی می‌خواهند از فرصت مذاکره سوءاستفاده کرده و مقاومت‌ها را در هم بشکنند درحالی که مذاکره هم جزئی از مقاومت است زیرا اگر بتوانیم با مذاکره شرّ دشمن شرور را کم کنیم، باید بکنیم/ برخی خط مقاومت را به یک حزب یا جریان خاص محدود می‌کنند تا بتوانند به آن لطمه بزنند درحالیکه خط مقاومت مربوط به مردم است نه محدود به یک جریان خاص

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۳/۰۴
بیان معنوی
خبرگزاری فارس به نقل از وبلاگ بیدارها

آنچه آینه‌ها نشان می‌دهند دروغ نیست!

آنچه در کتاب «رهایی از تکبر پنهان» مورد توجه قرار می‌گیرد این است که حتی بسیاری از ویژگی‌های به ظاهر مثبت و اعمال حسنه ما نیز در خدمت تکبر پنهان ما هستند حتی تواضع و اخلاص ما!

به گزارش سرویس فضای مجازی خبرگزاری فارس وبلاگ بیدارها نوشت: یکی از بهترین کتاب‌های اخلاقی که شاید به جرأت بتوان گفت یکی از شجاعانه‌ترین کتاب‌های حمله به حب نفس انسان، کتاب «رهایی از تکبر پنهان» استاد پناهیان است که البته این اثر جزو معدود آثار نوشتاری این استاد است. روزی که این کتاب را شروع به خواندن کردم شاید فکر نمی‌کردم که برخی حرکات ریز و به ظاهر کوچک ما که آن را جزو حقوق مسلم و ارکان شخصیت خود می‌دانیم از خطرناک‌ترین و رذیله‌ترین ویژگی‌های انسانی باشد که می‌تواند حتی انسان را به مقابله و سرپیچی در برابر پروردگار عالم هم بکشاند و وقتی خواندم دیدم ما که نه به اندازه شیطان رجیم عبادت کرده‌ایم (6000 سال) و نه آنقدر ابتدا در دستگاه الهی مقرب بوده‌ایم سرانجام ذره‌ای تکبر 6 هزار  سال عبادت و بندگی را به باد داد و لحظه‌ای سرپیچی و تکبر او را کاملاً از رحمت الهی محروم کرد.

در ادامه باید بگویم که قصد این نیست که شرح کتاب گفته شود و تنها به چند نقطه شاخص اشاره و بسنده می‌شود تا مخاطب پس از مطالعه به ابعاد مهم‌تر کتاب دست یابد.

اما آنچه بسیار در این کتاب جلب توجه می‌کند این است که حتی بسیاری از ویژگی‌های به ظاهر مثبت و اعمال حسنه ما نیز در خدمت تکبر پنهان ما هستند حتی تواضع و اخلاص ما!

مهم‌ترین ویژگی این صفت پنهانی بودن آن است و اکنون یک سوال از شما و خودم می‌پرسم آیا شما آدم متکبری هستید؟ و خود شما انصافاً پس از مطالعه کتاب باز هم این سوال را جواب بدهید شاید جواب بسیار متفاوت باشد!

و نکته دیگر اینکه برای یافتن این صفت در خودمان باید تنها و تنها از خودمان شروع کنیم و مصداق بارز شعر: آینه چو بنمود خطا خود شکن آیینه شکستن خطاست؛ شویم چرا که اگر این نشود معمولاً ابتدا و فی نفسه به دنبال اصلاح دیگران و حتی بعضاً جهان پیرامون خود هستیم و خود را قهرمان و فرشته نجات دیگران می‌دانیم و بعد هم سری به خودمان می‌زنیم.

منبع: خبرگزاری فارس

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۳/۰۴
مجید شهشهانی

جلسه27 تاریخ تحلیلی اسلام/پیامک خبری

مفهوم «قول سدید» باید به یک ضرورت فرهنگی تبدیل شود/ حتی به نفع مقدسات نباید از سخنی غیر از قول سدید استفاده کرد

فرازهای کوتاهی از سخنرانی حجت الاسلام پناهیان در جلسه27 تاریخ تحلیلی اسلام:

 

  • استادپناهیان در جلسه27 تاریخ تحلیلی اسلام با اشاره به تأکید رسول خدا(ص) برای رعایت قول سدید در دعوت: اگر تفاوت وزن توصیه‌های دینی را درک نکنیم مذهبی عوام خواهیم بود/ مفهوم «قول سدید» باید به یک ضرورت فرهنگی تبدیل شود/ قول سدید یعنی سخن صحیح و دقیق و پرهیز از سخن بی‌پایه. قول سدید باید جزء یکی از مطالبات اولیۀ فرهنگی جامعه قرار گیرد.

  • بی‌تقوایی فقط دروغ، غیبت و تهمت نیست. قول غیرسدید هم بی‌تقوایی است/هر لقمۀ سیاسی‌ای که از گلوی هر گروهی پایین برود اما از راه قول غیرسدید باشد، گلوگیر خواهد شد. خواه آن گروه انقلابی باشد، یا غیرانقلابی. حتی به نفع خدا، ولایت ائمۀ(ع) و ولایت فقیه هم نباید از سخنی غیر از قول سدید استفاده کرد.

  • می‌توان راست گفت اما با گفتن بخشی از حقیقت، یا انتخاب زمان نابه‌جا، یا نگفتن برخی حواشی لازم، با همان سخن صحیح، مردم را گمراه کرد./ روزنامه‌هایی که متعهد به احزاب هستند نه متعهد به حق، هیچگاه خود را متعهد به قول سدید نمی‌دانند. حداکثر خود را موظف به «قول صحیح»ی می‌دانند که به نفعشان باشد، و بتوانند با آن رقیب را تخریب کنند.

  • امروز رعایت قول سدید در جامعۀ ما دشوار است. اگر اهل قول سدید باشید مدام شما را به وابستگی به جناح‌ها یا عدم تعادل و سیاسی نبودن متهم می‌کنند. کمااینکه امام و مقام معظم رهبری را متهم کردند. باید گروهی فداکاری کنند و قول سدید داشته باشند.

  • اغلب ممنوعیت‌های دینی در مواقعی است که انسان می‌خواهد با عجله به نتیجه برسید. وقتی پدر و مادر مذهبی در تربیت فرزند با عجله به دنبال نتیجه باشند، بدتر می‌شود. موعظه و سرزنش بیش از حد، اجبار نابه‌جا، تشویق‌های زیادی و بی‌جا، همگی به خاطر این است که انسان می‌خواهد زود به نتیجه برسد، در حالی که کار تربیتی یک کار دراز مدت است.

  • مادران از پدران در تربیت فرزند مؤثرترند. لذا طبیعتاً بچه باید قول سدید را از مادرش یاد بگیرد. بنابراین مادرها در قول سدید باید کار بیشتری روی خود انجام دهند تا پدرها. چون اثر تربیتی مادرها بیشتر است./ رعایت تقوای زبان اولین وصفی است که امیرالمؤمنین(ع)در خطبۀ متقین بیان می‌کنند/با کنترل زبان، چشم و گوش هم کنترل خواهد شد.

گزیده سخنرانی این مطلب را اینجا بخوانید

  •  
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۳/۰۳
بیان معنوی

استادپناهیان در جمع معتکفین مسجد امیرالمؤمنین(ع)

چرا نیاز به بازسازی انگیزه‌های خوب و معنوی خود داریم؟ / مردها اگر محبت خودشان نسبت به همسرشان را بازسازی نکنند، ممکن است محبت‌شان رو به ضعف بگذارد

در ادامه فرازهایی از این سخنرانی را می‌خوانید:

یکی از نیازهای ضروری مؤمنین «تازه کردن انگیزه‌های معنوی» است/ انسان به طور طبیعی دچار ضعف انگیزه می‌شود

  • یکی از نیازهای ضروری مؤمنین به ویژه در زندگی معنوی‌شان این است که بتوانند انگیزه‌های خود را تداوم ببخشند و تازه کنند. تازه کردن، تداوم بخشیدن به انگیزه و تقویت یا بازسازی آن، یکی از نیازهای ماست. ما معمولاً زندگی معنوی خودمان را با انگیزه‌هایی شروع می‌کنیم که بعضاً انگیزه‌های قوی و خوبی هم هستند، اما به مرور زمان هر انگیزۀ قوی‌ای قوت خود را از دست می‌دهد و کم‌کم به ضعف می‌گراید. این لزوماً ناشی از اشتباهات ما نیست، البته ممکن است خطاهایی هم داشته باشیم که به تضعیف انگیزه‌های ما کمک کند، ولی این ضعیف شدن انگیزه‌ها در انسان یک امر طبیعی است؛ یعنی انسان به‌طور طبیعی دچار ضعف انگیزه می‌شود.

  • مثلاً شما با انگیزه‌ای نمازِ خوب خواندن را شروع می‌کنید و خودتان را مقید می‌کنید که مؤدب‌تر و قشنگ‌تر نماز بخوانید- کما اینکه اگر نگاه انسان به نماز، «ادب نسبت به پروردگار» باشد، واقعاً نمازش تغییر می‌کند- ولی به هر حال، اثر این نگاه، تا مدتی تداوم دارد و بعد از مدتی با اینکه هنوز همان مطلب به ذهنت می‌رسد ولی به آن ترتیب اثر نمی‌دهی یا تحت تأثیرش قرار نمی‌گیری یا اینکه درگیری‌ها و موضوعات دیگری، ذهن تو را مشغول می‌کند و دچار ضعف انگیزه می‌شوی؛ اینجاست که باید بروی و انگیزۀ جدیدتری پیدا کنی یا همان انگیزه را بازسازی و تقویت کنی.

  • این مشکل معمولاً در زندگی معنوی برای انسان پیش می‌آید و کمتر در زندگی مادی، پدید می‌آید. مثلاً اگر بنا بود ما در زندگی مادی خودمان از چیزی خسته بشویم و انگیزه‌مان ضعیف شود که دیگر نتوانیم آن انگیزه را احیا کنیم، باید از خوردن و خوابیدن خسته می‌شدیم، چون اینها رفتارهایی حیوانی (و کاملاً تکراری) هستند، ولی با این‌حال ما نیاز به تقویت و بازسازی انگیزه برای خوردن و خوابیدن نداریم چون بدن ما به اینها وابسته است و اگر تأمین نشود دچار مشکل می‌شویم. هرچند در برخی امور مادی مثل ورزش کردن، نظم و مسواک زدن هم نیاز به تقویت انگیزه داریم اما به هر حال در ارتباط با امور معنوی، بیشتر نیاز به تقویت انگیزه داریم.

چرا نیاز به بازسازی انگیزه‌های خوب و معنوی خود داریم؟/ خدا در ما سیستمی ایجاد کرده که بهترین انگیزه‌های ما هم کم‌کم شُل می‌شوند

  • چرا نیاز به بازسازی انگیزه‌های خوب و معنوی خود داریم؟ برای اینکه خداوند متعال دوست ندارد، بنده‌اش با یک انگیزۀ سُست و ضعیف با پروردگارش پیوند داشته باشد. لذا خودِ خداوند در ما یک ساز و کار و سیستمی ایجاد کرده است که بهترین انگیزه‌های ما هم کم‌کم شُل می‌شوند و ما باید این انگیزه‌ها را بازسازی کنیم. خداوند متعال این سیستم را در وجود انسان طراحی کرده است و ما باید این سیستم را بشناسیم.

  • پس بسیاری از اوقات اشکالی ندارد که انگیزه‌های شما ضعیف می‌شود؛ این ضعیف شدن، برای آن است که شما انگیزۀ خود را تقویت کنید. لذا از خودتان ناراحت و مأیوس نشوید و جریان تقویت انگیزه را کنار نگذارید. بالاخره ماشین هم هر از گاهی نیاز به رسیدگی، تقویت و بازسازی دارد؛ بنزین، روغن، ... باطری موبایل هم باید شارژ شود. شما هم باید انگیزه‌های خودتان را بازسازی و بهسازی کنید.

  • نباید در مقابل ضعیف شدن یا از بین رفتن انگیزه، خودتان را ببازید. مثلاً اگر برای عبادت، زیارت، خدمت به خلق یا درس خواندن و مجاهدت علمی، انگیزۀ قوی‌ای داشتید ولی بعد از مدتی این انگیزه ضعیف شده است، خودتان را نبازید، بروید یک انگیزۀ دیگر پیدا کنید، انگیزه‌های زیادی وجود دارد که می‌توانید به سراغ آنها بروید. آن‌قدر در متن افکار و احوال درونی ما انگیزه‌های ناب معنوی پیدا می‌شود که حدّ و حساب ندارد.

چگونه انگیزه‌های خود را بازسازی کنیم؟

  • وقتی که می‌خواهیم انگیزه‌های خودمان را بازسازی کنیم، چه کار باید انجام دهیم؟ یکی از کارهای مفید و موثر این است که برویم یک سخن تازه و یک معرفت تازه پیدا کنیم. مثلاً برای نماز خوب خواندن، هرچند ماه یک‌بار باید یک انگیزۀ تازه پیدا کنیم یا انگیزۀ قبلی خود را تقویت و بازسازی کنیم. وقتی انگیزه‌های انسان در مسائل معنوی تضعیف شد، و بعد شروع به بازسازی انگیزه‌ کرد، در درازمدت انگیزۀ معنوی بسیاری قوی‌ای پیدا می‌کند. اصلاً خداوند از انسان انتظار بازسازی و تقویت انگیزه‌های معنوی را دارد.

دعای جوشن کبیر و زیارت جامعه، برای تقویت انگیزه‌های خوب ما خیلی مؤثرند/ هر دفعه به بهانۀ یکی از نیازهای‌تان، درِ خانۀ خداوند متعال بروید

  • قرآن می‌فرماید: «خدا [نه فقط یک نام، بلکه] نام‏هاى نیکویی دارد(که یکی از دیگری زیباتر هستند)، او را بدانها بخوانید؛ وَ لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى‏ فَادْعُوهُ بِها»(اعراف/180)  یک کسی خیلی دعای جوشن‌کبیر گوش می‌داد. از او پرسیدم چرا؟ گفت: آدم برای دعاهای دیگر، یک زمانی حال دارد و یک زمانی حال ندارد، اما دعای جوشن کبیر چون مجموعه‌ای از نام‌ها و اوصاف خداوند است، هر وقت که گوش می‌کنی، اگر این اسم یا صفت خداوند دل تو را نبرد و تسخیر نکند، آن دیگری می‌برد؛ بالاخره یکی از صفات خداوند، یک گوشۀ دلت را تحت تأثیر قرار می‌دهد. ممکن است انسان گاهی اوقات حال و انگیزۀ استغفار کردن نداشته باشد، و گاهی اوقات انسان حال و انگیزۀ شکر، تسبیح یا تقدیس را نداشته باشد. اما وقتی هزار تا اسم پرودگار را می‌خوانی، بالاخره برخی از آنها یک گوشۀ دل آدم را می‌گیرد. پس یکی از ادعیه‌ای که همیشه می‌تواند به تقویت انگیزۀ ما در ارتباط با خداوند متعال کمک کند، دعای جوشن کبیر است.

  • برای تقویت ارتباط با اهل‌بیت(ع) نیز زیارت جامعۀ کبیره مشابه همین خاصیت دعای جوشن کبیر را دارد. وقتی زیارت جامعه را می‌خوانید، هر دفعه، یک فرازی از این زیارتنامه، دلتان را می‌برد. یکی از فواید و فلسفه‌های جامعیت این ذکرهای جامع در دعای جوشن‌کبیر و زیارت جامعه جامعیت‌شان، این است که ملالت را از انسان برطرف می‌کنند. لذا اگر انسان در خواندن زیارت جامعۀ کبیره مداومت داشته باشد، اتفاقات قشنگ و عجیبی در دلش رخ می‌دهد.

  • خداوند متعال در انسان، نیازهای متنوعی قرار داده است؛ هر دفعه به یک دلیل و به بهانۀ یکی از این نیازها، درِ خانۀ خداوند متعال بروید. البته باید در این زمینه مهارت داشته باشید و مهارت بازسازی انگیزه را با تمرین و تفکر به مرور کسب کنید. چون انسان در انگیزه‌هایش دچار افت و خیزهایی می‌شود که باید این مهارت را داشته باشد که انگیزه‌های خود را بازسازی و نوسازی کند و وقتی یک انگیزه‌اش ضعیف شد، انگیزۀ دیگری را جلو بیاورد و با آن حرکت کند.

انسان در روابط خانوادگی هم نیاز به بازسازی انگیزه دارد/ مردها اگر محبت خودشان نسبت به همسرشان را بازسازی نکنند، ممکن است محبت‌شان رو به ضعف بگذارد

  • همانطور که انسان برای بندگی نیاز به بازسازی انگیزه دارد و الا به مرور انگیزه اش کم و دین‌داری برایش سخت می‌شود، در دیگر ابعاد زندگی هم نیاز به بازسازی انگیزه داریم. به عنوان مثال انسان در روابط خانوادگی هم نیاز به بازسازی انگیزه دارد. مردها اگر محبت خودشان نسبت به همسرشان را بازسازی نکنند، ممکن است محبت‌شان رو به ضعف بگذارد. اگر یک مرد نتواند محبت خودش نسبت به همسرش را بازسازی کند، چه بسا تبدیل به یک آدم هرزه بشود؛ زیرا یکی از ویژگی‌های کلیدی آدم‌های هرزه این است که قدرت بازسازی روح خودش را ندارد، که بتواند از داشته های حلال خود لذت ببرد، درنتیجه کارش به تنوع طلبی می‌کشد.

امیرالمؤمنین(ع): هر وقت انگیزۀ معنوی شما ضعیف شد، به سراغ حکمت بروید/ یکی از فواید حکمت، بازسازی انگیزه‌های خوب در وجود انسان است

  • هر وقت دیدید که انگیزۀ شما (در امور معنوی) ضعیف شده است، به سراغ حکمت بروید. امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: وقتی دل‌تان ملول شد (ملالت به سراغ قلبتان آمد)، به سراغ کلمات حکمت‌آمیز بروید و ملالت قلب خودتان را با حکمت برطرف کنید؛ إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ [الْحِکْمَةِ] الْحِکَم»‏(نهج‌البلاغه/حکمت91) همان‌طور که گفت: «هان سخن تازه بگو، تا که جهان تازه شود» سخن تازه، جان را هم تازه می‌کند. سخنان حکمت‌آمیز چه کار می‌کند؟ همان حقیقت را از یک زاویۀ جدید نگاه می‌کند

  • یکی از فواید حکمت، بازسازی انگیزه‌های خوب در وجود انسان است. حکمت یعنی انسان بتواند از زوایای مختلف، حقایق نورانی‌ای را در قلب خودش تولید کند و این موجب شود که آدمِ حکیم و اهل حکمت همیشه سرِپا باشد و همیشه برای خودش انگیزه‌های جدید پیدا کند و به نفس خودش مهلت ندهد که احساس ملالت و خستگی کند. و اگر کسی بتواند به بازسازی انگیزه‌های خود اقدام کند چقدر خوشبخت است، چون هزاران انگیزۀ خوب در وجودش دارد که هر دفعه یکی از آنها را به میدان می‌آورد؛ مثلاً یک هفته برای خواندن نماز شب، انگیزه داری ولی هفتۀ دیگر آن انگیزه را نداری. خُب معلوم است؛ باید بگردی و یک انگیزۀ دیگر پیدا کنی یا همان انگیزه را بازسازی کنی، تا بتوانی باز هم برای نماز شب بلند شوی. اگر این قدرت بازسازی انگیزه وجود نداشته باشد، انسان خیلی چیزها را از دست می‌دهد.

امام(ره) آن‌قدر برای خودش انگیزه‌های قوی درست کرده بود که هر دفعه با یکی از آنها عبادتش را رونق می‌داد

  • البته شما وقتی انگیزۀ خودتان را احیا می‌کنید و به انگیزه‌های جدیدتری می‌رسید، انگیزه‌های قبلی شما هم هنوز هستند و از بین نمی‌روند. مثلاً انگیزه‌ای که پارسال برای نماز شب خواندن، یا خوب عبادت کردن یا خوب درس خواندن داشتید، بعد از مدتی دوباره تازگی خودش را پیدا می‌کند و رو می‌آید، لذا دوباره می‌توانید همان انگیزۀ سابق را پیش بکشید و از آن بهره بگیرید. اگر این‌طور انگیزه‌های جدید پیدا کنید، بعد از مدتی مثل حضرت امام(ره) می‌شوید که هر شب در نماز شب، آن‌قدر گریه می‌کرد که مجبور می‌شد اشک‌های خود را با حوله پاک کند و دیگر دستمال کفایت نمی‌کرد.

  • چرا امام(ره) این‌قدر درِ خانۀ خدا گریه می‌کرد؟ چون امام(ره) آن‌قدر برای خودش انگیزه‌های قوی درست کرده بود که هر دفعه با یکی از آنها عبادت خودش را رونق می‌داد و وقتی که چند انگیزه را در کنار هم قرار می‌داد، دیگر اشکش بند نمی‌آید. کما اینکه امیرالمؤمنین(ع) نیز در دعای کمیل انگیزه‌های متعددی برای گریه کردن درِ خانۀ خداوند بیان می‌فرماید: «لِأَیِّ الْأُمُورِ إِلَیْکَ أَشْکُو وَ لِمَا مِنْهَا أَضِجُّ وَ أَبْکِی أَ لِأَلِیمِ الْعَذَابِ وَ شِدَّتِهِ أَمْ لِطُولِ الْبَلَاءِ وَ مُدَّتِه...»

چه کار کنیم که تنگی عروق قلب معنوی‌مان باز شود؟

  • در اینجا از دو منبع دعایی صحبت کردیم که به بازسازی و تقویت انگیزه‌های معنوی انسان کمک می‌کند؛ زیارت جامعه و دعای جوشن کبیر. این دو منبع، فوق‌العاده و بی‌نظیر هستند. و البته فوق این دو منبع، یک منبع دیگری هم وجود دارد و آن قرآن کریم است.
  • کسانی که با قرآن انس ندارند، سعی کنند یک مدتی، «زیاد» قرآن بخوانند و در حد امکان همراه با توجه. در این صورت خواهند دید که اتفاقات تازه‌ای برای‌شان می‌افتد؛ حتی اگر فقط یک قسمت قرآن(مثلاً یک سوره) را مدام بخوانند و تکرار کنند. کسانی هم که با نماز خواندن انس ندارند، اگر یک مدتی «زیاد» نماز بخوانند و استمرار داشته باشند و سعی کنند لقلقۀ زبان نباشد و تا حد امکان نماز را با شرایطش بخوانند، تغییر را در خود احساس می‌کنند. گویا با این کار، تنگی عروق قلب معنوی‌شان باز می‌شود. اثر این کارها(خیلی نماز و قرآن خواندن)، شبیه ورزش کردن است.

  • مثلاً اگر تصمیم بگیرید که هر جمعه نماز جعفر طیار بخوانید، شاید در ابتدا این کار خیلی برای‌تان سخت یا غیرممکن به نظر برسد، اما اگر شروع کنید، می‌بینید که این‌طور نیست. حتی بعد از مدتی می‌توانید هر روز هم این نماز را بخوانید. اول فکر می‌کنید که خیلی از شما وقت می‌گیرد، اما بعداً به این نتیجه می‌رسید که گویا زمان برای شما باز می‌شود. اگر به این کار موفق شوید، آثارش را در روح و جان خودتان خواهید دید.

  • اعتکاف هم کاری شبیه همین است که انسان با خواندن نماز جعفر طیار یا زیاد قرآن خواندن(مثلاً سوره واقعه را از ابتدای ماه قمری شروع کنید و تعدادش را به تعداد روزهای ماه اضافه کنید) به نفس خودش سختی بدهد(مانند آنچه در برخی روایات ذکر شده) تا کم‌کم بتواند نفس خود را تحت کنترل درآورد. در اعتکاف هم این نفس خودت را که احیاناً زیاد اهل مسجد نبوده، وادار می‌کنی که سه روز در مسجد بماند تا اهل مسجد شود. بعد خواهی دید که این نفسی که قبلاً از مسجد فراری بود، بعد از اعتکاف به مسجد میل و رغبت پیدا می‌کند. انسان برای اینکه روح خودش را بزرگ کند و نفس خودش را کنترل کند و دلش را تحت ارادۀ خودش در بیاورد و صاحب‌دل شود، باید از این‌قبیل کارهای سخت بهره بگیرد.

مدح علی بن ابیطالب(ع) روشی برای تازه‌ کردن انگیزه‌های خوب/ ابلیس  قبل از ظهور دشمنی خود را بیش از هر کسی نسبت به علی(ع) بروز می‌دهد

  • یکی از سفارش‌ها برای اینکه انگیزه‌های خوب خودمان را بازسازی کنیم، مدح امیرالمؤمنین(ع) است. هربار امیرالمؤمنین(ع) را از یک زاویه نگاه کن. هر بار محبت او را در جان خودت تازه‌تر کن. سعی کن زیاد به ذکر علی بن ابیطالب(ع) بپردازی که فرمود: «ذِکْرُ عَلِیٍّ عِبَادَةٌ»(اختصاص/224)  آن‌قدری که به ذکر علی بن ابیطالب(ع) سفارش شده است به ذکر هیچ یک از اهل‌بیت(ع) سفارش نشده است. بیایید محبت علی بن ابیطالب(ع) را در قلب خودتان تازه کنید.

  • مدح علی بن ابیطالب(ع) در واقع روشی برای تازه‌ کردن انگیزه‌های خوب است، و انسان به این بازسازی انگیزه‌ها و محبت‌های خودش نیاز دارد. هر بار سعی کنید به وجود نازنین امیرالمؤمنین(ع) از یک زاویۀ جدید نگاه کنید و مدام محبت خودتان به امیرالمؤمنین(ع) را بازسازی کنید. مثلاً آیا اینکه خداوند خواسته که زادگاه امیرالمؤمنین(ع) در قبله‌گاه ما باشد، معنا ندارد؟! آیا این کار پروردگار عالم حکمت ندارد؟! مثلاً آیا یک معنایش می‌تواند این باشد که هر کس به سمت خانۀ کعبه -به عنوان نشانۀ پروردگار- سجده می‌کند، در واقع یک تواضعی هم نسبت به تنها مولود این خانه-یعنی علی بن ابیطالب(ع)- انجام می‌دهد؟

  • علی(ع) همان فرزند آدم(ع) است که فرشتگان به خاطر نور او که در آدم(ع) بود، به آدم(ع) سجده کردند،( امالی صدوق/348-عیون اخبارالرضا/1/255-تأویل الایات الظاهره/498) و ابلیس در این دنیا بیش از همه با علی(ع) دشمن است. طبق برخی روایات، ابلیس هنگام ظهور به قتل خواهد رسید، و طبیعی است که این ابلیس، قبل از ظهور دشمنی خود را بیش از هر کسی، نسبت به علی(ع) بروز دهد. لذا در آخرین لحظاتی که می‌خواهد دست و پا بزند، سفیانی را که نمادی از دشمنی علی بن ابیطالب(ع) است، عَلَم می‌کند. تا دو سال قبل چطور می‌شد درک کرد که چگونه پدیده‌ای به نام سفیانی می‌تواند در عالم شکل بگیرد؟!

  • ببینید ابلیس چه سربازان از جان‌گذشته‌ای هم دارد که جان خود را بر کف گرفته‌اند تا شیعیان و محبین علی بن ابیطالب(ع) را بکشند. و امروز می‌بینید که این نامردها چگونه کسانی را که نام علی بن ابیطالب(ع) را بر زبان جاری می‌کنند، به شهادت می‌رسانند. حتی وقتی می‌بینند نام یک دختربچه‌ای زینب است، خیلی راحت او را می‌کُشند و سر می‌برند؛ فقط به جرم محبت علی بن ابیطالب(ع). و این کار ابلیس ملعون است که آخرین دشمنی‌هایش را با علی(ع) دارد رو می‌کند.

گزیده پیامکی این سخنرانی را از اینجا بخوانید.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۳/۰۳
مجید شهشهانی

صوت | چرا ما نمی‌توانیم زیبایی های دین را منتقل کنیم؟

  • زمان: 93/02/23 (ایام اعتکاف)
  • مکان: تهران ـ مسجد قدس، شهرک غرب
  • موضوع سخنرانی: چرا ما نمی‌توانیم زیبایی های دین را منتقل کنیم؟
  • کلیپ صوتی: دانلود | بشنوید

معرفی بحث:

زیبایی‌های دین، فوق‌العاده عمیق، دل‌نشین و لذت‌بخش هستند ولی در مقابل، زیبایی‌های دنیا بسیار سطحی، محدود و با تأثیر کم هستند. اگر چه زیبایی‌های معنوی بسیار قوی‌تر از زیبایی‌های دنیا است ولی چگونه می‌توان این زیبایی‌ها را به خوبی منتقل کرد؟ انتقال زیبایی دین قطعاً تأثیر بسیار بیشتری از انتقال عقلانیت و منطقی که در دین وجود دارد، خواهد داشت. اما چرا علی‌رغم ضرورت و اهمیت انتقال زیبایی‌های دین، موفقیت لازم را در این مورد کسب نمی‌کنیم؟   

فهرست:

  • اهمیت و تأثیرگذاری زیبایی‌های دین

  • اولویت زیبایی دین نسبت به سایر ویژگی‌های دین

  • وظیفه مؤمن در انتقال زیبایی‌های دین

  • ضعف مؤمنین در انتقال زیبایی دین

  • موفقیت غیرمؤمنین در زیبا جلوه دادن باطل

  • دلایل  ضعف مؤمنین در انتقال زیبایی دین

    • 1-شیطان همه را برای تبلیغ باطل تحویل می گیرد

    • 2- خدا هر کسی را برای تبلیغ حق، تحویل نمی‌گیرد

    • 3- برای انتقال زیبایی دین باید آن را چشیده باشیم

    • 4- برای انتقال زیبایی دین باید زشتی باطل را چشیده باشیم

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۳/۰۳
مجید شهشهانی